eitaa logo
داستان های عبرت آموز
1.4هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ﻣﻘﺪﺍﺩ ﺑﻦ ﺍﺳﻮﺩ ﻧﻘﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ: ﻣﻮﻟﺎﻳﻢ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ (ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺷﻤﺸﻴﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﻭﺭ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﺮﺩﻡ. ﺑﺮ ﺯﺍﻧﻮﻯ ﺧﻮﺩ ﻧﻬﺎﺩ، ﺳﭙﺲ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻥ ﻣﻦ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻇﻬﺮ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺸﻴﺮﺵ ﻣﻰ ﭼﻜﻴﺪ. ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ ﻛﺠﺎ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺑﺮﺩﻳﺪ؟ حضرت ﻓﺮﻣﻮﺩند: ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﻴﻦ ﻋﺪّﻩ ﺍﻯ ﺧﺼﻮﻣﺖ ﻭ ﺩﺭﮔﻴﺮﻯ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎﻟﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩﻡ. ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻯ ﻣﻮﻟﺎﻯ ﻣﻦ ؛ ﺍﻣﻮﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺎﻟﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ حضرت فرمود: ﻣﻦ ﺑﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﻠﻖ ﺍﺯ ﺍﻫﻞ ﺁﺳﻤﺎﻧﻬﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻫﺴﺘﻢ،ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﻗﺪﻡ ﺍﺯ ﻗﺪﻡ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﺩ ﻣﮕﺮ ﺑﻪ . 📚القطره ﺟﻠﺪ 1، ﺻﻔﺤﻪ 257 ~~~~ کسی از پل صراط عبور نمی کند مگر کسی که امام علی علیه السلام اجازه آنرا صادرکند روايت «لا يجوز احد الصراط الا من کتب له علي الجواز» به طرق مختلف ابن حجر هيتمي شافعي گويد: که روايت کرده است ابن السمان ان ابابکر قال له (اي لعلي عليه السلام) سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله يقول: لا يجوز احد الصراط الا من کتب له علي الجواز 📔منبع: ابراهيم بن محمد حمويني شافعي در «فرائد السبطين» ج 1 الباب الرابع و الخمسين @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۴۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی آمدند در حالی که طلا و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه داشتند پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند (أبوبکر نیز در بین جماعت بود) و سؤال کرد خلیفه نبی و امین او چه کسی است؟ پس جمعیت حاضر ابوبکر را نشان دادند پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت نامم «عتیق» است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ ابوبکر گفت نام دیگرم «صدیق» است راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابوبکر گفت نه هرگز پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من به همراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها به همراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه مسلمین چند سؤال بپرسیم پس اگر توانست به سؤالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او می‌بخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سؤالات ما را پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز می‌گردیم ابوبکر گفت سؤالاتت را بپرس راهب گفت باید به من امان نامه بدهی تا آزادانه سؤالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی پس سؤالاتت را بپرس راهب سه سؤالش را مطرح کرد: ⓵ ما هُو الشَئ الَّذی لَیس لله؟ چه چیز است که از آن خدا نیست؟ ⓶ ما هو شئ لَیس عِندَالله؟ چه چیز است که در نزد خدا نیست؟ ⓷ ما هو الشئ الَّذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم پس به دنبال عمر فرستاد و راهب سؤالاتش را مطرح کرد عمر که از پاسخ عاجز ماند پس به دنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سؤالات جا خورد و جمعیت گفتند چه سؤالیست که می‌پرسی؟ خدا همه چیز دارد و همه چیز را می‌داند راهب ناامید گشته قصد بازگشت به روم کرد ابوبکر گفت: ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می‌کردم سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود به سرعت خود را به امام علی علیه‌السلام رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند پس امام علی علیه‌السلام به همراه پسرانش امام حسن و امام حسین میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند ابوبکر خطاب به راهب گفت آنکه در جست و جویش هستی آمد پس هر سؤالی داری از علی بپرس! راهب رو به امام علی علیه‌السلام کرده و پرسید نامت چیست؟ امام علی علیه‌السلام فرمودند: نامم نزد یهودیان «الیا» نزد مسیحیان «ایلیا» نزد پدرم «علی» و نزد مادرم «حیدر» است پس راهب گفت: نسبتت با نبی ﷺ چیست؟ امام علیه‌السلام فرمودند: او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم پس راهب گفت به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده من تو بودی پس به سؤالاتم پاسخ بده و دوباره سؤالاتش را مطرح کرد امام علی علیه‌السلام پاسخ دادند: 《فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة ولا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک》 ◽️آنچه خدا ندارد زن و فرزند است ◽️آنچه نزد خدا نیست ظلم است ◽️و آنچه خدا نمی‌داند شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخ‌ها امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: 《أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة》 به درستی که نامت در تورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتاب‌های پیشین حیدر است پس براستی تو خلیفه بر حق پیامبری سپس تمام هدایا را به امام علی علیه‌السلام تقدیم کرد و امام در همان جا اموال را بین مسلمین قسمت کرد 📚 منبع:کتاب الإحتجاج مرحوم طبرسی ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۴۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خدا چه موقع مهمان میشود؟ دیدن کلیپ عالیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مردی در میان بنی اسراییل ذکر "الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می‌ساخت. ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القا کند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است. ▫️اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود. آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد. ▫️ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود. مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود. عابد نیز قبول کرد و این بار مجسمه‌ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند. ▫️در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه‌ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند. مرد عابد با تماشای این حادثه گفت: این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است 📚برگرفته از کتاب قصص الانبیا، آیت الله سید نعمت الله جزائری ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۱۰۴۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا