💠 ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم. تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه كرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت:
ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می كردی چیز عجیبی می دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز كرده فرمود:
هر كس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع كنید سفارشی دارم.
ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع كردیم،
در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود:
( ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن كسی كه نمازش را سبك شمارد نخواهد رسید.
📚 محاسن برقی، ج 1، ص 80
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️تشییع نمادین پیکر مطهر شهید سیدحسن نصرالله در حرم امیرالمومنین(ع)
داستان های عبرت آموز
▪️تشییع نمادین پیکر مطهر شهید سیدحسن نصرالله در حرم امیرالمومنین(ع)
ننگ است بر مردان میدان، مرگ در بستر
با آیه آیه فتح و با فریاد «یا حیدر»
پیروز این میدان تویی بالله، نصرالله
شیخ شهید نسل حزب الله، نصرالله
یا ایها الشیطان، یا صهیون، خبردار
اینک قسم بر تین و بر زیتون، خبردار
هرگز نمیماند زمین این خون، خبردار
شاعر:ابراهیم قبله آرباطان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این جنگ را شما شروع کردید
اما پایانش را ما ترسیم میکنیم!
وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهمانیم چهارشنبه ها
صبح کاظمین
ظهر مشهد الرضا سلام الله علیه
مغرب و عشاء در سامراء
💠ابن علوان میگوید: در خواب دیدم که کسی میگوید: «پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به بصره آمده اند! »
پرسیدم: «کجا هستند؟ »
گفت: «در خانه ی فلانی». رفتم و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که نشسته اند و اصحابشان همراه آن حضرت اند.
در مقابل پیامبر طبقی از رطب بود. ایشان مرا که دید مشتی رطب برداشت و به من مرحمت کرد. آنها را شمردم؛ هجده دانه بود. از خواب برخاستم...
شنیدم که امام رضا علیه السلام به بصره آمده اند، پرسیدم: «کجا هستند؟ »
گفتند: «در خانه ی فلانی». رفتم و ایشان را در همان جایی دیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیده بودم. یارانش با او بودند و نزد آن حضرت طبقی رطب بود.
امام رضا علیه السلام مرا که دیدند، مشتی رطب برداشتند و به من دادند، شمردم؛ هجده دانه بود.
گفتم: «کاش بیشتر بدهید! »
فرمودند: «اگر جدّم بیشتر داده بود، من هم میدادم». [۱]
[۱]: . 📚مسند الامام الرّضا علیه السلام، ج ۱، ص ۵۴
📚منبع:،یک قمقمه دریا محمد هادی زاهد
~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا (علیه السلام) و شیخ گنهکار
استاد فاطمی نیا
📒 رهبر انقلاب: ما عزاداریم اما برنامه دیدار با نخبگان را به بعد موکول نکردیم چون جهتگیری گرایش به نخبگی نباید عقب بیفتد/ در آینده نزدیک درباره مسائل لبنان و شهیدنصرالله صحبت خواهم کرد
✏️ رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی:
✏️ ما در این روزها عزاداریم؛ به خصوص بنده به جد عزادار هستم. حادثهای که اتفاق افتاد، حادثه کوچکی نیست؛ فقدان آقای سیدحسن نصرالله حادثه کمی نیست و جداً ما را عزادار کرده است.
✏️ با اینکه این فضا، فضای عزای عمومیست در کشور و به معنای واقعی کلمه عزاست، این دیدار را به بعد موکول نکردم. این دیدار از قبل برنامهریزی شده بود میشد هفته بعد مثلاً انجام بگیرد. فکر کردم که این موضوع نباید عقب بیفتد. این جهتگیری، جهتگیری گرایش به نخبگی و نخبگانی نباید عقب بیفتد. جلسه را تشکیل دادیم. این تشکیل جلسه یک پیامی برای ما دارد و پیامش این است که ما گرچه در عزا هستیم اما عزای ما به معنی ماتم گرفتن و افسرده شدن و یک گوشه نشستن نیست. عزای ما جنسش از جنس عزای سیدالشهدا علیهالسلام است. زنده و زنده کننده است. عزاداریم اما این عزا ما را به حرکت و پیشرفت و شوق بیشتر به کار وادار میکند. من میخواهم این پیام را در دل و جان خودمان به معنای واقعی کلمه نفوذ بدهیم. احساس کنیم عزاداری ما هم باید ما را به پیش ببرد.
✏️ من البته در زمینه مسائل لبنان و آنچه که مربوط به این شهید بزرگ و عزیز هست عرایضی دارم که در آینده نزدیک انشالله آنها را خواهم گفت. ۱۴۰۳/۷/۱۱
🖼 #بسته_خبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
📢 اجازه رهبر انقلاب به استفاده از نصف سهم امام(ع) برای مردم مظلوم جنوب لبنان
🔹️در پی حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان که بر اثر آن ضایعات جانی و خسارات مالی سنگین بر مردم مظلوم و محروم و در عین حال با ایمان و مقاوم این منطقه تحمیل شده است، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی اجازه دادند که مومنین میتوانند از وجوهات شرعیه خود نصف سهم مبارک امام(علیهالسلام)، معادل یک چهارم خمس را برای کمک به مردم مسلمان جنوب لبنان پرداخت کنند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات حزنآلود صبح امروز رهبر انقلاب در عزای شهید سید حسن نصرالله
ـــــــــــــــــــــــ
💠 زمان آیت الله بهبهانی تاجری اصفهانی وتهرانی وشیرازی هر سه باهم به نیت مکه راهی عراق شدند و بعد از زیارت اماکن مقدس عراق قصد کعبه داشتند و مقداری پول داشتند و می خواستند به دست انسانی امین بسپارند نزد آیت الله بهبهانی رفتند.
آن بزرگوار آدرس شیخ جعفر امین را به آنها دادند. سه تاجر ایرانی نزد شیخ جعفر امین رفتند وپول ها را به امانت سپردند.
شیخ جعفر امین مردی بسیار مومن بود که معرف به شیخ جعفر امین شده بود. سه تاجر ایرانی بعد از تمام شدن زیارت مکه به عراق رفتند وسراغ شیخ جعفر امین را گرفتند.
فهمیدند که شیخ فوت کرده است پسر شیخ دفتر پدرش را آورد ونام دوتن از تاجرها ومقدار پولشان و آدرس پولشان را دید ولی از تاجر سوم خبری نبود! آن تاجر بی چاره پولش را می خواست ولی پسرش خبری از پول او نداشت مجبور شد تا پیش آیت الله بهبهانی برود .
آیت الله بهبهانی گفت باید امشب با چند تن از انسانهای درستکار سر قبرشیخ جعفر امین بروید و دعا کنید شاید فرجی شود شب اول خبری نشد تا شب سوم که سر قبر شیخ بودند و دعا می کردند صدایی از قبر شنیده شد و آدرس پول را شیخ گفت ولی شنیدند که شیخ آه و ناله می کند و می گوید هرچه می کشم از دست قصاب است. خبر به آقای بهبهانی رسید و فکر چاره ای بودند. بعد از خانواده شیخ سوال کرد؛ شیخ با کدام قصاب داد و ستد داشته است. قصاب را یافت و به قصاب گفت چرا از دست شیخ جعفر امین ناراحتی؟ قصاب گفت خدا عذاب قبرش را زیادتر کند.
از قصاب خواهش کرد تا علت ناراحتی اش را بگوید. قصاب گفت من دختری داشتم که دم بخت بود و مردی کوفی که چوپان بود وبرای من گوسفند می آورد و به من پیشنهاد کرد تا دخترم را برای پسرش بگیرد و قرار شد من به کوفه بروم و در مورد خانواده ی آنها تحقیق کنم و او نیز درباره ما تحقیق نماید بعد که من تحقیق کردم فهمیدم خانواده ی خوبی هستند به او گفتم از نظر من ازدواج اشکالی ندارد و مرد کوفی نزد شیخ جعفر امین رفته بود و سوال کرده بود قصاب وخانواده ی او چگونه هستند شیخ که قصد داشته دختر قصاب را برای پسرش بگیرد.
فکر می کند: میگوید چه بگویم که هم گناه نباشد وهم بتوانم دختر را برای پسر خودم بگیرم شیخ فقط در یک کلمه به مرد کوفی می گوید: (من نمیدانم)
مرد کوفی با خودش فکر می کند و می گوید حتما طوری هست که شیخ این حرف را زد و مرد کوفی به یک نفر سفارش داد برو به قصاب بگو منتظر من نباش و دخترت را شوهر بده و آن مرد فراموش می کند و قصاب هم منتظر می ماند ولی روزها می گذرد و سال ها ولی از مرد کوفی خبری نمی شود تا این که دختر قصاب سنش بالا می رود و دیگر خواستگاری نداشته و شیخ جعفر امین هم که به پسرش می گوید: دختر قصاب را می خواهم برایت خواستگاری کنم قبول نمی کند. تا این که بعد از سالها مرد کوفی را می بیند وسراغ پسرش را از او می گیرد مرد کوفی می گوید من که چند سال پیش برایت سفارش فرستادم و علت انصراف خودش را حرف شیخ جعفر امین مطرح می نماید. و از همان روز قصاب شروع به نفرین می کند.
آیت الله بهبهانی به قصاب می گوید اگر من یک داماد خوب برای دخترت پیدا کنم. آیا راضی می شوی؟ آیت الله بهبهانی رو به یکی از شاگردانش می کند که تا کنون ازدواج نکرده بوده و از او می خواهد با دختر قصاب ازدواج کند ازدواج صورت می گیرد و قصاب راضی می شود و شیخ از عذاب قبر نجات می یابد.
📚منبع: کتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد دوم
~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
داستان های عبرت آموز
سلامتی مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای مدظله عالی صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قشنگترین کلیپ برای امشب، شب زیارتی اباعبدالله
از زبان شهید سیدحسن نصرالله