eitaa logo
دانلود
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول محمد محمدی اشتهاردی👇 💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠 👁دیدن خدا با چشم دل👁 شخصی از خوارج (تندروهای ضد امام)، به حضور امام باقر(ع) رسید و گفت: ای ابوجعفر! چه چیز را می‌پرسی؟ امام: خداوند بزرگ را. خارجی: آیا خدا را دیده ای ؟ امام: چشمها با مشاهده او را نمی‌بینند، ولی قلبها به حقیقت ایمان او را دیده اند، ذات پاک خدا با قیاس و تشبیه شناخته‌نشود، و به وسیله حس‌ها درک نگردد، او شبیه انسان‌ها نیست، بلکه با نشانه‌هایش او را می‌شناسد، او که در قصاوتش ستم نمی‌کند، خدائی که پرستش سزاوار او است، و یکتا معبود جهانیان می‌باشد. آن مرد خارجی که مجذوب بیان شیوا و عمیق امام شده بود، از محضر امام بیرون رفت، در حالی که این آیه را می‌خواند: الله اعلم حیث یجعل رسالته : خدا آگاهتر است که مقام رسالت خود را در وجود چه کسی، قرار دهد (انعام -124). داستان‌های قرآنی و مذهبی ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca تلگرام @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اعراف: داستان آفرینش آدم، ساکن شدن در بهشت و استفاده از نعمت‌های بهشتی، خوردن میوه ممنوعه و همچنین سرنوشت ابلیس؛ (آیات ۱۱-۲۷) وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْ‌نَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یكُن مِّنَ السَّاجِدِینَ ﴿١١﴾قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْ‌تُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَیرٌ‌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِی مِن نَّارٍ‌ وَخَلَقْتَهُ مِن طِینٍ ﴿١٢﴾ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ‌ فِیهَا فَاخْرُ‌جْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِ‌ینَ ﴿١٣﴾ قَالَ أَنظِرْ‌نِی إِلَىٰ یوْمِ یبْعَثُونَ ﴿١٤﴾ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِ‌ینَ ﴿١٥﴾ قَالَ فَبِمَا أَغْوَیتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ‌اطَكَ الْمُسْتَقِیمَ ﴿١٦﴾ ثُمَّ لَآتِینَّهُم مِّن بَینِ أَیدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَ‌هُمْ شَاكِرِ‌ینَ ﴿١٧﴾ قَالَ اخْرُ‌جْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورً‌ا ۖ لَّمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِینَ ﴿١٨﴾ وَیا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَیثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَ‌بَا هَذِهِ الشَّجَرَ‌ةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ ﴿١٩﴾ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیطَانُ لِیبْدِی لَهُمَا مَا وُورِ‌ی عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَ‌بُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَ‌ةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَینِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِینَ ﴿٢٠﴾ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ﴿٢١﴾ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُ‌ورٍ‌ ۚ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَ‌ةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِن وَرَ‌قِ الْجَنَّةِ ۖ وَنَادَاهُمَا رَ‌بُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَ‌ةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّیطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿٢٢﴾ قَالَا رَ‌بَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ‌ لَنَا وَتَرْ‌حَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِ‌ینَ ﴿٢٣﴾ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَلَكُمْ فِی الْأَرْ‌ضِ مُسْتَقَرٌّ‌ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِینٍ ﴿٢٤﴾ قَالَ فِیهَا تَحْیوْنَ وَفِیهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَ‌جُونَ ﴿٢٥﴾ یا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیكُمْ لِبَاسًا یوَارِ‌ی سَوْآتِكُمْ وَرِ‌یشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَیرٌ‌ ۚ ذَٰلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یذَّكَّرُ‌ونَ ﴿٢٦﴾ یا بَنِی آدَمَ لَا یفْتِنَنَّكُمُ الشَّیطَانُ كَمَا أَخْرَ‌جَ أَبَوَیكُم مِّنَ الْجَنَّةِ ینزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیرِ‌یهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یرَ‌اكُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیثُ لَا تَرَ‌وْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطِینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذِینَ لَا یؤْمِنُونَ ﴿٢٧﴾ @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اعراف: داستان آفرینش آدم، ساکن شدن در بهشت و استفاده از نعمت‌های بهشتی، خوردن میوه ممنوعه و همچنین سرنوشت ابلیس؛ (آیات ۱۱-۲۷) و در حقیقت، شما را خلق كردیم، سپس به صورتگرى شما پرداختیم؛ آنگاه به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده كنید.» پس [همه‌] سجده كردند، جز ابلیس كه از سجده‌كنندگان نبود. (۱۱)فرمود: «چون تو را به سجده امر كردم چه چیز تو را باز داشت از اینكه سجده كنى؟» گفت: «من از او بهترم. مرا از آتشى آفریدى و او را از گِل آفریدى.» (۱۲) فرمود: «از آن [مقام‌] فرو شو، تو را نرسد كه در آن [جایگاه‌] تكبّر نمایى. پس بیرون شو كه تو از خوارشدگانى.» (۱۳) گفت: «مرا تا روزى كه [مردم‌] برانگیخته خواهند شد مهلت ده.» (۱۴) فرمود: «تو از مهلت‌یافتگانى.» (۱۵) گفت: «پس به سبب آنكه مرا به بیراهه افكندى، من هم براى [فریفتن‌] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست. (۱۶) «آنگاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‌تازم، و بیشترشان را شكرگزار نخواهى یافت.» (۱۷) فرمود: «نكوهیده و رانده، از آن [مقام‌] بیرون شو؛ كه قطعاً هر كه از آنان از تو پیروى كند، جهنّم را از همه شما پر خواهم كرد.» (۱۸) «و اى آدم! تو با جفت خویش در آن باغ سكونت گیر، و از هر جا كه خواهید بخورید، و[لى‌] به این درخت نزدیك مشوید كه از ستمكاران خواهید شد.» (۱۹) پس شیطان، آن دو را وسوسه كرد تا آنچه را از عورتهایشان برایشان پوشیده مانده بود، براى آنان نمایان گرداند؛ و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت منع نكرد، جز [براى‌] آنكه [مبادا] دو فرشته گردید یا از [زمره‌] جاودانان شوید.» (۲۰) و براى آن دو سوگند یاد كرد كه: من قطعاً از خیرخواهان شما هستم. (۲۱) پس آن دو را با فریب به سقوط كشانید؛ پس چون آن دو از [میوه‌] آن درختِ [ممنوع‌] چشیدند، برهنگى‌هایشان بر آنان آشكار شد، و به چسبانیدن برگ‌[هاى درختانِ‌] بهشت بر خود آغاز كردند، و پروردگارشان بر آن دو بانگ بر زد: «مگر شما را از این درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه در حقیقت شیطان براى شما دشمنى آشكار است.» (۲۲) گفتند: «پروردگارا، ما بر خویشتن ستم كردیم، و اگر بر ما نبخشایى و به ما رحم نكنى، مسلماً از زیانكاران خواهیم بود.» (۲۳) فرمود: «فرود آیید، كه بعضى از شما دشمن بعضى [دیگر]ید؛ و براى شما در زمین، تا هنگامى [معین‌] قرارگاه و برخوردارى است.» (۲۴) فرمود: «در آن زندگى مى‌كنید و در آن مى‌میرید و از آن برانگیخته خواهید شد.» (۲۵) اى فرزندان آدم، در حقیقت، ما براى شما لباسى فرو فرستادیم كه عورتهاى شما را پوشیده مى‌دارد و [براى شما] زینتى است، و[لى‌] بهترین جامه، [لباس‌] تقوا است. این از نشانه‌هاى [قدرت‌] خداست، باشد كه متذكّر شوند. (۲۶) اى فرزندان آدم، زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد؛ چنانكه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند، و لباسشان را از ایشان بركند، تا عورتهایشان را بر آنان نمایان كند. در حقیقت، او و قبیله‌اش، شما را از آنجا كه آنها را نمى‌بینید، مى‌بینند. ما شیاطین را دوستان كسانى قرار دادیم كه ایمان نمى‌آورند. (۲۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اعراف: داستان نوح: رسالت، گفتگو با قوم، طوفان؛ (آیات ۵۹-۶۴) لَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُ‌هُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیكُمْ عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ ﴿٥٩﴾ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَ‌اكَ فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿٦٠﴾ قَالَ یا قَوْمِ لَیسَ بِی ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّی رَ‌سُولٌ مِّن رَّ‌بِّ الْعَالَمِینَ ﴿٦١﴾ أُبَلِّغُكُمْ رِ‌سَالَاتِ رَ‌بِّی وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦٢﴾ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ‌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ عَلَىٰ رَ‌جُلٍ مِّنكُمْ لِینذِرَ‌كُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْ‌حَمُونَ ﴿٦٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَینَاهُ وَالَّذِینَ مَعَهُ فِی الْفُلْكِ وَأَغْرَ‌قْنَا الَّذِینَ كَذَّبُوا بِآیاتِنَا ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِینَ ﴿٦٤﴾ همانا نوح را به سوى قومش فرستادیم. پس گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستید كه براى شما معبودى جز او نیست، من از عذاب روزى سترگ بر شما بیمناكم.» (۵۹) سران قومش گفتند: «واقعاً ما تو را در گمراهى آشكارى مى‌بینیم.» (۶۰) گفت: «اى قوم من، هیچ گونه گمراهى در من نیست، بلكه من فرستاده‌اى از جانب پروردگار جهانیانم. (۶۱) پیامهاى پروردگارم را به شما مى‌رسانم و اندرزتان مى‌دهم و چیزهایى از خدا مى‌دانم كه [شما] نمى‌دانید.» (۶۲) آیا تعجب كردید كه بر مردى از خودتان، پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را بیم دهد و تا شما پرهیزگارى كنید و باشد كه مورد رحمت قرار گیرید؟ (۶۳) پس او را تكذیب كردند، و ما او و كسانى را كه با وى در كشتى بودند نجات دادیم؛ و كسانى را كه آیات ما را دروغ پنداشتند غرق كردیم، زیرا آنان گروهى كور[دل‌] بودند. (۶۴) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اعراف: داستان صالح: رسالت، گفتگو با قوم، معجزه ناقه، عذاب قوم با زلزله؛ (آیات ۷۳-۷۹) وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَیرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَینَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آیةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِی أَرْ‌ضِ اللَّهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَیأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿٧٣﴾ وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِی الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِینَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ مِّن رَّ‌بِّهِ ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِینَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِی آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ رَ‌بِّهِمْ وَقَالُوا یا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِینَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِ‌هِمْ جَاثِمِینَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ یا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّی وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِینَ ﴿٧٩﴾ و به سوى (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستاديم)؛ گفت: «اى قوم من! (تنها) خدا را بپرستيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست! دليل روشنى از طرف پروردگارتان براى شما آمده: اين «ناقه» الهى براى شما معجزه‏‌اى است؛ او را به حال خود واگذاريد كه در زمين خدا (از علف‌هاى بيابان) بخورد! و آن را آزار نرسانيد، كه عذاب دردناكى شما را خواهد گرفت! (۷۳) و به یاد آورید هنگامى را كه شما را پس از [قوم‌] عاد جانشینان [آنان‌] گردانید، و در زمین به شما جاىِ [مناسب‌] داد. در دشتهاى آن [براى خود] كاخهایى اختیار مى كردید، و از كوهها خانه‌هایى [زمستانى ]مى‌تراشیدید. پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید و در زمین سر به فساد برمدارید. (۷۴) سران قوم او كه استكبار مى‌ورزیدند، به مستضعفانى كه ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا مى‌دانید كه صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟» گفتند: «بى‌تردید، ما به آنچه وى بدان رسالت یافته است مؤمنیم.» (۷۵) كسانى كه استكبار مى‌ورزیدند، گفتند: «ما به آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید كافریم.» (۷۶) پس آن ماده‌شتر را پى كردند و از فرمان پروردگار خود سرپیچیدند و گفتند: «اى صالح، اگر از پیامبرانى، آنچه را به ما وعده مى‌دهى براى ما بیاور.» (۷۷) آنگاه زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت و در خانه هایشان از پا درآمدند. (۷۸) پس [صالح‌] از ایشان روى برتافت و گفت: «اى قوم من، به راستى، من پیام پروردگارم را به شما رساندم و خیر شما را خواستم ولى شما [خیرخواهان و نصیحتگران‌] را دوست نمى‌دارید.» (۷۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اعراف: داستان لوط: گفتگو با قوم، عذاب آنان با باران سنگ؛ (آیات ۸۰-۸۴) وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّ‌جَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِ‌فُونَ ﴿٨١﴾ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِ‌جُوهُم مِّن قَرْ‌یتِكُمْ ۖ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ یتَطَهَّرُ‌ونَ ﴿٨٢﴾ فَأَنجَینَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَ‌أَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِ‌ینَ ﴿٨٣﴾ وَأَمْطَرْ‌نَا عَلَیهِم مَّطَرً‌ا ۖ فَانظُرْ‌ كَیفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِ‌مِینَ ﴿٨٤﴾ و لوط را [فرستادیم‌] هنگامى كه به قوم خود گفت: «آیا آن كار زشت‌[ى‌] را مرتكب مى‌شوید، كه هیچ كس از جهانیان در آن بر شما پیشى نگرفته است؟ (۸۰) شما از روى شهوت، به جاى زنان با مردان درمى‌آمیزید، آرى، شما گروهى تجاوزكارید.» (۸۱) ولى پاسخ قومش جز این نبود كه گفتند: «آنان را از شهرتان بیرون كنید، زیرا آنان كسانى‌اند كه به پاكى تظاهر مى‌كنند.» (۸۲) پس او و خانواده‌اش را -غیر از زنش كه از زمره باقیماندگانِ [در خاكستر مواد گوگردى‌] بود- نجات دادیم. (۸۳) و بر سر آنان بارشى [از مواد گوگردى‌] بارانیدیم. پس ببین فرجام گنهكاران چه‌سان بود. (۸۴) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان قوم لوط در قرآن به صورت انیمیشن وتلاوت عبدالباسط داستان‌های قرآنی و مذهبی ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca تلگرام @Dastanqm