02.Baqara.215.mp3
2.13M
آيه 215 سوره بقره - انفاق:
يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۗ
وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
از تو مىپرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: هر مالى كه (مىخواهيد) انفاق كنيد، براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان باشد.
و (بدانيد) هر كار خيرى كه انجام دهيد، همانا خداوند به آن آگاه است.
معجزهی پیامبر در ایتا👇
eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
💠 با آمبولانسی که آرم هلال احمر داشت از این منطقه به آن منطقه میرفتم؛ روی شیشه عقبش نوشته بودم:
« همسـنـگرم کـجــایی؟! »
🔹 دو شبانه روز بود که نخوابیده بودم؛ در جاده اندیمشک به دهلران نرسیده به دشت عباس بشدت خوابم گرفت؛ کنار جاده پارک کردم و توی ماشین خوابیدم.
🔸 نمیدانم چه مدت خوابم برد که با صدای شیشه ماشین بیدار شدم. چوپان عشایری از اهالی کرمانشاه بود که در زمستان دامهای خود را این اطراف میآورد؛ گفت: «آقا خیلی وقت است دنبال شما میگردم» گفتم: «بـرای چـی؟»
گفت: «دنبـالم بیــا»
🌹 او با موتور و من پشت سرش حرکت کردم؛ رفتیم تا به منطقه عین خـوش رسیدیم. توی جاده خـاکی پیچید؛ حدود سه کیلومتر پیش رفتیم؛ کنار تپه کوچکی ایستاد؛ خـاکـها را کنـار زد.
دو شهـید آرام کنـار هـم خوابیده بودند تازه فهمیدم آن بیخوابی ناخواسته و آن خواب یکباره، بی جهت نبوده است.
پرسیدم: «چـی شد سـراغ من آمدی؟»
گفت: «پشت ماشـین را خواندم.»
📚 برگـرفـته از کتـاب " تـفـحـص"
خـاطرات محـمد احمدیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای ڪسی ڪه فقط برای خوردن
شام به پیاده روی اربعین آمده بود..😭💔
#اربعین🥀
#امام_حسین🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها🖤🍃'
استغفار
پسر خوش تیپ و زیبایی بود که دل هر دختری را می برد. من از او خیلی شنیده بودم.
هم از نجابتش هم از زیباییش, آن روز در راه بر گشت از دبیرستان وقتی در ایستکاه
اتوبوس منتظر اتوبوس بودیم او هم آمد.دوستانم با دیدن او همه شروع به پچ پچ کردند
دوستم سرش را چسبانده بود در گوشم و مدام از او می گفت.ببین چه چشمایی داره؟
خداییش همه چی تمومه! هیکلش هم ورزشکاریه! خیلی خودم را نگه داشتم تا به او
توجه نکنم, اما یک آن نگاهم چرخید و به نگاهش گره خورد.از شرم زود نگاهم را دزدیدم
و در دلم استغفار کردم. دوستم اما مدام زمزمه می کرد و بی پروا او را زیر نظر گرفته بود
.وقتی به خانه برگشتم وضو گرفتم و نماز خواندم
تا نگاه پر جاذبه او را فراموش کنم.
سال بعد با ناباوری به خواستگاریم آمد.
کسی که نظر به نامحرم را از خوف خدا ترک کند, خداوند به او ایمانی عطا می کند
که شیرینی آن را در قلبش می یابد. (پیامبر اکرم(ص))
#حجاب
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.224.mp3
934.4K
آیه 224 سوره بقره، پرهیز از سوگند نابجا:
وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
براى نيكى كردن و پروا داشتن واصلاح بين مردم، خدا را دستاويز سوگندهاى خود قرار ندهيد. همانا خداوند شنوا و دانا است.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
02.Baqara.225.mp3
798K
آیه 225 سوره بقره، سوگندهای بیاعتبار:
لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَٰكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
خداوند، شما را به خاطر سوگندهاى لغو (كه بدون قصد ياد كردهايد،) مؤاخذه نمىكند، امّا به آنچه دلهاى شما (از روى اراده و آگاهى واختيار)
كسب كرده، مؤاخذه مىكند وخداوند آمرزنده وحليم (بردبار) است.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مثال خوبی زده که یک زنی دارای پسری میشود و شوهرش مرحوم میشود پیش خودش گفته بود که وسایل نان و آب را شوهرم برایم گذارده با این پسر زندگی میکنم وقت پیری هم او بزرگ شده و عزیز و انیس من است.
بچه شش هفت ساله شده بود یکروز زن از خانه رفت بیرون دید پسرش در میان بچهها از همه ضعیفتر است.بچههای کوچکتر او را به زمین میزنند. این زن خیلی غصهدار شد آمد فکر کرد دید این بچه بابا ندارد؛ پدرها میآیند بچههایشان را میبرند و این پسر میبیند فکر کرد که چه کند.
یک نقاش آورد و گفت: عکس یک جوان رشید را بکشد و برای او نشان و شمشیری بگذارد. نقاش عکس را کشید آنرا قاب کرد و پردهای روی آن کشید.
فردا که بچه خواست از خانه بیرون رود گفت: میخواهی پدرت را ببینی؟
گفت: بله. پرده را کم کم کنار زد.
این بچه چشمش را به عکس دوخت.
همانطور که نگاه میکرد دید بازوی بزرگی دارد یک تکان به بازوهایش داد نگاهی به ابرو و صورت پدرش کرد چهرهاش باز شد.
نگاهی به سینه او کرد و سینه را جلو داد.
مادر گفت:هر وقت کسی با پدرت کشتی میگرفت پدرت پای او را میگرفت و به پشت بام میانداخت بعد از این او قوت و قدرت گرفت.وقتی از خانه بیرون میآمد بچهها جرات نمیکردند نزدیک او بروند.
کسیکه یاد ولی خدا میکند قوی میشود. شما هم غصهدار نباشید چون صاحب دارید.خدا و پیامبر و امامان صاحب شما هستند.
در پیشامدها واضطرابها شکست نخورید.
صاحب ما همه ما را یاد میکند ما را رها نمیکند.انسان که یاد #امام_زمان کند اینطور میشود.میرزا جواد آقا برای غیبت حضرت این مثل را زد که مردم سرشکسته نباشند و بدانند صاحبی دارند.
📚طوبیمحبت
مزاحم
برای کار اداری با یک شرکت تماس گرفت.صدای زنی که از پشت تلفن پاسخش را داد
آن قدر گرم و گیرا بود که دلش را لرزاند.بار دوم بهانه ای پیدا کرد و باز تماس گرفت.بار
سوم,او مبتلا شده بود.
چندی بعد او را به جرم مزاحمت تلفنی جریمه کردند.
پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیمار دلان در شما طمع کنند.
(سوره احزاب آیه32)
#حجاب
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
معجزهی پیامبر در ایتا👇
eitaa.com/moejezeyepeyambar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مشرف شدن آیت الله بهبهانی خدمت امام زمان در کربلا💚
آیت الله بهبهانی پرسیدند:آقاجان چرا ظهور نمیکنی؟
و جواب حزن انگیز حضرت...😔💔
#امام_زمان
4_5947226981249584970.mp3
8.28M
#صوت_مهدوی
🔸حکایت عجیبی از توسّل به نام مقدّس "اباصالح" در قلب اروپا...
👌بسیار زیبا
👈بشنوید و نشر دهید.
#توسلات_مهدوی
#امام_زمان
مردی خدمت امام حسن علیه السلام آمد تا درباره ازدواج دخترش با ایشان مشورت کند؛
حضرت فرمود : دخترت را به ازدواج مردی با تقوا درآور؛ زیرا اگر دخترت را دوست داشته باشد ، گرامی اش می دارد و اگر دوستش نداشته باشد به او ظلم نمی کند.
(مکارم الأخلاق ، ص : 204.)
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
چرا به امام حسن محتبی علیه السلام کریم آل طه میگویند؟
#شهادت_امام_حسن
امام حسن (علیه السلام) در کنار پل ساباط برای آنکه میزان وفاداری همراهانش را آزمایش کند، سخنانی بیان فرمود.
پس از این سخنان بود که مردم به یکدیگر گفتند: به خدا سوگند، گویا ایشان تصمیم به صلح با معاویه را دارد و میخواهد حکومت را به او واگذار کند!
برخی نیز گفتند: به خدا این مرد کافر شد! و سپس به خیمهی حضرتشان حمله برده و هرچه در آن بود را به یغما بردند، تا جایی که جانماز آنحضرت را از زیر پایش کشیدند.
عبدالرحمن بن عبداللَّه ازدی با خشونت به سمت امام (علیه السلام) آمد و ردای آنحضرت (علیه السلام) را از دوشش کشید.
گروهی از نزدیکان و شیعیان آنحضرت برای نگهبانی دور ایشان را گرفتند. به درخواست امام (علیه السلام) دو قبیلهی ربیعه و همدان برای حفاظت از ایشان آمدند؛ امّا جراح بن سنان از قبیلهی بنیاسد دهانهی اسب آنحضرت را گرفت و گفت: ای حسن! مشرک شدی چنانچه پدرت قبل از این مشرک شد! و سپس با شمشیری که در دست داشت چنان به ران آنحضرت زد که گوشت را شکافته و به استخوان رسید و امام (علیه السلام) از شدت آن زخم دست به گردن آن مرد انداخت و هر دو با هم به زمین افتادند.
منبع: شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۱۱ – ۱۲، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
نویسنده: ریحانه
📚الگو ایرانی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
eitaa.com/Dastanqm
4_5886366324002652722.mp3
3.06M
🎙بشنوید | تحلیل آیتالله خامنهای از صلح حضرت #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#شهادت_امام_حسن
🔰 گزیدههایی از کتاب صلح امام حسن(ع)، ترجمه حضرت آیتالله خامنهای
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
45.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ انتشار نخستینبار
🏴 امام حسن، احیاءکننده نهضت اسلام
روایت دیده نشدهای از حضرت آیتالله خامنهای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی علیهالسلام
💻 Farsi.Khamenei.ir