هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دمش گرم این میوه فروش خیلی هارو به آرزوی لاغری رسوند 😍
فقط با یک معجون گیاهی و ساده میتونید تا عید 8 تا 12 کیلو وزن کم کنید😊👌🏻
برای اطلاعات بیشتر و دریافت این چربی سوز گیاهی با 50% تخفیف عیدانه روی لینک زیر بزنید👇🏻
https://landing.getz.ir/CxORE
https://landing.getz.ir/CxORE
🔅#پندانه
✍️ غروری بیجا
🔹یک روز گرم شاخهای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. بهدنبال آن برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند.
🔸شاخه چندینبار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد تا اینکه تمام برگها جدا شدند. شاخه از کارش بسیار لذت میبرد.
🔹برگی سبز و درشت و زیبا به انتهای شاخه محکم چسبیده بود و همچنان از افتادن مقاومت میکرد.
🔸در این حین باغبان تبر به دست داخل باغ در حال گشتوگذار بود و به هر شاخه خشکی که میرسید آن را از بیخ جدا میکرد و با خود میبرد.
🔹وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنها برگ آن از قطعکردنش صرفنظر کرد.
🔸بعد از رفتن باغبان، مشاجره بین شاخه و برگ بالا گرفت و بالاخره دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندینبار خودش را تکاند.
🔹تا اینکه بهناچار برگ با تمام مقاومتی که از خود نشان میداد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین قرار گرفت.
🔸باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، بیدرنگ با یک ضربه آن را از بیخ کند.
🔹شاخه بدون آنکه مجال اعتراض داشته باشد، بر روی زمین افتاد.
🔸ناگهان صدای برگ جوان را شنید که میگفت:
اگرچه به خیالت زندگی ناچیزم در دست تو بود، ولی همین خیال واهی پردهای بود بر چشمان واقعنگرت که فراموش کنی زندگی تو در دستان من بود.
↶.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاهات از خشکی ترک خورده❓❓❓
زبری کف پا اذیتت میکنه❓❓❓❓
خجالت میکشی توی جمع جوراباتو دربیاری❓❓❓❓❓❓
درمان ترک پا🦶 با جواب سیلیکونی🧦 و کرم ترک پا 😍👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بزن رو لینک عضو شو 👇
https://eitaa.com/joinchat/337641693C75cdb68b4e
مرکز پخش 🤩👆
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
مرکز پخش جوراب سیلیکونی اصل 😍👇
https://eitaa.com/joinchat/337641693C75cdb68b4e
#داستان_آموزنده
🔆سرمايه عمر
🍁✨فخر رازى يكى از علماى معروف اهل تسنن مى گويد: يكى از بزرگان و وارستگان را ديدم ، مى گفت : شخصى را ديدم يخ مى فروخت ، و مكرر فرياد مى زد: ارحموا من يذوب رأ س ماله :
🍂 به كسى كه سرمايه اش ذوب مى شود رحم كنيد پيش خود كه انسان اين است معنى سخن خداوند در سوره عصر كه :
والعصر ان الانسان لفى خسر: سوگند به عصر كه انسان در كاست و زيان است .
🍂آيا انسانى كه از عمرش ، روز به روز مى كاهد و در برابر آن ، كسب فضايل نمى نمايد، مانند يخى است كه آب مى شود و هيچ مى گردد.
👌چنانكه حضرت على (ع ) مى فرمايد: انه ليس لا نفسكم ثمن الا الجنة فلا تبيعوها الا بها: بدانيد كه جان شما بهائى جز بهشت ندارد، پس به كمتر از آن نفروشيد.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از اطلاع رسانی رهپویان🌼
آموزش خـــــــــیاطی بدونِ ضرب و تقسیم😳دیگه نمیخواد دور کارور ، دور سینه حساب کتاب کنی بیا😍😁👇
دوختِ مانتو عبایی با سینی😳
بُرش یقه گرد و دلبری با نعلبکی😳😍
دوخت آستین چین چینی بدون کوک زدن😌
بُرش بدون الگو مستقیم روی پارچه😍👇
https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f
خوراکِ خانمایی که یکم سواد ریاضیشون کمه اما تو چشمی بُرش زدن زرنگن😉❤️
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
اموزش الگوی اماده خیاطی برای افرادی که میخوان تولید عمده لباس داشته باشن👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/992018610C9e89cb3e2f
عضوشین حتمابه دردتون میخوره☝️🏻😊
✅چرا سلام کردی؟!
✍ آخرین بار که آمده بود، شب ساعت ۱۱ بود که قدم میزدیم. یک مرد ناشناسی بود که نه من او را میشناختم و نه مصطفی. یک دفعه سلام کرد؛ یارو یک دفعه جا خورد گفت علیکم السلام، سریع جواب سلام داد و رفت. بعد گفتم مصطفی چرا سلام کردی؟ برگشت گفت: حدیث داریم در آخرالزمان مردمی که همدیگر را نمیشناسند به هم سلام نمیکنند. گفتم بگذار سلام کنم تا جزو این مردم نباشم.
📚 از کتاب #در_مکتب_مصطفی | جستاری علمی دربارهٔ سیرهٔ تربیتی شهید مدافع حرم سید مصطفی صدرزاده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلق پوشک دستشون بیاد کارتون تمومه😂👆
بیا ببینم نکنه هنوز داری پوشک میخری؟😐
آقا دیگه عالم و آدم چیدامه رو میشناسن و دیگه پوشک نمیخرن
ایناها👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4224712720C6115ae7fc1
👈وقتشه که رو این لینک بزنی و بری
وارد یه کانال بشی که پوشک هایی داره که هرکدوم رو #هزار_بار میتونی استفاده کنی😳
http://eitaa.com/joinchat/4224712720C6115ae7fc1
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
هر چی بخواین به قیمت تولیدی:
قیمت ها باور نکردنیه 😳😳
❤️پوشک پارچه ای بچه
🧡شورت آموزشی
💛پد بانوان
💚شورتکس بانوان
💙زیرانداز تعویض
💜تشکچه عایق
🖤پوشینه بزرگسال
فقط و فقط از تولیدی چیدامه بخر👇👇
http://eitaa.com/joinchat/4224712720C6115ae7fc1
📘#داستانهایبحارالانوار
💠 سه راه نفوذ شیطان
🔹حضرت موسی (علیه السلام) در محلی نشسته بود، ناگاه ابلیس (پدر شیطانها) در حالی که کلاه رنگارنگی به سر داشت خدمت موسی علیه السلام وارد شد و کلاه خود را به عنوان احترام از سر برداشت و سلام کرد و با کمال ادب محضر حضرت موسی (علیه السلام) ایستاد.
🔹حضرت موسی پرسید: تو کیستی؟
گفت: من ابلیس هستم.
حضرت موسی فرمود : خداوند شر تو را از ما و دیگران دور بدارد.
ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر عظمتی که نزد خداوند داری بر تو سلام کنم.
موسی علیه السلام پرسید: این کلاه چیست که بر سر گذاشته ای؟
گفت: به وسیله این کلاه و زرق و برق و رنگهای او دلهای آدمیزاد را میربایم.
🔹حضرت موسی فرمود به من خبر ده از گناهی که هرگاه انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هرکجا خواستی افسار او را به آن طرف میکشی.
🔹ابلیس گفت :
سه گناه است که هرگاه انسان آنها را انجام داد من بر او مسلط میشوم:
🔘۱. وقتی که انسان خودبین شود و از خویشتن خوشش بیاید.
🔘۲. وقتی که اعمال خود را بیش از حد بزرگ ببیند.
🔘٣. وقتی که گناهان خود را کوچک بشمارد.
📚 بحارالانوار ج ۱۳، ص ۳۵۰ و ج ۶۳، ص ۲۵۱
┏┛.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande
#داستان_آموزنده
🔆#تو_آدم_نمیشی
روزی روزگاری پادشاهی به وزیرش می گوید که: ای وزیر من زمانی که جوان بودم پدرم همیشه به من می گفت "تو آدم نمیشی". خیلی دوست داشتم تا بتوانم نظرش را عوض کنم.
وزیر می گوید: قربان شما هم اکنون یک پادشاه هستید. به نظرم شرایطی فراهم آورید که پدرتان شما را ببیند، آنگاه نظرش تغییر خواهد کرد.
بنابر حرف وزیر، پادشاه دستور می دهد که شرایط سفر را به روستایی که پادشاه در آنجا بدنیا آمده بود فراهم کنند تا پدرش که هنوز در خانه ی قدیمی خودش در آن روستا زندگی می کرد او را ببیند.
پادشاه با تمام عظمت خود به همراه وزیران و سربازان و همراهان سوار بر اسب زیبا و با وقار خود به روستا می روند. سپس دستور می دهد تا سربازان پدرش را از خانه اش گرفته و به میدان روستا بیاورند.
همه ی اهالی روستا در حال تکریم و تعظیم به پادشاه بودند اما زمانی که پدر پادشاه به میدان می آید خیلی آرام و ساده در مقابل پادشاه که بر اسب سوار بود می ایستد.
پادشاه می گوید که: ای پدر ببین من پسرت هستم. همان کسی که می گفتی آدم نمی شود. ببین که من هم اکنون پادشاه این مملکت هستم و همه از من فرمان می برند. حال چه می گویی؟
پیرمرد نگاهی به روی پسرش می اندازد و می گوید: من هنوز سر حرف هستم. تو آدم نمیشی.
من هرگز نگفتم تو پادشاه نمیشی، گفتم تو آدم نمیشی. تو اگر آدم بودی به جای اینکه سرباز بفرستی دنبال من خودت می آمدی در خانه را می زدی و من در را برایت باز می کردم. اگر تو آدم بودی حال که من آمده ام به احترام من که پدرت هستم از اسب پیاده میشدی.
نه، من از نظرم بر نمی گردم. تو آدم نمیشی.
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝از انچه بر دیگران گذشت، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`°
#داستان اموزنده🎐
📚 @Dastane_amozande