eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان های عبرت آموز
۱ خرداد سالروز شهادت محمد بروجردی✨🌹
💠 پيامبر ايمان و رحمت زماني که بروجردي شهيد شد، در غرب کشور بودم. با پيگيري هايي که کردم، متوجه شدم که عده اي از برادران سپاه مخالف هستند که جنازه اش را بياورند در کرمانشاه و تشييع کنند. آنان مي گفتند شايد آن طور که شايستة بروجردي است، تشييع جنازه نشود. قرار بود جنازه را ساعت چهار بياورند و آن را از ميدان آزادي تا مصلاي نمازي جمعه تشييع کنيم. فاصلة کمي بود و مي خواستيم زياد طول نکشد. دو ساعت تأخير کردند و ساعت شش جنازه را آوردند. دلمان مي خواست که حتماً در کرمانشاه تشييع شود، ولي چون از وضعيت شهر کرمانشاه اطلاع نداشتيم، فکر کرديم شايد مردم چندان در مراسم تشييع حضور نداشته باشند. رفتيم فرودگاه و جسد را تحويل گرفتيم و گفتيم به سرعت برويم ميدان آزادي. وقتي رسيديم، از تعجب خشکم زد. جمعيت آن قدر زياد بود که باورمان نمي شد ؛ ميدان ، لبريز از جمعيت بود. جمعيت تابوت را گرفتند و تا مسجد آيت الله بروجردي که نزديک ميدان فردوسي است، تشييع کردند. از اين طرف شهر تا آن طرف شهر مردم جنازه را تشييع مي کردند. اول نظرمان اين بود که جنازه را بچه هاي سپاه از ميدان آزادي تا مصلاي نماز جمعه ببرند ولي مردم آن را تا مسجد آيت الله بروجردي بردند. وقتي که پيکر بروجردي در ميان انبوه جمعيت حرکت مي کرد، به ياد حديثي از پيغمبر اکرم (ص) افتادم که مي فرمايند: «يکي از علامتهاي مؤمن اين است که خداوند تبارک و تعالي مردم را وا مي دارد که در تشييع جنازه اش شرکت کنند.» محمد، پيامبر ايمان و رحمت در دل مردم شهر خصوصاً مردم کرد بود. راوی: بهمن کارگر 📚فرمانده سرزمین قلب ها، بیژن قفقازی زاده ~~~~~~~~ 📖 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۹۷۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠بهترین آیه آیه "قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفورالرحیم" (اى بندگان من كه دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، ازرحمت خدا مایوس نشوید در حقیقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است) سوره زمرآیه53نوع مطلب : امام فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست ! بعضى دیگر گفتند آیه "و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله" (پرهیزكاران كسانى هستند كه هنگامى كه كار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى كنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بیامرزد) سوره آل عمران آیه135 باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست . در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه كردند فرمود: چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم . امام فرمود: از حبیب خودم رسول خدا شنیدم كه فرمود: امید بخش ترین آیه قرآن این آیه است "واقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلك ذكرى للذاكرین" سوره هود آیه 114 و فرمود: اى على! آن خدایى كه مرا به حق مبعوث كرده و بشیر و نذیرم قرار داده یكى از شما كه برمى‏خیزد براى وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مى‏ریزد، و وقتى به روى خود و به قلب خود متوجه خدا مى‏شود از نمازش كنار نمى‏رود مگر آنكه از گناهانش چیزى نمى‏ماند، و مانند روزى كه متولد شده پاك مى‏شود، و اگر بین هر دو نماز گناهى بكند نماز بعدى پاكش می‏كند، آن گاه نمازهاى پنجگانه را شدبعد فرمود: یا على جزاین نیست كه نمازهاى پنجگانه براى امت من حكم نهر جارى را دارد كه در خانه آنها واقع باشد، حال چگونه است وضع كسى كه بدنش آلودگى داشته باشد، و خود را روزى پنج نوبت در آن آب بشوید؟ نمازهاى پنجگانه هم به خدا سوگند براى امت من همین حكم را دارد 📚داستان راستان ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۹۷۱
بر ریلِ اجابتِ مجدد بودم واگن ،واگن مستیِ بی‌حد بودم می ریخت نگاه از لبِ پنجره‌ام ای کاش قطارِ قم به مشهد بودم شاعر:مرضیه شهیدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شهید محمدرضا تورجی زاده در یکی از نوارهای مصاحبه اش می گوید: «راه را گم کرده بودیم، همه‌ی ابزارهای مادی از کار افتاده بود! دیگر هیچ امیدی نداشتیم... بچه ها مضطرب به سمت من آمدند، پرسیدند تورجی! راه را پیدا کردی؟کمی نگاهشان کردم، چیزی نگفتم اما گویی کسی در درونم حرف میزد! کسی راه درست را نشان میداد! گفتم : «بچه ها ! فقط یک راه وجود دارد.» همه‌ی نگاه‌ها به من بود، بعد ادامه دادم ما یک امام غائب داریم ایشان فرمودند: در سخت‌ترین شرایط به داد شما میرسم. فقط باید از همه جا قطع امید کنیم با خلوص کامل حضرت را صدا بزنیم مطمئن باشید حضرت ما را کمک می‌کنند شک نکنید!» بعد مکثی کردم و گفتم:« الان هر کسی به سمتی حرکت کند همه فریاد بزنیم: یا صاحب الزمان ادرکنی!» بیشتر بچه ها حرکت کردند همه اشک می‌ریختند و از عمق جان را صدا میزدند... یکدفعه دیدم چند نفر از دور با لباس پلنگی به سمت ما می آیند! ما سریع پشت درختان و صخره‌ها مخفی شدیم؛ دقایقی بعد سرم را کمی بالا آوردم، آنها را می‌شناختم با خوشحالی از جا بلند شدم ، فریاد زدم و صدایشان کردم! آنها هم با خوشحالی به سمت ما آمدند. گفتم :«بچه‌ها دیدید امام زمان ما را تنها نگذاشت؟!»📚خاطرات شهداء ~~~~~~~~ 📖 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۹۷۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شد قافیه تکرار ولی مسئله‌ای نیست چون شاعر این بیت طرفدار نظام است شاعر:ناصر فیض
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 *زائر سه ساله* سه سالم بود که در یکی از دفعاتی که حرم امام رضا علیه‌السلام مشرف شدیم بنده در حرم گم شدم. مادر و خاله جانم زمان زيادی دنبال من گشته و اذیت شده بودند. به همه جا سر زده بودند و با هول و اضطراب همه صحن‌ها را گشته بودند. بالاخره به لطف امام رئوف مرا در دفتر گمشدگان پیدا کردند. به مجرد اینکه آنها را دیدم خودم را در آغوش مادرم انداختم و نمی‌دانستم چه کار بکنم. اشک می‌ریختم و می‌لرزیدم. مادرم مرا می‌بوسید و نوازش می‌کرد اما خاله‌ام که تحملش تمام شده بود و تحت استرس زیاد قرار گرفته بود ناخودآگاه شروع کرد به دعوا کردن با من و یک پشت دستی روی دستم زد که چرا دست ما را رها کردی و رفتی. هم خودت اذیت شدی هم ما را از پا در آوردی. با این کار ایشان من دیگر از غصه و دلشکستگی داشتم میمردم. هیج وقت آن زمان را از یاد نمی‌برم. نفسم بند آمده بود و گریه‌ام شدت گرفته بود. آن شب خاله‌‌ام امام رضا علیه‌السلام را در خواب می‌بینند که حضرت، داخل صحن ایستاده‌اند و جواب سلام زّوارشان را می‌دهند؛ اما هنگامی که ایشان به حضرت نزدیک می‌شوند و سلام می‌کنند، حضرت، روی مبارکشان را برمی‌گردانند و می‌فرمایند: «برای چه زائرِ ما را دعوا کردید و زدید؟» بعدها که بزرگ شدم و در جریان قرار گرفتم شرمنده رافت و مهربانی حضرت شدم که بچه سه ساله را زائر خودشان خطاب کردند و از ناراحتی او ناراحت شدند. 📚 تألیفات_استادبروجردی 📚 بخشی از کتاب «جرعه نوشان» ـ جلد اول ~~~~~~~~ 📖 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۹۷۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا