eitaa logo
داستان های عبرت آموز
2.1هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
20 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم امام علی علیه‌السلام: پسرم! درست است كه من به اندازه پيشينيان عمر نكرده‏ ام، امّا در كردار آنها نظر افكندم، و در اخبارشان انديشيدم، و در آثار شان سير كردم تا آنجا كه گويا يكى از آنان شده‏ ام ... @yamolaiamalii313
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نمی‌دونستم هر وقت می‌خواد بره مدرسه، وضو می‌گیره. 🔻 چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه. 🔷 بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو می‌گیری؟ ✅ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه. 🌷خاطره ای از زندگی نوجوان شهید رضا عامری 📚 کتاب دوران طلائی، ص ۵۴ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پیامبر خدا (ص) می فرمایند: 🔻 إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ عَلَى طَهَارَةٍ فَافْعَلْ فَإِنَّکَ تَکُونُ إِذَا مِتَّ عَلَى طَهَارَةٍ مِتَّ شَهِیداً؛ 🍃 اگر می‌توانی همیشه با وضو باشی، این عمل را ترک نکن، چرا که ملک‌الموت آنگاه که روح بنده‌ای را که با وضو باشد، او را شهید محسوب خواهد کرد. (بحارالأنوار، ج‏۶۶، ص۳۹۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۷۸
💠 مردی به محضر امام سجاد (علیه السلام) آمد و از حال و روزگار دنیای خود شكایت كرد. 🔻 امام سجاد (ع) فرمود بیچاره انسان كه در هر روز، دستخوش سه مصیبت است كه از هیچ یک عبرت نمی گیرد؛ در صورتی كه اگر عبرت می گرفت، مصائب دنیا برای او آسان می شد. 1⃣ هر روز كه از عمر او می گذرد از عمر او كاسته می گردد، در صورتی كه اگر از مال او چیزی كاسته می شد قابل جبران بود، ولی كاهش عمر قابل جبران نیست. 2⃣ هر روز، رزقی كه به او می رسد اگر از راه حلال باشد حساب دارد، و اگر ار راه حرام باشد عِقاب دارد و این حساب و عِقاب در دادگاه الهی در انتظار او است. 3⃣ مصیبت سوم از همه بزرگ تر است و آن اینكه هر روز كه از عمر انسان می گذرد، به همان اندازه به آخرت نزدیک می گردد، ولی نمی داند كه رهسپار بهشت است یا دوزخ؟ ✅ اگر به راستی در فكر این سه مصیبت باشد، گرفتاری های مادی در برابر آنها ناچیز است و آسان خواهد شد. 📚 داستان دوستان، محمدمحمدی اشتهاردی ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام صادق عليه السلام : 🔻 صِلَةُ الْأَرْحَامِ تُحَسِّنُ الْخُلُقَ وَ تُسَمِّحُ الْكَفَّ وَ تُطَيِّبُ النَّفْسَ وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْقِ وَ تُنْسِئُ فِي الْأَجَلِ؛ 🍃 صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكيزه جان مى نمايد و روزى را زياد مى كند و مرگ را به تأخير مى اندازد. (اصول كافی، ج۲، ص۱۵۱) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۷۹
💠 حوالی میدان خراسان از داخل پیاده رو با سرعت در حال حرکت بودیم. 🔻 یکباره ابراهیم سرعتش را کم کرد! برگشتم عقب و گفتم: چی شد، مگه عجله نداشتی؟! 🔷 همینطور که آرام حرکت می کرد، به جلوی من اشاره کرد و گفت: یه خورده یواش تر بریم تا از این آقا جلو نزنیم.! 🔶 من برگشتم به سمتی که ابراهیم اشاره کرد. یک نفر کمی جلوتر از ما در حال حرکت بود که به خاطر معلولیت، پایش را روی زمین می کشید و آرام را میرفت. 🔷 ابراهیم گفت: اگر ما تند از کنار او رد شویم، دلش می سوزد که نمی تواند مثل ما راه برود. کمی آهسته برویم تا او ناراحت نشود. 🔶 گفتم: ابرام جون، ما کار داریم، این حرفا چیه؟ بیا سریع بریم. اصلا بیا از این کوچه بریم که از جلوی این معلول رد نشیم. 🔷 آنچنان قلب رئوف و مهربانی داشت که به ریزترین مسائل توجه می کرد. او در حالی که عجله داشت، اما راضی نشد حتی دل یک معلول را برنجاند! 📚 سلام بر ابراهیم۲، ص ۳۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام جعفرصادق(علیه‌السلام): 🔻 ما عُبِدَ اللهُ بِشیءٍ اَفضلَ مِن اداءِ حَقِّ المُؤمِنِ؛ 🍃 هیچ عبادتی بالاتر از ادای حق مؤمن نیست. (بحارالانوار، ج٧٤، ص٢٤٢) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 کنارِ خیابون مشغولِ صحبت بودیم که یهو دیدم صورت ابراهیم سرخ شد. 🔻 رد نگاهش رو دنبال کردم، چشمش خورده بود به یک زنِ بدحجاب. 🔷 ابراهیم با دلخوری رویش رو برگردوند و گفت: غیرت شوهرش کجا رفته؟ غیرت پدرش‌کجا رفته؟ غیرت برادرش‌کجا رفته؟!!! ✅ بعد رو کرد به آسمون و با پریشانی گفت: خدایا! تو شـاهد باش‌که ما حاضر نیستیم چنین صحنه‌هایِ خلاف دینی رو توی مملکت ببینیم، نکنه بخاطرِ اینا به ما غضب کنی؟ 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید ابراهیم امیرعباسی 📚 ساکنان ملک اعظم ۵ « منزل امیرعباسی» ص ۲۳ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 در قسمتى از وصيت‏نامه‏ شهيد چنين آمده: 🔻«زندگى كردن براى خدا و حركت در راهش به انسان مسئوليت می دهد و انسان را وادار می کند كه از زندگى دنيا كنده شود و روح ‏هاى مادى را كنار بگذارد و در راهش غرق شود و حركت او يك حركت نشاطى است. با شوق و با خواست قلبى حركت می کند، تا اين كه اگر خدا قبول كند و عاشق او بشود، او را از زمين بگيرد. لازمه‏ى اين كه انسان براى خدا و زندگى و تمام حركات و جوارح او براى خدا زنده باشد اين است كه شيطان را از خود دور كند و تقوى داشته باشد.» 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۱
💠 عبدالكريم كفاش؛ پيرمرد كفاشی بود كه وجود نازنين بقيه الله هر هفته به مغازه او مي آمدند. 🔻 روزی از او سوال كردند كه اگر يك هفته نيايم چه می كني؟ 🔷 عرضه داشت: آقا قطعا دق می كنم. 🔶 آقا فرمودند: اگر غير از اين بود نمی آمدم. 🔷 مرحوم سید عبدالکریم کفّاش اجاره نشین بود. روزی صاحب خانه ایشان را جواب کرد. 🔶 وی بلافاصله اسباب و اثاثیه خود را از منزل بیرون آورده و در کنار کوچه ای گذارده بود و از این بابت بسیار نگران به نظر می رسید. 🔷 در همان حال خدمت امام زمان –ارواحنا فداه– مشرّف می شوند. 🔶 مرحوم آقا سید عبدالکریم می گوید: حضرت به من فرمودند: صابر باش. 🔷 عرض کردم: چَشم! اما مصیبت اجاره نشینی مصیبتی است که شما خانواده گرفتار آن نشده اید. ✅ آقا [لبخندي زدند و] فرمودند: برای تو منزل فراهم می شود. چیزی نگذشت که برخی از اهل خیر برای او منزلی خریدند و خیال ایشان از این جهت آسوده گردید. 📚 کتاب روزنه هایی از عالم غیب ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام علی عليه السلام: 🔻 إِذَا رَغِبْتَ فِي صَلَاحِ نَفْسِكَ فَعَلَيْكَ بِالاقْتِصَادِ وَ الْقُنُوعِ وَ التَّقَلُّل‏ 🍃 تربیت کردن نفس های خود را به عهده بگیرید و آن ها را از سلطه عادت هایشان باز دارید. (تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۲۳۷) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۲
💠 هر وقت از جبهه برمی‌گشت، به حفرِ چاه مشغول می‌شد. دستمزدش رو هم می‌داد به همسرش تا در غیابش راحت باشه. 🔻 بعد از شهادتش افراد زیادی به خونه‌مون اومده و با گریه می‌گفتند که حسین شبها می‌رفته خونه‌شون، مشکلاتشون رو حل می‌کرده و بـا رسیـدگی به خـانواده‌های نیازمند، باعثِ شادیِ قلبشون می‌شده. 🌷خاطره‌ای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی 📚 بر خوشه‌ی خاطرات، ص ۲۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پيامبر اکرم صلی الله عليه وآله: 🔻 مَن عالَ يَتيماً حَتّي يَستَغنِيَ أوجَبَ اللَّهُ لَهُ بِذلكَ الجَنَّةَ؛ 🍃 هر كس يتيمي را سرپرستي كند تا بي‏نياز شود ، خداوند ، در برابر ، بهشت را بر او واجب مي‏كند. (بحار الأنوار، ج۴۲ ،ص۲۴۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۳
💠 ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻯ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺣﺎﻛﻢ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭ، ﺑﻪ ﻧﺎﻡ (ﻋَﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻣﺮﺍ (ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﺗﺸﻴﻊ) ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻛﻨﺪ. 🔻 ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺷﺪﻡ، ﺑﺎ ﺑﺴﺘﮕﺎﻧﻢ ﻭﺩﺍﻉ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺎﻣﺮﻩ، ﺣﻀﻮﺭ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻗﺼﺪ ﻓﺮﺍﺭ ﻭ ﻣﺨﻔﻰ ﻛﺮﺩﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻢ. 🔷 ﻭﻗﺘﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﭘﺴﺮﻯ ﻛﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﻣﻰ ﺩﺭﺧﺸﻴﺪ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺟﻤﺎﻟﺶ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻴﻔﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻛﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻮﺩ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﻨﻢ. ✅ ﺁﻥ ﻛﻮﺩﻙ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: 👈 ﺍﻯ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ! ﻓﺮﺍﺭ ﻧﻜﻦ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﺮ ﺁﻥ ﺣﺎﻛﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻮ، ﺩﻓﻊ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. 🔷 ﺣﻴﺮﺕ ﻣﻦ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﻋﺴﻜﺮﻯ (ﻉ) ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﺍﻳﻦ ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻛﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﻦ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ؟ 🔶 ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻮ ﺍﺑﻨﻰ ﻭ ﺧﻠﻴﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺑﻌﺪﻯ: [ﺍﻳﻦ ﻛﻮﺩﻙ ﭘﺴﺮﻡ، ﻭ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻣﻦ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ]. 🔷 ﻫﻤﺎﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ از ﺷﺮ (ﻋﻤﺮﻭ) ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻌﺘﻤﺪ ﻋﺒﺎﺳﻰ، ﺑﺮﺍﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ (ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﻮﻑ) ﺭﺍ ﺑﻜﺸﺪ. 📚 ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﻟﺮﺟﻌﻪ ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﺷﺎﺫﺍﻥ، ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻧﻘﻞ ﺍﺛﺒﺎﻩ ﺍﻟﻬﺪﺍﻩ، ﺝ ۷، ﺹ ۳۵۶ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: 🔻 مَنْ أَحَبَّنَا كَانَ مَعَنَا يَوْمَ الْقيَامَة وَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَهُ؛ 🍃 هر که ما را دوست بدارد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد کرد. (امالی شیخ صدوق، ص۲۰۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۴
💠 مرحوم فشندی تهرانی می گويد: 🔻 در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده، به همراه همسرم بر می گشتم. 🔷 در راه، آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده، قصد دارند به طرف مسجد بروند. 🔶با خود گفتم: این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً] تشنه است. 🔷 به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم. ✅ [سید ظرف آب را گرفت و نوشید] و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم: 👈 آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود! 🔷 آقا فرمودند: 👈 شیعیان ما به اندازه آب خوردنی، ما را نمی خواهند. اگر بخواهند، دعا می کنند و فرج ما می رسد. 🔷 این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عج) را زیارت کرده ام و حضرتش، امر به دعا کرده است. 📚 شیفتگان حضرت مهدی (عج)، ج ۱، ص ۱۵۵ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام صادق (ع) مى فرماید: 🔻 يا ميسّر اُدعُ ولا تَقُلْ : إنَّ الأمرَ قَد فُرِغَ مِنهُ ، إنَّ عِندَ اللّه ِ عزّوجلّ مَنزِلَةً لا تُنالُ إلّا بِمَسألَةٍ؛ 🍃 اى ميسّر دعا كن و مگو : كار از كار گذشته است [و آنچه مقدّر شده همان مى شود] ، همانا نزد خداوند عز و جل مقام و منزلتى است كه جز با درخواست به دست نمى آيد. (اصول كافی، ج۲، ص۴۶۶) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۵
💠 ابو حمزه ثمالی می گوید: 📚 از حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟ 🔷 فرمود: بلی!. 🔶 عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان علیه السّلام قائم نامیده شده است؟ 🔷 حضرت فرمود: هنگامی که جدّم حسین بن علی علیهما السّلام به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند: پروردگارا! آیا کسی را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وامی گذاری؟ ✅ خداوند متعال به آنها وحی فرستاد: آرام گیرید! به عزّت و جلالم سوگند! از آنها انتقام خواهم کشید، هرچند بعد از گذشت زمانی باشد. 🔷 آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسین (ع) را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند. 🔶 یکی از آنها در حال قیام، نماز می خواند. حق تعالی فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت. 📚 علل الشرايع، ص ۱۶۰ 📚 بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۸ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 از امام جواد (علیه السلام)  نيز سؤال شد: چرا او را قائم مى نامند؟ امام(ع) فرمودند : 🔻 لأنّه يقوم بعد موتِ ذكرِه و ارتدادِ اكثرِ القائلين بأمامته؛ 🍃 چون پس از آن قيام مى كند كه از يادها رفته است و بيشتر معتقدان به امامتش برگشته اند. (كمال الدين و تمام النعمة، ج ۲، ص۳۷۸) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۶
💠 حضرت امام حسن عسگری علیه السلام از طرف حکومت عباسی به دست مأموری سپرده شده بود. 🔻 او از حکومت عباسی اجازه داشت امام را میان درندگان بیندازد. 🔷 همسرش به او گفت:« تقوای خداوند را پیشه کن. تو متوجه نیستی چه کسی در منزل توست؟» 🔶 آن گاه عبادت، پاکی و نیکوکاری امام را به شوهرش یادآور شد و گفت:« من برای تو می ترسم. می‌ترسم حق او را رعایت نکنی و گرفتار عذاب بشوی.» 🔷 اما مرد زیر بار نرفت و امام حسن عسگری (ع) را میان درندگان انداخت. 🔶 هیچ کس تردیدی نداشت که درندگان، امام را طعمه خود خواهند کرد. اما وقتی پس از مدتی برای تماشا آمدند، دیدند امام حسن عسگری (ع) ایستاده و در حال نماز است، و درندگان نیز دور او را گرفته اند. 🔷 با دیدن این منظره، امام را از میان درندگان خارج کردند. 📚 بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۲۶۸ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله: 🔻 إنَّ طالِبَ العِلمِ لَيَستَغفِرُ لَهُ كُلُّ شَيءٍ ؛ حَتّى حِيتانُ البَحرِ ، و هَوامُّ الأرضِ ، و سِباعُ البَرِّ و أنعامُهُ؛ 🍃 همه اشياء، حتى ماهيان دريا و حشرات و خزندگان روى زمين و درندگان و چرندگان صحرا، براى جوينده دانش آمرزش مى طلبند. (الأمالي للمفيد، ج۱،ص۲۹) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۷
💠 از سفيان بن عيينه نقل شده كه زُهرى‏ گفت: 🔻 در شب سردى بارانى حضرت زين‏ العابدين‏ (ع) را ديدم كه بر پشت خود انبانى آرد گرفته ميرفت. 🔷 عرض كردم اين چيست؟ 🔶 فرمود سفرى در پيش دارم كه زاد و توشه آن را به مكانى مطمئن حمل ميكنم. 🔷 عرض كردم غلام من در خدمت شما است اجازه بدهيد بردارد. ایشان قبول نكرد. 🔶 گفتم اجازه بدهيد خودم بردارم، من شما را از بردن اين بار گران بى‏ نياز ميكنم. 🔷 فرمود: من خود را بى ‏نياز نميكنم از برداشتن چيزى كه سبب نجات من است در سفر آينده و ورود مرا به منزل آينده بى‏ خطر ميكند ترا بخدا قسم ميدهم راه خود را بگير و مرا بخود واگذار. 🔶 راه خويش را گرفتم پس از چند روز خدمتش رسيده عرض كردم: از آن مسافرتى كه قرار بود خبرى نيست. ✅ فرمود آن طور كه خيال كردى نبود آن سفر مرگ بود كه خود را آماده آن مسافرت ميكردم زيرا (استعداد للموت) آمادگى براى مرگ یکی به اين است كه از حرام خود دارى كنى و دیگری بخشیدن مال و نیکوکاریست. 📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص ۲۳۱ ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 📖 امام علي‏ عليه السلام : 🔻 طوبي لِمَن أحسَنَ إلَي الِعبادِ و تَزَوَّدَ لِلمَعادِ؛ 🍃 خوشا به حال آن كه به بندگان خدا نيكي كند و براي آخرت خود زاد و توشه برگيرد. (غررالحكم و دررالكلم ، ح ۵۹۵۵) 🔹🍃 @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫 ۲۸۸