#آیت_الله_بهجت_ره
#مراقبت_از_حیوانات
💠 برای بچهها چند تا جوجۀ یکروزه خریده بودم. آقا دوست داشتند بچهها به جای عروسک، از حیوانات کوچک نگهداری کنند.
🔻 وقتی فهمید، دائم میگفت: «مواظبشان باشید، بهشان رسیدگی کنید.» جدی هم میپرسید؛
🔷 میگفت: «اموراتشان باید تامین شود.»
🔶 جعبۀ مقوایی کوچکی درست کرده بودیم و جوجهها را در آن گذاشتیم. زمستان از ترس سرما، جعبه را آوردیم داخل و آن را گذاشتیم گوشۀ اتاق.
🔷 تا از در آمد، اول پرسید: «به اینها غذا دادهاید؟!»
🔶 بعد هم گفت: «شاید آنجا دلشان گرفته باشد. در جعبه را باز کنید بیایند توی اتاق، یک گشتی بزنند!»
🔷 یک روز دیگر جوجهها را گذاشته بودیم بیرون، باخبر شد.
🔶 گفت: «شاید امشب نزدیک صبح هوا سرد بشود، چرا اینها را بیرون گذاشتید؟ شاید هم گربه ببردشان.»
🔷 گفتم: «خب شاید خدا اینها را برای گربه خلق کرده باشد، گربۀ بیچاره چه باید بخورد؟» طوری نگاهم کرد که انگار آن گربه میخواهد انسانی را بخورد! رفت آنها را برداشت و آورد و گذاشت گوشۀ اتاق.
🖌 راوی: حجتالاسلام علی بهجت
📚 این بهشت، آن بهشت، ص ۳۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 رسولُ اللّه (ص):
🔻 لا تَضْرِبوا الدَّوابَّ على وُجوهِها ؛ فإنَّها تُسَبِّحُ بحَمْدِ اللّه ِ؛
🍃 به صورت حيوانات نزنيد؛ زيرا آنها حمد و تسبيح خدا مى گويند.(الکافی،ج۴،ص۵۳۸)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۳۶۰
#آیت_الله_بهجت_ره
#نماز_اول_وقت
💠 آیت الله بهجت می فرمایند:
🔻 از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمه الله که عالم واقعی بود، نقل کردهاند که در کودکی بعد از فوت پدرم، میرزای بزرگ، تکفل (سرپرستی) خانواده به عهده من بود.
🔷 ایشان میگوید: پدرم را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی! حال شما چطور است؟
🔶 در جواب گفتم: خوب نیست.
🔷 فرمود: «به بچه ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود».
📚 آثار و برکات نماز اول وقت، ص ۲۱
📚 پاسخ های آیت الله بهجت(ره) به رازهای دین، ص ۳۵
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 الإمامُ الصّادقُ عليه السلام:
🔻 فَضلُ الوَقتِ الأوَّلِ على الآخِرِ كَفَضلِ الآخِرَةِ على الدُّنيا؛
🍃 فضيلت اوّل وقت [نماز ]بر آخر وقت همچون فضيلت آخرت بر دنياست.(ثواب الأعمال،ص۵۸)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۴۶۱
#آیت_الله_بهجت_ره
#زمین_خوردن
#عبا
💠 مراسم ختم که تمام شد، جمعیتی دور آقا حلقه زدند؛ دوست داشتند به آقا نزدیکتر شوند، التماس دعا بگویند، دستش را ببوسند.
🔻 وسط شلوغی، جوانی آمد جمعیت را کنار بزند که ناخواسته با آقا برخورد کرد؛ آقا محکم به زمین خورد، طوری که عمامه از سرش افتاد.
🔷 جوان ترسید؛ هاج و واج نگاهش را به سمت مردم چرخاند، از خجالت سرخ شد؛ مردم نگران آقا بودند.
🔶 آقا بلند شد، بدون معطّلی؛ عمامهاش را که بر سر گذاشت، گفتند: این عبای ما کمی بلند است، بعضی وقتها زیر پایمان گیر میکند و ما را به زمین میزند.
✅ جمعیت خندید، آقا هم. جوان به عبا نگاه میکرد.
📚 این بهشت، آن بهشت، ص۴۶
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
🔻 أمَرَني رَبّي بِمُداراةِ النّاسِ كَما أمَرَني بِأداءِ الفَرائضِ؛
🍃 پروردگارم، همان گونه كه مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا كردن با مردم نيز فرمان داده است.( الكافي،ج۲،ص۱۱۷)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۴۸۴