✍در زمانهای قدیم مردمی بادیه نشین زندگی میکردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار آلزایمر و نسیان بود و میخواست در طول روز پسرش کنارش باشد و اين امر مرد را آزار ميداد فكر ميكرد در چشم مردم کوچک شده است .هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا اینجا بماند و از شرش راحت شوم تا گرگ او را بخورد یا بمیرد. همسرش گفت باشه انچه میگویی انجام میدهم!
همه آماده کوچ شدند زن هم مادر شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و کودک یک ساله ی خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند. انها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود و مرد به پسرش علاقه ی فراوانی داشت و اوقات فراقت با او بازی میکرد و از دیدنش شاد میشد.وقتی مسافتی را رفتند تا هنگام ظهر برای استراحت ایستاند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردند شدند مرد به زنش گفت پسرم را بیاور تا با او بازی کنم زن به شوهرش گفت او را پیش مادرت گذاشتم مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا اینکار را کردی همسرش پاسخ داد ما او را نمیخواهیم زیرا بعدها او من را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی خواهد گذاشت تا بمیرم.
حرف زن مانند صاعقه به قلب مرد خورد و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ همیشه گرگان بسمت آنجا می آمدند تا از باقی مانده وسایل شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند.مرد وقتی رسید دید مادرش فرزند را بلند کرده و گرگان دور آنها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب میکند و تلاش میکند که کودک را از گرگها حفظ کند.مرد گرگها را دور کرده و مادر و فرزندش را بازمیگرداند و از آن به بعد موقع کوچ اول مادرش را سوار بر شتر میکرد و خود با اسب دنبالش روان میشد و از مادرش مانند چشمش مواظبت میکرد و زنش در نزدش مقامش بالا رفت.
📚حکایتهای معنوی
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
📚 حکایت بسیار زیبااا
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود
و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
میخواهم گوسفندانم را بفرپوشم چون میخواهم به مسافرت بروم.
و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند.
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد .
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند.
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند .
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته ی آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید ، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت:
خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
این معنی روزی حلال است
الهی ما را به آنچه به ما دادی قانع گردان
و در آنچه به ما عطا فرموده ای برکت قرار ده
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
🔴 یکی از گرفتاری های مردم در زمان ظهور که سبب انکار امام زمان علیهالسلام میشود:
🟢 على بن أبى حمزه از امام صادق عليهالسلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: «اگر قائم قيام كند، مردم او را انكار مىكنند؛ زيرا او به صورت جوانى برومند به سوى ايشان باز مىگردد، كسى بر عقيدۀ خود نسبت به او پايدار نمىماند «مگر آن كس كه خداوند در عالم ذرّ از او پيمان گرفته باشد.»
و در روايت ديگرى چنين است كه آن حضرت فرمود: « از بزرگترين گرفتاريها آن است كه صاحب ايشان به چهرۀ جوانى بر آنان خروج مىكند در حالى كه آنان مىپندارند كه او بايد پيرمردى كهن سال باشد.»
«عَن عَلِي بْنِ أَبِي حَمزَة عَن أَبِي عَبْدِاَللَّه أَنَّهُ قَالَ: لَوْ قَد قَامَ القَائِمُ لَأَنْكَرَه اَلنَّاسُ لِأَنَّهُ يَرجِعُ إِلَيهِم شَابّاً مُوفِقاً لاَ يَثبتُ عَلَیهِ إِلاّ مَن قَد أَخذَاَللَّه مِيثَاقَه فِي اَلذَّرّ اَلاوَّل وَ فِي غَيرِ هَذِه اَلرِّوايَة أَنهُ قَالَ: وَ إِنَّ مِن أَعظَم اَلبَلِيَّة أَن يَخرُجَ إِلَيهِمْ صَاحِبهُم شَابّاً وَ هُم يَحسَبُونهُ شَيخاً كَبِيراً»
📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص۲۸۷
📗الغيبة، ج ۱، ص۱۸۸
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
#یک_داستان_یک_پند
✍️عارف سخنوری، با یک قاری قرآن در مجلسی وارد شدند. قاری قرآن شروع به تعریف از اخلاق و علم دوست سخنورش کرد و همگان مشتاق شنیدن سخنان مرد سخنور بودند. وقتی وارد مسجد شدند، در جلسه، قرآن تلاوت میکردند. سخنور تا رسید قرآن دادند تا بخواند و یک کلمه را اشتباه خواند و مصحح بدون رودربایستی و بلند غلط او را گرفت. نوبت تلاوت به قاری رسید، قاری دو کلمه را سقط کرد و نخواند و بلند مورد ایراد واقع شد. سخنور سخنرانی کرد و مجلس تمام شد.
وقتی با دوست قاریاش از مجلس بیرون آمدند، سؤال کرد، چرا دو کلمه را به عمد، سقط کردی و انداختی؟ طوری که کسی از تو ایراد گرفت که یک صدم تو قرآن وارد نبود؟ قاری گفت: تو استاد منی و استاد سخن، وقتی تو یک غلط خواندی من باید دو غلط میخواندم تا مردم باور کنند این صفحه تلاوتش دشوار بود و وجهه ظاهری تو حفظ شود تا مردم به سخنانی که از تو میخواستند بشنوند، تردید بر علم تو نداشته باشند. از تو میخواستند مطلبی یاد بگیرند اما من جز صوت خوش چیزی نداشتم به آنها بدهم.
سخنور دست دوست قاریاش را بوسید و گفت: تو استاد اخلاق منی! چون وقتی که تو قرآن میخواندی شیطان در دل من نفوذ کرد و آرزو میکردم غلط بخوانی تا آبروی من به من برگردد. چیزی که شیطان در دل من گذاشته بود، رحمان در دل تو نهاد
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات گسترده VIP
♨️ #منصفانه ترین لوازم خانگی 🔴 📣
خانـــــــه 🏠 و آشپزخانــــه🍳
🌾 #برکتــــــــــــ🌾
🔴 تضمین کیفیت را از ما بخواهید✅
🔴 #زیـر_قیمت_بازار; به نفع مشتـری ❌
با ارزان سرای "برکت" با برکت زندگی کنید.
👇
https://eitaa.com/joinchat/1136066674Cfcb3b26dcf
https://eitaa.com/joinchat/1136066674Cfcb3b26dcf
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🧕 مخاطبیــــن عزیز ; 👇
💟♥️💜 خریدی مطمئن; آسان و راحت و ارزان 😍
➕ دنیای لوازم خانـه و آشپــــزخانـه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/1136066674Cfcb3b26dcf
https://eitaa.com/joinchat/1136066674Cfcb3b26dcf
💟♥️💜 با ارزانسرای برکت با برکتــــ🌿 زندگی کنید.
💠 #سلام_امام_زمانم 💠
📖 السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ...
سلام بر مهدی همه امّتها و وحدتبخش همه اختلاف ها...
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس
🌿 برای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تعجیل در فرج آن عزیز، دل های عاشق 5 صلوات مهدوی:
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آقابیا
#امام_زمان
هدایت شده از گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
🐣 پوست تخممرغ را دور میریزید؟
اگر بدونید چطور باعث میشه ریزش موهاتون متوقف بشه و تو ۱ماه رشدش دو برابر 😍
درمان قطعی پوکی استخوان فقط با پوست تخم مرغ و هزار خاصیت دیگر بزن رو لینک طریقه مصرفشو یاد بگیر👇👇😍
6or
#حتمابخوانید 🍃
📛 نحوه ساخت و مصرف 👇
https://eitaa.com/joinchat/225837057C81d7cc3121
از دستش ندین❌❌👆👆🌿
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
♨️ #معجزهایازامامرضا
یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
♦️درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1
#اتفاقجالبیکهدلآدمومیلرزونه😭
📘#داستانهایبحارالانوار
بهترین و بدترین کارها در اسلام؛
🔹مردی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله شرف یاب شده و عرض کرد:
یارسول الله لطفا بفرمایید بهترین کارها در اسلام چیست؟ ما افضل الاسلام؟
🔹پیامبر فرمودند: «ایمان به خدا»
مرد گفت: بعد از آن چیست؟
حضرت فرمودند: «صله رحم (پیوند خویشاوندی)»
مرد گفت: پس از آن چیست؟
حضرت فرمودند: «امر به معروف و نهی از منکر»
🔹سپس پرسید: کدام عمل از همه ی کارها بیشتر مورد غضب الهی است؟
پیامبر فرمودند: «شرک به خدا»
مرد پرسید: پس از آن چیست؟
حضرت فرمودند: «قطع رحم»
مرد گفت : بعد از آن چیست؟
حضرت فرمودند: «امرکردن به کار زشت و باز داشتن از کار نیک»
📚بحار: ج ۷۶، ص ۹۷.
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
بهای دانایی
دزدی مرتبا به دهكده اي ميزد، ﺭﻭﺯﯼ ﺭﺩﭘﺎیی ازش ﺑﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪ، ﺷﺒﻴﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺩﺯﺩ، ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩ، ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: ﭼﮑﻤﻪ ﻫﺎﺵ ﺷﺒﯿﻪ ﭼﮑﻤﻪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ. ﻫﺮﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻃﺮﯾﻘﯽ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ.
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ؛ ﺩﺯﺩ، ﺧﻮﺩ ﮐﺪﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪﯼ ﺯﺩﻥ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﮐﺪﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮ، ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺍﺳﺖ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻗﻞ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﺍﻭﺳﺖ.
ﺍﺯ ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪ ﻭقتی ﺍﺣﻮﺍﻟﺶ ﺭﺍ ﺟﻮﯾﺎ می ﺷﺪﻧﺪ ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺩﺯﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﺸﺘﻪ ﺍﺳﺖ،
ﮐﺪﺧﺪﺍ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭﮎ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ، ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪﺩﺍﺷﺖ، ﺷﺎﯾﺪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﺠﻨﻮﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ. ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺑﺎﺩﯼ،
ﺩﺍﻧﺴﺘﻦ ﺑﻬﺎﻳﺶ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻭﻟﯽ ﻧﺎﺩﺍﻧﯽ،ﺍﻧﻌﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات گسترده پایتا
به دقت توجه شود👇
🗣💬
خجالتی ام
😰
فن بیانم ضعیفه
🤭
ازصحبت در جمع میترسم
😓
👇راهکارهای جالب👇
https://eitaa.com/joinchat/3348103341Cf166305d69
🌔🔝فن بیان قدرتمند🔝🌖
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
کشف چهره زیباتــرین بانوی تاریخ 🌏😮
تصویر، دختری که یوسف (ع) را عاشق خود نکرد، منتشـــــر شد
دیدن تصویر
دیدن تصویر
نقاشی زلیخا در مـــــوزه مصر👇👸🏻
https://eitaa.com/joinchat/2150498429C8fe8dab7ad
🎫🎟مشاهده👆تصویر🎟🎫
⭕️✍تلنگر
زنی که از دست چشم چرانی های همسرش به ستوه آمده بود ،
درد دل نزد مادرشوهرش میبرد .
او که زن دانایی بود گفت : من شب ، برای صرف شام به خانه شما میام ، ولی شام درست نکن .
مرد وقتی به خانه می آید از اینکه همسرش تدارکی ندیده عصبانی میشود ، ولی مادر میگوید :
من امشب هوس نیمروهای تو را کردم و با خود تخم مرغ آورده ام تا با هم بخوریم .
پسر مشغول درست کردن نیمرو میشود،
می گوید : چرا تخم مرغ ها را رنگ کردی ؟؟
مادر گفت : زیبا هستن؟
پسر گفت : آری .
مادر گفت : داخلشان چطور است ؟؟
پسر گفت : همه مثل هم.
مادر گفت : پسرم زن نیز همین طور است ،
هر کدام ظاهری با رنگ و لعاب ولی همه درونشان یکی است .
پس وقتی همه مثل همند چرا خود و همسرت را آزار میدهی ؟؟.
قدر داشته هایت را بدان .و خود را درگیر دیگران نکن...
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان حجت الاسلام قرائتی از فرد خیّری که یک کارش را یادش رفت بنویسد و ثبت دنیایی کند
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🚨برنامههای شبکه سه بوی انقلاب میده/ از «سلام فرمانده» تا «میدون»
🔰درباره شبکهای که تبدیل به یک الگو رسانهای برای #حزب_الله شده!
🔹مهمترین تاکید #رهبر_انقلاب در این سالها روی #تولید_ملی و کالای داخلی بوده است. در این میان برنامهای که پرچم این موضوع را با فرمی جذاب بر روی دوش گرفت، برنامه فاخر میدون بود. برنامهای که حالا تبدیل به یک الگو در برنامهسازی شده است.
🔸زوجینو و اعجوبهها از موفقترین و پربینندهترین برنامههای صداوسیما بودند. مجموعههایی که با نگاهی نو به موضوع #خانواده، #ازدواج و #فرزند_آوری پرداختند. همچنین در این برنامهها تلاش شده که با دعوت از خانوادههای مذهبی و چادری، سبک زندگی حزب اللهی در مقابل مخاطب قرار بگیرد.
🔹کافی است یک بار برنامههایی که در این سالها تولیدی #شبکه_سه سیما بوده را مرور کنیم. هر کدام به نحوی در راستای بیانات مقام معظم رهبری و در خدمت به انقلاب تولید شده است.
🔸عصر جدید و ستاره ساز در راستای #عدالت_رسانهای؛ به این معنی که در این برنامهها دوربین بیشتر از تهران، به استعدادهای شهرستانها و حتی مناطق دور افتاده کشور توجه کرد. ماجرای عدالت رسانهای در سرگرمیسازی برای اولین بار توسط #شبکه_سه استارت خورد و خروجی درخشان آن مشخص است.
🔹برنامه بدون توقف از مهمترین برنامههای صداوسیما در سالهای اخیر بوده که همزمان محل رفت اساتید حوزه و دانشگاه، مدیران تاثیرگذار و اصحاب فکر بوده است. برنامهای که با فرمی جذاب تلاش میکند، #شبهات اصلی موجود در جامعه را روی آنتن زنده مطرح کند و به آن پاسخ دهد.
🔸پوشش سرود #سلام_فرمانده که نتیجه آن فراگیری این اثر انقلابی در جامعه ایرانی بود و پخش میان برنامههای احکام به زبان ساده از دیگر اقدامات رسانهای موفق شبکه سه در سالهای اخیر است.
༻﷽༺
داستانی عبرت انگیز در مورد (اثر بداخلاقی)
یکی از بزرگان اصفهان خدا رحمتش کند معلم علم اخلاق بود و همه رویش حساب می کردند.
وی در میان مردم زود عصبانی می شد، ولی در خانه اش را نمی دانم...
یادم نمی رود با وجود این که به من لطف داشت، یک وقت چرایی گفتم که به من برگشت و زود هم پشیمان شد!
مقداری عصبانی منش و بداخلاق بود، خودش مثل باران گریه می کرد..
می گفت: "شبی در خواب دیدم که مُردم و مرا در قبر گذاشتند، ناگهان سگ سیاهی آمد و بنا بود که همیشه با من باشد!! در همان خواب حس کردم که این سگ سیاه، بداخلاقی های دنیای من است که به این صورت در آمده و تمثُّل پیدا کرده است..."
مثل باران گریه می کرد و می گفت: "خیلی ناراحت بودم که حالا چطور می شود...که یک دفعه دیدم آقا امام حسین (علیه السلام) آمدند..."
البته بگویم که این آقا با آن که از علمای بزرگ اصفهان بود، اما ارادت خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) داشت و در جلسات خصوصی روضه شرکت می کرد و به منبر می رفت و می گفت: "برای این که از روضه خوان های امام حسین محسوب شوم منبر میروم و روضه میخوانم"
می فرمود: "فهمیدم که برای آن نوکری که به این خاندان داشتم، آقا امام حسین (علیه السلام)به فریادم رسیده، به آقا امام حسین عرض کردم که این سگ چطور می شود؟ فرمودند: من تو را از دستش نجات میدهم...و با اشارهای که به او کردند، رفت.
از خواب بیدار شدم. نظیر این قضیه را زیاد داریم..!
جهاد_با_نفس (استاد مظاهری)
✍
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔮اینجا آدرس تولیدی 👆👆
تمام کارها ب قیمت #عمده
تمامی لباسهای بهاره و لباس بچگانه
#30_تا_60_تومان
جنس #300تومنیه بازار رو حراج زدیم فقط #85تومن😱
🔥با ۱۰۰تومان کلیی لباس بخر🔥
#حراجی ها رو اینجا گذاشتم👇👇👇😍
https://eitaa.com/joinchat/3350069271C05342fa952
اینم کانال عمده امون از #20تومان👆👆
#داستانک_زیبا
روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت. پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟ پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند، آيا وقت خانه درست كردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم در خانه سازي رقابت ميكنند. پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.
برچرخ فلک مناز که کمر شکن است
بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
📣🔴 لپ تاپ استوک 💻
🔺Microsoft Surface pro 3
🔶به همراه قلم 🖊
⭐️پردازنده : i5 ، نسل چهارم
⭐️رم : 8 گیگابایت
⭐️هارد : 256 گیگابایت (پر سرعت)
⭐️ صفحه نمایش 12.3 اینچی لمسی
⭐️قیمت عادی : ۱۲/۵۰۰/۰۰۰ تومان
🔴قیمت #ویژه_تا_پنجشنبه
Price :💰قیمت:12/000/000تومان‼️
▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄
🔻 👨💻مشاوره و خرید 👏👏👇👇
https://eitaa.com/joinchat/528744619C42db2d6480
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آدرس: تهران،پل مدیریت،مرکز نوآوری دانشگاه امام صادق (ع)،عالی فناور
#طنز_جبهه 😂
🌸خوراک مرغ
در يكي از روزهاي مردادماه سال 1366، بعد از انجام عمليات نصر7 برادر فتوحي كه جانشين تيپ الغدير بودند براي سركشي به خط آمده بودند. عده اي از برادران رزمنده به اصرار از ايشان خواستند تا ناهار را كه مي گفتند خوراك ماهي است با آنها بخورند. ايشان هم پذيرفتند. سفره پهن شد. همه منتظر بوديم تا ناهار را بياورند.
بعد از مدتي چند ظرف پر از آب همراه با قاشق در وسط سفره گذاشتند. ما كه متوجه موضوع نشده بوديم اما برادر فتوحي متوجه شدند و گفتند: خب درست است ديگر، خوراك ماهي آب است و شروع به خوردن كردند.
دو سال بعد از اين ماجرا، در پادگان شهيد عاصي زاده اهواز بوديم. برادر فتوحي كه يك چادر حصيري جلوي دژباني داشتند. بعد از نماز ما را براي ناهار دعوت كردند. آن هم خوراك مرغ! نكته عجيب اين بود كه غذاي پادگان آن روز خوراك مرغ نبود. به هرحال با خوشحالي روانه چادر برادر فتوحي شديم. سفره پهن و بعد از مدتي بشقابها روي آن گذاشته شد.
وقتي نگاه كرديم بشقابها پر بود از گندم و ذرت. برادر فتوحي گفت: چرا شروع نمي كنيد؟! مگر خوراك مرغ نيست؟!
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
#خاطره فوق العاده #خواندنی
😂😂😂😂
#دلـــت_پاڪــــ_باشــــه🙄🙄
در یڪی از دانشگاه ها
پیرامون #حجاب سخنرانی میڪردم
ناگهان دختری جوان از وسط جمعیت فریاد زد
حاجاقااااااااااااااااا
چرا شما حجاب را ساختید؟!!!!
گفتم ؛ حجاب ، بافتهء ذهن ما نیست
حجاب را ما نساختیم بلکه در کتاب خدا یافتیم
گفت ؛ حجاب اصلا مهم نیست
چون ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه کافیه
گفتم ؛ آخه چرا یه حرفی میزنی ڪه
خودت هم قبول نداری؟!!!!
گفت : دارم
گفتم : نداری
گفت : دارم
گفتم : ثابت میڪنم ڪه
این حرفی ڪه گفتی خودت قبول نداری
گفت : ثابت ڪن
گفتم : ازدواج ڪردی
گفت : نه
گفتم : خدایا این خانم ازدواج نڪرده و
اعتقاد داره ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه
پس یه شوهر زشت زشت زشت قسمتش بفرما
فریاد زد : خدا نڪنه
گفتم : دلش پاڪه 🙄
گفت : اشتباه ڪردم حاجاقاااااااا😢😭
#عزیزم_مواظب_افڪارت_باش
چـــــــون
رفتـــــارت میشـــــــود
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از سابقه گسترده کرامت( امام مجتبی ع )
⭕️نامه سر گشاده پرویز پرستویی به رهبر انقلاب ⁉️😳
❌چند ساعت پیش پرویز پرستویی با انتشار نامه ای سرگشاده خطاب به رهبر انقلاب گلایه هایی را مطرح کرد
🔇از شما دعوت میکنیم 🎥 #صحبتهای این بازیگر را بدون سانسور ببینید↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/43384916C535fee03b1
چرا اینطوری کرد 😳☝️
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
⭕️بی شرمی جدید فائزه هاشمی😡⁉️😳
❌بعد از چندین مورد هتاکی و توهین به پیامبر و انقلاب،این شخص پا را فراتر گذاشت و از خط قرمز عبور کرد 📛😡🚷
🔇از شما دعوت میکنیم 🎥 #صحبتهای گستاخانه و جنجالی فائزه هاشمی را بدون سانسور ببینید↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/43384916C535fee03b1
چطور تونست این حرفو بزنه 😳☝️
🌸☄🌸
#داغي_صحراي_محشر
روزی پیامبر اکرم(ص) یک درهم به سلمان و یک درهم به ابوذر داد.
سلمان درهم خود را انفاق کرد و به بینوایی بخشید،
ولی ابوذر با آن لوازمی خرید.
روز بعد پیامبر دستور داد آتشی افروختند. سنگی نیز روی آن گذاشتند. همین که سنگ گرم شد و حرارت و شعلههای آتش در سنگ اثر کرد، سلمان و ابوذر را فراخواند و فرمود:
«هر کدام باید بالای این سنگ بروید و حساب درهم دیروز را پس بدهید.»
سلمان بدون درنگ و ترس، پای بر سنگ گذاشت و گفت: «در راه خدا انفاق کردم» و پایین آمد.
وقتی که نوبت به ابوذر رسید، ترس او را فراگرفت. از اینکه پای برهنه روی سنگ داغ بگذارد و خرید خود را شرح دهد، وحشت داشت.
پیامبر فرمود: « از تو گذشتم؛ زیرا حسابت به طول میانجامد، ولی بدان که صحرای محشر از این سنگ داغتر است».
📚 #پندتاريخ_ج1ص190
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨
♦️رضایت مادر، مشکلات شما را از بین می برد
✍جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای سید محمود مؤمنی می گفتند: روزی یکی از آقایان اهل علم که سید بودند، نزد آقای مجتهدی آمده و گفتند: حاجتی دارم که به خاطر انجام آن هر چه توسل پیدا کرده ام و ذکر گفته ام ، نتیجه نگرفته ام و پیوسته در زندگی برایم مشکل پیش می آید. حتی یک بار مقدمات سفر به مکه را مهیا کردم اما موفق نشدم.
ایشان که به سادات احترام خاصی می گذاشتند، با شنیدن این مطلب، نگاهی به صورت آن آقا انداختند و فرمودند: نمی خواهد به این طرف و آن طرف بروید، مشکل شما به دست مادرتان حل می شوند؛ ایشان از شما یک ناراحتی دارند و همان ناراحتی باعث شده است که این مشکلات برای شما پیش آید. اگر حل مشکلات را میخواهد باید از مادرتان حلالیت بطلبید و دست ایشان را ببوسید !! که با گفتن این مطلب رنگ و روی آن سید اهل علم بسیار سرخ شد.
سر خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که باده فروش از کجا شنید؟
ساقی بیا که عشق ندا می کند بلند
کان کس که گفت قصه ی ما هم ز ما شنید
پند حکیم عین صوابست و محض خیر
فرخنده بخت آن که به سمع رضا شنید
📚لاله ای از ملکوت
↶【به ما بپیوندید 】↷
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
هدایت شده از تبلیغات حلال
🔮حراجی بزرگ بهاره👆👆👆
#همه_مدل_مانتو_شلوار_شومیز از #10تومن تا #55تومن😍
🔰ارسال فوری با پست رایگان
🔰ضمانت مرجوعی
🎀 عرضه مستقیم تولیدی📢
⛔️اینجا حراجستون ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1923416072Ca2edbca61f
https://eitaa.com/joinchat/1923416072Ca2edbca61f
#ارسال رایگان😳😳
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
🔴📣 این خـرید عـالـی از دست نـدیـن😍
♥️ اجناس این کانال #زیر_قیمت_بازار عرضه می شود 😉😊👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1923416072Ca2edbca61f
https://eitaa.com/joinchat/1923416072Ca2edbca61f
♥️♥️ در این کانال #طرح_های_محجبه عرضه می شود😍