eitaa logo
دانلود
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره توبه جزء 10 و 11: استغفار ابراهیم برای آزر (آیه ۱۱۴) وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ‌ إِبْرَ‌اهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّ‌أَ مِنْهُ ۚ إِنَّ إِبْرَ‌اهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ ﴿١١٤﴾ و طلب آمرزش ابراهيم براى پدرش جز براى وعده‌اى كه به او داده بود، نبود. و[لى‌] هنگامى كه براى او روشن شد كه وى دشمن خداست، از او بيزارى جست. راستى، ابراهيم، دلسوزى بردبار بود. (۱۱۴) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره توبه جزء 10 و 11: سر باز زدنِ سه تن از صحابه از حضور در جنگ تبوک (آیه‌های ۱۱۷-۱۱۸) لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِ‌ينَ وَالْأَنصَارِ‌ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَ‌ةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِ‌يقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ ۚ إِنَّهُ بِهِمْ رَ‌ءُوفٌ رَّ‌حِيمٌ ﴿١١٧﴾ وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْ‌ضُ بِمَا رَ‌حُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١١٨﴾ به يقين، خدا بر پيامبر و مهاجران و انصار كه در آن ساعت دشوار از او پيروى كردند ببخشود، بعد از آنكه چيزى نمانده بود كه دلهاى دسته‌اى از آنان منحرف شود. باز برايشان ببخشود، چرا كه او نسبت به آنان مهربان و رحيم است. (۱۱۷) و [نيز] بر آن سه تن كه بر جاى مانده بودند، [و قبول توبه آنان به تعويق افتاد] تا آنجا كه زمين با همه فراخى‌اش بر آنان تنگ گرديد، و از خود به تنگ آمدند و دانستند كه پناهى از خدا جز به سوى او نيست. پس [خدا] به آنان [توفيق ]توبه داد، تا توبه كنند. بى ترديد خدا همان توبه‌پذير مهربان است. (۱۱۸) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت منجنیق برای اولین توسط و داستان حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم علیه السلام به کانال داستان‌های قرآنی و مذهبی بپیوندید. ایتا و تلگرام👇 @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان توبه مردی از بنی اسرائیل در دوران حضرت موسی علیه السلام داستان‌های قرآنی و مذهبی ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca تلگرام @Dastanqm
40.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره یونس جزء ۱۱ موسسه پیامبر مهر و رحمت @besharat_ir @pocterhayeqoran @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره یونس : داستان حضرت نوح: رسالت، طوفان نوح (آیه‌های ۷۱-۷۲) وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ‌ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَتَذْكِيرِ‌ي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَ‌كُمْ وَشُرَ‌كَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُ‌كُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَلَا تُنظِرُ‌ونِ ﴿٧١﴾ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرْ‌تُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٧٢﴾ سرگذشت نوح را بر آنها بخوان! در آن هنگام که به قوم خود گفت: «ای قوم من! اگر تذکّرات من نسبت به آیات الهی، بر شما سنگین (و غیر قابل تحمّل) است، (هر کار از دستتان ساخته است بکنید.) من بر خدا توکّل کرده‌ام! فکر خود، و قدرت معبودهایتان را جمع کنید؛ سپس هیچ چیز بر شما پوشیده نماند؛ (تمام جوانب کارتان را بنگرید؛) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظه‌ای) مهلتم ندهید! (امّا توانایی ندارید!)(۷۱) و اگر از قبول دعوتم روی بگردانید، (کار نادرستی کرده‌اید؛ چه اینکه) من از شما مزدی نمی‌خواهم؛ مزد من، تنها بر خداست! و من مأمورم که از مسلمین [= تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا] باشم! @Dastanqm
سپس، بعد از آنان موسى و هارون را با آيات خود، به سوى فرعون و سران [قوم‌] وى فرستاديم، و[لى آنان‌] گردنكشى كردند و گروهى تبهكار بودند. (۷۵) پس چون حق از نزد ما به سويشان آمد، گفتند: «قطعاً اين سحرى آشكار است.» (۷۶) موسى گفت: «آيا وقتى حق به سوى شما آمد، مى‌گوييد: [اين سحر است؟] آيا اين سحر است؟ و حال آنكه جادوگران رستگار نمى‌شوند.» (۷۷) گفتند: «آيا به سوى ما آمده‌اى تا ما را از شيوه‌اى كه پدرانمان را بر آن يافته‌ايم بازگردانى، و بزرگى در اين سرزمين براى شما دو تن باشد؟ ما به شما دو تن ايمان نداريم.» (۷۸) و فرعون گفت: «هر جادوگر دانايى را پيش من آوريد.» (۷۹) و چون جادوگران آمدند، موسى به آنان گفت: «آنچه را مى‌اندازيد بيندازيد.» (۸۰) پس چون افكندند، موسى گفت: «آنچه را شما به ميان آورديد سحر است. به زودى خدا آن را باطل خواهد كرد. آرى، خدا كار مفسدان را تأييد نمى‌كند.» (۸۱) و خدا با كلمات خود، حق را ثابت مى‌گرداند، هر چند بزهكاران را خوش نيايد. (۸۲) سرانجام، كسى به موسى ايمان نياورد مگر فرزندانى از قوم وى، در حالى كه بيم داشتند از آنكه مبادا فرعون و سران آنها ايشان را آزار رسانند، و در حقيقت، فرعون در آن سرزمين برترى‌جوى و از اسرافكاران بود. (۸۳) و موسى گفت: «اى قوم من، اگر به خدا ايمان آورده‌ايد، و اگر اهل تسليميد بر او توكّل كنيد.» (۸۴) پس گفتند: «بر خدا توكّل كرديم. پروردگارا، ما را براى قوم ستمگر [وسيله‌] آزمايش قرار مده.» (۸۵) «و ما را به رحمت خويش، از گروه كافران نجات ده.» (۸۶) و به موسى و برادرش وحى كرديم كه شما دو تن براى قوم خود در مصر خانه‌هايى ترتيب دهيد و سراهايتان را رو به روى هم قرار دهيد و نماز برپا داريد و مؤمنان را مژده ده. (۸۷) و موسى گفت: «پروردگارا، تو به فرعون و اشرافش در زندگى دنيا زيور و اموال داده‌اى، پروردگارا، تا [خلق را] از راه تو گمراه كنند، پروردگارا، اموالشان را نابود كن و آنان را دل‌سخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك را ببينند.» (۸۸) فرمود: «دعاى هر دوى شما پذيرفته شد. پس ايستادگى كنيد و راه كسانى را كه نمى‌دانند پيروى مكنيد.» (۸۹) و فرزندان اسرائيل را از دريا گذرانديم، پس فرعون و سپاهيانش از روى ستم و تجاوز، آنان را دنبال كردند، تا وقتى كه در شُرف غرق شدن قرار گرفت، گفت: «ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويده‌اند، نيست، و من از تسليم‌شدگانم.» (۹۰) اكنون؟ در حالى كه پيش از اين نافرمانى مى‌كردى و از تباهكاران بودى؟ (۹۱) پس امروز تو را با زره [زرين‌] خودت به بلندى [ساحل‌] مى‌افكنيم، تا براى كسانى كه از پى تو مى‌آيند عبرتى باشد، و بى‌گمان، بسيارى از مردم از نشانه‌هاى ما غافلند. (۹۲) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره یونس : داستان یونس: برداشتن عذاب از قوم یونس (آیه ۹۸) فَلَوْلَا كَانَتْ قَرْ‌يَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلَّا قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَىٰ حِينٍ ﴿٩٨﴾ چرا هیچ یک از شهرها و آبادیها ایمان نیاوردند که (ایمانشان بموقع باشد، و) به حالشان مفید افتد؟! مگر قوم یونس، هنگامی که آنها ایمان آوردند، عذاب رسوا کننده را در زندگی دنیا از آنان برطرف ساختیم؛ و تا مدّت معیّنی [= پایان زندگی و اجلشان‌] آنها را بهره‌مند ساختیم. @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان نوح: رسالت، گفتگو با قوم، ساخت کشتی، طوفان نوح، غرق‌شدن پسر نوح، پایان طوفان و فرودآمدن بر کوه جودی آیه‌های ۲۵-۴۸ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿٢٥﴾ أَن لَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ ۖ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ أَلِيمٍ ﴿٢٦﴾ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِّثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَىٰ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ ﴿٢٧﴾ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي رَحْمَةً مِّنْ عِندِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَنُلْزِمُكُمُوهَا وَأَنتُمْ لَهَا كَارِهُونَ ﴿٢٨﴾ وَيَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مَالًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّـهِ ۚ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَـٰكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿٢٩﴾ وَيَا قَوْمِ مَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّـهِ إِن طَرَدتُّهُمْ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٣٠﴾ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلَا أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ ۖ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٣١﴾ قَالُوا يَا نُوحُ قَدْ جَادَلْتَنَا فَأَكْثَرْتَ جِدَالَنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ إِنَّمَا يَأْتِيكُم بِهِ اللَّهُ إِن شَاءَ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ ﴿٣٣﴾ وَلَا يَنفَعُكُمْ نُصْحِي إِنْ أَرَدتُّ أَنْ أَنصَحَ لَكُمْ إِن كَانَ اللَّهُ يُرِيدُ أَن يُغْوِيَكُمْ ۚ هُوَ رَبُّكُمْ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٣٤﴾ أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ ﴿٣٥﴾ وَأُوحِيَ إِلَىٰ نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلَّا مَن قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿٣٦﴾ وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٣٧﴾ وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِّن قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ ۚ قَالَ إِن تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ ﴿٣٨﴾ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ ﴿٣٩﴾ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ ۚ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ ﴿٤٠﴾ وَقَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا ۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿٤١﴾ وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَىٰ نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ ﴿٤٢﴾ قَالَ سَآوِي إِلَىٰ جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاءِ ۚ قَالَ لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ ۚ وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ ﴿٤٣﴾ وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ ۖ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٤﴾ وَنَادَىٰ نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَإِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَأَنتَ أَحْكَمُ الْحَاكِمِينَ ﴿٤٥﴾ قَالَ يَا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ ۖ فَلَا تَسْأَلْنِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۖ إِنِّي أَعِظُكَ أَن تَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٤٦﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ ۖ وَإِلَّا تَغْفِرْ لِي وَتَرْحَمْنِي أَكُن مِّنَ الْخَاسِرِينَ ﴿٤٧﴾ قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ ۚ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٤٨﴾
و به راستى نوح را به سوى قومش فرستاديم. [گفت:] من براى شما هشداردهنده‌اى آشكارم، (۲۵) كه جز خدا را نپرستيد، زيرا من از عذاب روزى سهمگين بر شما بيمناكم. (۲۶) پس، سران قومش كه كافر بودند، گفتند: «ما تو را جز بشرى مثل خود نمى‌بينيم، و جز [جماعتى از] فرومايگانِ ما، آن هم نسنجيده، نمى‌بينيم كسى تو را پيروى كرده باشد، و شما را بر ما امتيازى نيست، بلكه شما را دروغگو مى‌دانيم.» (۲۷) گفت: «اى قوم من، به من بگوييد، اگر از طرف پروردگارم حجتى روشن داشته باشم، و مرا از نزد خود رحمتى بخشيده باشد كه بر شما پوشيده است، آيا ما [بايد] شما را در حالى كه بدان اكراه داريد، به آن وادار كنيم؟» (۲۸) «و اى قوم من، بر اين [رسالت،] مالى از شما درخواست نمى‌كنم. مُزد من جز بر عهده خدا نيست. و كسانى را كه ايمان آورده‌اند طرد نمى‌كنم. قطعاً آنان پروردگارشان را ديدار خواهند كرد، ولى شما را قومى مى‌بينم كه نادانى مى‌كنيد.» (۲۹) و اى قوم من! اگر آنان را برانم، چه كسى مرا در برابر خدا يارى خواهد كرد؟ آيا عبرت نمى‌گيريد؟ (۳۰) «و به شما نمى‌گويم كه گنجينه‌هاى خدا پيش من است، و غيب نمى‌دانم، و نمى‌گويم كه من فرشته‌ام، و در باره كسانى كه ديدگان شما به خوارى در آنان مى‌نگرد، نمى‌گويم خدا هرگز خيرشان نمى‌دهد. خدا به آنچه در دل آنان است آگاه‌تر است. [اگر جز اين بگويم‌] من در آن صورت از ستمكاران خواهم بود.» (۳۱) گفتند: «اى نوح، واقعاً با ما جدال كردى و بسيار [هم‌] جدال كردى. پس اگر از راستگويانى آنچه را [از عذاب خدا] به ما وعده مى‌دهى براى ما بياور.» (۳۲) گفت: «تنها خداست كه اگر بخواهد، آن را براى شما مى‌آورد و شما عاجز كننده [او] نخواهيد بود.» (۳۳) و اگر بخواهم شما را اندرز دهم، در صورتى كه خدا بخواهد شما را بيراه گذارد، اندرز من شما را سودى نمى‌بخشد. او پروردگار شماست و به سوى او باز گردانيده مى‌شويد. (۳۴) يا [در باره قرآن‌] مى‌گويند: «آن را بربافته است.» بگو: «اگر آن را به دروغ سر هم كرده‌ام، گناه من بر عهده خود من است، و[لى‌] من از جُرمى كه به من نسبت مى‌دهيد بركنارم.» (۳۵) و به نوح وحى شد كه: «از قوم تو، جز كسانى كه [تاكنون‌] ايمان آورده‌اند هرگز [كسى‌] ايمان نخواهد آورد. پس، از آنچه مى‌كردند غمگين مباش.» (۳۶) «و زير نظر ما و [به‌] وحى ما كِشتى را بساز، و در باره كسانى كه ستم كرده‌اند با من سخن مگوى، چرا كه آنان غرق شدنى‌اند.» (۳۷) و [نوح‌] كشتى را مى‌ساخت، و هر بار كه اشرافى از قومش بر او مى‌گذشتند، او را مسخره مى‌كردند. مى‌گفت: «اگر ما را مسخره مى‌كنيد، ما [نيز] شما را همان گونه كه مسخره مى‌كنيد، مسخره خواهيم كرد.» (۳۸) به زودى خواهيد دانست چه كسى را عذابى خواركننده درمى‌رسد و بر او عذابى پايدار فرود مى‌آيد؟ (۳۹) تا آنگاه كه فرمان ما دررسيد و تنور فوران كرد، فرموديم: «در آن [كشتى‌] از هر حيوانى يك جفت، با كسانت -مگر كسى كه قبلا در باره او سخن رفته است- و كسانى كه ايمان آورده‌اند، حمل كن.» و با او جز [عدّه‌] اندكى ايمان نياورده بودند! (۴۰) و [نوح‌] گفت: «در آن سوار شويد. به نام خداست روان‌شدنش و لنگرانداختنش، بى گمان پروردگار من آمرزنده مهربان است.» (۴۱) و آن [كِشتى‌] ايشان را در ميان موجى كوه‌آسا مى‌بُرد، و نوح پسرش را كه در كنارى بود بانگ درداد: «اى پسرك من، با ما سوار شو و با كافران مباش.» (۴۲) گفت: «به زودى به كوهى پناه مى‌جويم كه مرا از آب در امان نگاه مى‌دارد.» گفت: «امروز در برابر فرمان خدا هيچ نگاهدارنده‌اى نيست، مگر كسى كه [خدا بر او] رحم كند.» و موج ميان آن دو حايل شد و [پسر] از غرق‌شدگان گرديد. (۴۳) و گفته شد: «اى زمين، آب خود را فرو بر، و اى آسمان، [از باران‌] خوددارى كن. و آب فرو كاست و فرمان گزارده شده و [كشتى‌] بر جودى قرار گرفت.» و گفته شد: «مرگ بر قوم ستمكار.» (۴۴) و نوح پروردگار خود را آواز داد و گفت: «پروردگارا، پسرم از كسان من است، و قطعاً وعده تو راست است و تو بهترين داورانى.» (۴۵) فرمود: «اى نوح، او در حقيقت از كسان تو نيست، او [داراى‌] كردارى ناشايسته است. پس چيزى را كه بدان علم ندارى از من مخواه. من به تو اندرز مى‌دهم كه مبادا از نادانان باشى.» (۴۶) گفت: «پروردگارا، من به تو پناه مى‌برم كه از تو چيزى بخواهم كه بدان علم ندارم، و اگر مرا نيامرزى و به من رحم نكنى از زيانكاران باشم.» (۴۷) گفته شد: «اى نوح، با درودى از ما و بركتهايى بر تو و بر گروههايى كه با تواند، فرود آى. و گروههايى هستند كه به زودى برخوردارشان مى‌كنيم، سپس از جانب ما عذابى دردناك به آنان مى‌رسد.» (۴۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان قوم عاد: رسالت هود، گفتگو با قوم، عذاب قوم عاد آیه‌های ۵۰-۶۰ وَإِلَىٰ عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ ۖ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ ﴿٥٠﴾ يَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿٥١﴾ وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَىٰ قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ ﴿٥٢﴾ قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَن قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ ﴿٥٣﴾ إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿٥٤﴾ مِن دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ ﴿٥٥﴾ إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّـهِ رَبِّي وَرَبِّكُم ۚ مَّا مِن دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴿٥٦﴾ فَإِن تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ ۚ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿٥٧﴾ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَنَجَّيْنَاهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿٥٨﴾ وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٥٩﴾ وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّعَادٍ قَوْمِ هُودٍ ﴿٦٠﴾ و به سوى [قوم‌] عاد، برادرشان هود را [فرستاديم. هود] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. جز او هيچ معبودى براى شما نيست. شما فقط دروغ پردازيد.» (۵۰) «اى قوم من، براى اين [رسالت‌] پاداشى از شما درخواست نمى‌كنم. پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده است، نيست. پس آيا نمى‌انديشيد؟» (۵۱) «و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، و تبهكارانه روى بر مگردانيد.» (۵۲) گفتند: «اى هود، براى ما دليل روشنى نياوردى، و ما براى سخن تو دست از خدايان خود برنمى‌داريم و تو را باور نداريم.» (۵۳) «[چيزى‌] جز اين نمى‌گوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيبى رسانده‌اند.» گفت: «من خدا را گواه مى‌گيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مى‌گيريد بيزارم. (۵۴) پس، همه شما در كار من نيرنگ كنيد و مرا مهلت مدهيد. (۵۵) در حقيقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توكّل كردم. هيچ جنبنده‌اى نيست مگر اينكه او مهار هستى‌اش را در دست دارد. به راستى پروردگار من بر راه راست است. (۵۶) پس اگر روى بگردانيد، به يقين، آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانيدم، و پروردگارم قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد. و به او هيچ زيانى نمى‌رسانيد. در حقيقت، پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است. (۵۷) و چون فرمان ما دررسيد، هود و كسانى را كه با او گرويده بودند، به رحمتى از جانب خود نجات بخشيديم و آنان را از عذابى سخت رهانيديم. (۵۸) و اين، [قوم‌] عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، و فرستادگانش را نافرمانى نمودند، و به دنبال فرمانِ هر زورگوى ستيزه‌جوى رفتند. (۵۹) و [سرانجام‌] در اين دنيا و روز قيامت، لعنت بدرقه [راه‌] آنان گرديد. آگاه باشيد كه عاديان به پروردگارشان كفر ورزيدند. هان، مرگ بر عاديان: قوم هود. (۶۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان قوم ثمود: رسالت صالح، گفتگو با قوم، معجزه ناقه، پی‌کردن ناقه، عذاب قوم ثمود آیه‌های ۶۱-۶۸ وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ ﴿٦١﴾ قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَن نَّعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ ﴿٦٢﴾ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَآتَانِي مِنْهُ رَحْمَةً فَمَن يَنصُرُنِي مِنَ اللَّهِ إِنْ عَصَيْتُهُ ۖ فَمَا تَزِيدُونَنِي غَيْرَ تَخْسِيرٍ ﴿٦٣﴾ وَيَا قَوْمِ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ ﴿٦٤﴾ فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُوا فِي دَارِكُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ۖ ذَٰلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ ﴿٦٥﴾ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا صَالِحًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَمِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿٦٦﴾ وَأَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿٦٧﴾ كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِّثَمُودَ ﴿٦٨﴾ و به سوى [قوم‌] ثمود، برادرشان صالح را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد. براى شما هيچ معبودى جز او نيست. او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد. پس، از او آمرزش بخواهيد، آنگاه به درگاه او توبه كنيد، كه پروردگارم نزديك [و] اجابت‌كننده است.» (۶۱) گفتند: «اى صالح، به راستى تو پيش از اين، ميان ما مايه اميد بودى. آيا ما را از پرستش آنچه پدرانمان مى‌پرستيدند باز مى‌دارى؟ و بى‌گمان، ما از آنچه تو ما را بدان مى‌خوانى سخت دچار شكّيم.» (۶۲) گفت: «اى قوم من، چه بينيد، اگر [در اين دعوا] بر حجتى روشن از پروردگار خود باشم و از جانب خود رحمتى به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانى كنم چه كسى در برابر خدا مرا يارى مى‌كند؟ در نتيجه، شما جز بر زيان من نمى‌افزاييد.» (۶۳) «و اى قوم من، اين ماده‌شتر خداست كه براى شما پديده‌اى شگرف است. پس بگذاريد او در زمين خدا بخورد و آسيبش مرسانيد كه شما را عذابى زودرس فرو مى‌گيرد. « (۶۴) پس آن [ماده‌شتر] را پى كردند، و [صالح‌] گفت: «سه روز در خانه‌هايتان برخوردار شويد. اين وعده‌اى بى‌دروغ است.» (۶۵) پس چون فرمان ما در رسيد، صالح و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود رهانيديم و از رسوايى آن روز [نجات داديم‌]. به يقين، پروردگار تو همان نيرومند شكست‌ناپذير است. (۶۶) و كسانى را كه ستم ورزيده بودند، آن بانگِ [مرگبار] فرا گرفت، و در خانه‌هايشان از پا درآمدند. (۶۷) گويا هرگز در آن [خانه‌ها] نبوده‌اند. آگاه باشيد كه ثموديان به پروردگارشان كفر ورزيدند. هان، مرگ بر ثمود. (۶۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان قوم لوط: نزول فرشتگان بر ابراهیم، ترس ابراهیم و بشارت اسحاق، گفتگوی ابراهیم با فرشتگان درباره قوم لوط، نزول فرشتگان بر لوط، درخواست قوم لوط درباره فرشتگان و پاسخ لوط، ترک کردن قوم، وانهادن همسر لوط در میان قوم، عذاب قوم با بارش سنگ آیه‌های ۶۹-۸۳ وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا ۖ قَالَ سَلَامٌ ۖ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ ﴿٦٩﴾ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً ۚ قَالُوا لَا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَىٰ قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٠﴾ وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِن وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ ﴿٧١﴾ قَالَتْ يَا وَيْلَتَىٰ أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَـٰذَا بَعْلِي شَيْخًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿٧٢﴾ قَالُوا أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ ۖ رَحْمَتُ اللَّـهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ ۚ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ ﴿٧٣﴾ فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ ﴿٧٤﴾ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ ﴿٧٥﴾ يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَـٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ ﴿٧٦﴾ وَلَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطًا سِيءَ بِهِمْ وَضَاقَ بِهِمْ ذَرْعًا وَقَالَ هَـٰذَا يَوْمٌ عَصِيبٌ ﴿٧٧﴾ وَجَاءَهُ قَوْمُهُ يُهْرَعُونَ إِلَيْهِ وَمِن قَبْلُ كَانُوا يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ ۚ قَالَ يَا قَوْمِ هَـٰؤُلَاءِ بَنَاتِي هُنَّ أَطْهَرُ لَكُمْ ۖ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَلَا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي ۖ أَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِيدٌ ﴿٧٨﴾ قَالُوا لَقَدْ عَلِمْتَ مَا لَنَا فِي بَنَاتِكَ مِنْ حَقٍّ وَإِنَّكَ لَتَعْلَمُ مَا نُرِيدُ ﴿٧٩﴾ قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ ﴿٨٠﴾ قَالُوا يَا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلُوا إِلَيْكَ ۖ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَكَ ۖ إِنَّهُ مُصِيبُهَا مَا أَصَابَهُمْ ۚ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ ۚ أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ ﴿٨١﴾ فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ مَّنضُودٍ ﴿٨٢﴾ مُّسَوَّمَةً
و به راستى، فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند، سلام گفتند، پاسخ داد: «سلام». و ديرى نپاييد كه گوساله‌اى بريان آورد. (۶۹) و چون ديد دستهايشان به غذا دراز نمى‌شود، آنان را ناشناس يافت و از ايشان ترسى بر دل گرفت. گفتند: «مترس، ما به سوى قوم لوط فرستاده شده‌ايم.» (۷۰) و زن او ايستاده بود. خنديد. پس وى را به اسحاق و از پى اسحاق به يعقوب مژده داديم. (۷۱) [همسر ابراهيم‌] گفت: «اى واى بر من، آيا فرزند آورم با آنكه من پيرزنم، و اين شوهرم پيرمرد است؟ واقعاً اين چيزِ بسيار عجيبى است.» (۷۲) گفتند: «آيا از كار خدا تعجّب مى‌كنى؟ رحمت خدا و بركات او بر شما خاندان [رسالت‌] باد. بى‌گمان، او ستوده‌اى بزرگوار است.» (۷۳) پس وقتى ترس ابراهيم زايل شد و مژده [فرزنددار شدن‌] به او رسيد، در باره قوم لوط با ما [به قصد شفاعت‌] چون و چرا مى‌كرد. (۷۴) زيرا ابراهيم، بردبار و نرمدل و بازگشت‌كننده [به سوى خدا] بود. (۷۵) اى ابراهيم! از اين [چون و چرا] روى برتاب، كه فرمان پروردگارت آمده و براى آنان عذابى كه بى‌بازگشت است خواهد آمد. (۷۶) و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، به [آمدنِ‌] آنان ناراحت، و دستش از حمايت ايشان كوتاه شد و گفت: «امروز، روزى سخت است.» (۷۷) و قوم او شتابان به سويش آمدند، و پيش از آن كارهاى زشت مى‌كردند. [لوط] گفت: «اى قوم من، اينان دختران منند. آنان براى شما پاكيزه‌ترند. پس از خدا بترسيد و مرا در كار مهمانانم رسوا مكنيد. آيا در ميان شما آدمى عقل‌رس پيدا نمى‌شود؟» (۷۸) گفتند: «تو خوب مى‌دانى كه ما را به دخترانت حاجتى نيست و تو خوب مى‌دانى كه ما چه مى‌خواهيم.» (۷۹) [لوط] گفت: «كاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم يا به تكيه‌گاهى استوار پناه مى‌جستم.» (۸۰) گفتند: «اى لوط، ما فرستادگان پروردگار توييم. آنان هرگز به تو دست نخواهند يافت. پس، پاسى از شب گذشته خانواده‌ات را حركت ده -و هيچ كس از شما نبايد واپس بنگرد- مگر زنت، كه آنچه به ايشان رسد به او [نيز] خواهد رسيد. بى‌گمان، وعده‌گاه آنان صبح است. مگر صبح نزديك نيست؟» (۸۱) پس چون فرمان ما آمد، آن [شهر] را زير و زبر كرديم و سنگ‌پاره‌هايى از [نوع‌] سنگ گلهاى لايه لايه، بر آن فرو ريختيم. (۸۲) [سنگهايى‌] كه نزد پروردگارت نشان‌زده بود. و [خرابه‌هاى‌] آن از ستمگران چندان دور نيست. (۸۳)عِندَ رَبِّكَ ۖ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ﴿٨٣﴾ @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان شعیب: رسالت، گفتگوی شعیب با قوم، نزول عذاب بر مدین آیه‌های ۸۴-۹۵ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُهُ ۖ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ ﴿٨٤﴾ وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ﴿٨٥﴾ بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ ﴿٨٦﴾ قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَن نَّتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَن نَّفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ﴿٨٧﴾ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّـهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿٨٨﴾ وَيَا قَوْمِ لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقَاقِي أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَالِحٍ ۚ وَمَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ ﴿٨٩﴾ وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ ﴿٩٠﴾ قَالُوا يَا شُعَيْبُ مَا نَفْقَهُ كَثِيرًا مِّمَّا تَقُولُ وَإِنَّا لَنَرَاكَ فِينَا ضَعِيفًا ۖ وَلَوْلَا رَهْطُكَ لَرَجَمْنَاكَ ۖ وَمَا أَنتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ ﴿٩١﴾ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَهْطِي أَعَزُّ عَلَيْكُم مِّنَ اللَّـهِ وَاتَّخَذْتُمُوهُ وَرَاءَكُمْ ظِهْرِيًّا ۖ إِنَّ رَبِّي بِمَا تَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿٩٢﴾ وَيَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَىٰ مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ ۖ سَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَمَنْ هُوَ كَاذِبٌ ۖ وَارْتَقِبُوا إِنِّي مَعَكُمْ رَقِيبٌ ﴿٩٣﴾ وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا شُعَيْبًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَأَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿٩٤﴾ كَأَن لَّمْ يَغْنَوْا فِيهَا ۗ أَلَا بُعْدًا لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ ﴿٩٥﴾
و به سوى [اهل‌] مَدْيَن، برادرشان شعيب را [فرستاديم‌]. گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. براى شما جز او معبودى نيست. و پيمانه و ترازو را كم مكنيد. به راستى شما را در نعمت مى‌بينم. و[لى‌] از عذاب روزى فراگير بر شما بيمناكم.» (۸۴) «و اى قوم من، پيمانه و ترازو را به داد، تمام دهيد، و حقوق مردم را كم مدهيد، و در زمين به فساد سر برمداريد.» (۸۵) «اگر مؤمن باشيد، باقيمانده [حلال‌] خدا براى شما بهتر است، و من بر شما نگاهبان نيستم.» (۸۶) گفتند: «اى شعيب، آيا نماز تو به تو دستور مى‌دهد كه آنچه را پدران ما مى‌پرستيده‌اند رها كنيم، يا در اموال خود به ميل خود تصرّف نكنيم؟ راستى كه تو بردبار فرزانه‌اى.» (۸۷) گفت: «اى قوم من، بينديشيد، اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم، و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم؟] من نمى‌خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‌دارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم‌]. من قصدى جز اصلاح [جامعه‌] تا آنجا كه بتوانم، ندارم، و توفيق من جز به [يارى‌] خدا نيست. بر او توكّل كرده‌ام و به سوى او بازمى‌گردم.» (۸۸) «و اى قوم من، زنهار تا مخالفت شما با من، شما را بدانجا نكشاند كه [بلايى‌] مانند آنچه به قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح رسيد، به شما [نيز] برسد، و قوم لوط از شما چندان دور نيست.» (۸۹) «و از پروردگار خود آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد كه پروردگار من مهربان و دوستدار [بندگان‌] است.» (۹۰) گفتند: «اى شعيب! بسيارى از آنچه را كه مى‌گويى نمى‌فهميم، و واقعاً تو را در ميان خود ضعيف مى‌بينيم، و اگر عشيره تو نبود قطعاً سنگسارت مى‌كرديم، و تو بر ما پيروز نيستى!» (۹۱) گفت: «اى قوم من، آيا عشيره من پيشِ شما از خدا عزيزتر است كه او را پشت سر خود گرفته‌ايد [و فراموشش كرده‌ايد]؟ در حقيقت، پروردگار من به آنچه انجام مى‌دهيد احاطه دارد.» (۹۲) «و اى قوم من، شما بر حسب امكانات خود عمل كنيد، من [نيز] عمل مى‌كنم. به زودى خواهيد دانست كه عذاب رسواكننده بر چه كسى فرود مى‌آيد و دروغگو كيست؛ و انتظار بريد كه من [هم‌] با شما منتظرم.» (۹۳) و چون فرمان ما آمد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمتى از جانب خويش نجات داديم، و كسانى را كه ستم كرده بودند، فرياد [مرگبار] فرو گرفت، و در خانه‌هايشان از پا درآمدند. (۹۴) گويى در آن [خانه‌ها] هرگز اقامت نداشته‌اند. هان، مرگ بر [مردم‌] مَدْيَن، همان گونه كه ثمود هلاك شدند. (۹۵) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره هود جزء ۱۲: داستان موسی: دعوت فرعون، آیه‌های ۹۶-۹۹ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٩٦﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ ﴿٩٧﴾ يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿٩٨﴾ وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ﴿٩٩﴾ و به راستى، موسى را با آيات خود و حجّتى آشكار، (۹۶) به سوى فرعون و سران [قوم‌] وى فرستاديم، ولى [سران‌] از فرمان فرعون پيروى كردند، و فرمان فرعون صواب نبود. (۹۷) روز قيامت پيشاپيش قومش مى‌رود و آنان را به آتش درمى‌آورد، و [دوزخ‌] چه ورودگاه بدى براى واردان است. (۹۸) و در اين دنيا و روز قيامت به لعنت بدرقه شدند، و چه بد عطايى نصيب آنان مى‌شود. (۹۹) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ترجمه تصویری سوره رعد جزء 13 موسسه پیامبر مهر و رحمت @besharat_ir
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره یوسف جزء 12 و 13: داستان خواب دیدن یوسف و بیان خواب برای پدر (آیات ۴-۶) إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَ‌أَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ‌ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ‌ رَ‌أَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ ﴿٤﴾قَالَ يَا بُنَيَّ لَا تَقْصُصْ رُ‌ؤْيَاكَ عَلَىٰ إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْدًا ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿٥﴾ وَكَذَٰلِكَ يَجْتَبِيكَ رَ‌بُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَىٰ أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَ‌اهِيمَ وَإِسْحَاقَ ۚ إِنَّ رَ‌بَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٦﴾ [ياد كن‌] زمانى را كه يوسف به پدرش گفت: «اى پدر، من [در خواب‌] يازده ستاره را با خورشيد و ماه ديدم. ديدم [آنها] براى من سجده مى‌كنند.» (۴)[يعقوب‌] گفت: «اى پسرك من، خوابت را براى برادرانت حكايت مكن كه براى تو نيرنگى مى‌انديشند، زيرا شيطان براى آدمى دشمنى آشكار است. (۵) و اين چنين، پروردگارت تو را برمى‌گزيند، و از تعبير خوابها به تو مى‌آموزد، و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مى‌كند، همان گونه كه قبلاً بر پدران تو، ابراهيم و اسحاق، تمام كرد. در حقيقت، پروردگار تو داناى حكيم است. (۶) @Dastanqm