eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵نقل کرده اند دو نفر فاضل در کربلای معلی با هم رفیق بودند. یکی از آنان وفات کرد و دیگری شبی او را در خواب دید. 🔷خواست با وی مصاحبه کند، دستش را گرفت و گفت: بگو ببینم بر تو چگونه گذشت؟ 🔶گفت: مأمور نیستم که بگویم. 🔷شخص خواب بیننده که از ارادت بسیار فراوان شخص متوفی به حضرت عبّاس(س) خبر داشت وقتی دید نمی گوید به وی گفت: به نیابت تو یک دفعه حضرت عباس(س) را زیارت می کنم، بگو. 🔶وی گفت: از سه چیز در آن دنیا امید نجات هست؛ ✅1⃣اول زیارت امام حسین(ع), ✅2⃣دوم گریه کردن بر آن حضرت، ✅3⃣سوم مماشات با مردم. 📚مفاتیح الجنة، ص 226 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۳
🔵امام سجاد (ع) فرمود «روز عاشورا، هنگامی که کار بر امام حسین (ع) بسیار سخت شد، عده‌ای از یاران آن حضرت دیدند که حال امام (ع) با حال آن‌ها فرق دارد آنان، هر چه بیشتر در محاصره دشمن قرار می‌گرفتند، ناراحت‌تر می‌شدند و دل‌هایشان پریشان‌تر می‌شد، ولی حال امام حسین (ع) و بعضی از خواص یاران چنین نبود، بلکه رنگ چهره آن‌ها برافروخته‌تر می‌شد و آرام‌تر می‌شدند در این وقت بعضی به یکدیگر می‌گفتند «گویا حسین(ع) باکی از مرگ ندارد» 🔷امام (ع) به آن‌ها رو کرد و فرمود: «ای فرزندان عزیز و بزرگوار من! قدری آرام بگیرید، صبر و تحمّل کنید، زیرا مرگ پُلی است که شما را از گرفتاری‌ها و سختی‌ها به سوی بهشت‌های وسیع و نعمت‌های جاودان گذر می‌دهد، کدام‌یک از شما دوست ندارد از زندانی به قصری انتقال یابد؟ آری مرگ برای دشمنان شما قطعاً چنان است که از قصری به سوی زندان انتقال یابند پدرم نقل کرد که رسول اکرم (ص) فرمودند: 📖«اِنَّ الدُّنیا سِجْنُ الْمُؤمِنِ وجَنَّهُ الْکافِرِ وَالْمَوْتُ جِسْرُ هؤلاءِ اِلی جَنّاتِهِم وَجِسْرُ هؤُلاءِ اِلی جَحِیمِهِم. 🍃همانا دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ پلی است که مؤمنین را به سوی بهشت و کافرین را به سوی دوزخ می‌کشاند . 🔷سپس فرمود: «نه من دروغ می‌گویم و نه پدرم و رسول خدا به من دروغ گفته‌اند». 📚معانی الأخبار صدوق ص۲۸۸ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۴
🔵مرحوم شهید دستغیب(ره) در کتاب “داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آورده اند که خلاصه آن چنین است: 🔷یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. 🔶پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ 🔷ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. 🔶شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ 🔷عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغ های عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. 🔶آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟ 🔷فرمود: نه! 🔶گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! 🔷فرمود: نه! 🔶گفتم پس برای چه؟ 🔷فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا. 🔸نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت. 📚داستان های شگفت، حکایت ۱۱۰ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۵
🔵خیلی دلش می خواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه، آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش می کردیم آشیخ احمد. ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد. 🔶فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد. وقتی پاپیچش شدیم؛ 🔷گفت: کار بابا تو مغازه زیاده، برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد. 🌹جاوید الاثر حاج احمد متوسلیان 📚یادگاران۹ ص ۵ 📖رسول خدا (ص) می فرمایند : ثلاثة من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الي الاخرة: عقوق الوالدين، و البغي علي الناس و كفر الاحسان. 🍃کیفر سه گناه به قیامت نمی‏ ماند (یعنی در همین دنیا مجازات می‏ شود.) 1 - عاق پدر و مادر 2 - ظلم و تجاوز به مردم ‏3 - ناسپاسی در مقابل احسان و نیکی.(بحار الانوار، ج74، ص74) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۶
🔵شخصی آمد به نزد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شکایت از فقر و نداری کرد. 🔷حضرت فرمود: مگر نماز نمی‌خوانی؟ 🔶عرض کرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا می‌کنم. 🔷حضرت فرمود: مگر روزه نمی‌گیری؟ 🔶عرض کرد سه ماه روزه می‌گیرم. 🔷آن حضرت فرمود امر خدا را نهی و نهی خدا را امر می‌کنی یا به کدام معصیت گرفتاری؟ 🔶عرض کرد یا رسول الله حاشا و کلّا که من خلاف فرموده‌ی خدا را بکنم. 🔹حضرت متفکرانه سر به جیب حیرت فرو برد ناگاه جبرئیل نازل شد، عرض کرد یا رسول الله حق تعالی ترا سلام می‌رساند و می‌فرماید: ✅در همسایگی این شخص باغیست و در آن باغ گنجشکی آشیانه دارد و در آشیانه او استخوان بی‌نمازی می‌باشد، به شومی آن استخوان از خانه‌ی این شخص برکت برداشته شده است و او را فقر گرفته است. 🔷حضرت به او فرمود برو آن استخوان را از آنجا بردار، بینداز دور. 🔶به فرموده‌ی آن حضرت عمل کرد بعد از آن توانگر شد. 📚انوار المجالس ------------------------------------------------- 📖رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «لَا یَزَالُ الشَّیْطَانُ یَرْعَبُ مِنْ بَنِی آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَیَّعَهُنَّ یَجْتَرِئُ عَلَیْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِی الْعَظَائِمِ‏؛ 🍃همواره شیطان از بنی آدم گریزان است مادامی كه بر نماز های پنج گانه محافظت می نماید اما هنگامیكه آنها را ضایع نمایع بر او جرأت پیدا كرده و او را دچار گرفتاریهاى بزرگ مى‏كند.»(جامع الأخبار، ص: 74) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۷
🔵اولین نظامی که نماینده امام شد، تیمسار شهید نامجو بود. او اعتقاد داشت که حزب اللهی خسته نمی شود و تا یک هفته قبل از شهادتش در منزل اجاره ای زندگی می کرد. 🔷هنگام اخذ درجه بالاتر گفته بود: 🔶من با درجه ای که دارم، می توانم کار کنم و درجه را قبول نکرد» 📚خاطرات قرائتی، ج 1، ص 111 ------------------------------------------------ 📖قالَ علی عَلَیْهِ السَّلامُ: الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرینُ الرِّضی. 🍃حضرت علی علیه السلام فرمود: ناتوانی آفت، پایداری شجاعت، زهد در دنیا ثـروت، و پاکدامنی سپر از بلاست. و رضا به قضا همنشینی نیکوست.(نهج البلاغه - حکمت ۴) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۸
✅به نقل از: همسر شهيد 🔵يک بارخاطره اي از جبهه برام تعريف کرد. 🔶مي گفت: کنار يکي از زاغه مهمات ها سخت مشغول بوديم. تو جعبه هاي مخصوص، مهمات مي گذاشتيم و درشان را مي بستيم. گرم کار، يک دفعه چشمم افتاد به يک خانم محجبه، با چادري مشکي! داشت پابه پاي ما مهمات مي گذاشت توي جعبه ها. 🔷با خودم گفتم: حتماً ازاين خانم هاييه که مي يان جبهه. اصلاً حواسم به اين نبود که هيچ زني را نمي گذارند وارد آن منطقه بشود. به بچه ها نگاه کردم. مشغول کارشان بودند و بي [توجه] مي رفتند ومي آمدند، انگارآن خانم را نمي ديدند. 🔶قضيه، عجيب برام سؤال شده بود. موضوع، عادي به نظرنمي رسيد. کنجکاو شدم بفهمم، جريان چيست! 🔷رفتم نزديک تر، تا رعايت ادب شده باشد. سينه اي صاف کردم وخيلي با احتياط گفتم: خانم! جايي که ما مردها هستيم، شما نبايد زحمت بکشيد. 🔶رويش طرف من نبود. به تمام قد ايستاد وفرمود: «مگرشما در راه برادر من زحمت نمي کشيد؟» 🔷يک آن ياد امام حسين (ع) افتادم واشک توي چشمام حلقه زد. 🔶خدا بهم لطف کرد، که سريع موضوع را گرفتم و فهميدم جريان چيست. بي اختيار شده بودم و نمي دانستم چه بگويم خانم، همان طور که روشان آن طرف بود، فرمود: 🔷«هرکس که ياور ما باشد. البته ما هم ياري اش مي کنيم» 📚کتاب خاک هاي نرم کوشک، ص۱۶۶. 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۹
🔵مرحوم ملا حسینقلی همدانی از علماء عرفای برجسته قرن چهاردهم هجری بود، او بسیار کوشید تا در مسیر سیر و سلوک به مراد و مقصود برسد ولی از اینکه به هدف نرسید، پریشان، بود. 🔷او خود گوید، در کنار مرقد شریف امام علی علیه السلام در نجف اشرف در گوشه ای، نشسته بودم، دیدم کبوتری بر زمین نشست و پاره نانی بسیار خشکیده را به منقار گرفت و هر چه به آن نوک می زند، خورد نمی شود، پرواز کرد و رفت، پس از ساعتی بازگشت و به سراغ آن تکه نان آمد، باز چند باز به آن نوک زد، ولی شکسته نشد، باز برگشت و چند بار رفت و آمد، سرانجام آن تکه نان را با منقارش خورد کرد و خورد. 🌱همین همت و استقامت کبوتر و به هدف رسیدن او، برای من درسی شد، و گوئی به من الهام شد که در راه وصول به هدف، همت باید کرد، با اراده و همت، دنبال سیر و سلوک را گرفتم و به مقصود و مراد رسیدم. 📚کتاب هزار و یک نکته ص ۴۲۶ ---------------------------------------------- 📖لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى 🍃برای انسان جز سعی و کوشش او نیست. (نجم- ۳۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۱۰
🔵چندنفر از رفقای قبل از انقلاب را جذب کمیته کرده بود. 🔶یکی از آن­ها پرسید: « شاهرخ! اینکه می‌گن همه باید مطیع امام باشن رو تو قبول داری؟ آخه مگه می‌شه یه پیرمرد هشتادساله کشور رو اداره کنه؟» 🔷شاهرخ کمی فکر کرد و گفت: «ببین! شما قبل از انقلاب روی حرف من حرف نمی­زدید؛ درسته؟» 🔶آن­ها تأیید کردند. 🔷بعد ادامه داد: «هرجایی احتیاج داره یه نفر حرف آخر رو بزنه؛ کسی هم روی حرف اون حرف نزنه. این یه نفر تو مملکت ما عالم دین و بنده واقعی خداست؛ خدا هم پشت و پناه ایشونه.» 🔶بعد از کمی مکث گفت: «به نظر شما، غیر از خدا کسی می­تونست شاه رو از مملکت بیرون کنه؟ پس همین نشون می‌ده که پشتیبان ولایت فقیه خداست.» ✅این استدلال­های ساده او کار خودش را کرد. 📚کتاب شاهرخ حر انقلاب اسلامی 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۱۱
مرحوم شیخ محمدتقی بافقی و امر به معروف و نهی از منکر 🔵شیخ از علمای بزرگ و صاحب مقامات در امربه معروف و نهی از منکر بسیار سختگیر و بی باک بود، 🔸 در یکی از حمامهای قدیم دید سرهنگی ریشش را می‌تراشد. 🔹 نزدیک آمد و به او گفت:《 مگر نمی دانی که دراسلام تراشیدن ریش حرام و گناه است؟ چگونه به این گناه اقدام می‌کنی؟》 🔸سرهنگ از جرأت ایشان، کشیده‌ای به صورت شیخ زد و گفت: به توچه که من ریشم را می‌تراشم؟!🤔 💡[شیخ باکمال خونسردی مانند پدری دلسوز، طرف دیگر صورتش را به سمت او گرفت 🔹و فرمود: یک سیلی هم به این طرف بزن، ولی ریشت را نتراش. 🔸سرهنگ از مشاهده ی این حلم و خیرخواهی پرسید: این آقا کیست؟ ☑️سلمانی حمام گفت: آقا شیخ محمد تقی بافقی است. 🔺سرهنگ شیخ را شناخت ناراحت و پشیمان شد. عذرخواهی نمود وبعد به دست ایشان توبه کرد ✅و بالاخره از نفس پاک شیخ عاقبت بخیر شد. 📔مردان علم در میدان عمل، ص269 ______________________________________ 📚قال رسول الله (ص): المؤمن مرآه اخیه اذا رای فیه عیبا اصلحه. 🍃رسول اکرم (ص) فرمود: مؤمن آینه برادرش است وهر زمان عیبی را در او مشاهده نمود،او را اصلاح میکند.) .(اخلاق فلسفی، ج۱، ص ۳۶۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 112
🔵 یک روز یکی از دوستان قدیم را دیدم. در مورد کار های ابراهیم(قهرمان کشتی و والیبال🤼‍♂) صحبت می کردیم. 🔸 ایشان گفت: قبل از انقلاب. یک روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. 🔹من و برادرم و دو نفر دیگر را برد چلو کبابی، بهترین غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد. 🔸خیلی خوشمزه بود. تا آن موقع چنین غذایی نخورده بودم. 🔹 بعد از غذا آقا ابراهیم گفت: چطور بود؟ 🔸گفتم: خیلی عالی بود. دستت درد نکنه،👌 🔹گفت: 《امروز صبح تا حالا توی بازار باربری کردم.》 ✅ خوشمزگی این غذا به خاطر زحمتیه که برای پولش کشیدم!! 📚 سلام بر ابراهیم جلد 1(زندگی نامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی) 🎁 اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 113
🔵منقول است که مرحوم حاجي سبزواري (رضوان الله تعالی عليه ) براي عيادت بيماري مي رفت و عده اي هم با او بودند. نزديک منزل بيمار که رسيد، برگشت و نرفت.😳 🔶اطرافيان پرسيدند: آقا چرا تا اين جا آمديد و حالا بر مي گرديد؟ 🔷آقا جواب داد: که خطوري به قلبم کرد که بيمار وقتي مرا ببيند، از من خوشش خواهد آمد و مي گويد که سبزواري ، چه انسان والا و بزرگي است که به عيادت من بيمار آمده است . 🔶حالا برمي گردم تا هنگامي که اخلاص اوليه را بيابم و تنها براي خدا به عيادت بيمار بيايم . 📚 در محضر استاد، ص 23 ________________________________________ 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 114