eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31هزار ویدیو
340 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀مهم‌ترین فایدۀ راحتی و آسودگی چیست؟ 🔻 ؟ ج2 ⭕️ آنچه موجب فکر و اندیشۀ بالنده می‌شود، آسودگی و آرامش است ⭕️راحت‌طلبی را نباید نابود کرد؛ باید آن را کنترل و مدیریت کرد ⭕️ شرعاً موظفیم برخی راحتی‌ها و آسودگی‌‌ها را برای خودمان فراهم کنیم ⭕️ به‌خاطر همۀ لحظاتی که آسایش نداشتی استغفار کن! ⭕️ یکی از شاخص‌های زندگی سالم، حفظ آرامش در رنج و گرفتاری است ⭕️دین برای رسیدن به راحتیِ خوب راهکار ارائه می‌کند و مهارت‌های لذت‌بردن از زندگی را یاد می‌دهد. ⭕️اگر مؤمنین از تقوا و ایمانشان برای رسیدن به آسودگی بهره ببرند، سایر مردم عاشق دین می‌شوند! 💠راحت‌طلبی یک امر غریزی است اما می‌تواند تورم پیدا کند، سرطانی شود و انسان را به سقوط بکشاند. ما وظیفه نداریم راحت‌طلبی را در خودمان نابود کنیم بلکه باید آن را کنترل و مدیریت کنیم؛ این به‌معنای از بین‌بردنِ همۀ راحتی‌ها نیست، اتفاقاً ما وظیفه داریم برخی از راحتی‌ها و آسودگی‌‌ها را برای خودمان فراهم کنیم. 💠آسوده‌بودن(یعنی راحتیِ ممدوح و راحت‌طلبیِ خوب) باعث می‌شود که انسان حتی در رنج و گرفتاری هم آرامش داشته باشد. اصلاً یکی از شاخص‌های زندگی سالم همین است که انسان در اوج گرفتاری‌ها، بتواند آرامش خود را حفظ کند. 💠به‌دست آوردن راحتیِ خوب در بالاترین سطح، نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه در روایات، برای به‌دست آوردنش راه‌هایی هم معرفی شده است؛ مثل زهد که بزرگترین راحتی است(الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاحَةُ الْعُظْمَى‏؛ غررالحکم/1316) پس اینکه «چگونه آسود‌ه‌تر زندگی کنیم؟» یکی از پاسخ‌هایش زهد است. 💠راحتی و آسوده‌بودن، هم جنبۀ روحی و روانی دارد و هم جنبۀ جسمی و محیطی. اسلام برای آسودگی‌های جسمی‌ هم توصیه‌های فراوانی دارد(در امور بهداشت و تغذیه، نحوۀ غذاخوردن و..) ولی متأسفانه ما اکثراً رعایت نمی‌کنیم و در نتیجه، جسم‌مان اذیت می‌شود. 💠اگر ما از دین برای کسبِ راحتی و آسودگی استفاده کنیم آن‌وقت فرق بین مؤمن و غیرمؤمن، متقی و غیرمتقی، شناخته می‌شود و فایدۀ دین کاملاً معلوم می‌شود. اگر مؤمنین از تقوا و ایمانشان برای به‌دست آوردنِ آسودگی، بهره ببرند و-حتی در اوج مشکلات- آسودگی در چهرۀ مومنین دیده شود، مردم به دین اقبال پیدا می‌کنند و عاشق دین می‌شدند. 💠خیلی‌ها به ناآسودگی خو کرده‌اند، به حدی که اصلاً متوجه نمی‌شوند ناآسوده هستند و تقاضای آسودگی هم ندارند! یکی از علامت‌های خوکردن به ناآرامی این است که وقتی مشکلاتِ انسان برطرف می‌شود و بیکار می‌شود سراغ نگرانی‌هایش می‌رود؛ اصلاً نمی‌تواند بدون نگرانی زندگی کند، انگیزۀ همۀ رفتارهایش رفع نگرانی است! 💠بسیاری از ناآرامی‌ها برای انسان موجب گناه می‌شود. بعضی از ناآرامی‌ها هم خودش گناه است و باید از آن استغفار کرد. بگو: «خدایا من به‌خاطر همۀ لحظه‌هایی که آسایش نداشتم استغفار می‌کنم» 💠آرامش و آسودگی، یکی از نیازهای بشر و یکی از وجوه عالی زندگیِ مؤمنانه است؛ نباید انکارش کنیم، باید به سمتش هم برویم و آن را به‌دست بیاوریم. 💠طبق کلام علی(ع)، مؤمنین علاوه بر اینکه از معنویات لذت می‌برند، از دنیا هم نسبت به دیگران، بیشتر لذت می‌برند (نهج‌البلاغه/ نامه27) چرا؟ چون بلد هستند چگونه از دنیا لذت ببرند، چون دین مهارت‌های لذت‌بردن از زندگی را آموزش می‌دهد. یک‌سری تکنیک‌های روان‌شناسانه در دین ما هست که اگر اینها را بلد باشیم، از زندگی‌مان بیشتر بهره و لذت می‌بریم. 💠حالا انسان مؤمن، این راحتی و آسودگی را برای چه می‌خواهد؟ مهم‌ترین فایده‌اش چیست؟ امام صادق(ع) می‌فرماید: «سَبَبُ الْفِكْرِ الْفَرَاغُ وَ عِمَادُ الْفَرَاغِ الزُّهْد» (مصباح‌الشریعه/23) چیزی که موجب فکر و اندیشۀ بالنده می‌شود فراغت و آسودگی است؛ ما آسودگی را برای همین می‌خواهیم. 💠می‌دانید فکرکردن چقدر لذت دارد! فکرکردن یکی از عبادات مهم اولیاء و بزرگان است که بسیار لذت‌بخش است، اما اگر سبک زندگیِ ما غلط باشد اجازۀ فکرکردن و اندیشیدن پیدا نمی‌کنیم، اگر هم به فکر فروبرویم، بیشتر سراغ نگرانی‌هایمان خواهیم رفت! 💠 با علم، خیلی فرق می‌کند. علم به‌خودیِ‌خود چندان نجات‌بخش نیست. چیزی که علم را ارزشمند و ثمربخش می‌کند این است که به فکر منتهی بشود. فکر، حرکت بین معلومات است؛ اگر روی همان چیزهایی که می‌دانیم، درست فکر کنیم، به عالی‌ترین نتایج می‌رسیم. 💠کسی که رئیس و مدیر یک مجموعه است، باید آرامش و آسودگی داشته باشد تا بتواند درست فکر کند و راه ادارۀ آن مجموعه را پیدا کند. بعضی از مدیر‌ها خیلی ناآرام هستند، اصلاً فراغت و آسودگی ندارند تا به آدم‌ها و استعدادهای‌شان نگاه کنند! اینها چطور می‌توانند دربارۀ آیندۀ سیاست‌ها فکر کند؟ آیا آنها می‌توانند یک جامعه را اداره کنند؟! ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀 آیا انسان باید به‌دنبال راحتی باشد یا نه؟ 🔻 ؟- ⭕️ آیا اسلام با راحتی انسان مخالف است؟ ⭕️ اولین تکلیف مادر، مدیریت راحت‌طلبیِ کودک است ⭕️ کسی که اسیر شهوت می‌شود، قبلاً در برابر راحت‌طلبی خود تسلیم شده ⭕️ بسیاری از گنهکارها مشکل اعتقادی ندارند، مشکلشان راحت‌طلبی است! __ 💠شاید اولین و مهمترین خواستۀ غریزی انسان باشد. لذت‌جویی و پرداختن به انواع شهوات(شهوت مال و مقام) همه در مراتب بعدی هستند. 💠راحتی اولین درخواست طبیعی انسان است. اگر کسی بتواند تکلیف خودش را-به‌ویژه در دوران کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی- با راحتی و راحت‌طلبی مشخص کند، تکلیف او با انواع شهوات هم مشخص خواهد شد. 💠اگر راحت‌طلبی خودت را مدیریت کنی، شهوت‌رانیِ تو هم مدیریت خواهد شد. کسی که اسیر شهوت می‌شود، قبلاً در برابر راحت‌طلبی، مشکلات ذهنی خودش را حل نکرده و موضع صحیحی نسبت به آن نگرفته است. 💠البته راحت‌طلبی به‌سادگی قابل کنترل و مدیریت‌‌کردن نیست. بسیاری از افراد-حتی کسانی که علنی گناه می‌کنند- مشکل اعتقادی ندارند؛ یعنی هم به خدا معتقدند و هم به معاد. پس چرا این‌قدر مرتکب گناه می‌شوند؟ چون از عهدۀ خودشان برنمی‌آیند و نمی‌توانند راحت‌طلبی خود را مدیریت کنند. 💠دین‌داری فقط به اعتقادات نیست! در برخی مدارس مذهبی، مدام اعتقادات نوجوان را تقویت می‌کنند اما با راحت‌طلبی او کاری ندارند و او را در برخورد با راحت‌طلبی، قدرتمند نمی‌کنند! می‌دانید نتیجه‌اش چقدر شوم خواهد شد؟ او تبدیل به انسان مؤمنی می‌شود که ایمان و دین خود را در خدمت توجیه راحت‌طلبی خودش قرار می‌دهد. چنین کسی از آدم‌های چاقوکش هم خطرناک‌تر است! از بین چنین افرادی، بدترین دشمنان دین در می‌آیند! 💠مادر باید بداند که اولین تکلیفش، مدیریت راحت‌طلبیِ کودک است. گاهی اوقات مادران محترم، از سرِ مهربانی و دلسوزی، بچه‌ها را راحت‌طلب بار می‌آورند و بعداً دیگر نمی‌توانند این بچۀ راحت‌طلب را جمع کنند. 💠معمولاً خانواده‌ها وقتی یک‌مقدار امکانات پیدا می‌کنند، به راحت‌طلبی بچه‌ها میدان می‌دهند. و بچه‌ای که راحت‌طلب بار بیاید، حتی اگر انسان مذهبی و مؤمنی هم بشود، هیچ‌وقت به اوج معنویت نخواهد رسید. و اگر هم درس بخواند، هیچ‌وقت دانشمند نخواهد شد. 💠می‌دانید چرا زندگی ما خراب شده است؟ چون به راحت‌طلبی تن داده‌ایم و بلد نیستیم راحتی را چطور به‌دست بیاوریم؟ مشکل اینجاست که ما نمی‌توانیم راحت‌طلبی خودمان را مدیریت کنیم، لذا مدام ناراحت‌تر می‌شویم. 💠مثلاً کسی که نگاه حرام می‌کند، می‌خواهد لذت ببرد، درحالی‌که اگر می‌خواهد بیشتر لذت ببرد، اتفاقاً نباید لذت حرام کند، در این صورت، لذت حلالش کاهش پیدا می‌کند، و چون سهم لذتش را کامل نبرده‌، اذیت می‌شود. و برای رفع این ناراحتی، راه‌های حرام‌تر برای لذت‌بردن را دنبال می‌کند و باز هم بیشتر اذیت می‌شود. یعنی دومینویی شروع می‌شود که هرچه جلوتر می‌رود اعصابش بیشتر خُرد می‌شود. آیا ما در تبلیغ حجاب، ربط حجاب را با اعصاب‌خُردی آدم‌ها و آسوده‌تر زندگی کردن توضیح می‌دهیم؟! 💠حالا اگر بخواهیم به راحتی برسیم؛ باید چه‌کار کنیم؟ از امام صادق(ع) پرسیدند: راه رسیدن به راحتی چیست؟ فرمود: در مخالفت با هوای نفس است(أَیْنَ طَرِیقُ‏ الرَّاحَةِ ؛ تحف العقول/ص370) اگر با هوای نفست مخالفت کنی، راحت‌تر زندگی می‌کنی. مخالفت هوی در مقابل مخالفت با خدا است. متابعت از هوی هم در مقابل متابعت از خدا است. آدم با یک ذره گذشتن از راحتی، کرور کرور به خدا نزدیک می‌شود. 💠البته ما باید راحت‌طلبی خودمان را مدیریت کنیم، نه اینکه آن را نابود کنیم! آرامش و راحتی گمشدۀ امروز بشر است، همین بشری که راحت‌طلبی بدبختش کرده است! این انسان، هم راحت‌طلب است و هم راحتی‌هایش را از دست داده، چون نمی‌داند چطور باید به راحتی برسد. 💠آیا انسان اصلاً باید به‌دنبال راحتی باشد یا نه؟ آیا اسلام می‌گوید «دنبال راحتی نباشید!» در پاسخ باید گفت: یک راحتی مذموم داریم، و یک راحتی ممدوح. راحتی ممدوح بیشتر راحتیِ روحی و فکری است. راحتی مذموم هم بیشتر-نه مطلق- راحتی جسمی و راحتی‌های نابجایی است که نتیجه‌اش بدبختی است. اسلام نه‌تنها با راحتی مخالفت ندارد، بلکه برای رسیدن به راحتی، راه نشان می‌دهد. چون اگر می‌خواهی رشد کنی، باید آسوده‌تر زندگی کنی. و چون، خیلی از سختی‌ها، ما را بی‌‌دین می‌کنند! 💠اصلاً آدم باید دنبال راحتی باشد تا بهتر بتواند به بندگی خدا بپردازد. فلسفۀ راحتیِ ممدوح و خوب، همین است. در روایت هست که خدا از هرکسی خوشش نیاید، این‌قدر گرفتارش می‌کند که وقت نکند به ذکر و مناجات بپردازد(أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا؛ کافی/2/83) ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀اولین اقدام برای رسیدن به زندگیِ آسوده چیست؟ 💎 ؟ (ج3) ⭕️ اینکه ما دنبال آسودگی باشیم، دنیاطلبی نیست! ⭕️ آسوده نبودن، علامت دوری از خدا و آسوده‌تر زندگی‌کردن، شاخص معنویت است ⭕️ دین برای اینکه ما به یک زندگی آسوده و پرنشاط برسیم، تکنیک‌های بسیاری به ما می‌آموزد ⭕️ فکرکردن، یک راه کلی و مقدماتی برای رسیدن به آرامش است ⭕️ بعد از تفکر، اولین گام برای رسیدن به زندگی آسوده، درکِ است ⭕️ خیلی اوقات همین‌که حکمتِ رنج و مشکلت را بفهمی؛ مشکلت حل می‌شود __ : 💠اصلاً این‌طور نیست که هرکسی در رنجِ بیشتری زندگی کرد به خدا مقرب‌تر باشد و هرکسی دنبال آسودگی بود، دنیاطلب محسوب شود! اینکه ما دنبال آسودگی باشیم، دنیاطلبی نیست! 💠این سوءتفاهم بزرگ را باید برطرف کرد که «اگر مردم سراغ دین بروند، چیزهایی مثل آسودگی، راحت‌تر بودن، شکوفاییِ استعداد و خلاقیت، گیرشان نمی‌آید!» متاسفانه تلقیِ عمومی این است که دین می‌گوید: «من با زندگی‌ات کاری ندارم! تو با هر بدبختی‌ای بود، خودت را به بهشت برسان و به خدا مقرّب شو!» 💠دین برای اینکه ما به یک زندگیِ آسوده برسیم، نه‌تنها برنامه دارد بلکه اصرار دارد! این آسودگی هم در همۀ ابعاد است؛ جسمی و روحی، شخصی و اجتماعی، شغلی و غیرشغلی. اسلام برای رسیدن به یک زندگی شیک و پر از شادی، تکنیک‌های بسیاری به ما یاد می‌دهد؛ از برنامۀ غذاخوردن، لباس‌پوشیدن، آمیزش و خوابیدن، تا ارتباط با همسایه و رفقا. 💠آسوده‌تر زندگی‌کردن، شاخص معنویت است و آسوده نبودن، علامت دوری از خداست. اگر می‌خواهی بدانی که آیا به خدا مقرب شده‌ای یا نه؟ میزان آسودگی خودت را بسنج! اگر دیدی آسودگی‌ات کم شده و به‌هم‌ریخته هستی، بدان که الان از خدا دور هستی! آدمِ نزدیک به خدا که این‌قدر به‌هم ریخته نمی‌شود! 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: انسانِ دین‌دار فکر می‌کند و به آرامش می‌رسد (امالی‌مفید/52) این روایت «فکر» را به عنوان یک راه کلی برای رسیدن به آرامش معرفی می‌کند. انسان مؤمن و دین‌دار، همۀ کارهایش را با فکر جلو می‌برد؛ او با فکر‌کردن بسیاری از مسائل و مشکلات را حل می‌کند. 💠یک نمونه برای رسیدن به آسودگی با تفکر، این است که ببینی چیزی که الان برایت مهم است دورۀ اهمیتش کِی تمام می‌شود؟ اگر روزی را ببینی که دیگر این موضوع برایت مهم نیست، یک‌دفعه همین الان اهمیتش پیش تو کاسته می‌شود. بسیاری از چیزها، موقع مردن یا حتی در زمان پیری بی‌اهمیت می‌شود، آن‌وقت می‌گویی چرا اصلاً برایش وقت گذاشتم؟! وقتی اهمیتش برایت کاسته بشود، راحت می‌شوی. 💠بعد از فکرکردن-که یک گام مقدماتی برای رسیدن به آرامش است- اولین اقدام اساسی برای اینکه آسوده باشی و رنج نبری این است که بفهمی چرا خدا در زندگی انسان رنج قرار داده است؟ وقتی فلسفۀ رنج‌های زندگی را بدانیم، هر دفعه که خدا ما را دچار رنج و سختی کرد، آرامش‌مان را از دست نمی‌دهیم؛ چون متوجه هستیم که چرا خدا ما را به سختی می‌اندازد؟ 💠امام باقر(ع) می‌فرماید: بعضی وقت‌ها کارگرهایم مرا در حدّ مرگ، اذیت می‌کنند و من با تحمل این اذیت‌ها به خدا مقرب می‌شوم. (ثواب‌الأعمال/198) معلوم است که ایشان فلسفۀ این آزار و اذیت می‌داند و آرامش خود را حفظ می‌کند. 💠همان‌طور که تحمل رنجِ ورزش و نرمش، لازمۀ قوی‌شدن بدنِ انسان است، قوی‌شدنِ روح انسان و افزایش قدرتِ ما برای لذت‌بردنِ بیشتر، بدون ورزش‌های روحی-که طبیعتاً همراه با رنج هستند- ممکن نیست. 💠بسیاری از کسانی که مشکلی دارند، به‌جای فکر کردن به حکمت و فلسفۀ آن، فقط دنبال رفع مشکل هستند؛ اما اگر کسی درست فکر کند، فلسفه رنج را می‌پذیرد و آن را لازمۀ انسانیتش تلقی خواهدکرد، کار به جایی می‌رسد که آن را لذت‌بخش می‌بیند و حکمتِ جداگانۀ هر رنجی هم را متوجه می‌شود. 💠رنج، لازمۀ انسانیت است؛ اگر رنج نبود ما حیوان بودیم! چون خدا انسان را طوری آفریده که اگر به‌سوی خدا می‌رود، به میل و ارادۀ خودش برود و اگر تکامل پیدا می‌کند با انتخابِ خودش باشد. لازمۀ انتخاب‌گر بودنِ انسان هم-که اصل اساسی انسانیت است- این است که در انسان دو نوع علاقۀ متعارض و متضاد وجود داشته باشد به‌طوری که به‌سمت هر کدامش برود، به‌خاطر از دست دادن دیگری زجر بکشد. ضمن اینکه خدا نقشه‌هایی می‌کشد و صحنه‌هایی را در زندگی ما ایجاد می‌کند که این رنج را افزایش می‌دهد. 💠خیلی از اوقات، خدا یک مشکلی برای آدم ایجاد می‌کند و می‌خواهد او حکمتش را بفهمد؛ اگر بفهمی تمام است، مشکل حل می‌شود! بسیاری از مشکلات ما این‌گونه است. باید متوجه بشوی که خدا با این مشکل، می‌خواست به تو چه بگوید؟ وقتی متوجه شدی، خدا می‌گوید «مشکل را بردارید؛ بنده‌ام متوجه شد!» خدا که قصد آزار ندارد! 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌀فلسفۀ رنج در زندگی انسان چیست؟ 🔴اگر فلسفۀ رنج را بفهمیم، آسوده‌تر زندگی خواهیم کرد 🔻؟- ⭕️ رنج با انسان‌بودنِ ما همزاد است ⭕️ انسان مجبور است از برخی علاقه‌هایش جدا شود و جداشدن از علاقه یعنی «رنج»! ⭕️ انسان همیشه در حال انتخاب یک علاقه و جداشدن از علاقه‌های دیگر است، پس زندگی بدون رنج ممکن نیست ⭕️ انسان طوری آفریده شده که «ارزش افزوده» بیافریند؛ برای تولید ارزش، باید از بین چند علاقه،‌ یکی را «انتخاب» کند و از علاقه‌های دیگر جدا شود ⭕️رنج و مصیبت به‌صورت مساوی بین مردم تقسیم شده است و این باعث می‌شود آدم راحت‌تر مصائبش را بپذیرد __ : 💠برای اینکه آسوده‌تر زندگی کنیم باید فلسفۀ رنج را بدانیم و بتوانیم رنج‌ها را مدیریت کنیم. باید بدانیم که برخی از رنج‌های ما، نابجا و ناشی از مشکلاتی است که خودمان پدید آورده‌ایم و می‌توان این رنج‌ها را از بین برد. اما برخی از رنج‎ها حتمی است؛ باید با این رنج‌ها، درست برخورد کرد. با مدیریتِ رنج، می‌توان از رنج‌ها بهره برد؛ «مثل مدیریت آبشار برای تامین انرژی» که در این صورت، رنج می‌تواند به عاملی برای رشد و لذتِ ما تبدیل شود. 💠اولین قدم برای رسیدن به زندگیِ آسوده، این است که بپذیریم رنج قطعی است و جرء لاینفکّ زندگی انسان است؛ بلکه رنج، اصل زندگی انسان است! اما فلسفۀ زنج در زندگی انسان چیست؟ اصلاً چرا باید رنج بکشیم؟ 💠رنج اساساً با انسان‌بودنِ ما همزاد است؛ انسان یعنی رنج! چرا؟ برای اینکه انسان طوری آفریده شده که بتواند ارزش تولید کند؛ نه اینکه مثل فرشته‌ها از همان اول، خودش خوب و ارزشمند باشد، یا مثل حیوان، به‌خودیِ خود، همین‌گونه باشد و در همین سطح بماند. انسان تنها موجودی است که می‌تواند با انتخابِ خودش، ارزش بیافریند. 💠برای اینکه کسی «ارزشِ افزوده» تولید کند، باید چه‌کار کند؟ راهی جز این وجود ندارد که باید یک انتخاب‌های برتری انجام بدهد. انسان برای اینکه ارزشمندترین موجود و اشرف کائنات باشد باید «انتخاب» کند! اگر در انسان یک علاقه باشد و سر راهش مانعی نباشد همیشه همان را انتخاب می‌کند، در این صورت زندگی او با زندگیِ حیوان یا فرشته فرقی ندارد، چون آنها هم یک علاقه دارند و همان را دنبال می‌کنند. 💠تعریف انسان چیست؟ تولیدکنندۀ ارزش. برای اینکه انتخابِ ما ارزش پیدا کند، باید به چند چیز علاقه داشته باشیم و مجبور باشیم یکی را انتخاب کنیم؛ وقتی هم یکی را انتخاب کردیم طبیعتاً باید از آن علاقه‌های دیگر، جدا ‌شویم و جداشدن از علاقه، یعنی رنج! پس انسان یعنی رنج. خدا می‌فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَد» (بلد/4) پس چون انسان شده‌ایم باید رنج ببریم. 💠یک فلسفۀ رنج، همین است: تعریف انسان این است که از یک علاقه صرف‌نظر کند و دیگری را انتخاب کند. انسان همیشه باید با یک علاقه مبارزه کند؛ مثلاً علاقۀ به جاه، علاقۀ به مال، علاقۀ به سلامتی و... ارزش انسان به همین است، این مطلب را باید حسابی برای خودمان جا بیندازیم. 💠اگر از خدا بخواهیم رنج‌ها را کلاً برطرف کند در واقع یعنی می‌خواهیم بمیریم! چون رنج را نمی‌شود از زندگی حذف کرد، لذا باید به استقبال رنج رفت. طبق روایت، مؤمن رنج کشیدن در راه خدا را دوست دارد. البته اگر علاقۀ برتر را بشناسیم خواهیم دید که گذشتن از علاقه‌های کوچک چندان رنجی هم ندارد. 💠یک شبهه‌ای دربارۀ رنج هست که می‌گویند: «چرا بعضی‌ها آسوده‌تر از ما هستند؟! چرا زندگیِ عده‌ای سخت‌تر است؟!» این تصور اشتباه است، چون همه به یک میزان رنج می‌کشند؛ یعنی خدا همه را مساوی رنج داده است. 💠علی(ع): «الْمَصَائِبُ بِالسَّوِيَّةِ مَقْسُومَةٌ بَيْنَ الْبَرِيَّةِ» (تحف‌العقول/214) یعنی رنج و مصیبت به‌صورت مساوی بین مردم تقسیم شده است نه به‌صورت «عادلانه» که بگوییم: هر کسی بر اساس شایستگی خود رنج ببیند! همۀ انسان‌ها در رنج، با هم مساوی هستند و این به خوبیِ و بدیِ انسان‌ها هم ربطی ندارد! خدا در این زمینه، هیچ تفاوت و تبعیضی بین انسان‌‌ها قائل نشده است. 💠آیت‌الله بهجت(ره) دربارۀ روایت فوق می‌فرماید: فقرا در کمبودها و فقر و ناداری باید صبر و شکیبایی داشته باشند و بدانند که آنها هم از نعمت‌های دیگری برخوردارند که اغنیا برخوردار نیستند. ثروتمندان بلاها و ابتلائات و گرفتاری‌هایی دارند که مستضعفان و محرومان ندارند.(درمحضر بهجت/68) 💠قرآن می‌فرماید: اگر می‌خواستیم، کاری می‌کردیم که کافران خوش بگذرانند و به آنها خانه‌های با سقف نقره‌ای می‌دادیم (زخرف/33) ولی مردم نمی‌توانند این را تحمل کنند، لذا خدا لطف کرده و به همه، مساوی رنج داده است و اِلا ایمانی برای ما باقی نمی‌ماند! تقسیم مساوی مصائب بین مردم باعث می‌شود آدم راحت‌تر مصائبش را بپذیرد. 🚩حسینیه حقشناس - 96.7.4 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔰چرا باید رنج بکشیم؟ (دلیل سوم) 🌀برای اینکه تاحدی بفهمیم «جهنم چه خبر است!» و از آن دوری کنیم 🔸؟ج9 🔻اگر جهنم را بفهمی؛ دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند! 🔻چرا مشکلات مؤمنین در دنیا بیشتر از دیگران است؟ راه کم‌شدن این مشکلات چیست؟ 🔻استغفار، غم را از بین می‌برد، بلاها را کم می‌کند و آرامش می‌آورد 🔻گاهی رنج برای این است که خراب و فاسد نشویم، گاهی برای این است که خرابی‌های وجودمان درست شود __ 🔶یکی از دلائل دین‌گریزی این است که بعضی‌ها فکر می‌کنند دین‌داران دنبال آسایش و لذت نیستند و دین باعث رنج و سختی است. این سوءتفاهم بزرگی است که باید برطرف شود. در حقیقت، زندگیِ غیردینی عامل سختی و دشواری است. خداوند می‌فرماید: «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً»(طه/124) دین برای زندگیِ راحت‌تر و آسودگی بیشتر است. 🔶همۀ لذت‌ها فقط در آسودگی پدید می‌آید اما مردم غالباً برای رسیدن به لذت-با ارتکاب گناه- آسودگی خود را ذبح می‌کنند. راه باطل همه‌اش سوءتفاهم است؛ کمااینکه ابلیس، آدم(ع) را در بهشت، دچار سوءتفاهم کرد و طبیعتاً ما را-که در بهشت نیستیم- بیشتر به سوءتفاهم می‌اندازد. 🔶درک فلسفۀ رنج، یک راه رسیدن به آسودگی است. گاهی رنج برای این است که خراب و فاسد نشویم و گاهی برای این است که خرابی‌های ما درست شود. یکی از این خرابی‌ها تکبر است که مثل علف هرز در وجود ما رشد می‌کند. نفس انسان، مکار است؛ تا یک‌مقدار خوب می‌شوی، دچار تکبر می‌شود، لذا باید مدام تکبر را از بین برد. 🔶امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِأَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ... إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ‏» (نهج‌البلاغه/خطبۀ 192) خدا انسان را به انواع بلاها گرفتار می‌کند تا تکبرش را خارج کند و در جانش، تذلل پدید آورد. اگر اوضاعت پیچیده شد بگو: «خدایا من کجا تکبر کردم و متوجه نبودم؟» بهترین وسیله برای رهایی از تکبر و نابودکردنِ آن، نماز و سجده‌های طولانی است. اگر خودمان تذلل در جان‌مان پدید بیاوریم، خیلی از بلاهای ما از بین می‌رود. 🔶بعد می‌فرماید: این بلاها اسباب عفو است «لِيَجْعَلَ ذَلِكَ أَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ وَ أَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِه‏» (همان) طبق روایات، استغفار همّ و غمّ را از بین می‌برد، بلاها را کم می‌کند و آرامش می‌آورد(اعلام‌الدین/294) بگو «خدایا من چه مرضی دارم که درستش نکرده‌ام؟» بگرد آن عیب و مرض را پیدا کن، شاید مشکلت حل شود(البته همۀ مشکلات، به این روش حل نمی‌شوند) 🔶یک فلسفه برای‌ لذت‌های دنیا، این است که «بهشت را بفهمیم» علی(ع) می‌فرماید: خدا لذت‌هایی را در دنیا به انسان می‌چشاند تا بفهمد بهشت چه خبر است! (أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ اللَّذَّاتِ لِيَسْتَدِلُّوا بِهِ... الْجَنَّةُ ؛ احتجاج طبرسی/1/207) برای اینکه وقتی خدا دربارۀ بهشت توضیح می‌دهد، یک چیزی متوجه بشویم. اگر بهشت را بفهمی دیگر، لذت این دنیا را نمی‌خواهی! از فهمِ بهشت، لذتی می‌بری که دیگران از خودِ دنیا آن‌قدر لذت نمی‌برند. 💠 فلسفۀ رنج چیست؟ قبلاً دو دلیل برایش ذکر کردیم. سومین دلیلش این است که یک‌مقدار بفهمیم جهنم چه خبر است و از آن دوری کنیم و بفهمیم که اصلِ رنج در آنجاست. «علی(ع): وَ أَرَاهُمْ طَرَفاً مِنَ الْآلَامِ لِيَسْتَدِلُّوا بِهِ... النَّار» (همان) خودت جهنم را بفهم و از آن بترس؛ آن‌وقت دیگر نیاز نیست با رنج و مشکلات به تو بفهمانند! 💠مشکلات دنیا برای همه هست اما برای مؤمنین بیشتر از دیگران است، چون خدا می‌خواهد مؤمنین را در این دنیا سالم‌تر نگه دارد(یعنی کمتر دچار فساد و خرابی شوند) تا آن دنیا بیشتر به آنها برسد. 💠حالا اگر بخواهیم هم مؤمن باشیم هم کمتر مشکل داشته باشیم چه؟ اهل‌بیت(ع) فرموده‌اند: شیعیان ما زیاد دعا کنند تا خدا مشکلات‌شان را کم کند و اِلا چون دوست ما هستند، بلاها و مشکلات‌شان زیاد خواهد بود (لَوْ لَا إِلْحَاحُ الْمُؤْمِنِينَ...؛کافی/2/261) (فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً...‏؛امالی طوسی/154) 💠بنا بود زجر بکشی تا رشد کنی اما بجایش درِ خانۀ اهل‌بیت(ع) ناله می‌زنی و رشد می‌کنی. وقتی با دعا و توسل به خدا متصل بشوی، دیگر لازم نیست زیاد رنج بکشی. در مشکلات و گرفتاری‌ها، با دعا و توسل کارمان راه می‌افتد. 💠با بلا و نعمت، کمی به جهنم و بهشت عارف می‌شویم اما در روضۀ امام حسین(ع) عمیقاً با جهنم و بهشت آشنا می‌شویم. روضه، نفرت از جهنم و اشتیاق به بهشت، به ما می‌دهد. جهنم جایی است که حرمله و شمر هستند. بهشت هم جایی است که أباالفضل(ع)‌ دارد! ما این‌قدر می‌فهمیم «آنجایی که حسین(ع) نیست جهنم است و آنجایی که عباس(ع) هست بهشت است!» 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔷«محبت» شاه‌راه رسیدن به زندگیِ آسوده‌تر است 💠اگر با همه مثل خانواده‌ات مهربان باشی زندگی‌ات آسوده‌تر می‌شود 🌀 ؟ چ10 🔰با محبت هم راحتی‌ها افزایش می‌یابد هم سختی‌ها بهتر تحمل می‌شود 🔻محبت خدا، اولیاء خدا و خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند 🔰با محبت برخورد کن تا همه به تو محبت ‌کنند 🔻محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است 🔰بیشترین خطای ما این است که با «راحت‌طلبیِ مطلق» زندگی‌مان را به‌هم می‌ریزیم، لذا اولین مسئولیت ما «کنترل راحت‌طلبی» است _ 💠با اینکه راحت‌طلبی اولین انگیزۀ آدم است، ولی انسان‌ها غالباً موجب سلب راحتی خود می‌شوند! به‌حدی که می‌شود گفت: دین آمده است تا ‌کمی راحت‌تر و آسوده‌تر زندگی کنیم. 🔶بیشترین خطای ما این است که با «راحت‌طلبی مطلق» زندگی‌مان را به‌هم می‌ریزیم! لذا اولین مسئولیت ما کنترل راحت‌طلبی است. یعنی هم با راحت‌طلبی مبارزه کنیم و هم برای خودمان راحتی فراهم کنیم. 💠راه‌های رسیدن به آسودگی که تا اینجای بحث، بیان کردیم: 1️⃣ فکرکردن: با تفکر، بهتر می‌شود ناراحتی را برطرف کرد. 2️⃣ پذیرش ضرورت رنج و سختی در دنیا 3️⃣ حالا که سختی‌ها اجتناب‌ناپذیرند و فلسفۀ خوبی دارند، بعضی از سختی‌ها را خودت بپذیر! 4️⃣ درک فلسفۀ رنج: رنج گاهی شما را رشد می‌دهد و به خدا نزدیک می‌کند، گاهی هم عیب‌های شما را کم می‌کند! 🔶در میان راه‌هایی که برای رسیدن به آسودگی هست؛ یکی از شاه‌راه‌ها و راه‌های باعظمت «محبت» است. با محبت نه‌تنها راحتی‌ها افزایش می‌یابد، بلکه سختی‌ها هم بهتر تحمل می‌شود. محبت خدا، محبت اولیاء خدا و محبت خلق خدا درهم‌تنیده و افزایندۀ یکدیگرند. محبت خدا و اولیائش سختیِ راه خدا را آسان می‌کند، محبت خلق خدا نیز سختی‌هایی را که از جانب مردم می‌رسد، آسان می‌کند. محبت امام حسین(ع) و شرکت در عزای او محبت ما را به دیگران هم بیشتر می‌کند. 💠ما نتوانسته‌ایم مکتب امام حسین(ع) را معرفی کنیم و محبتش را به جهانیان بچشانیم. خود امام حسین(ع) محبتش را به ما چشانده و همه را با محبت در مجالس روضه جمع می‌کند و می‌خواهد ما هم با خدا و خلق او بامحبت باشیم، تا معنویت و زندگی مادی و اجتماعی‌مان درست شود. 🔶محبت، اولین و آخرین و مؤثرترین راه آدم‌شدن است. محبت به امام حسین(ع) عالی‌ترین نوع محبت است، بیشتر غرق محبتش بشویم تا به همۀ خیر دنیا و آخرت برسیم؛ هم محبت‌مان به مردم بالا می‌رود، هم سختی‌ها کم می‌شود. 💠چرا هر هفته روضه نمی‌رویم؟ حضرت زهرا(س) لااقل هفته‌ای دو بار پیاده آن‌همه راه تا کنار قبر حمزۀ سیدالشهدا می‌رفت و گریه می‌کرد تا به ما یاد ‌بدهد حسین(ع) را فراموش نکنیم! حسین(ع) برای این محبت، کم هزینه نکرده است! از محبت امام حسین(ع) استفاده کنید. 🔶یکی از کارهایی که روضه‌های کربلا می‌کند افزایش محبت اعضای خانواده است! چون اصل روضه‌ها خانوادگی است، خانواده برای هم فدا می‌شوند؛ برادر، پسر، عمو، برادرزاده و... روضه خانوادگی آثار و برکات فراوانی دارد. 💠امام سجاد(ع) به زُهْری فرمود: چرا مردم را مثل خانواده‌ات تلقی نمی‌کنی؟ «وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ تَجْعَلَ الْمُسْلِمِينَ مِنْكَ بِمَنْزِلَةِ أَهْلِ بَيْتِكَ...» (احتجاج/2/ 320) بعد توضیح می‌دهد که در این صورت باید بزرگ‌ترها را مانند پدر و مادرِ خود بدانی، کوچک‌ترها را جای فرزند خودت بگذاری و همسالان را برادر خود بشماری. وقتی آنها را خانواده خودت بدانی به کدام‌یک از آنها دوست داری ظلم کنی؟! کدام‌شان را دوست داری نفرین کنی؟! آبروی کدام‌یک را حاضری ببری؟! 🔶بعد می‌فرماید: «وَ إِنْ عَرَضَ لَكَ إِبْلِيسُ...» وقتی ابلیس به تو القاء کرد که «بهتر از مسلمان دیگری هستی!» اگر او سنش بیشتر است، بگو ایمان و عمل صالح او بیشتر است، اگر سنش کمتر است، بگو گناه من بیشتر است و اگر هم‌سن توست، بگو من به گناه خود یقین و به گناه او شک دارم؛ پس او بهتر از من است! اگر مردم به تو احترام گذاشتند، بگو «از خوبی آنهاست» اگر با تو نامهربانی کردند، بگو «به‌خاطر بدیِ من است» 💠اگر با همه مثل خانواده‌ات مهربان باشی، عیشت آسان می‌شود، دوستانت زیاد می‌شوند، دشمنانت کم می‌شوند، از خوبی‌شان خوشحال می‌شوی و از بدی‌شان ناراحت نمی‌شوی! 🔶امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: اگر انتظار داری پدرت، پسرت یا هرکسی به تو خیری برساند، در دلت هم نگو «چرا مرا کمک نمی‌کند؟!» توجیه کن و بگو: لابد وقت ندارد، پول ندارد و... یعنی مثبت بگو؛ یک‌دفعه می‌بینی کمکت کرد! (...فَلَا يَذْكُرْهُ إِلَّا بِخَيْرٍ‏؛ کشف‌الغمه/2/242) (...مِمَّنْ صَرَفْتَ سُوءَ ظَنِّكَ إِلَيْهِ؛ ارشادالقلوب/1/135) اینها روش «آسوده زندگی کردن» است، با محبت برخورد کن تا همه به تو محبت ‌کنند. 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔷بلا را «دشمنی خدا با خودت» تلقی نکن! 💠محبت خدا را در بلاها ببین! 🌀 ؟ ج11 🔰گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید 🔻 اگر کسی بداند بلای او از جانب خدا و از سرِ محبت خداست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند 🔰علی(ع): هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، به مصائب بزرگ مبتلا می‌شود 🔻اگر به گرفتاری‌ات درست نگاه کنی، می‌بینیی که این گرفتاری می‌توانست بیشتر هم باشد! این نگاه، می‌تواند حالت شکر در انسان ایجاد کند 🔰بعضی‌ها در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال می‌کنند ___ 💠گاهی آسودگی با «فهمِ علت بلا» به‌وجود می‌آید. اگر قلب مؤمن بینا شود خودش متوجه سرّ بلا و گرفتاری‌اش می‌شود و الا باید یک آدم صاحب‌دل در این زمینه به او کمک کند. وقتی آدم متوجه شود که بلای او از جانب خداست و این بلا برای رشد اوست و در واقع از سر محبت خدا نسبت به اوست، آسودگی عجیبی پیدا می‌کند و حتی-طبق روایت(مصباح‌الشریعه/183)- لذت هم می‌برد. 🔶أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: با سختی و رنجِ شدید، انسان به درجات بالا و راحتی دائم می‌رسد «بِالتَّعَبِ‏ الشَّدِيدِ تُدْرَكُ‏ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الرَّاحَةُ الدَّائِمَةُ» (غررالحکم/4345) اگر کسی این نکته را درک کند دیگر آسودگی از زندگی‌اش فاصله نخواهد گرفت! 💠اگر کسی فلسفه یا دلیل بلا و مشکل خودش را نفهمید، باید بین خوف و رجاء باشد، یعنی از یک‌سو این رنج را نتیجۀ گناه، خطا و بدی‌های خودش بداند و بگوید «خدا می‌خواهد این‌گونه مرا پاک کند» و از سوی دیگر، آن‌را لطف خدا بداند که می‌خواهد او را رشد بدهد. اما نمی‌تواند به‌طور قطع بگوید: «من این‌قدر آدم بدی هستم که خدا این‌ مشکلات را دارد برای من درست می‌کند!» 🔶یکی از راه‌های فهمیدن اسرار پشت‌ پردۀ بلاها، همان آرامشی است که انسان باید داشته باشد. برای رسیدن به این آرامش باید بدانیم که دنیا قطعاً محل رنج است، همین نکته می‌تواند آرامش‌دهنده باشد. آدم خود را به مرگ بگیرد تا به تب راضی شود؛ این فکر و خیال نیست یک واقعیت است و باید این‌طوری به مشکلات نگاه کنیم! 💠أمیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: هرکسی مصائب کوچک را بزرگ ببیند، خدا به مصائب بزرگ مبتلایش می‌کند «مَنْ عَظَّمَ صِغَارَ الْمَصَائِبِ ابْتَلَاهُ اللَّهُ بِكِبَارِهَا» (نهج‌البلاغه/حکمت448) اگر به گرفتاری‌های خودمان درست نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این گرفتاری می‌توانست بیشتر از این هم باشد! این نوع نگاه، حتی می‌تواند حالت شکر هم در انسان ایجاد کند! 🔶چقدر خوب است بتوانیم با بلا مردانه‌تر و صمیمانه‌تر برخورد کنیم، بلا را دشمنیِ خدا با خودمان تلقی نکنیم، محبت خدا را در آن ببینیم. می‌فرماید: در بلاها و سختی‌ها، شاد و مسرور باش «كُنْ‏ بِالْبَلَاءِ مَحْبُوراً وَ بِالْمَكَارِهِ‏ مَسْرُوراً» (غررالحکم/7146) 💠البته یک‌مقدار سخت است که آدم واقعاً بلا را محبت خدا به خودش بداند. محبت خدا حتی در قرآن هم یک‌مقدار سخت فهمیده می‌شود. به‌قول امام صادق(ع) ظاهر قرآن یک‌مقدار تلخ است، اما وقتی یک‌مقدار تأمل ‌کنی می‌بینی که همه‌اش خدا دارد محبت می‌کند(الْقُرْآنُ كُلُّهُ تَقْرِيعٌ وَ بَاطِنُهُ تَقْرِيبٌ؛ جامع‌الاخبار/232) 🔶نکتۀ بسیار مهم این است که انسان حتی در متن بلا و سختی هم از رنج استقبال کند. بعضی‌ها در گرفتاری و سختی‌ها استقبال از رنج را کنار می‌گذارند؛ مثلاً وقتی فقیر می‌شوند، دیگر صدقه نمی‌دهند، یا وقتی رنجور می‌شوند، دیگر برای نماز شب و عبادت، خود را به تَعب نمی‌اندازند، انگار یک‌مقدار از خدا طلبکار می‌شوند، می‌گویند: «خدایا من دارم این رنج‌ها را تحمل می‌کنم، دیگر می‌خواهی چه‌کار کنم؟! همین‌ها را اگر بتوانم تحمل کنم از سرم هم زیاد است!» 💠امام صادق(ع) می‌فرماید: کسی که طعم بلا را تحت عنایت الهی بچشد، لذتی از بلا می‌برد بیشتر از لذتی که از نعمت می‌برد وقتی که بلا نباشد اشتیاق بلا دارد، چون نعمت‌ها در زیر آتش بلا و محنت است» (لَهُ تَلَذَّذَ بِهِ أَكْثَرَ مِنْ تَلَذُّذِهِ بِالنِّعْمَةِ ؛ مصباح‌الشریعه/183) اینها چه انسان‌های قوی‌ای می‌شوند! خوشا به سعادت کسانی که رنج و بلا را-از هر نوعی- تحمل می‌کنند؛ چون خدا به آنها ظرفیت رنج داده است. اگر این حرف‌ها در روح ما جاری شود خودبه‌خود کلی از گرفتاری‌های ما کاسته می‌شود. 🔶خیلی سخت است که آدم در اوج سختی‌ها هم از رنج استقبال کند. انسان‌های بزرگ هستند که می‌توانند در اوج گرفتاری هم خود را برای عبادت به رنج و سختی بیاندازند؛ مثل حضرت زینب(س) که بعد از آن‌همه مصیبت در روز عاشورا نماز شب را رها نمی‌کند! ایشان در کربلا آرامش‌بخشِ دو امام بود! تا عاشورا مانند پروانه دور امام حسین(ع) می‌گشت و مواظبش بود، بعد از عاشورا هم مواظب امام سجاد(ع) بود. 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•