eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.5هزار دنبال‌کننده
35.1هزار عکس
29.2هزار ویدیو
332 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 ✍سیصد سال دیگر گذشت و نوح(ع) نسبت به هدایت قومش از هر زمان دیگری نا امید تر بود.پس باز دست به دعا برداشت تا مردمان زمین را نفرین کند، اما این بار دوازده هزار ملک در فوجی عظيم بر او وارد شدند و درخواست مهلت کردند.او مهلتی دوباره داد و سی صد سال دیگر گذشت!1 ✨آرام آرام دوران پیامبری نوح(ع) وارد سال نهصدم خود می شد. در تمام این قرن های محنت زده تنها دلخوشی شیعیان سخنان مولایشان بود که همیشه ایشان را به صبر و آینده ای روشن و خالی از ظلم و درد و رنج وعده می داد. 💫آری، چشمان مهربان و مطمئن پیامبر، تنها ستارگان شبهای بی فروغ شیعیان بودند. بغیر از آن هرچه بود، غم بود و درد بود و رنج. ⛓شکنجه و تحریم و تحقیر اشراف را پایانی نبود.اما همه اینها برای لحظه ای نوح(ع) را از رسالت خود غافل نساخت.او همچون روز اول،با همان عزم و اراده راسخ،حق را بر سر این مردم کور دل فریاد می کشید: ❕ای قوم من! من برای شما بیم دهنده ای آشکارم تا جز خدا را نپرستید. به شما هشدار میدهم که پایان این جهل و ظلم و جور که روا می دارید، چیزی جز عذابی بی پایان در دنیا و آخرت نخواهد بود! بخدا قسم که من بر شما از عذاب آن روز دردناک بیمناکم. 🗯یکی از اشراف جلو آمد و با پوزخندی تمسخر آمیز پیامبر را مورد خطاب قرار داد: ❗️آه نوح! به خدایان سوگند که ما جملگی در کار تو حیرانیم! از این همه اراجیف و خزعبلات که به هم میبافی خسته نشدی؟! نسل ها از پی هم می آیند و می روند و تو همان پیرمرد مجنونی هستی که بودی! ⁉️آخر ای بینوا! چشم بچرخان و به اطرافت نگاه کن! ماحصل این نهصد سال دیوانگی و خیال بافی چه بود؟! این یک مشت بی سر و پایی که گرد خود جمع کرده ای؟! بغیر این اراذل و اوباش که سخنان هر کور و شلی را باور می کنند، چه کسی تو را باور کرده است؟! ❗️ای پیامبر! چرا نمی خواهی باور کنی؟! تو هیچ فضیلت و برتری نسبت به ما نداری و نخواهی داشت، جز اینکه نهصد سال خیال پردازی تو را به بهترین دروغگوی عالم بدل ساخته است. دل به تمجید و تعریف این اراذل و اوباش نبند! به خود بیا و به این دیوانگی پایان بخش.2 📚منابع: 1)بیگدلی،عروج مشرقی،ص316 2)سوره هود، آیه 25 و26 و27 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ ‍ ‍ 💠 💎 ✍سیصد سال دیگر گذشت و نوح(ع) نسبت به هدایت قومش از هر زمان دیگری نا امید تر بود.پس باز دست به دعا برداشت تا مردمان زمین را نفرین کند، اما این بار دوازده هزار ملک در فوجی عظيم بر او وارد شدند و درخواست مهلت کردند.او مهلتی دوباره داد و سی صد سال دیگر گذشت!1 ✨آرام آرام دوران پیامبری نوح(ع) وارد سال نهصدم خود می شد. در تمام این قرن های محنت زده تنها دلخوشی شیعیان سخنان مولایشان بود که همیشه ایشان را به صبر و آینده ای روشن و خالی از ظلم و درد و رنج وعده می داد. 💫آری، چشمان مهربان و مطمئن پیامبر، تنها ستارگان شبهای بی فروغ شیعیان بودند. بغیر از آن هرچه بود، غم بود و درد بود و رنج. ⛓شکنجه و تحریم و تحقیر اشراف را پایانی نبود.اما همه اینها برای لحظه ای نوح(ع) را از رسالت خود غافل نساخت.او همچون روز اول،با همان عزم و اراده راسخ،حق را بر سر این مردم کور دل فریاد می کشید: ❕ای قوم من! من برای شما بیم دهنده ای آشکارم تا جز خدا را نپرستید. به شما هشدار میدهم که پایان این جهل و ظلم و جور که روا می دارید، چیزی جز عذابی بی پایان در دنیا و آخرت نخواهد بود! بخدا قسم که من بر شما از عذاب آن روز دردناک بیمناکم. 🗯یکی از اشراف جلو آمد و با پوزخندی تمسخر آمیز پیامبر را مورد خطاب قرار داد: ❗️آه نوح! به خدایان سوگند که ما جملگی در کار تو حیرانیم! از این همه اراجیف و خزعبلات که به هم میبافی خسته نشدی؟! نسل ها از پی هم می آیند و می روند و تو همان پیرمرد مجنونی هستی که بودی! ⁉️آخر ای بینوا! چشم بچرخان و به اطرافت نگاه کن! ماحصل این نهصد سال دیوانگی و خیال بافی چه بود؟! این یک مشت بی سر و پایی که گرد خود جمع کرده ای؟! بغیر این اراذل و اوباش که سخنان هر کور و شلی را باور می کنند، چه کسی تو را باور کرده است؟! ❗️ای پیامبر! چرا نمی خواهی باور کنی؟! تو هیچ فضیلت و برتری نسبت به ما نداری و نخواهی داشت، جز اینکه نهصد سال خیال پردازی تو را به بهترین دروغگوی عالم بدل ساخته است. دل به تمجید و تعریف این اراذل و اوباش نبند! به خود بیا و به این دیوانگی پایان بخش.2 📚منابع: 1)بیگدلی،عروج مشرقی،ص316 2)سوره هود، آیه 25 و26 و27 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•