eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
990 ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حافظ بزرگ ابو عبّاس بن عقده نقل کرده است: حسن بن على(علیه السلام) چون تصمیم به صلح با معاویه گرفت، خطبه اى خواند و در آن پس از حمد و ثناى الهى و ذکر رسالت و نبوّت جدّش مصطفى(صلى الله علیه وآله) فرمود: این امّت از جدّم(صلى الله علیه وآله) شنیدند که مى فرمود: «ما ولّت اُمّةٌ أمرَها رجلاً و فیهم من هو أعلم منه، إلاّ لم یزل یذهب أمرُهم َسفالاً حتّى یرجعوا إلى ما ترکوه»؛ (هیچ اُمّتى کار خود را به کسى نمى سپارد در حالیکه داناتر از او در میان امت وجود دارد، مگر آنکه هماره پس رفت کرده و عقب مى مانند تا آنکه (پشیمان شده) به سراغ شخص داناترى که رهایش کرده بودند، بروند). و نیز شنیدند که به پدرم مى فرمود: «أنت منّی بمنزلة هارونَ من موسى إلاّ أنّه لانبىّ بعدی». و نیز آنگاه که در غدیر خم دست پدرم را بالا برد، او را دیدند و از او شنیدند که به آنها فرمود: «من کنت مولاه فعلىّ مولاه، أللّهمّ والِ من والاه، وعادمن عاداه». سپس به آنان امر کرد که شاهدان به غایبان این حادثه را خبر دهند. 📚ینابیع المودّة، ص482(ج3، ص150، باب 90). ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام حسن مجتبی علیه السلام ما خاندانی هستیم که هرگاه حق را شناختیم، بدان چنگ در می‌زنیم. (مقاتل الطالبیّین: ۷۶ عن سفیان بن اللیل) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۶۴
💠 ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺯﻳﺎﺭﺕ ﺣُﺠﺮﺑﻦ ﻋَﺪﻯ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﺍﻥ ﺧﺎﺹ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺣﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺭﺍﻩ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺣﺠﺮﺑﻦ ﻋﺪﻯ ﻛﻴﺴﺖ؟ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺻﻠﺤﻨﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﻨﺪ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺷﺮﻃﻬﺎ ﻭ ﻣﺎﺩّﻩ ﻫﺎﻯ ﺁﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺣُﺠﺮ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻧﻜﻨﺪ. ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻳﺎﺭﺗﮕﺎﻩِ ﺣُﺠﺮ ﺷﺪﻳﻢ، ﻳﻚ ﻗﻔﺴﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻛﺘﺎﺑﻰ ﺩﻩ ﺟﻠﺪﻯ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ( (ﻭﺍﻋْﻠﻤﻮﺍ ﺍَﻧّﻰ ﻓﺎﻃﻤﻪ) ) ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺟﻠﺪﻫﺎﻯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻡ، ﺩﺭ ﻛﻤﺎﻝ ﺗﻌّﺠﺐ ﻓﺼﻞ ﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﻯ ﺁﻣﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺎﻟﺎﺗﻰ ﺍﺯ ﺣﺠﺮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺣﺠﺮ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ: ( (ﺍﻗﻄﻌﻮﺍ ﺭﺍﺀﺳﻰ ﻓﻮﺍﻟﻠّﻪ ﻟﺎ ﺍَﺗﺒّﺮﺀُ ﻣﻦ ﻋﻠﻰ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺍﻃﺎﻟﺐ) ) ﺍﮔﺮ ﮔﺮﺩﻧﻢ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺰﻧﻴﺪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﻋﻠﻰّ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﻛﺮﺍﻣﺘﻰ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ. 📚خاطرات آیت الله محسن قرائتی ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام حسن مجتبی علیه السلام علم در میان ماست و ما اهل آنیم و همه آن به کمال نزد ماست و تا روز رستاخیز حتی دیه خراشی تعلق نخواهد گرفت مگر آن که با املا پیامبر (ص) و دست خط علی (ع) نزد ما نوشته موجود است. (الاحتجاج: ۲ / ۶۳ / ۱۵۵ عن ابن عبّاس 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۶۶۵
. 💠 صلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبی در نیمۀ ماه خدا، ماه خدا آمد چشم و چراغ شیعیان، شمس هدی آمد ماه خدا را تیغ ابرویش دو قسمت کرد آن ماه بی‌همتا که دل برد از خدا آمد از پای تا سر مصطفایی دیگر است این نور دلبند زهرا نور چشم مرتضی آمد آمد معزّالمؤمنین و یار محرومان آیینۀ حُسن خدا، بحر سخا آمد نامش حسن، رویش حسن، خویش حسن، ای جان! بویش حسن، مویش حسن، حُسن رسا آمد نور سیادت می‌درخشد از جبین او میراث‌دار هیبت خیرُالوَری آمد شاه جوانان بهشت و رشک مهرویان بر مهربانان جهان فرمانروا آمد تندیس بخشایندگی، شرح شکیبایی تصویر نیکوییّ و تفسیر صفا آمد الگوی حلم و معدن علم و سپهر سِلْم سرمشق تسلیم و رضا، روح دعا آمد سرچشمۀ ایثار و تمثال خداترسی آن مهربانِ با غریبان آشنا آمد شاه کریمی که گدایان دو عالم را یک گوشه‌چشمش می‌کند حاجت‌روا آمد در پیش حُسنش ماه نو می‌آورد سجده نوری که نامش می‌دهد دل را جلا آمد برچیده شد از جمع مشتاقان پریشانی از تاب مویش تا نسیمی جان‌فزا آمد دیگر چه غم از احتیاج و رنج و بی‌چیزی آمد کریم آل طاها، مجتبی آمد شاعر:
علیه السلام 💠 داستان ولادت امام مجتبی علیه السلام به گونه ‏اى که در روایات شیخ صدوق(ره)در امالى و علل و عیون اخبار الرضا(ع)و روایات دیگر محدثین شیعه و اهل سنت آمده و از امام سجاد(ع) روایت‏شده این گونه است که فرمود: چون فاطمه(س) فرزندش حسن را به دنیا آورد، به پدرش على(ع) عرض کرد: نامى براى او بگذار، على(ع)فرمود: من در مورد نامگذارى او به رسول خدا پیشى نگرفته و سبقت نجویم. در این وقت رسول خدا(ص)بیامد، و آن کودک را که در پارچه زردى پیچیده شده بود، به نزد آن حضرت بردند.حضرت سپس آن پارچه زردرنگ را برداشتن و پارچه سفیدى گرفته و کودک را در آن پیچید، آنگاه رو به على(ع)کرده فرمود: آیا او را نامگذارى کرده ‏اى؟ عرض کرد: من در نامگذارى وى به شما پیشى نمى‏گرفتم! رسول خدا(ص) فرمود: من هم در نامگذارى وى بر خدا سبقت نمى‏جویم! در این وقت‏خداى تبارک و تعالى به جبرئیل وحى فرمود که براى محمد پسرى متولد شده، به نزد وى برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوى و به وى بگو: براستى که على نزد تو به منزله هارون است از موسى، پس او را به نام پسر هارون نام گذاری کن! جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوى خداى تعالى به وى تهنیت گفت و سپس اظهار داشت: خداى تبارک و تعالى تو را مامور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذارى. رسول خدا(ص)پرسید: نام پسر هارون چیست؟عرض کرد: «شبر».فرمود: زبان من عربى است؟ عرض کرد: نامش را«حسن‏» بگذار، و رسول خدا(ص) او را حسن نامید... 📚بحارالانوار ۴۳ ~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۸۳