eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 عبایه بن ربعی می گوید: در آن بین که «عبدالله بن عباس» در کنار چاه زمزم نشسته و احادیثی را از زبان رسول خدا نقل می کرد و دائما می گفت: رسول خدا فرمود، رسول خدا فرمود، مردی عمامه بر سر، از راه رسیده، رشته سخن را به دست گرفت. دیگر ابن عباس (با مشاهده آن مرد) به سخن خود ادامه نداد و آن مرد به جای او می گفت: ترا به خدا بگو ببینم کیستی؟ آن مرد عمامه از سر برداشت و گفت: ای مردم هر کس مرا شناخت، شناخته و هرکس نشناخت (بداند) من «جندب» فرزند «جناده» بدری، ابوذر غفاری هستم. شنیدم از رسول خدا با این دو گوش خود، و اگر دروغ بگویم ناشنوا گردم. و دیدم با این دو چشم خود و اگر دروغ بگویم، نابینا گردم، شنیدم از رسول خدا که می فرمود: «علی قائد البرره و قاتل الکفره منصور من نصره و مخذول من خذله» «علی پیشوای خوبان و کشنده کافران است. هرکس او را یاری کند نصرت یافته و هرکس از یاری او دست بردارد گرفتار خذلان است.» توجه کنید! من خودم، در یکی از روزها، نماز ظهر را با رسول خدا به جای آوردم. ناگهان مستمندی بپا خاسته و کمک خواست و کسی او را کمک نکرد. مرد سائل دستش را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش، من در مسجد رسول تو از مردم یاری خواستم و کسی به من چیزی نداد. علی(ع) در حال رکوع بود، اشاره کرد به مرد سائل با انگشت کوچک دست راستش که معمولا انگشترش را در آن قرار می داد، مرد سائل آمد و انگشتری را از انگشت او درآورد. این جریان در برابر دید رسول خدا بود. پیامبر (چون چنین دید) سر به سوی آسمان بلند کرده و عرضه داشت: بار خدایا برادرم موسی از تو خواست و گفت: «پروردگارا به من شرح صدر (سینه گسترده و حوصله زیاد) عنایت کن، و کارم را آسان ساز و گرهی که بر زبانم افتاده بگشا تا سخنم را بفهمند و از خانواده‌ام وزیر(و همکاری) برایم قرار ده، برادرم هارون را، مرا بدان نیرومند ساز و او را در کار من شریک نما»، موسی از تو چنین خواست و تو (در پاسخ او) گفتی (سنشدّ عضدک باخیک) به همین زودی بازویت را به قدرت برادرت نیرومند کنم. ابوذر گفت: به خدا سوگند هنوز سخن رسول خدا تمام نشده بود که جبرئیل از پیشگاه خداوند فرود آمد و گفت: ای محمد! گوارا باد آنچه را که خداوند در مورد برادرت به تو عنایت کرده، فرمود چیست آن؟ عرضه داشت: خداوند امت تو را فرمان داد به پذیرش ولایت او تا روز قیامت و این آیه را نازل کرد: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوه ویؤتون الزکوه و هم راکعون» (سوره مائده، آیه ۵۵) 📚طباطبايي، سيد محمد حسين؛ ترجمه تفسير الميزان، ترجمۀ سيد محمدباقر موسوي همداني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، بي‌تا، ج6، ص 29-28. 📚- آيات ولايت در قرآن، ص 85-84. ~~~~ 📖 فخر رازي عالم بزرگ اهل سنت مینویسد: شيعيان مي‌توانند ثابت كنند كه علي بن ابيطالب (علیه السلام) از همه انبياء حتي انبياء نيز افضل است، زيرا خداوند در آيه مباهله از علي (علیه السلام) تعبير به پیغمبر ( صلوات الله علیه) نموده است همانطور كه محمّد(ص) اشرف از همه انبياء است علي(ع) هم كه نفس اوست بايد از همه انبياء باشد. 📓کرامات علویه - صفحه۱۱۹ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۳۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 از ابوعلی بغدادی نقل است که گفت: من در بخارا بودم شخصی بنام «جاوشیر» ده قطعه طلا به من داد تا آنها را خدمت حسین بن روح. نائب امام، در بغداد برسانم در بین راه یکی از طلاها گم شد و من متوجه نشدم ولی بعد از ورود به بغداد وقتی که خواستم طلاها را آماده کنم تا به خدمت نائب امام بدهم متوجه شدم که یکی از طلاها گم شده است از پول خودم شبیه آن قطعه را خریدم و به ضمیمه طلاهای دیگر خدمت حسین بن روح بردم و همه را تحویل دادم ولی وی همان سکه‎ای را که خودم خریده بودم به من برگرداند و گفت: سکه‎ای که گم کرده‎ بودی به دست ما رسید. 📚 شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قم انتشارات هجرت، ۱۳۷۳، ج ۲، ص ۷۹۸٫   ~~~~ 📖 حضرت مهدی(ع): إنّا غَیرُ مُهمِلینَ لِمُراعاتِکُم ولا ناسین لِذِکرِکُم و لَولا ذلِکَ لَنَزلَ بِکُم اللّأْواءُ وَاصطَلَکُمُ الأَعداءُ. ما در رعایت حال شما هیچ کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نمی‌بریم وگرنه محنت و دشواریها شما را فرا می‌گرفت و دشمنان شما را از بُن و ریشه قلع و قمع می‌ساختند. (بحار، ج ٥٣، ص ٧٢) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 «در تفسیر مجمع البیان 1 آورده است که خاص و عام روایت نموده‏اند که سوره‏ (هَلْ أَتى‏) از قوله‏ تعالى: (إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ) الى قوله تعالى: (وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً) 2 درباره على و فاطمه و حسن و حسین و کنیز آنها که نامش فضّه بود، نازل شده است. و مجمل قصّه آنکه: حسنین علیهما السّلام مریض شدند. جدّشان رسول اکرم و وجوه عرب به عیادت آمدند و گفتند به امیرالمؤمنین:” یا أباالحَسَنِ، لَو نَذَرتَ عَلَى وَلَدَیک!” حضرت نذر فرمود که اگر خدا شفا دهد آنان را، سه روز روزه بگیرد؛ و همچنین فاطمه نذر کرد و همچنین فضّه نذر کرد. و آنها خوب شدند و شفا یافتند، درحالى‏که از خوراک در نزد آنان هیچ نبود. حضرت امیر سه من جو از یهودى قرض کرد- و در روایت دیگر تا آنکه براى او پشم ببافد- جو را نزد فاطمه آورد. یک منِ آن را آسیا کرد و نان پخت، و هنگامى که نماز مغرب را بجاى آوردند نان را در پیش آنان گذارد که ناگهان مسکینى درب خانه آواز برآورد: السّلامُ عَلَیکُم یا أهلَ بَیتِ مُحَمَّدٍ! أنا مِسکِینٌ مِن مَساکینِ المُسلِمینَ، أطْعِمُونِى مِمّا تَأکُلُونَ أطعَمَکُمُ اللهُ عَلَى مَوَائِدِ الجَنَّة. [سلام بر شما اى اهل بیت محمّد، من مسکینى از مساکین مسلمین هستم. از آنچه مى‏خورید مرا نیز اطعام کنید. خدا شما را از غذاهاى بهشت اطعام کند. ‏] على سهمیه خود را داد و فاطمه داد و فضّه نیز داد، چیزى نخوردند مگر آب؛ و در بعضى از روایات حسنین نیز چیزى نخوردند و دادند. چون روز دوّم شد فاطمه یک من از جو برداشت، آرد و خمیر نموده نان پخت و شبانگاه نزد على گذارد: فَإذًا یَتیمٌ بِالبابِ یَستَطعِمُ و یَقولُ:” السّلامُ عَلَیکُم یا أهلَ بَیتِ مُحَمّدٍ! أنا یَتیمٌ مِن یَتامَى المُسلِمِینَ أطعِمُونِى أطعَمَکُمُ اللهُ عَلَى مَوائِدِ الجَنَّة.” [در این هنگام یتیمى مقابل درب منزل آمده و طلب طعام نمود درحالى‏که مى‏گفت:” سلام بر شما اى اهل بیت محمّد، من یتیمى از ایتام مسلمین هستم؛ مرا اطعام کنید! خدا شما را از غذاهاى بهشت اطعام کند!"] همگى نان‏هاى خود را بدان یتیم سپردند؛ فلَم یَذوقُوا إلَّا المَاء. [چیزی جز آب نخوردند] چون روز سوّم فرا رسید بقیّه را حضرت فاطمه علیها السّلام آرد نموده نان پخت؛ هنگام شب اسیرى به پشت در آمد و فریاد برداشت: أنا أسِیرٌ مِن اسَرَاءِ المُشرِکینَ، السّلامُ عَلَیکُم یَا أهلَ بَیتِ مُحَمَّدٍ! تَأسِرُونَنا و تَشُدُّونَنا و لاتُطعِمُونَنا. [من اسیرى از اسراء مشرکین هستم. سلام بر شما اى اهل بیت محمّد. شما ما را اسیر مى‏کنید و ما را در بند مى‏کنید و غذا نمى‏دهید؟] همگى سهام خود را از قرص‏هاى جو دادند و چیزى جز آب نچشیدند. چون روز چهارم رسید و نذرهاى خود را ادا کرده بود، حضرت امیرالمؤمنین به خدمت رسول اکرم آمد و با خود حسن و حسین را بردند؛ و در آن دو نور دیده اثر ضعف بود، پس پیغمبر گریه کرد و جبرائیل سوره‏ هل‏ اتى‏ نازل فرمود درباره آنها. 📚منبع: مطلع انوار، ج‏13، ص: 228، تالیف علّامه طهرانی قدس سرّه ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۳۹