📚دعایی که هدر رفت !
خداوند به يكى از پيامبرانش #وحى فرمود كه در ميان قومت سه دعای فلان شخص #مستجاب است.
پیامبر آن شخص را مطلع کرد و آن مرد نیز این قضیه را به همسرش اطلاع داد ، همسر مرد از وی درخواست کرد که یکی از دعاها را مختص او قرار دهد و مرد نیز پذیرفت.
#همسر آن مرد از وى خواست تا #دعا كند كه او زيباترين #زن روزگار گردد ، مرد نیز دعا کرد و دعایش مستجاب شد ، ولى زيبايى زن چنان كرد كه پادشاه و درباريان و جوانان بسيارى به او دل بستند.
كار به جايى رسيد كه آن زن ديگر به #شوهر پيرش علاقهاى نداشت و خشمگينانه با او رفتار مىكرد ولى آن مرد پيوسته با زنش #مدارا مىكرد. اما بلاخره طاقتش به سر رسید و مرد از خدا خواست كه زنش را به شكل سگى درآورد.
فرزندان آن مرد به نزد وی آمدن و گفتند مردم مارا سرزنش می کنند که مادر شما #سگ است و ... زارىكنان به پدر التماس کردند تا برای حفظ آبروى خانواده، مادرشان را به چهرۀ نخست درآورد؛ پدر نيز قبول كرد و دعا کرد؛ همسرش به چهرۀ پيشين بازگشت و اينگونه دعا های این مرد ضایع شد.
📚منبع :بحار الأنوار, ج 14 , ص 485
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
مداومت در خواندن زیارت عاشورا ...
در دوران کودکی یکی از همسایگان ما دارای پسری بود که من با او دوست بودم. با هم بزرگ شدیم و هرکدام راه زندگی را پیش گرفتیم. او شغل خوب و مورد تأییدی نداشت و در مجموع، انسان خوب و درستی نشد. تا این که از دنیا رفت. مدتی پس از فوتش، شبی او را به خواب دیدم که دارای جایگاه خاصی بود و ظاهر بسیار خوب و آراستهای داشت
از او پرسیدم: من تو را در دنیا میشناختم؛ تو کار خیری انجام نداده بودی که حال چنین جایگاهی به تو دادهاند. او گفت درست است؛ من در دنیا انسان خوبی نبودم و از همان شب فوتم تا شب قبل، گرفتار عذاب بودم و سختی زیادی کشیدم، اما از شب قبل چنین مقامی به من بخشیدهاند.
در کمال تعجب از او پرسیدم: چه اتفاقی سبب این تغییر در وضعیت تو شد؟ او گفت: دیشب خانمی را به این قبرستان آورده، دفن کردند. او همسر استاد اشرف حداد (آهنگر) بود. هنگامی که او را به قبرستان آوردند، امام حسین علیهالسلام به دیدارش آمدند
پس از خاکسپاری، بار دیگر #امام_حسین_علیهالسلام به دیدار او آمدند. مرتبه سوم که امام علیهالسلام تشریففرما شدند، دستور دادند تا #عذاب از همه مردگان #قبرستان برداشته شود. سپس از خواب بیدار شدم. فردا صبح زود به بازار آهنگران رفته، #استاد_اشرف_حداد را یافتم
از او پرسیدم: آیا #همسر شما به رحمت خدا رفته؟
با تعجب گفت: این چه سؤالی است؟!
از او پرسیدم: آیا همسرت به #کربلا مشرف شده بود یا روضهخوان حضرت بود یا در منزل خود مجلس عزا برپا میکرد؟ استاد اشرف دلیل سؤالاتم را پرسید و من به او گفتم که چه خوابی دیدهام؛
سپس استاد برایم توضیح داد که همسر من هیچیک از اعمالی را که شما برشمردید، انجام نداده بود؛ تنها در خواندن زیارت عاشورا مداومت میکرد. و من دانستم که به برکت #زیارت_عاشورا، نه تنها امام حسین علیهالسلام به دیدار او آمده و قطعاً مقام و مرتبهای رفیع در #بهشت به او بخشیده، که به برکت وجود او، گناهکاران را نیز مورد رحمت حق قرار داده است
#داستان_کوتاه_مذهبی
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آنچه خواست از امام رضا گرفت
#غلامی که از امام رضا(ع) آزادیش و #همسر و #خرج_زندگی خواست پا از در نگذاشت بود بیرون که صاحب همشون شد
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨
✅ نقش همسر در جایگاه آیت الله خوئی(ره)
● آیة الله العظمی وحید خراسانی نقل کردند: وقتی #همسر مرحوم آیة الله العظمی خوئی در نجف از دنیا رفتند، برای تسلیت ایشان به منزلشان رفتم. دیدم خیلی پریشان و ناراحت هستند. بعد این جریان را نقل کردند:
● روز اوّل ازدواجمان هیچ در بساط نداشتم. فکر میکردم حالا روز اوّل زندگی، ظهر چهکار کنیم؟ همسرم به من گفت: چرا فکر میکنید؟ گفتم: روز اوّل #زندگی است، چیزی در بساط نداریم، ناهار نداریم. گفت: شما بروید درس، به این کارها کار نداشته باشید، وظیفهٔ شما درس خواندن است.
● من رفتم درس مرحوم آقا ضیاء. ظهر آمدم دیدم آبگوشت درست کردهاند. گفتم: از کجا؟ گفتند: شما که رفتید، رفتم میان آشغالهایی که بیرون ریخته بودند گشتم، یک ظرف مسی شکستهای پیدا کردم، بردم فروختم، گوشت خریدم، #آبگوشت درست کردم. شما تا من هستم از جهت زندگی فکر و #دغدغهای نداشته باشید.
📚ما سمعتُ ممّن رأیتُ؛ ج۲؛ ص۹٥
✅ .
.
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم'
🖌 #داستان اموزنده🎐
🕯📖 https://eitaa.com/joinchat/2597912663C7cbd2ba099 ☕️🌿•