#شهید_احمدعلی_نیّری
#توسل_به_شهدا
#بچهدار_شدن
💠 قرار شد طبقِ روالِ هر سال که روز دوم عید میرفتیم خونهی شهدای مسجد، امسال بریم خونهی شهید نیّری.
🔻 یه جوانِ بسیجی وقتی فهمید، اصرار داشت که با ما بیاد خونه ی شهید نیّری.
🔷 وقتی اومد، گفت: من ۸ سال بود که بچهدار نمیشدم؛
🔶 تا اینکه برای حاجتم رفتم بهشت زهرا (س)، سرِ مزار شهید احمدعلی نیّری.
🔷 شنیده بودم که پیش خدا خیلی آبرو داره و برا بچهدار شدن بهش توسل کردم؛
🔶 و یه مدت بعد، خدا بهمون فرزندان دوقلو عنایت کرد.
📌خاطرهای از توسل به عارف شهید احمدعلی نیّری
📚 عارفانه ، صفحه ۱۲۹
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛
🍃 (اى كسانى كه ایمان آوردهاید، از خداوند پروا كنید و (براى تقرّب) به سوى او (از مقرّبان درگاهش و از عملهاى صالح) وسیله بجویید و در راه او جهاد كنید، شاید رستگار گردید. (مائده- ۳۵)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۲۳۲
#شهید_احمدعلی_نیری
#حق_الناس
💠 ...یادم است یک بار برای چیدن سیب به روستای خودمان در دماوند رفتیم.
🔻 مادر ما یک چوب از باغ دایی آورد و مشغول چیدن سیب شد.
🔷 ساعتی بعد دایی از راه رسید. احمد جلو رفت و سلام کرد. بعد گفت: دایی راضی باش، ما یک چوب از داخل باغ شما برداشتیم.
🔶 دایی هم برای اینکه سربه سر احمد بگذارد گفت: راضی نیستم!
🔷 احمد اصرار می کرد: دایی تورو خدا، دایی ببخشید و...
🔶 اما دایی خیلی جدی می گفت: راضی نیستم!
🔷 آن روز اصرار های احمد و برخورد های دایی نشان داد که احمد در آن سن کم چقدر به حق النّاس اهمیت می دهد.
🔶احمد در سال های بعد به دبیرستان مروی رفت و جزء شاگردان ممتاز رشته ی ریاضی شد.
🖌 راوی: خواهر شهید احمد علی نیّری
📚 کتاب عارفانه، ص ۲۱
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
🔻 أعظمُ الخطایا اِقتِطاعُ مالِ امرِیءٍ مُسلِمٍ بِغَیر حَقٍّ؛
🍃 عظیمترین گناهان، خوردنِ به ناحق و تجاوز به مال یک مسلمان است.(تحفالعقول،ص٢١٧)
✅ ۲۷ بهمن سالروز شهادت عارف واصل شهید احمدعلی نیری گرامی باد🌷
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۴۸۲
#شهید_احمدعلی_نیری
#امر_به_معروف
#غیبت
💠 من سعی می کردم که بیشتر با او باشم تا ببینم چه می کند.
🔻 اما او رفتارش خیلی عادی بود. مثل بقیه افراد می گفت و می خندید. من فقط می دیدم، وقتی کسی راهی را اشتباه می رفت خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می داد.
✅ او امر به معروف و نهی از منکر را ترک نمی کرد.
🔷 فقط زمانی بر افروخته می شد که می دید کسی در جمع غیبت می کند و پشت سر دیگران حرف می زند. در این شرایط دیگر ملاجظۀ بزرگی و کوچکی را نمی کرد. با قاطعیت از شخص غیبت کننده می خواست ادامه ندهد.
🖌 راوی: دکتر محسن نوری
📚 کتاب عارفانه، ص ۲۷
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
📖 امام باقر علیه السلام:
🔻 إنَّ الأمرَ بِالمَعرُوفِ و النَّهیَ عَنِ المُنکَرِ سَبِیلُ الأنبِیاءِ و مِنهَاجُ الصُّلَحَاءِ فَرِیضَهٌ عَظِیمَهٌ بِهَا تُقَامُ الفَرائِضُ و تَأمَنُ المَذاهِبُ و تَحِلُّ المَکاسِبُ و تُرَدُّ المَظالِمُ و تُعمَرُ الأرضُ و یُنتَصَفُ مِنَ الأعدَاءِ و یستَقِیمُ الأَمر؛
🍃 همانا امر به معروف و نهی از منکر، راه انبیای إلهی و شیوه صالحان است. وظیفه ی بزرگی است که به برکت آن سایر واجباتْ برپا، راه ها أمن، کسب و تجارتْ حلال، ظلم و تجاوزْ دفع، زمینْ آباد، إعاده ی حقّ بر گردنِ متجاوز گذارده و همه ی کارها سامان می پذیرد.(وسائل الشیعه،ج۱۶،ص۱۱۹)
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۴۸۳