eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.1هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
12 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
بردن بدن‌ سالم مرجع تقلید تهران به سمت نجف! میرزا محمد حسن آشتیانی مرجع تقلید تهران موقع ارتحالش زیارت جامعه کبیره را می خواند و در حالی که این عبارات را می خواند « مَنْ وَالاکمْ فَقَدْ وَالَی اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاکمْ فَقَدْ عَادَی اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّکمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ ...» از دار دنیا رفت و در جوار شاه عبدالعظیم حسنی ع دفن شد . فرزندش آیت الله مرتضی آشتیانی می‌گوید: پس از هشت ماه که تصور می‌کردیم بدنش دیگر خشک شده و سبک گشته، از امانتگاه درآوردیم که به عتبات ببری مشاهده کردیم بدنش هیچ تغییری نکرده و همان طور که سپرده بودیم . می‌باشد و حتی اینکه ران چپش ورم داشت و در موقع رحلت آن را دیده بودیم، ابداً کم نشده و پیکرش را به نجف بردند و در کنار قبر شیخ جعفر شوشتری دفن کردند. 📚 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
سبزیجات یخچالم همیشه خراب و پلاسیده میشد کارای خونه ام همیشه می موند و خونه شلخته و بهم ریخته بود🤧 دیگه کلافه شده بودم 😫تا اینکه دوستم لینک کانالی که خودش عضوه رو داد😃 وای عاااالیه کانالش 😍👇 https://eitaa.com/joinchat/6160640C2e7ad01c9a یک کانال عضو شو به جای چند تا کانال😻✌️
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
جاریم بوگیر توالت درست کرده 🙄 فک کردم گل گذاشته توی دسشوییش🌸 تا آب رو باز کردم وااای چه بوی خوبیییی میداد😍😍 داشتم از حسادت میترکیدم🤪 عمرا از این کارا بلد نبود.... فهمیدم از ی جایی آب میخوره😆😆 به زور اعتراف کرد کلی ترفند جالب رو از اینجا یادگرفته👇👇 https://eitaa.com/joinchat/6160640C2e7ad01c9a
ملا آقای دربندی 🔶حضرت آیت الله وحید خراسانی : شیخ انصاری مردی است که مادر علم، کم تر مثل او زاییده است. امروز روز وصف عظمت او نیست... 🔶شیخ انصاری آن کسی است که دنیا اعتراف می کند که او از آن نوابغ نایاب بشریت است و از آن مغزهای طراز اول عالم بشریت است. شیخ فرمانده صد میلیون شیعه بوده و میلیونها ليره در آن زمان از زیر دستش رد می شده، ولی وقتی که از دنیا رفت، تمام دارایی اش هفده تومن بوده. . 🔶آن علمش که سیطره علم او دنیا را پر کرده و این هم عملش که وضع عملش عالم را گیج کرده است. این است که وقتی خليفه عثمانی از والی عراق برنامه زندگی شیخ انصاری را پرسید، او به خلیفه عثمانی گفت که اگر می خواهی علی بن ابی طالب را در علم ببینی و اگر می خواهی فاروق اعظم را در زهد ببینی باید شیخ انصاری را ببینی، شیخ چنین مردی است. . 🔶آن وقت از یک چنین مردی و از یک چنین فحلی، شخص عالمی را طلبیدند، بسیار تأمل نمود تا یکی را انتخاب کرد. شیخ انصاری آن هنگام که این شخص را فرستاد، تا دم دروازه به همراهی و بدرقه اش رفت و برگشت... . 🔶فردای آن روز، به شیخ انصاری خبر دادند که این شخص برگشته است. شیخ پریشان شد که چرا برگشته، به دیدنش رفت و گفت: چرا آمدی؟ گفت: دیروز که بدرقه ام کردی وارد کربلا شدم... به خواب رفته و خودم را در بهشت دیدم، به من قصری نشان دادند که دیدم تمام قصرهای عالم در مقابل این قصر گویی خرابه ای بیش نیست، پرسیدم این قصر از کیست؟ گفتند: این قصر از آن توست و تو سه شب دیگر در این قصر منزل می کنی. . 🔶دنبال آن قصر دیگری به من نشان دادند که دیدم باز قصر من در مقابل آن قصر گویی مثل یک خرابه ای بیش نیست. چشمم که به آن قصر افتاد اصلا تمام بهشت را فراموش کردم. گفتم: این قصر از کیست؟ . 🔶گفتند: این قصر از شیخ مرتضی انصاری است. بعد از این قصر، قصر سومی را به من نشان دادند که باز دیدم قصر تو در مقابل آن قصر یک خرابه ای بیشتر نیست. پرسیدم: این قصر مال کیست؟ گفتند: این قصر از ملا آقای دربندی است. تا من این کلمه را شنیدم در عالم رؤیا متحیر ماندم. . 🔶گفتم: شیخ ما کجا، ملای دربندی کجا؟! ملای دربندی مردی است برازنده ولی چه حسابی در این عالم است که قصر شیخ انصاری با این تفوق علمی و عملی اش، در مقابل قصر ملای دربندی، مثل یک ستاره در مقابل خورشید باشد؟! . 🔶تا این حیرت برای من پیش آمد، به من گفتند داستان این است: این قصری که به تو داده اند زاییده علم و عمل توست. این قصری هم که به شیخ داده اند، مولود علم و عمل شیخ است. اما این قصری که به ملای دربندی داده اند، نه از علم اوست و نه از عمل او، این یکی از قصرهای اختصاصی حسین بن علی است و چون ملای دربندی برای عزای پسر فاطمه علیهما السلام منبر می رفته، سیدالشهدا از قصور اختصاصی اش این قصر را به ملای دربندی حواله داده است. . 🔶این نه قصری است که به علم و عمل بشود به آن رسید. این قصر اختصاصی حسینی است... . 🔶آن عالم برازنده، خواب را برای شیخ گفت. چنان که در خواب به او گفته بودند: این قصر، مال توست و سه شب دیگر جایت این جاست، همچنان شد و او در آن شب موعود، در وادی السلام زیر خاک خفته بود... 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
. 🔗💖 با استیکرای عاشقانش دلشو ببر💖🔗 👌🏿👌🏿 مـــحـــ♡شره مـــــحـــ♡ــشر👌🏿👌🏿 https://eitaa.com/joinchat/2505572605Cf08022835c 🥰با گیفاش قربون صدقش برو 🥰 https://eitaa.com/joinchat/2505572605Cf08022835c 👆🏿 از والپیپر های 4k جذابش نگم برات👆🏿 ♥️ دلـــــ♡ــبـــــــر دلـــ♡ــــبــــــر♥️ https://eitaa.com/joinchat/2505572605Cf08022835c
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
کانال ارزونی مانتو ،پالتو ؛ تونیک وشلوار 😍😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3812163655Cd3729a47f1 تمامی مانتوها فقط.... 🤯🤯🤯 😍
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 🔆سزاى طاغوت ناپاك متوكل دهمين خليفه عباسى از خونخوارترين طاغوتهاى تاريخ است ، كوچكترين نسبت يا رابطه با آل محمد (صلى اللّه عليه و آله ) براى او كافى بود كه حكم اعدام آنكس را كه رابطه دارد صادر نمايد. او همواره با شراب و ساز و آواز و عياشى مشغول بود و انبوه بيت المال مسلمانان را حيف و ميل مى كرد، ولى بانوان علوى ، يك لباس درست نداشتند، حتى جمعى از آنها يك پيراهن درست داشتند كه نماز خود را به نوبت با آن مى خواندند. از كارهاى زشت اين خود خواه جبار اين بود كه قبر امام حسين (ع ) را ويران نمود و زمين آنرا شخم زده و محو كرد، و زائران قبر را شكنجه مى كرد و مى كشت . او چهارده سال و دو ماه خلافت اين چنينى كرد و عمرش به چهل سالگى رسيده بود كه روزى طبق عادت بدش به امير مؤمنان على (ص ) ناسزا گفت ، پسرش منتصر خشمگين شد، متوكل علت خشم او را دريافت ، و گفت : غضبت الفتى لا بن عمه راس الفتى فى حرامه ترجمه : اين جوان (منتصر) براى پسر عمويش (على - ع ) خشم كرد، سر او به فلان محرمش . منتصر بقدرى از اين فحش و از ناپاكى پدر ناراحت شد كه تصميم بر قتل پدر گرفت ، بطور سرى شمشيرهائى به غلامان مخصوص داد، و به آنها وعده داد كه اگر او را بكشيد، من پاداش خوبى به شما خواهم داد... شب چهارشنبه چهارم شوال سال 247 قمرى فرا وارد كاخ شدند و با شمشيرهاى برّان بر متوكل حمله كردند و خون كثيف او را ريختند، وزير او فتح بن خاقان كه از متوكل حمايت مى كرد، خود را به روى متوكل انداخت ، او را نيز به هلاكت رساندند و به اين ترتيب او يك نمونه از سزاى خود را در اين دنيا ديد و به جهنم واصل شد. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📌 ادب جناب علامه امینی به ساحت مقدس حضرت زهرا سلام‌الله علیها 🔰 مرحوم حاج شیخ اسماعیل انصاری زنجانی نقل مى‌کند: 🔰حجت الاسلام والمسلمین ادیب نیشابوری نقل می‌فرمود: روزی به همراه یکی از دوستان به عیادت مرحوم علامه امینی رفتیم. 🔰عرض کردم: اجازه می‌دهید مطلبی از محضرتان بپرسیم و استفاده کنیم؟! 🔰فرمود: مطلب در چه رابطه‌ای است؟! 🔰 گفتم: درباره حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها... 🔰فرمود: باید بنشینم؛ چون من دور از ادب می‌دانم که نام حضرت فاطمه سلام‌الله علیها را بشنوم، یا نامش را بگویم، در حالتی که پایم را دراز کرده و خودم در بستر باشم..! 🔰علامه که به شدت بیمار بود، به خود حرکتی داد که برخیزد و بنشیند؛ اما اهل خانه اشاره کردند که نگذارید آقا از جا برخیزد؛ چون نباید بنشیند یا بایستد. 🔰 ما هر چه اصرار کردیم ننشیند، قبول نکرد و فرمود: چگونه می‌شود نامی از حضرت زهرا سلام‌الله علیها برده شود و من خوابیده باشم؟ 📚 خاطرات زهرایی سلام‌الله علیها، انصاری، صفحه۱۰۰ ✳️ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✍ فرزند آیت الله علامه امینی(ره) صاحب کتاب “الغدیر” می گوید : پس از گذشت چهار سال از فوت پدرم، شب جمعه ای او را در خواب شاد و خوشحال دیدم. ⁉️ پس از سلام و دست بوسی گفتم : در آنجا چه عملی باعث نجات و سعادت شما شده است؟ کتاب الغدیر یا سایر کتاب ها یا تاسیس بنیاد و کتابخانه امیرالمومنین(علیه السلام)؟ ☘ مرحوم علامه تاملی کردند و فرمودند: فقط زیارت عاشورا ☘ گفتم : اکنون روابط بین ایران و عراق تیره است و راه کربلا بسته است. چه کنم؟ ☘ فرمود : در مجالس و محافلی که جهت عزاداری امام حسین(علیه السلام) برپا می شود شرکت کن، ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) را به تو می دهند. ☘ سپس فرمود : پسر جان! در گذشته بارها گفته ام و اکنون توصیه می کنم که زیارت عاشورا را هیچ وقت ترک و فراموش مکن. مرتب زیارت عاشورا را بخوان و برخودت وظیفه بدان. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📚داستان آموزنده «شیبانی» می‌گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که بیل به دست داشت و مشغول کار بود و عرق از پشت وی می‌ریخت. عرض کردم: به من اجازه دهید تا این کار را من انجام دهم، امّا ایشان فرمود: من دوست دارم مرد در طلب معیشت به گرمای آفتاب اذیت شود. . همچنین «فضل بن ابی قرّه» می‌گوید: امام را بیل به دست در حال کار دیدم و عرض کردم: بگذارید من یا غلامان این کار را انجام دهند. ایشان در پاسخ به من فرمود: نه، رهایم کنید، می‌خواهم خدای متعال مرا در حالیکه با دست خود کار کنم و مال حلال را با اذیت نفس خویش تهیه می نمایم، ببیند. (وسايل الشيعه-جلد۱۲صفحه۲۳و۲۴). هرگاه پیامبر اکرم از شخصی خوشش می آمد از شغل او می پرسید اگر می‌گفتند او شغلی ندارند می‌فرمود از چشم من افتاد وقتی از آن حضرت علت آن را می‌پرسیدند می فرمود مومن اگر دارای شغل نباشد با دین فروشی زندگی خودش را اداره می‌کند. 📚 بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۹ ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ 🌹خاطره ای از مرحوم شیخ محمد حسین زاهد 🔴جوان تنبک زن: ✍جناب استاد می فرماید:روزی شیخ با عده ای از شاگردانش به باغ دولت آباد در نزدیکی حرم عبدالعظیم رفته بودند در نزدیکی آنجا عده ای جوان مشغول لهو ولعب وتنبک زدن و رقصیدن بودند. ایشان از باب امر به معروف و نهی از منکر پیغام دادند که چون این کار منکر است لذا آن را ترک کنید و ساکت باشید ولی آنها گوش ندادند. در میان آنها شخص تنبک زنی بود که مجلس را گرم میکرد بقیه افراد مشغول لهو ولعب بودند مرحوم شیخ جوان تنبک زن را نفرین کردکه خدایا همان طور که او دل ما را به درد آورد دلش را به درد بیاور. فردای آن روز وقتی که ایشان به درس رفتند شخصی آمد و گفت: آقا پسری که شما نفرینش کردید از دیشب تاکنون به دل دردی شدید مبتلا شده به حدی که دکتر ها نمی توانند درد او را ساکت نمایند همچنان آه و ناله می کند و ظاهراً به خاطر این است که شما را ناراحت کرده است. لذا استدعا داریم که شما از او راضی شوید مرحوم شیخ هم فرمودند :ما او را بخشیدیم با این جمله بلافاصله آن جوان خوب شد. ‌‌‌‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❤️ برآوردن حاجت مردم بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ميمون بن مهران گفت : نزد امام حسن عليه السلام نشسته بودم كه مردي آمد و گفت : اي فرزند پيامبر صلي الله عليه و آله فلان شخص از من طلبي دارد ولي من پولي ندارم ، براي همين او مي خواهد مرا زنداني كند . امام فرمود : در حال حاضر مالي ندارم كه بدهي تو را بدهم ؛ او عرض كرد : پس شما كاري كنيد كه او مرا زنداني نكند . امام در حالي كه در مسجد مشغول عبادت (اعتكاف ) بود ، كفشهاي خود را به پا كرد . من گفتم اي فرزند رسول خدا مگر فراموش كرديد كه در حال اعتكاف هستيد (و نبايد از مسجد خارج شد) ؟ فرمود : فراموش نكرده ام اما از پدرم شنيده ام كه رسول الله مي فرمود : كسي كه در بر آوردن حاجت برادر مسلمان خود بكوشد ، مانند كسي است كه نه هزار سال ، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده است. 📚روایت ها و حکایت ها122 پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: كسي كه حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند كسي است كه عمر خود را به عبادت گذرانده باشد. أمالي شيخ طوسي، ص 481 ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande