eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.4هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
11 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
توجه❗ اگر از دست خطی که داری راضی نیستی ویا به خاطر بدخط بودن اذیت شدی! اما خوش خط ها رو دوست داری🥰 فقط کافیه روی لینک زیر بزنی و خیلی راحت جزو خوشنویسان جهان بشی👇 https://eitaa.com/joinchat/2348220601C67fc42e487
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
آموزش سبز کردن انواع سبزه🌱 😱 و.... ⁉️ هر رو چندروز قبل عید باید خیس کرد https://eitaa.com/joinchat/2164129798Cba4f746a31
🔴به شدت عجله داشتم ولی ناچار بودم بخاطر انجام کاری در صف عابر بانک بایستم. اما از بد روزگار یک «عزیز دلی»!!! جلوی ما ایستاده بود هی کارتشو میزد تو، «برداشت صد تومان» رو انتخاب می‌کرد و هی پیغام می اومد موجودیتون کافی نیست اما بخاطر پشتکار خوبی که داشت باز هم اصرار می کرد که هر جوری شده صد تومن رو از این دستگاه بدبخت بیرون بکشه... بهش می گم آخه گلم!! چرا فکر می کنی با داخل کردن کارت، موجودیت زیاد می شه یه موجودی بگیر هرچقدر بود همونو بکش هیچی دیگه. بعد از اینکه موجودی گرفتیمو دیدم کلا موجودی نداره تصمیم گرفتم با هم تنهاشون بذارمو برم به کارام برسم خیلی از ماها تو روابط خانوادگیمون دچار همین مشکلیم. حسابمون رو برا محبت به اطرافیانمون پر نمی کنیم ولی انتظار داریم ازش برداشت کنیم. یعنی بدون اینکه به دیگران محبت کنیم انتظار داریم اونا بهمون محبت کنن. اگه از محبت نکردن اطرافیانت ناراحتی، خودت باید پیشقدم بشی. انتظار بی فایدست... رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:"انسان به حقیقت و درجه کامل ایمان نمی رسد مگر آنکه آنچه از خوبیها که برای خود دوست دارد، برای مردم هم دوست بدارد". 📘تحف العقول ص88 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔅 ✍ افسوس مسافران دنیا در روز حسرت کاروانی در دل شبی تاریک که چشم چشم را نمی‌دید، به بیابانی رسید و بنا شد تا روشن‌شدن هوا در آنجا توقف کند. قافله‌سالار باتجربه که با راه و جزئیات آن آشنایی کامل داشت، مرتباً به مسافران تاکید می‌کرد که زمین این بیابان پوشیده از گیاهانی است که بوی خوشی دارند. از طرفی این بیابان پُر از سنگ‌های ریز و درشت نیز می‌باشد. تا جایی که در توان دارید از سنگ‌ها جمع‌آوری کنید، اما مبادا از گیاهان چیزی بردارید، چراکه به‌زودی با فواید سنگ‌ها و مضرات گیاهان آشنا خواهید شد! مدت اقامت ما کوتاه و غیرقابل‌برگشت خواهد بود، لذا تا می‌توانید از این فرصت استفاده کنید. در این بین گروهی به سفارش قافله‌سالار عمل نموده و با پرهیز از جمع‌آوری گیاهان خوشبو، شروع به گِردآوری سنگ‌های کوچک و بزرگ کردند. اما در مقابل، عده‌ای هم با این توجیه که حمل سنگ‌ها مشکل بوده، از برداشتن سنگ خودداری و در عوض به کندن گیاهان خوشبو مشغول شدند. پس از گذشت ساعتی، طوفانی شدید وزیدن گرفت. قافله‌سالار برای رسیدن به اولین کاروانسرا، ناچار شد حرکت کاروان را شروع کند. او در اواخر شب مجبور شد کاروان را از روی پلی طولانی که روی رودخانه‌ای خروشان ساخته شده بود، عبور دهد. دقایقی بعد از عبور آخرین نفر، از شدت طوفان پل بزرگ در هم شکسته و فروریخت. با عبور کاروان از پل، به‌تدریج از تاریکی هوا کاسته شده و دیوارهای کاروانسرا نیز از دور نمایان می‌گشت. آنچه در این میان عجیب بود، صدای همهمه و ناله کاروانیان بود که با روشن‌شدن تدریجی هوا، بلند و بلندتر می‌شد! با ورود کاروان به کاروانسرا و روشن‌شدن کامل هوا، فریاد مسافران به اوج خود رسید. قضیه از این قرار بود که با روشن‌شدن هوا، معلوم شد سنگ‌هایی که قافله‌سالار به جمع‌آوری آن توصیه کرده بود، جواهرهای ارزشمندی بوده است. علت ناله و حسرت افرادی که از آن سنگ‌ها برنداشته بودند، مشخص بود، اما وقتی از دلیل حسرت کاروانیانی که به‌همراه خود سنگ داشتند، سوال شد، در پاسخ گفتند افسوس می‌خوریم که چرا به برداشتن همین مقدار از این جواهرات بسنده کردیم! دلیل دیگر ناراحتی و حسرت بسیاری از مسافران کاروان این بود که متوجه شده بودند گیاهان خوش‌بویی که به‌همراه دارند، نوعی گیاه سمی بوده که به‌محض برخورد با دستشان آنان را مسموم کرده است! در واقع تمام کاروانیان از افسوس اینکه چرا به توصیه‌های قافله‌سالار عمل نکرده یا به‌طور کامل آن سفارشات را عملی نساخته بودند، فریاد واحَسرتا سر داده بودند! آری عزیزان، حکایت این داستان حکایت دنیا و آخرت ماست! دنیا به‌منزله آن بیابان تاریک، قافله‌سالار به‌منزله بزرگان دین، سنگ‌ها در حکم واجبات و کارهای نیک، گیاهان خوش‌بو به مَثابه گناهان، پل غیرقابل‌برگشت به‌منزله مرگ، و روشنایی روز به‌منزله دنیای پس از مرگ است. طبق آیات مبارکه قرآن، یکی از اسامی روز قیامت، «یوم‌الحسرة» یعنی روز اندوه، افسوس و پشیمانی است. تا فرصت داریم از غنیمت‌های دنیا که همان واجبات و کارهای خوب است، بهره‌مند شده و فریب ظاهر جذاب گناهان را نخوریم که پشیمانی سودی نخواهد داشت. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💠 رفتار اعجاز‌آمیز امام هادی(ع) در ارتباط با یونس نقاش چیست؟💫 پاسخ: یونس نقش‌بند از صنعت‌گرانی بود که با امام هادی(ع) رفت و آمد داشت و در خدمت آن‌حضرت بود. روزی با حالت لرزان خدمت امام(ع) آمد و خانواده‌اش را به امام(ع) سپرد. امام(ع) علت این رفتار را پرسید. یونس گفت: تصمیم به فرار دارم؛ چراکه موسی بن بغا نگین بسیار قیمتی برای من فرستاد که روی آن نقش بیندازم، اما نگینش در حین انجام کار دو نیم شد. و طبق قرار باید نگین را سالم به او بدهم؛ لذا موسی بن بغا یا مرا خواهد کشت و یا زیر تازیانه مجازات قرار خواهد داد! امام(ع) به وی فرمود: به خانه‌‏ات برگرد، زیرا فردا به خیر خواهد گذشت! صبح روز بعد یونس نزد امام(ع) آمد و گفت پیکی از طرف موسی بن بغا آمد و انگشتر را می‌خواهد! امام(ع) فرمود: نزد وی برو که جز خوبی چیزی نخواهی دید! یونس رفت ولی بعد از اندک زمانی با خنده برگشت و گفت: غلام موسی پیغام آورد که زنان بر سر نگین انگشتر با هم اختلاف کرده‏اند. آیا می‌توانی آن نگین را دو قسمت کنی؟! اگر چنین کاری انجام دهی، به تو جایزه گرانی خواهم داد.امام(ع) بعد از این قضیه به شکر خدا پرداخت.[1] این حدیث در منابع معتبر روایی نقل شده و منافاتی با عقاید شیعه ندارد؛ از این گزارشی قابل پذیرش است و خبر دادن به وقوع حادثه‌ای در آینده به واسطه علم غیب الهی بوده است که در واقع، بدون اطلاع دادن حضرت نیز قرار بود چنین حادثه‌ای رُخ دهد. به همین جهت، عالمان دینی این حدیث را در باب علم ائمه(ع) به آینده،[2] و دلایل امامت و معجزات امام(ع)،[3] آورده‌اند. [1]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، الامالی، ص 288 – 289، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق. [2]. بحرانی، سید هاشم بن سلیمان، مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر و دلائل الحجج علی البشر، ج ‏7، ص 439، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، چاپ اول، 1413ق. [3]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 50، ص 125، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. منبع: سایت اسلام کوئست 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
هدایت شده از گسترده ‌"شما'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده شوهرت که میان یک میوه درسته یا یک ژله ساده نریز تو ظرف ببر جلوشون مثل مامان بزرگا😑🙀 بیا اینجا کلی خوشمزه و چیزای خوشگل دیگه که دلو از ادم میبره یاد بگیر😹😸🍕🍭🍷 اینجا میگه چجور پذیرایی کنی ک همه فامیل تو خماریت بمونن😻👇🍰🍮 👩🏻‍🍳 https://eitaa.com/joinchat/3898474541C78cd61807a 👩🏻‍🍳 ایده های پذیرایی شیک همگی اینجا😽☝️ ♥️💧🌸
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
💠لیست ماهانه خوراکی های 👇 https://eitaa.com/joinchat/3898474541C78cd61807a 💠لیست ۱۵ غذای مناسب برای چی بپزم؟👇 https://eitaa.com/joinchat/3898474541C78cd61807a 💠بهترین روش ساخت و خونگی👇 https://eitaa.com/joinchat/3898474541C78cd61807a 🍫 بهترین کانال آشپزی ایتا😍😍😍😍
🔆حكايت: عادت ملك كرمان 🌳آورده‏اند كه ملكى در كرمان بود، در غايت كرم و مروت. عادت او چنين‏بود كه اگر فرد غريبى به آن شهر مى‏آمد، او سه روز آن فرد را مهمان خودمى‏كرد و از او پذيرايى مى‏نمود. 🌳روزى لشكر عضدالدوله به كرمان حمله كرد و آن ملك طاقت مقاومت‏باايشان را نداشت. لذا در دژى رفت و هر روز صبح كه مى‏شد، بيرون مى‏آمدو جنگ سختى با آنها مى‏نمود و عده‏اى را مى‏كشت. اما شب كه مى‏شد،مقدار زيادى غذا و ميوه جات براى آنها مى‏فرستاد، به اندازه‏اى كه تمام لشكردشمن سير مى‏خوردند. 🌳عضدالدوله از اين كار تعجب كرد و يك نفر را مخفيانه پيش او فرستاد، وپرسيد: اين چه كارى است كه تو مى‏كنى؟ روز آنها را مى‏كشى و شب به آنهاغذا و امكانات مى‏دهى! 🌳ملك در جواب گفت: جنگ كردن اظهار مردى است و نان دادن اظهارجوانمردى. ايشان اگرچه دشمن من هستند، اما در اين ولايت غريب‏اند وچون غريب باشند، مهمان ما هستند و از جوانمردى نيست كه مهمان رابى غذا گذاشت. 🌳عضدالدوله باخود گفت: كسى كه چنين با مروت و جوانمرد است،جنگ كردن ما با او اشتباه است. لذا از اطراف دژ برخاست و آن ملك‏به خاطر مهماندارى نيكو از شر دشمن خلاصى يافت. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
☝️کت شیک بالا ۴۹،۰۰۰ تا ۶۹،۰۰۰ تومان 😳         📣  از الان به فکر لباس عیدت باش 😎 حراج داریم جا نمونی 😍 https://eitaa.com/joinchat/3276406814C427c2868e0 سریع بزن روش بیا تو کانال بالا 👆
هدایت شده از تبلیغات داستان&ترفند
💥فروش ویژه روز مادر خورد 💯💯💯💯💯💯💯💯💯 https://eitaa.com/joinchat/3276406814C427c2868e0 جوین شو تا لینک پاک نشده 👆
با یکدیگر مهربان باشیم💕 در میان کاروانی، که همراه شیخ رجبعلیِ خیاط به زیارت رفته‌بودند، زن و شوهری بودند که به نظر می‌رسید رابطۀ خوبی با هم ندارند. آن روز هم وقتی همه از زیارت برگشتند، این دو، وسط راه، بگومگویشان شده بود و خانم، زخم زبان آزاردهنده‌ و تلخی، نثار همسرش کرده بود. وقتی همه‌ی کاروان برای استراحت، وارد منزل شدند، شیخ رجبعلی به همه، زیارت قبول گفتند؛ ولی وقتیکه نوبت این خانم رسید، گفتند: «شما که هیچ...! شما همه‌ی اعمال و زیارتت را ریختی زمین ...» زن، با تعجب پرسید: «چطور مگر آقا ؟! من اینهمه راه آمده‌ام برای زیارت ... » شیخ رجبعلی خیاط، که صورتشان پر از نور خدایی بود، گفتند: «بله، ولی آن نیشی که امروز به همسرت زدی، همۀ آنها را با خودش برد...» 📗 رسم حضور، ص65؛ تولیدات فرهنگی حرم امام رضا (ع) 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
خانما اومدن پیویم میگن به آشپزتون بگو یه آموزشایی از بزاره که انقدر آسون باشه ما راحت قیدِ پختن کتلت و کوکو رو بزنیم😁👍 خب حرف حق جواب نداره😁😅👇 اینم آموزش غذاهای اورژانسی نونی که سریع السیر آماده میشه جدیدم هست بیا😁😍😋👇 https://eitaa.com/joinchat/1306198152C079ee55437