#ابوذر
#قناعت
#بی_توجهی_به_دنیا
💠 عطاء گوید: ابوذر را دیدم لباس کهنه ای به تن کرده و نماز می خواند، گفتم: ابوذر مگر لباس بهتری نداری؟
🔻 گفت: اگر داشتم دربرم می دیدی.
🔶 گفتم: مدتی ترا با دو جامه می دیدم.
🔷 گفت به پسر برادرم که محتاج تر از خودم بود دادم.
🔶 گفتم: به خدا تو خود محتاجی، سر به آسمان بلند کرده و گفت: آری بار خدایا به آمرزش تو محتاجم.
🔷 سپس گفت: مثل اینکه دنیا را خیلی مهم گرفتهای، این لباس که در تن من می بینی و لباس دیگری که مخصوص مسجد است، و چند بز برای دوشیدن و نان خورش دارم، چارپائی دارم که آذوقه ام را به آن حمل و نقل می کنم، و زنی دارم که مرا از زحمت تهیه غذا آسوده می کند، چه نعمتی برتر از آن که من دارم.
🔶 به ابوذر گفتند: آیا ملکی تهیه نمی کنی چنانکه فلان کس و فلانی تهیه کرده اند؟
🔷 گفت: می خواهم چه کنم برای اینکه آقا و ارباب شوم، هر روزی یک شربت از آب با شیر و هفته ای یک پیمانه گندم مرا کفایت می کند.
📚 اعیان الشیعه، ص ۳۲۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
🔷️ امیرالمؤمنین علی(ع) :
🔻 فَإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِی الْعُقُولِ کَفَیْءِ الظِّلِّ بَیْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّی قَلَصَ وَ زَائِداً حَتَّی نَقَص؛
🍃 دنیا در نظر عاقلان و خردمندان مانند سایۀ در حال برگشت است، بدینگونه که وقتی آن را در حال گسترش میبینی، جمع میشود و وقتی که رو به افزایش مینگری، رو به کاهش میرود.(نهجالبلاغه،خطبه۶۳)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۶۳۹