✅کاروان زیارتی بسوی ظهور
😍تا حالا با یک میلیون 😳 #کربلا رفتی
👈 کوتاه ترین زمان
👈 ارزان ترین قیمت
👈 شرایط #اقساط
❇️ مبلغ ۲،۱۰۰ ت ۲ روز نصفی با غذا
❇️ مبلغ ۳،۸۰۰ت ۶ روزه با غذا ،هتل
کسب اطلاعات بیشتر، و ثبت نام 👇
🌏♻️https://eitaa.com/KarevanziyaratiBesoyzohor
#قائم_آل_محمد
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
💠من از نشانه های ظهور سؤال کردم.
از ایـنـکـه اسرائيل و آمریکا مشغول
دسیسه چینی در کشورهای اسلامی
هستند و برخی کشور های به ظاهر
اسلامی با آنان همکاری می کنند و...
🔹جوان پشت میز (مأمور الهی)
لبخندی زد و گفت: نگـران نـبـاش.
این ها کفی بـر روی آب هستنـد.
نیست و نـابـود می شونـد. شمـا
نباید سست شوید.
🔹نباید ایمان خود را از دست دهید. مگر به آیهی ۱۳۹ سوره آل عمران دقت
ای نکرده ای: «ولا تهنوا ولاتحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین»
🔹در این آیه خداوند متعال میفرماید:
سست نشوید و غمگین نباشید،
شما اگر ایمان داشته باشید،
برترین (گروه انسان ها) هستید.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
هر وقت همه ی ما مثل یک تنهای بی پناه، ظهور را خواستیم، او می آید..
#پایان_شیطان
#GreatSatan
#قائم_آل_محمد
💠 💠آمده بودند پيش بزرگانشان براي چاره جويي. مسيحي بودند و اهل نجران.
پيامبر مخيّرشان كرده بود بين سه راه:
اسلام آوردن، جزيه دادن، جنگيدن.
بعد از چهار روز بحث و گفتگو، تصميم گرفتند به صحيفه ي حضرت آدم رجوع كنند. صحيفه را كه گشودند، همه ي وجودشان از مطلبي كه خواندند غرق حيرت شد.
بخش دوم آيات كتاب، برايشان از وقتي مي گفت كه خدا همه ي فرزندان آدم را به او نشان داد. همان وقت، آدم از ميان نسلش، انوار درخشان اهل بيت را ديد. در ميان اهل بيت، مردي بود كه وجودش مثل ستاره ي صبح براي مردم دنيا مي درخشيد.
خدا به آدم فرمود:
با اين بندهي سعيدم، زنجيرها را از پاي بندگانم خواهم گشود، با او بارهاي سنگين را از دوششان برخواهم داشت، با او زمين را از مهر و رأفت و عدالت آكنده خواهم ساخت، همان گونه كه پيش از آن از سنگدلي و شقاوت و ستم پر شده باشد.
آدم كه از ديدن و شنيدن اوصاف قائم همه ي وجودش به وجد آمده بود، خاضعانه گفت: «پروردگارا، گرامي كسيست كه تو او را گرامي بداري؛ و شريف كسيست كه تو او را بزرگ قرار دهي. و كسي كه تو او را برتري بخشيده باشي سزاوار است كه چنين باشد»📚(بحارالانوار، ج52، ص 378)
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
💠 روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی میرسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟
حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی میکردم. روزی بز ضعیفی بالای صخرهای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکهای نقره نیست که از فروش تو در جیب من میرود.
میدانی موسی از سکهای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بینیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمیبینی و نمیشناسی و او هرلحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمیرسد، بلکه با عبادت میخواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم.
وهر كس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مىگماريم كه همواره همراهش باشد(سوره زخرف آیه 36)
📚کتاب داستان راستان
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫