📚جایگاه پدر در بستر
مهمان نوازی
امام_عسکری علیه السلام فرمودند :
روزی پدر و پسری خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رسیدند .
حضرت جلوی پای آن ها بلند شدند ، احترامشان كرد ، آنها را در صدر مجلس نشاندند و خود ، روبه رويشان نشستند .
آن گاه دستور غذا داد ، غذا آوردند و از آن خوردند .
سپس قنبر ، طشت ، آفتابه اى چوبى و حوله اى براى خشك كردن آورد و خواست كه بر روى دست مرد ، آب بريزد .
اميرمؤمنان برخاست و آفتابه را گرفت تا خود ، آب روى دست مرد بريزد .
آن مرد ، خود را به خاک انداخت و گفت : اى اميرمؤمنان ! خداوندْ مرا در حالى كه تو بر دستم آب مى ريزى ، بنگرد؟!
حضرت فرمودند : بنشين و دستت را بشوى . خداوند عزوجل تو را مى بيند ، در حالى كه برادر تو ـ كه امتيازى بر تو ندارد و بر تو برترى ندارد ـ دارد به تو خدمت مى كند و با اين كار ، ده برابر خدمت اهل دنيا را در بهشت مى جويد و به همين نسبت ، در دارايى هايش در بهشت .
مرد ، نشست .
على عليه السلام به وى فرمود :
تو را به حق بزرگ من _ كه تو آن را مى شناسى و حرمتش را حفظ می کنی _ و به تواضع تو براى خداوند كه خداوند به سبب آن ، جزایت داد ، بگذار من در خدمتى که ( اگر تو آن را انجام می دادی ) به تو شرافت مى دهد ، اقدام كنم .
تو را به خدا قسم ، دستت را چنان مطمئن بشوى كه اگر قنبر آب بر دستت مى ريخت ، مى شستى .
مرد ، چنين كرد .
پس از آن كه حضرت از شستن دست [ مرد ميهمان ]فارغ شد ، آفتابه را به محمد_بن_حنفيه داد و فرمود :
پسرم! اگر اين پسر ،بدون همراهى پدرش مى آمد ، من خودم آب بر دستش مى ريختم ؛ ولى خداوند عز و جل روا نمى دارد كه هرگاه #پدر و پسر در يك جا گِرد آمدند ، بينشان تساوى برقرار شود . پدر به دست پدر ، آب ريخت و پسر بايد به دست پسر ، آب بريزد .
سپس محمّد بن حنفيه ، آب بر دست پسر ريخت .
📚منبع :
احتجاج ، ج ۲ ، ص ۵۱۸
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
🔴 دو شهید #پدر و #پسر که به هنگام تفحص پیکر پاک این شهیدان به طرز عجیب و غیر طبیعی پیدا شدند
🔵 واقعا صحنه عجیب و تاثیر گذاریه
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
گزارش کامل این تفحص و حالت این شهیدان را در سنجاق کانال پایین ببینید
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻https://eitaa.com/joinchat/3974430925Cb8e91483c4
https://eitaa.com/joinchat/3974430925Cb8e91483c4
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅جوانانعزیزیکهدرهئیتهای حسینی ع زحمت میکشند این داستان را با دقت بخوانند❗️
داستان)جایگاه ویژه پدر
مرحوم آیتالله سیدمحمدموسوی نجفی، عالم متقی وامامجماعت حرم امیرالمؤمنین ع میفرمود:
یکی از محبین و شیعیان مخلص اهلبیت ع پدر پیری داشت و درخدمت بهاو حتی از تروخشک کردن او هم کوتاهی نمیکرد
هیچوقت اورا تنها نمیگذاشت، بهجز شبهای چهارشنبه که بهقصد دیدار با امام زمان ع به مسجد سهله میرفت و فقط درآن شب، به واسطه اعمال آن مسجد، ازخدمت به پدر معذور بود؛اما پس ازمدتی دیگربه مسجد سهله نرفت
ازاوپرسیدم:چرارفتن بهمسجد سهله راترک کردی؟
گفت: ۴۰ شبِ چهارشنبه بهآنجا رفتم، شب چهارشنبه چهلم رفتنم تانزدیک غروب به تأخیر افتاد
به تنها راه افتادم کمکم مهتاب، مقداری از تاریکی شب را به روشنایی تبدیل کرده بود که شخص عربی را دیدم که بر اسبی سوار است و به طرف من میآید
به من که رسید،بازبان عربی پرسید: کجامیروی؟
گفتم:مسجد سهله
گفت:چیزی برای خوردن داری؟
گفتم:نه
فرمود:دستت را در جیبت کن
دستمرادر جیبم کردم،مقداری کشمش یافتم
بعد۳ مرتبه فرمود:
اُوصیکَ بِالعَودِ
عربهایبیاباننشین،به پدر پیر، عَود میگفتند
(یعنی،سفارشمیکنم تورابهپدر پیرت)
وبعدناگهان آن عرب خوشسیما و مهربان از نظرم ناپدید شد
فهمیدم که ایشان حضرت مهدی بودند
و دانستم که آن حضرت به ترک خدمت پدرم، حتی درشب چهارشنبه راضی نیستند
ازاینرو،دیگربه مسجد سهله نمیروم...
📚منتهیآلامال،ج ۲،ص۶۸۳
🌸امامعلی ع:
حقّ پدر بر فرزند این است که فرزند در هر امری جز معصیت خدا از او اطاعت کند
#امام_زمان #پدر #مادر
روایت کرده اند که #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید. اصحاب تعجیل کردند و از آن جا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن #قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟ حضرت فرمودند: صاحب این قبر را #عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد وی را نداشتم اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد، گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و #رحمت به او چه بود؟
حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به دلیل فسقش تا این ساعت در این جا معذب بود #کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند #بِسْمِ_اللَّهِ_الرَّحْمنِ_الرحیم را تعلیم نمود و کودک آنرا بر زبان جاری نمود، در این موقع به فرشتگان عذاب خطاب رسید که دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که #پدر را عذاب کنیم در حالیکه #پسرش به یاد ما باشد.
به نقل از:تفسیر منهج الصادقین /۳۲
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande