eitaa logo
داستان راستان🇵🇸🇮🇷
36هزار دنبال‌کننده
38.3هزار عکس
34.8هزار ویدیو
372 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 شجاع‌السلطنه ـ پسر فتحعلی‌شاه ـ یک وقتی حاکم کرمان بود و اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود، او در کرمان تجربه کرده و متوجه شده بود ترکه‌های نازک انار می‌تواند کار سیخ کباب را بکند. و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه‌تر هم می‌شود. بدین جهت پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به معروف شد؛ و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزد نه کباب. این دستور او بعدها ضرب‌المثل شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که این روزها ورد زبان این و آن شده است . نه سيخ بسوزه نه كباب 📚❦┅┅ ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ .
💕 شجاع‌السلطنه ـ پسر فتحعلی‌شاه ـ یک وقتی حاکم کرمان بود و اسم کوچکش حسنعلی میرزا بود، او در کرمان تجربه کرده و متوجه شده بود ترکه‌های نازک انار می‌تواند کار سیخ کباب را بکند. و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزه‌تر هم می‌شود. بدین جهت پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به معروف شد؛ و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزد نه کباب. این دستور او بعدها ضرب‌المثل شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که این روزها ورد زبان این و آن شده است . نه سيخ بسوزه نه كباب 📚❦┅┅ ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ .
📚 👈 خیاط در کوزه افتاد در روزگار قدیم در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بود. وقتی کسی می مرد و او را به گورستان می بردند از جلوی دکان خیاط می گذشتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت. هر وقت از جلوی دکانش جنازه ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و سنگها را می شمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند. روزها گذشت و خیاط هم مرد. یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت. از یکی از همسایگان پرسید: «خیاط کجاست؟» همسایه به او گفت: «‌خیاط هم در کوزه افتاد.» 👌و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلائی دچار می شود که پیش از آن درباره اش حرف می زده، می گویند: «خیاط در کوزه افتاد.» •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•