eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
سيد بن طاوس در كتاب «اقبال» از ابان بن محمد روايت كرده كه سالى حضرت صادق عليه السّلام بحج رفت و در زير ناودان خانه خدا ايستاده دعا فرمود. عبد اللَّه بن حسن در جانب راست، و حسن بن حسن در سمت چپ، و جعفر بن حسن‏ [اين سه تن فرزندان حسن مثنى پسر امام حسن مجتبى عليه السّلام ميباشند.] پشت سر آن حضرت ايستاده بودند. در اين وقت عباد بن كثير بصرى آمد و عرض كرد: يا ابا عبد اللَّه! [ابا عبد اللَّه كنيه حضرت صادق عليه السّلام است]. حضرت در جواب وى سكوت فرمود. عباد سه بار بدين گونه حضرت را صدا زد و پاسخى نشنيد. سپس حضرت را بنام مخاطب ساخت و گفت: يا جعفر! حضرت فرمود: يا ابا كثير! هر چه ميخواهى بگو! عرض كرد: كتابى دارم كه در آن نوشته است مردى اين خانه را بكلى منهدم خواهد كرد. حضرت فرمود: ابو كثير! كتاب تو دروغ ميگويد، بخدا قسم من آن مرد را ميشناسم، پاهاى او زرد و ساقهاى وى مجروح، گردنش باريك، سرش بزرگ و در كنار اين ركن، (اشاره بركن يمانى فرمود) مردم را از طواف خانه خدا منع كند [مقصود دجال است]. بطورى كه از دور او متفرق گردند. آنگاه خداوند براى دفع وى مردى‏ از اولاد من (و با دست اشاره بسينه خود فرمود) برانگيخته كند و او را مانند قوم عاد و ثمود و فرعون بقتل رساند. در اين موقع عبد اللَّه بن حسن گفت: بخدا قسم ابا عبد اللَّه راست ميگويد، و بعد از او ساير اولاد حسن مثنی نيز فرمايش امام ششم را تصديق كردند.  📚مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار)، محمد باقر مجلسی،تهران:1378 ،صص376-377. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۸۲