میلتون اریکسون وقتی دوازده ساله بود دچار فلج اطفال شد. ده ماه بعد شنید که پزشکی به مادرش گفت:
پسرتان شب را تاصبح دوام نمیاورد.
🎯
اریکسون صدای گریه مادرش را شنید. فکر کرد شاید اگر شب را دوام بیاورم مادرم اینطور زجر نکشد...
تصمیم گرفت تا سپیده دم صبح بعد نخوابد وقتی خورشید بالا آمد به طرف مادرش فریاد زد: من هنوز زنده ام!
چنان شادی عظیمی درخانه در گرفت که تصمیم گرفت همیشه تمام تلاشش را بکند که یک شب دیگر درد و رنج خانواده اش را عقب بیندازد!
اریکسون در سال ۱۹۹۰ در هفتاد و پنج سالگی در گذشت و از خود چندین کتاب مهم درباره ظرفیت عظیم انسان برای غلبه بر محدودیت هایش بجا گذاشت...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
خییییییییلی قشنگه حتماً بخونید ☺️☺️
🌹بسیار زیبا و آموزنده👌
🔻پیرمردی در دامنه کوه های دمشق هیزم جمع می کرد ودر بازار می فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند
یک روز حضرت سلیمان (ع) پیر مرد را درحالت جمع آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت
تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا در زندگی اش بهبود یابد
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد وبسوی خانه روان شد
و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد ونگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود
زن همسایه نمک نیاز داشت به خانع آنها رفت و زن نمکدان را به او داد
اما زن همسایه که چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد.
پیر مرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراخت و عصبانی
وخانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم
چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین به حضرت سلیمان (ع) را گفت . حضرت
سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را هم گم نکنی
پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر را ه نگین را ازجیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تانگین را خوب ببیند ولذت ببرد
دراین وقت ناگهان پرنده ای نگین را در نوکش گرفت وپرید
پیرمرد هرچه که دوید وهیاهو کرد فایده نداشت
پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی
پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می نگرد
پیر مرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) برایش گفت میدانم که تو به من دروغ نمی گویی این نگین را از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی
و حتما بفروش که در حالت زندگیت تغییری آید
پیر مرد وعده کرد که به قیمت خوب میفروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود
هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد
هرچه که کوشش کرد و شنا کرد. چیزی بدستش نیآمد .
با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی رفت
همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید
پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت .
حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا جبریل امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حالت بنده مرا تغییر میدهی ومرا فراموش کرده ای ! سلیمان (ع) باسرعت به سجده رفت واز اشتباه خود مغفرت خواست
خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم
پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد
ماهی گیر به او گفت ای پیر مرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم
پیرمرد ماهی ها را گرفت وبرایش دعای خیر کرد وبه خانه رفت
همسر ش شکم ماهی ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی ها نگین را یافت وبه شوهرش مژده داد
شوهرش با خوشحالی به او گفت توماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم
هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذر خواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد.
پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند
چشمش به نگین قیمتی درآشیانه پرنده خورد .
نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی ها را خوردند
فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت .حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد
به خداوند یقین و باور داشته باشید.
🌼منْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ
☘️و هر کس بر خدا توکل کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می رساند.(طلاق آیه3)
🌹حق غنّی است، برو پیش غنی
🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از حکيمي پرسيدند:
چرا از کسي که اذيتت
مي کند انتقام نمي گيري؟
با خنده جواب داد:
آيا حکيمانه است سگي
را که گازت گرفته گاز بگيري
ميان پرواز تا پرتاب تفاوت
از زمين تا آسمان است
پرواز که کني، آنجا
ميرسي که خودت مي خواهي
پرتابت که کنند ، آنجا مي روي
که آنان مي خواهند
پس پرواز را بياموز...!!!
پرنده اي که "پرواز" بلد نيست
به "قفس" ميگويد "تقدير"
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_141899038.mp3
2.79M
🎤 استاد دارستانی
شکر خدا
📥چـرا خـدا رو شـکر نمـیکنیم؟!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از گسترده "شما'
#داستان_شنیدنی_و_واقعی_ابوعلی_سینا
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب می افتد و لگنش از جایش درمیرود
پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد دختر اجازه نمیدهد کسی دست به لگنش بزند
هر چه به دختر می گویند حکیم بخاطر شغل و طبابتی که می کنند محرم بیمارانشان هستند اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به او بزند
به ناچار دختر هر روز ضعیف تر وناتوانتر می شود
تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق سفارش می کند که به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به باسن دخترتان او را مداوا کنم
پدر دختر باخوشحالی زیاد قبول می کند و به طبیب یا همان حکیم میگوید شرط شما چیست؟
ادامه داستان باز شود بدون سانسور کاملا باز
ورود افرارد کم سن و سال ممنوع 📛📛
#درمان_زود_انزالی 🍌💦
http://eitaa.com/joinchat/225837057C81d7cc3121
روش درمان کیِـست بانوان به روش سنتی
درمان باریکوسلِ آقایان در کمترین زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ گناه و آثار آن و راهکار ترک آن
✔️گزیده ای از ده ها سخنرانی
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺
Qasemian-31.mp3
3.5M
خریدنی هستی یا نه؟
حجتالاسلام والمسلمین #قاسمیان
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 نسخه ای برای دلهای غمگین و راهکاری برای ارتقای معنوی
🔊 حجت الاسلام محمد ناصری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند: كسى كه ـ بدون هيچ عذرى ـ نماز خود را همراه ديگر مسلمانان در مسجد نمى خواند نمازش مقبول نيست.
«وسائل الشيعه / ج۵/ ص۳۹۴»
📝تفسیر حدیث:
منظور حدیث اینست که انسان با فرادا خواندن نماز واجب فقط به تکلیف دینی اش عمل کرده و در قیامت به خاطر نماز نخواندن مواخذه و عذاب نمیشود
ولی خود را از خیلی از پاداش ها ، فضلیت ها ، کمالات و تاثیرات معنوی نماز جماعت محروم کرده.
به بیانی دیگر خواندن نماز فرادا آن هم در حالی که شخص میتواند نمازش را به جماعت بخواند ولی نمیخواند، در پیشگاه خدا مقبولیت و ارزشی در مقایسه با نماز جماعت ندارد.
✅ این تاکید بیشتر برای مردها است.
⚡️حیف هست با غفلت و تنبلی خود را از نماز جماعت با این فضیلت فوق العاده محروم کنیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_5111593535639912562.mp3
2.25M
✅ عنایت امام رضا (علیه السلام) و شفای پسر مهندس مسیحی
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼جناب علاّمه طباطبایی فرمودند :
روزی از خیابان عبور می کردم. بنّایی را در حال چیدن بنای ساختمان دیدم.
ناگهان دیدم بنّا پایش لغزیده و دارد از آن بالا به پایین می افتد در همین حال کارگر او که پایین ساختمان بود نگاهی به بنّا کرد و گفت : نیفت.
دیدم که بنّا از همان بالا آرام پایین آمد.
جناب علاّمه می فرمایند که به دنبال کارگر راه افتادم تا ببینم این شخص کیست که خود را به کارگری زده است.
بعد فهمیدم آن فرد کسی است که هر روز به محضر مقدّس ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مشرّف می شود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❔عروسی فرزند رهبر انقلاب چگونه برگزار شد؟
👈 پیرغلام اهل بیت حاج غلامرضا سازگار خاطراتی از حضور خود در محضر رهبر معظم انقلاب را بازگو کرد.
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺t
✍️ابلیس به پنج علت بدبخت شد:
①-اقرار به گناه نکرد
②-از کرده پشیمان نشد
③-خـــــود را ملامت نکرد
④-تصمیــــم به توبه نگرفت
⑤-و از رحمت خدا نامید شد.
✍️اما آدم به پنج علت سعادتمند شد:
①-اقرار به گناه کرد
②-از کرده پشیمان شد
③-خــود را سرزنش کرد
④-تعجیــــــل در توبه کرد
⑤-وبه رحمت حق امید داشت.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈••┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
1_139444853.mp3
3.42M
🎤 استاد عالی
🔻مبارزه با هوای نفس 🔻
خیلی چیزهایی که ماها هیچ میدونیم، بزرگان لغزشگاه بزرگ میدانند.
❇️ غفلت ❇️
مراقب قلب باشیم 🔻
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
4_5981035031068411339.mp3
6.96M
🔊 داستان خرمشهر
❗️وقتی هنگام انتخابات، اشتباه انتخاب کردیم!!!
#بنی_صدر
#_نفوذ
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ استقبال با شکوه مردم هنگام ورود
استاد #عبدالباسط به محفل
💙 به همراه فرازی زیبا از سوره یوسف
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ
✔️مقام،مادر،پدر
#دقایق_دلنشین
🎙#استاددانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅تقوا چیست؟
✍شاگردی از عابدی پرسید: تقوا را برایم توصیف کن. عابد گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی چه میکنی؟ شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹جملاتی زیباازامیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام
🌷1. مردم را با لقب صدا نکنید.
❣2. روزانه از خدا معذرت خواهی کنید.
🌷3. خدا را همیشه ناظر خود ببینید.
❣4. لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید.
🌷5. بدون تحقیق قضاوت نکنید.
❣6. اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود.
🌷7. صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید.
❣8. شجاع باشید، مرگ یکبار به سراغتان میآید.
❣9. سعی کنید بعد از خود، نام نیک بجای بگذارید.
🌷10. دین را زیاد سخت نگیرید.
❣11. با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید.
🌷12. انتقاد پذیر باشید.
❣13. مکار و حیله گر نباشید.
❣14. حامی مستضعفان باشید.
🌷15. اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید.
❣16. نیکوکار بمیرید.
🌷17. خود را نماینده خدا در امر دین بدانید.
❣18. فحّاش نباشید.
🌷19. بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید.
❣20. رحم دل باشید.
🌷21. با قرآن آشنا شوید.
❣22. تا میتوانید به دنبال حل گره مردم باشید.
🌷23- گریه نکردن از سختی دل است.
❣24- سختی دل از گناه زیاد است.
🌷25- گناه زیاد از آرزوهای زیاد است.
❣26- آرزوی زیاد از فراموشی مرگ است.
🌷27- فراموشی مرگ از محبت به مال دنیاست.
❣28- محبت به مال دنیا سرآغاز همه خطاهاست.
📚 نهج البلاغه امیرمؤمنان علیه السلام
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•