هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
😢حافظه خوبی ندارم
🗼عضو اینجا شو
😔حواس پرتم
🗼عضو اینجا شو
😣و فکر و خیال میکنم
🗼عضو اینجا شو
🤔کجا؟ اینجا👇🏻🧠🎾
https://eitaa.com/joinchat/1180368951C251317fc39
امکان نداره به این کانال نیاز نداشته باشی👆🏻
🌸🍃🌸🍃
#شباهت_خواب_به_عالم_برزخ
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند و ارواحی را که نمرده اند نیز به هنگام خواب می گیرد،
سپس ارواح کسانی را که مرگ آنها را صادر کرده نگه می دارد، و ارواح دیگرانی را( که باید زنده بمانند)باز می گرداند تا زمان معین.
شخصی از امام جواد (علیه السلام) پرسید: مرگ چیست؟
آن حضرت در پاسخ فرمود:
مرگ همین خوابی است که هر شب به سراغ شما می آید،
بااین تفاوت که مدت مرگ طولانی است و انسان در این خواب بیدار نمی شود، مگر در روز قیامت.
مثل افرادی که در عالم خواب، خواب می بینند،در آن حال با انواع شادیها، و یا دشواریها رو به رو می شوند،
عالم مرگ و حوادث تلخ و شیرینی که برای انسان رخ می دهد،نیز مثل همین مرگ است ... خود را برای آن آماده کنید...
#منابع:
اقتباس از معانی الاخبار،
انتشارات اسلامی، ص 289.
عالم برزخ در چند قدمی ما،نوشته محمد محمدی اشتهاردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سهخصلتمومن
امام جواد (ع) فرمودند:
اَلمُؤمِنُ یَحتاجُ إلی ثَلاثِ خِصالٍ:
-تَوفیقٍ مِنَ الله.
-وَ واعِظٍ مِن نَفسِه.
-وَ قَبُولٍ مِمَّن یَنصَحُه.
مومن نیازمند سه خصلت است:
-توفیق از سوی خدا.
-واعظی از درونِ خود،
-پذیرش پند و نصیحت از کسی که او را پند میدهد.
#تحفالعقولص457
#شرح_حدیث
1⃣توفیق از سوی خدا:
مومن باید تو هر کاری، تلاشش رو بکنه، زحمتش رو بکشه، امّا توکّلش به خدا باشه و از خدا توفیق بخواد...
یعنی نتیجه رو بسپاره دستِ خدا، و به خدا اطمینان کنه.
قرآن کریم میفرماید که، حرف پیغمبرها هم همین بوده:
قَالَ يَا قَوْمِ... إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَ مَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ. (هود/88)
حضرت شعیب گفت:
اى قومِ من... من قصدى جز اصلاحِ شما، تا آنجا كه در توانم باشد، ندارم،
و در این راه از خدا توفيق میخواهم،
و بر او توكل كردهام،
و به سوى او باز مىگردم.
یعنی تو هر کاری باید از خدا توفیق خواست.
پس اوّل از همه توکل و اعتماد به خدا، و کسبِ توفیق از اوست.
2⃣واعظی از درونِ خود.
واعظ درونی یا همون وجدان، مثل یک چراغی است که خوبیها رو به انسان نشون میده،
و اگر خلافی از آدم سر زد، شخص رو سرزنش میکنه.
در روایات داریم که:
"کسی که از درونِ خود، واعظ و پند دهندهای نداشته باشد، اندرزهای دیگران چندان سودی به او نمیرساند."
3️⃣پذیرش پند و نصیحت از کسی که او را پند میدهد:
طبق این حدیث، نصیحتپذیری سوّمین نیاز مومن است.
گوشِ شنوا
آدمِ عاقل، از انتقادهای دلسوزانه و خیرخواهانه، با روی باز استقبال میکنه،
و هرگز از اینکه دیگران نصیحتش کنند ناراحت نمیشه.
خلاصه بحث اینکه:
هم توکّلمون به خدا باشه، و از او توفیق طلب کنیم...
هم چراغِ وجدان رو در درونِ خودمون روشن نگه داریم...
و هم پند و نصیحت دیگران رو به گوش جان بشنویم و بپذیریم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#علم_غيب_امام
حسين مكاري مي گويد: در ايامي كه حضرت جواد عليه السلام در بغداد و نزد خليفه در نهايت جلالت بود، من با خود گفتم: حضرت به مدينه برنخواهد گشت. چون اين خيال در خاطر من گذشت، ديدم آن حضرت سر به زير افكند. سپس سر بلند كرد و در حالي كه رنگ مباركش زرد شده بود، به من فرمود: اي حسين! نان جو با نمك نيمكوب در حرم پيامبر خدا صلي الله عليه و آله نزد من بهتر است از آنچه مشاهده مي كني.
#بحار_ج٥٠ص٤٨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از 💚 تبلیغات آیه گرافی🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چاقی شما رو هم خسته کرده؟😢
تو این کلیپ روش گیاهی و خانگیه لاغری و یاد داده
راحت بدونه رژیم و ورزش لاغر شو👌👏👏
جهت اطلاعات بیشتر لینک زیر را لمس کنید
👇🏻👇🏻
https://b60.ir/landing/main.html&id=TnpFM013PT0=
#چادرانه☀️
چادر پوشیدن🧕🏻🖤
به معناے چادرے بودن نیست!
چادر ای، که دل میشڪاند،💔چادرے نیست.
چادری ای، که خبر
چینے🕸 میکند، چادرے نیست
چادری ای، که با آرایش💅🏼 دلبری میکند، چادرے نیست..!
بہهرچادر پوشی، چادری نگویید
بہ فرشتگان ِ خدا برمیخورد🙂
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#عاقبت_رباخواري
آقا سید مهدی کشفی که از یاران مخصوص میرزا جواد نقل می کرد:
شبی توی خانه خوابیده بودم ، دیدم که صدای ناله ی سوزناکی از حیاط می آید.
از بس شدید و سوزناک بود ، هراسان ازخواب برخاستم که چه خبر است؟
رفتم در را باز کردم، دیدم در این حیاط ما که به این کوچکی است،یک کاروانسرای بزرگی است و دور تا دورش حجره می باشد .
و صدا از یک حجره می آید....
دویدم پشت حجره هرکار کردم در باز نشد.
از شکاف درب نگاه کردم ببینم چه خبر است!
دیدم یکی از رفقای ما که اهل بازار تهران است افتاده و به اندازه نصف کمر انسان، سنگ آسیاب روی او چیده اند.
و یک شخص بد هیبت از آن بالا ، توی حلقوم دهان او چیزهایی میریزد.
ناراحت شدم ، هرچه کردم در باز نشد . هرچه التماس کردم به آن شخص که چرا به رفیق ما این طور میکنی !
اصلا نگفت : تو کی هستی ؟
این قدر ایستادم که خسته شدم برگشتم آمدم توی رختخواب ، ولی خواب از سرم بکلی پرید. نشستم تا صبح شد.
حال نماز خواندن نداشتم . رفتم در خانه میرزا جواد آقا و محکم در زدم .
میرزا جواد آقا از پشت در گفت چه خبره ؟ چه خبره ؟ حالا یه چیزی بهت نشون دادند نباید که اینطوری کنی؟ !
گفتم من همچو چیزی دیدم.
گفت بله ، شما مقامی پیدا کرده اید. این مکاشفه است.آن رفیق بازاری شما رباخوار بود و در آن ساعت داشت نزع روح (روح از بدنش کنده ) می شد. من تاریخ برداشتم . بعد خبر آمد که آن رفیق ما در همان ساعت فوت کرده است...
منبع:
کتاب شرح حال آیت اللّه العظمى اراکى,ص 299.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
"خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!"
📖ولی قرآن چیزی دیگه میگه:
أكثر الناس ﻻ ﻳﻌﻠﻤﻮﻥ"
بیشتر مردم نمۍدانند
أكثر الناس ﻻ ﻳﺸﻜﺮﻭﻥ"
بیشتر مردم ناسپاس اند
*أكثر الناس ﻻ ﻳﺆﻣﻨﻮﻥ "
بیشتر مردم ایمان نمی آورند
أكثرهم ﻓﺎﺳﻘﻮﻥ"
بیشترشان گناهکارند
أكثرهم ﻳﺠﻬﻠﻮﻥ"
بیشترشان نادانند
أكثرهم ﻣﻌﺮﺿﻮﻥ"
بیشترشان اعتراض گرند
أكثرهم ﻻ ﻳﻌﻘﻠﻮﻥ"
بیشترشان تعقل نمۍکنند
أكثرهم ﻻ ﻳﺴﻤﻌﻮﻥ "
بیشترشان ناشنوایند
ﻭﻗﻠﻴﻞ ﻣﻦ ﻋﺒﺎﺩﻱ ﺍﻟﺸﻜﻮﺭ "
و کم اند بندگانی که شاکرند
ﻭﻣﺎ ﺁﻣﻦ ﻣﻌﻪ ﺇﻻ ﻗﻠﻴﻞ "
و جز اندکی ایمان نمی آورند
پس نه تنها اکثریت نشانه حقانیت نیست
بلکه در مورد زیادی اکثریت بر خلاف معیارهای الهی رفتار میکنند.
راه درستِ خودت را برو
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
••
•
#شایدتلنگر🌱
گفتم:یا صاحب الزمان بیا...
گفت: مگر منتظری
گفتم:بله آقا منتظرم
گفت: چه انتظاری نه ڪوششی نه تلاشی فقط میگویی آقا بیا
گفتم: مگر بد است آقا
گفت: به جدم حسین هم گفتن بیا اما وقتی آمدڪشتنش
گفتم : پس چه ڪنیم
گفت: مرا بشناسید
گفتم: مگر نمیشناسیم
گفت : اگر میشناختید ڪه این_طور_گناه نمیڪردید
گفتم : آقا تو ما را میبخشی ؟
گفت: من هر شب برای شما تا صبح گریه میڪنم
گفتم : آقا چه ڪنم به تو برسم؟
گفت: ترڪ محرمات...
انجام واجبات...
همین ڪافیست
•
••
🥀
̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•|♥|•
#چادرانھ🧕🏻🌸.
روزےڪهتوراآفرید🌱
آرامدرگوشتــزمزمهڪرد:🎼
توجهادنڪن✋🏻
تومانندمردانڪارنکن🚫
تودستــبهسیاهوسفیدهمنزدے🌪
نزدے...🙂
فقطحجابتــ را🧕🏻
فقطعفافتــ را🍃
فقطنجابتتـ را🌹
باچنگودنداننگھدار🌻
تاازآغوشتومردانےبہمعراجبیایند🧔🏻
وازپاڪےتوفرزندانبشرپاڪشوند🌧
وخواستــبهتوبفهماندڪہچقدربرایش🍭
ارزشمندےومردهیچ🦋
برتریبرتوندارد🏮
آنگاهفاطمه(س)راآفرید😍
وگفتـاینبهانهی💎
آفریدنزمینوهمهیکائناتــوعالمیاناستــو🌍
عفافرادرفاطمهنهادتازناوراالگوڪندوبداند🌈 وظیفهاشچیستــ🍓
فاطمهایکهچادرشپشتــدرسوختــ🔥
اماازسرشنیفتاد😔🖐🏻
̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💛#تلنگرانه
#حجـابیعنی🧕🏻
زیبـاییهـا؎مـنبـرا؎خــدا♥️
حجـابـــیعنـی🌱
خــدایـامیدانـمغیرتتــــــ🦋
بهمنوصفـــنـاشدنـیستـــ🙃
بـهاحــترامغیرتتــــ☁️
حجـابــــبرسرمیکنـم☔️
قربهًإلــیالله...🌻#
『 #دختران_چادری 』
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#فکرهگناه #تکنیک۱😍
#کش_پول
✅شما باید یه کش پول رو مثل دست بند، دستتون کنید و هروقت فکر گناه اومد سراغتون اونو بکشید و یه تلنگر بزنید به خودتون😁
❌یکم درد داره رفیق ولی میارزه...
✨اینجوری حواست جمع میشه که داری کجا میری و کمک میکنه ذهنت سمت کارای منفی نره👌
☘✨این یه ترفند خوب و جواب دهیه که میتونید همیشه هم با خودتون داشته باشید..😊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
لا شے يتعبنـی كَ لحظة
احن فيهآ اليك..
هیچ چیز مرا از پـاے در نمےآورد
مگر! لحـظہاے کہ
دلتـنگت مےشوم..💙😅
#عربے_طور
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅داستان بسیار زیبا از زن بی حجاب و زن چادری
👌 زن هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ خودآزاری دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم. چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، حقوقی هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا منصف باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
💥زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و آرام موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌼🍃🌼🍃🌼🍃
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) :
گاهی انسان یک دعاهایی میکند که به صلاحش نیست. آن حاجت را در دنیا به او نمیدهند، ولی در قیامت میدهند. میگوییم:« خدایا این چیست؟» میگوید:« در دنیا دعا کردی، صلاح نبود به تو بدهیم، اینحا دادیم. » ذوق میکند و میگوید:« عجب! کاش هیچ یک از دعاهای من مستحاب نمیشد و همه را اینجا به من میدانند، اینجا بهتر است. »
خیلی وقت ها بچه به پدر و مادرش میگوید:« به من شیرینی بدهید»، ولی پدر و مادر صلاح نمیدانند. مثلا شام خورده، صلاح نیست شیرینی بخورد. مادری بچه اش را دوست دارد، طوری که لقمه را از دهان خودش برمی دارد و له بچه اش میدهد، ولی گاهی برخی چیزها که بچه به آن علاقه دارد، مادر میداند که به صلاحش نیست و آن را به بچه نمیدهد. مثلا غذای سرخ کردنی برای بچه خوب نیست، مادر به او نمیدهد.
🌹خدا هم اینگونه است. ما بعضی چیزها را از خدا میخواهیم که صلاح نیست به ما بدهد اما عقل ما نمیرسد که صلاح نیست! باید بدانیم که هرچه را خدا به ما داده، صلاح ما بوده است. به یکی داده و به یکی نداده است. به کسی که داده، صلاح بوده و به کسی هم که نداده، صلاح بوده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅پیامبر اکرم صلےاللهعلیهوآله فرمودند:
① هنگامی که انسان برای نماز می ایستد،
اگر همه توجه اش و قلبش به سوی خدا باشد،
درحالی نمازش تمام مےشود،
که «مثل روزی است که پاک به دنیا آمده» .
(یعنی تمام گناهان قبلی او آمرزیده می شود).
② و کسی که دو رکعت نماز بخواند و درآن دو رکعت ، قلب خود را به چیزی از امور دنیا مشغول نکند، خداوند گناهانش رامی آمرزد.
③ دو رکعت نماز همراه با تفکر و حضور قلب ارزشمندتر از یک شب زنده داری با دل سرگردان و بدون توجه است .
④ هر کس غیبت مرد یا زن مسلمانی را کند، تا چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست ، مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.
📚 منبع:
① محجة البیضاء، ج1، ص382
② بحار الانوار، ج ,84 ص249
③ میزان الحکمه ، ج5، ص390
④ بحار الانوار، ج 75 ص 258
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیهی حضرت جبرئیل به حضرت آدم علیهماالسلام!
💠 حضرت آیتالله بهجت «قدسسره» :
میگویند که اولاد حضرت آدم [علیهالسلام] زیاد شده بودند؛ (هزار و صد [سال تقریباً] عمر کرده بوده)؛ زیاد در محضر او قال و قیل میکردند و آدم ساکت بود و ابداً هیچ حرفی نمیزد. یک دفعه ملتفت شدند و گفتند : ما این همه شلوغ کاری میکنیم ، پدر ما ابداً یک کلمهای نمیگوید و همانطور نگاه میکند. تعجب کردند! [گفتند آقا! بابا! شما اینجا ساکت و صامت اینجا نشستهاید و هیچ نمیگویید]؛ ما این همه سر و صداها میکنیم، این همه بازی ها میکنیم، این همه کارها میکنیم. .
⭕ حضرت آدم [علیهالسلام] به اینها فرمود: آن وقتی که جبرئیل ما را به این زمین آورد، به من فرمود : اگر میخواهی برگردی به همان جایی که از اول بودی، به همان بهشتی که از اول بودی، فَأَقْلِلْ کَلامَکَ؛ کم سخن بگو.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
دیروز به پدرم زنگ زدم. هر روز زنگ میزنم و حالش را میپرسم.
موقع خداحافظی حرفی زد که حسابی بغضی شدم.
گفت: "بنده نوازی کردی زنگ زدی".
وقتی که گوشی را قطع کردم هق هق زدم زیر گریه که چقدر پدر خوب و مهربان است.
دیشب خواهرم به خانهام آمده بود و شب ماند. صبح بیدار شدم و دیدم حمام و دستشویی را برق انداخته.
گاز را شسته، قاشق و چنگالها و ظرفها را مرتب چیده و....
وقتی توی خیابان ماشینم خاموش شد اولین کسی که به دادم رسید برادرم بود...
و منو از نگاه ها و کمک های با توقع رها کرد...
امروز عصر با مادرم حرف میزدم،
برایش عکس بستنی فرستادم. مادرم عاشق بستنیست. گفتم بستنی را که دیدم یادت افتادم...
برایم نوشت: "من همیشه به یادتم... چه با بستنی... چه بی بستنی".
و من
نشستهام و به کلمهی "خانواده" فکر میکنم،
که در کنار تمام نارفاقتیها،
پلیدیها و دوروییهای آدمها و روزگار،
تنها یک کلمه نیست،
بلکه یک دنیا آرامش و امنیت است
قدر خانواده هاتون رو بدونید .....
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.
پدر
سه حرف دارد ولي بودن هايش حرف ندارد!
چتر مي شود بالاي سرت و كوه مي شود پشت سرت!
پدر
پناهِ بي پناهي ها و امنيت ناامني هايت مي شود.
پناهي كه لِنگه ندارد و امنيتي كه تا هست همتا ندارد.
پدر
كه هست،سايه اش هم كافي ست تا خودت و دلت هميشه گرم بماند!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریشه های قالی را تا می کنیم
تا سالم بماند
ولی ریشه ی زندگی یکدیگر را
با تبر نامهربانی قطع می کنیم
و اسمش را می گذاریم ؛
برخورد منطقی
دل می شکنیم؛
و اسمش می شود فهم و شعور
چشمی را اشکبار می کنیم؛
و اسمش را می گذاریم حق
غافل از اينكه ...
اگر در تمام این موارد
فقط کمی صبوری کنیم؛
دیگر مجبور نیستیم عذرخواهی کنیم
ریشه ی زندگیِ انسانها را دریابیم
و چون ریشه های قالی
محترم بشماریم
گاهی متفاوت باش
#بخشش را از خورشيد بیاموز
#محبت را بی محاسبه پخش کن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍂🍂🍂🍂🍂
💌
دِلـَم شِکسته،دلـم را نمی خـری آقا!؟
مرا به صحن بهشتـت نِمی بَری آقا!؟
اگـرچه غـَرقِ گناهـَم ولی خبـر دارم
تـو آبـِـروی کسـی را نمی بـَـری آقا...
#دلتنگ_مشهدالرضا ...💔
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#حکایت
فلمینگ، یک کشاورز فقیراسکاتلندی بود.
یک روز در حالی که به دنبال امرار معاش خانواده اش بود، از باتلاقی در آن نزدیکی صدای درخواست کمک را شنید،
وسایلش را بر روی زمین انداخت و به سمت باتلاق دوید. پسری وحشت زده که تا کمر در باتلاق فرو رفته بود، فریاد می زد و تلاش می کرد تا خودش را آزاد کند.
فلمینگ او را از مرگی تدریجی و وحشتناک نجات می دهد.
روز بعد، کالسکه ای مجلل به منزل محقر فارمر فلمینگ رسید. مرد اشراف زاده خود را به عنوان پدر پسری معرفی کرد که فارمر فلمینگ نجاتش داده بود. اشراف زاده گفت:
" می خواهم جبران کنم شما زندگی پسرم را نجات دادی".
کشاورز اسکاتلندی جواب داد:
" من نمی توانم برای کاری که انجام داده ام پولی بگیرم".
در همین لحظه پسر کشاورز وارد کلبه شد.
اشراف زاده پرسید:
" پسر شماست؟"
کشاورز با افتخار جواب داد: "بله"
با هم معامله می کنیم.
اجازه بدهید او را همراه خودم ببرم تا تحصیل کند. اگر شبیه پدرش باشد، به مردی تبدیل خواهد شد که تو به او افتخار خواهی کرد.
پسر فارمر فلمینگ از دانشکده پزشکی سنت ماری در لندن فارغ التحصیل شد و همین طور ادامه داد تا در سراسر جهان به عنوان سر الکساندر فلمینگ کاشف پنسیلین مشهور شد.
سال ها بعد، پسر اشراف زاده به ذات الریه مبتلا شد.
چه چیزی نجاتش داد؟
پنسیلین...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مادربزرگ تعریف میکرد:👌
نمک، سنگ بود.
برنجِ چلو را ساعتی با نمکسنگ
می خواباندیم تا کمکم شوری بگیرد
عکسِ یادگاریِ توی دوربین را هفتهای،
ماهی به انتظار می نشستیم
تا فیلم به آخر برسد و ظاهر شود.
قلک داشتیم
با سکهها حرف می زدیم
تا حسابِ اندوخته دستمان بیاید.
هر روز سر می زدیم به پستخانه
به جست و جویِ خط و خبری عاشقانه
مگر که برسد.
«انتظار» معنا داشت.
دقایق «سرشار» بود.
هرچیز یک صبوری می خواست
تاپیش بیاید.
زمانش برسد.
جا بیفتد.
قوام بیاید…
انتظار قدردانمان ساخته بود
صبوری را از یاد نبریم...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفات یک مومن واقعی چیست!؟
١٠ صفتی که هیچ کدامش ربطی به عبادت ظاهری و شکل صورت و غیره ندارد! حتما ببینید تا با مفهوم عبادت و بندگی خدا آشنا شوید!👌
👤 دکتر الهی قمشهای
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
حکایتی زیبا
✍در شهر خوی حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنهای زندگی میکرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق میترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت.
عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او میترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد.
مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه میکنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیدهام و اینجا خانهای اجاره کردهام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی.
❖زهد با نیت پاک است نه با جامه پاک
❖ای بس آلوده که پاکیزه ردایی دارد
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•