💠 شب جمعه گرفتاران عالم برزخ قبر وقیامت را یاری رسانیم به صدقه ای درحدتوان فانحه ود عایی...
... شب جمعه هر کدام از ارواح مومنان با گریه های صدادار با خواهش و تواضع و گدائی فریاد می زنند. ا
ای اهل من، ای فرزندان من، ای خویشان من، رحم و مهربانی کنید، چیزی برای ما بفرستید، خدا شمارا رحمت کند، ما را بخاطر بیاورید، ما را فراموش نکنید؛
بر غربت و غریبی ما رحم کنید، بدرستیکه ما در زندان تنگ و اندوه و غم و زاری و سختی ماندیم پس رحم کنید.در دعاها و صدقه ها بر ما بخل نورزید، شاید بتوسط دعا و صدقه شما خدا بر ما رحم کند.
ما هم قبلاً مثل شما بودیم دریغ کردیم و حال دستمان از همه جا کوتاه گردیده، شما هم پیش از آنکه مثل ما شوید، دریغ نکنید،
صدقه بدهید، دعا کنید، نیکی کنید، احسان کنید ای دریغا ما هم مثل شما توانا بودیم،
ای بندگان خدا بشنوید سخنان ما را و فراموش نکنید ما را، بدرستیکه
این مالها و این زرهائی که در دست شماها است در دست ما هم بود و ما دریغ و بخل کردیم و در راه خدا خرج نکردیم. مالهایمان را اندوختیم از آن استفاده نکردیم و جمع کردیم و حقّمان را ندادیم و رفتیم.
حالا مالها وبال گردن ما شده و کیف و منفعتش برای دیگران گردیده.
پس رحم و مهربانی کنید به ما، ولو به یک درهم، یا یک قرص نان. یا یک چیز اندک.
سپس با فریاد می گویند: چقدر نزدیک است که شما هم مثل ما برای خود گریه کنید،
دیگر نفعی ندارد،
چنانچه ما گریه می کنیم و سودی ندارد.
پس کوشش کنید برای خود پیش از آنکه مثل ما گردید ولو به یك درهم یا قرص نانى یا جامه .
📚.منازل الاخره ص38
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
صفوان بن یحیی می گوید: در محضرحضرت امام صادق (علیه السلام) از محلی می گذشتم، دیدم قصابی بزغاله ای را خوابانده می خواهد سرش را ببرد، بزغاله فریادی کرد.
🔹امام علیه السلام نگاهی به قصاب نمودند، فرمودند: آن بزغاله را نکش.
قصاب: آقا! امری بود؟
- این بزغاله چند می ارزد؟
- چهار درهم.
🔹حضرت علیه السلام چهار درهم به قصاب داد و فرمودند: این حیوان را آزاد کن. قصاب هم بزغاله را آزاد کرد.
🔹به راه افتادیم، کمی راه رفته بودیم به ناگاه دیدیم، باز شکاری دراجی را دنبال می کند و نزدیک است شکارش کند.امام علیه السلام نگاهی به آسمان کرد و دست به طرف باز شکاری نمود،باز شکاری برگشت، دیگر دراج را تعقیب نکرد. من هم داشتم منظره را تماشا می کردم.
🔹پس از لحظه ای عرض کردم:آقاجان! من امروز از شما امر عجیبی دیدم! بزغاله فریاد کشید، شما او را خریده و آزاد کردی. دراج در آسمان ناله کرد، با اشاره ی دستت باز شکاری از تعقیب او دست برداشت. این ها چه جریانی بود، من نفهمیدم؟فرمودند: بلی، آن بزغاله که قصاب می خواست ذبحش کند و آن پرنده ای که در خطر مرگ قرار گرفته بود، مرا دیدند، هر دو گفتند:
🔹استجیر بالله و بکم اهللبیت...
پناه می برم به خدا و به شما خاندان پیغمبر از این بلایی که بر سر من می آید.
به من پناه بردند، من هم بزغاله را از قصاب خریده و آزاد کردم و دراج را از چنگال باز شکاری نجات بخشیدم.
📚 بحارالانوار،ج 47. ص 99.
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقاجان دیگه بسه خسته شدیم...💔
~اَینَ صاحِبُنا!؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
💠 مدینه یک جایی به نام ستون حنانه است. زمانی که پیامبر عظیم الشان به مدینه آمدند هنوز مسجد آن سر و وضع را نداشت جای این ستون درختی بود پیامبر بعد از نماز اگر سخنرانی می کردند به آن درخت تکیه می دادند و ایستاده برای مردم صحبت می کردند.
یکی از خانم ها مدتی در نماز پیامبر شرکت کرد دلش برای پیامبر سوخت که به حالت ایستاده برای مردم صحبت می کند. پسرش نجار بود به پسرش گفت یک منبر سه پله ایی برای حضرت درست کردند، آمدند به حضرت گفتند:
آقا منبری درست کردیم تا هم جمعیت شما را ببیند و هم ایستاده سخنرانی نکنید اذیت می شوید.
پیامبر هم قبول کردند رد احسان نکردند.
فردای آن روز که خواستند سخنرانی کنند به آن درخت تکیه ندادند و روی منبر نشستند تا شروع به خطبه خواندن کردند روایات می گوید که از آن درخت ناله ایی به گوش رسید که همه شنیدند.
این درخت مثل مادری که بچه اش از دنیا رفته گریه می کرد.
حنانه یعنی ناله کننده، حنین یعنی ناله از ته دل و جگر و جانسوز، این درخت آن چنان ناله زد که همه متحیر شدند که این درخت چطور دارد ناله می زند؟!
درخت حنانه آن قدر ناله کرد که پیامبر از منبر پائین آمدند و آن درخت را نوازش کردند دست کشیدند.
مثل یک مادر مهربانی که بچه اش بی تابی می کند دست می کشد نوازش می کند. آن قدر این درخت را نوازش کردند تا ناله اش خوابید.
امام صادق علیه السلام فرمودند: اگر پیامبر از منبر به زیر نمی آمدند و این درخت را نوازش نمی کردند این درخت تا روز قیامت ناله می کرد.
پیامبر او را آرام و ساکت کردند.
🔅کمتر زچوبی نیستی حنانه شو حنانه شو
📚۱) منتهی الامال، جلد اول،ذیل عنوان«معجزات پیامبر»
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫