eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه تصویری سوره مؤمنون جزء ۱۸ موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم ایتا http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25 تلگرام @besharat_ir
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت نوح، امر به ساخت کشتی، گردآوردن جانوران در کشتی، طوفان و هلاکت ستم‌کاران، (آیه‌های ۲۳-۲۹) وَلَقَدْ أَرْ‌سَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٢٣﴾ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يُرِ‌يدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَ‌جُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَ‌بَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بِّ انصُرْ‌نِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٢٦﴾ فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ‌نَا وَفَارَ‌ التَّنُّورُ‌ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَ‌قُونَ ﴿٢٧﴾ فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢٨﴾ وَقُل رَّ‌بِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَ‌كًا وَأَنتَ خَيْرُ‌ الْمُنزِلِينَ ﴿٢٩﴾ و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان‌] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟» (۲۳) و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست، مى‌خواهد بر شما برترى جويد، و اگر خدا مى‌خواست قطعاً فرشتگانى مى‌فرستاد. [ما]در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى‌] نشنيده‌ايم.» (۲۴) او نيست جز مردى كه در وى [حال‌] جنون است، پس تا چندى در باره‌اش دست نگاه داريد. (۲۵) [نوح‌] گفت: «پروردگارا، از آن روى كه دروغزنم خواندند مرا يارى كن.» (۲۶) پس به او وحى كرديم كه: زير نظر ما و [به‌] وحى ما كشتى را بساز، و چون فرمان ما دررسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حيوانى‌] دو تا [يكى نر و ديگرى ماده‌] با خانواده‌ات -بجز كسى از آنان كه حكم [عذاب ] بر او پيشى گرفته است- وارد كن، در باره كسانى كه ظلم كرده‌اند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد. (۲۷) و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو: «ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ‌] گروه ظالمان رهانيد.» (۲۸) و بگو: «پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه‌] تو نيكترين مهمان‌نوازانى.» (۲۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت صالح و تکذیب قوم و نزول عذاب بر آنان، (آیه‌های ۳۱-۴۱) ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْ‌نًا آخَرِ‌ينَ ﴿٣١﴾ فَأَرْ‌سَلْنَا فِيهِمْ رَ‌سُولًا مِّنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٣٢﴾ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَ‌ةِ وَأَتْرَ‌فْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَ‌بُ مِمَّا تَشْرَ‌بُونَ ﴿٣٣﴾ وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرً‌ا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُ‌ونَ ﴿٣٤﴾ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَ‌ابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَ‌جُونَ ﴿٣٥﴾ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿٣٦﴾ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿٣٧﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَ‌جُلٌ افْتَرَ‌ىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَ‌بِّ انصُرْ‌نِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٣٩﴾ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿٤٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤١﴾ سپس، بعد از آنان نسل‌[هايى‌] ديگر پديد آورديم. (۳۱) و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد. جز او براى شما معبودى نيست. آيا سرِ پرهيزگارى نداريد؟ (۳۲) و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند، و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست: از آنچه مى‌خوريد، مى‌خورد؛ و از آنچه مى‌نوشيد، مى‌نوشد. (۳۳) و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت كنيد در آن صورت قطعاً زيانكار خواهيد بود. (۳۴) آيا به شما وعده مى‌دهد كه وقتى مُرديد و خاك و استخوان شديد [باز] شما [از گور زنده‌] بيرون آورده مى‌شويد؟ (۳۵) وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مى‌شويد. (۳۶) جز اين زندگانى دنياى ما چيزى نيست. مى‌ميريم و زندگى مى‌كنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد. (۳۷) او جز مردى كه بر خدا دروغ مى‌بندد نيست، و ما به او اعتقاد نداريم.» (۳۸) گفت: «پروردگارا، از آن روى كه مرا دروغزن خواندند ياريم كن.» (۳۹) فرمود: «به زودى سخت پشيمان خواهند شد.» (۴۰) پس فرياد [مرگبار] آنان را به حقّ فرو گرفت، و آنها را [چون‌] خاشاكى كه بر آب افتد، گردانيديم. دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمكاران. (۴۱) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب کردن موسی و هلاکت فرعونیان (آیه‌های ۴۵-۴۹) ثُمَّ أَرْ‌سَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُ‌ونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُ‌وا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَ‌يْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾ سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم، (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم‌] او، ولى تكبّر نمودند و مردمى گردنكش بودند، (۴۶) پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مى‌باشند ايمان بياوريم؟» (۴۷) در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاك‌شدگان گشتند. (۴۸) و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى‌] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند. (۴۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مؤمنون جزء 18: آیت بودن مریم و عیسی (آیه ۵۰) وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْ‌يَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَ‌بْوَةٍ ذَاتِ قَرَ‌ارٍ‌ وَمَعِينٍ ﴿٥٠﴾ و پسر مريم و مادرش را نشانه‌اى گردانيديم و آن دو را در سرزمين بلندى كه جاى زيست و [داراى‌] آب زلال بود جاى داديم. (۵۰) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹ شاهد که در روز قیامت علیه شما شهادت می‌دهند گواهان در قیامت متعددند و قرآن می‌فرماید: « یَوم یَقوم الاشهاد» (آیه ۵۱ سوره مؤمن) روزی که شاهدان به پا می خیزند. اما این شاهدان چه کسانی هستند؟ 1️⃣ اولین شاهد روز قیامت خداست در قرآن می‌خوانیم: «اِنَّ اللَّهَ عَلى کُلِّ شَىْ ءٍ شَهیدٌ» (آیه ۱۷ سوره حج) همانا خداوند بر همه چیز گواه است و همچنین در آیه‌ای دیگر می‌خوانیم: «إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا» (آیه ۱ سوره نساء) همانا خداوند مراقب شماست، و نیز «کَانَ اللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُّحِیطًا» (آیه ۱۲۶ سوره نساء) و خداوند بر همه چیز احاطه دارد، پس با این استناد اولین گواه و شاهد در دنیا و آخرت ذات مقدس الهی است. 2️⃣ دومین شاهد روز قیامت پیامبران‌اند یکی دیگر از شاهدان روز قیامت پیامبران بزرگوار(ع) هستند که قرآن می‌فرماید: «وَجِئْنَا بِکَ عَلَى هَؤُلاء شَهِیدًا» (آیه ۴۱ سوره نساء) ما تو را، قیامت در حالی که گواه مردم هستی حاضر می‌کنیم، در جای دیگر می‌خوانیم: «وَیَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّهٍ شَهِیدًا عَلَیْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلاء» (آیه ۸۹ سوره نحل) روزی که از میان هر قوم و امتی شاهدی از خودشان بر می‌انگیزیم بنابراین شاهد هر امتی در قیامت پیامبر همان امت خواهد بود و شاهد تمام انبیاء شخص رسول اکرم(ص) است. 3️⃣ سومین گواه امامان معصوم(ع) هستند در قران کریم می‌خوانیم: «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَیَکُونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیدًا»(آیه ۱۴۳ سوره بقره) و بدین گونه ما شما را یک امت معتدل و میانه قرار دادیم تا شاهد بر مردم باشید و رسول خدا(ص) هم بر شما شاهد باشد. 4️⃣ چهارمین شاهد فرشتگان هستند در قران می خوانیم: «وَجَاءتْ کُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِیدٌ» (آیه ۲۱ سوره ق) روز قیامت هر انسانی در پیشگاه عدل الهی حاضر می‌شود در حالی که در کنار او هم فرشته‌ای است که او را به محشر سوق می‌دهد و هم فرشته‌ای است که شاهد کارهای انجام شده اوست. 5️⃣ نجمین از شاهدان روز قیامت زمین است یکی دیگر از شاهدان روز قیامت زمین است که در قرآن کریم می‌خوانیم: «یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» (آیه ۴ سوره زلزال) زمین در قیامت خبرهایش را بازگو می‌کند. در حدیثی می‌خوانیم که رسول خدا(ص) در هر منطقه‌ای دو رکعت به جا می‌آورد و می‌فرمود این مکان بر نماز ما شهادت می‌دهد. 6️⃣ ششمین شاهد وجدان است یکی دیگر از شاهدان روز قیامت، وجدان زنده و عقل و چشم بیدار شده انسان است که در قرآن آیات بسیاری آمده است که بارها انسان با کمال صراحت به گناه و انحراف خود اقرار می‌کند، اقراری از عمق جان و از تمام وجود، اقراری که شاید از اقرار هر شاهدی پر سوز و گدازتر است، جالب این که در آن روز خداوند هم همان وجدان را قاضی قرار می‌دهد و به انسان خطاب کرده و می‌فرماید: «اقْرَأْ کَتَابَکَ کَفَى بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیبًا» (آیه ۱۴ سوره اسراء) نامه عمل خود را بخوان! امروز روح و روان تو برای این که علیه تو گواهی دهند کافی است، همچنین در مناجات می‌خوانیم که می‌فرمایند: خدایا! هرگاه حساب مرا به خود من واگذار کنی جزای خویش را جز قهر و غضب و آتش دوزخ تو چیز دیگری نمیدانم. 7️⃣ هفتمین از شاهدان روز قیامت اعضای بدن هستند یکی از شاهدهای روز قیامت اعضای بدن (دست و پا و پوست و زبان) هستند که قرآن می‌فرماید: «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» (آیه ۲۴ سوره نور) روزی که زبان ها و دست و پاهای مردم بر ضررشان گواهی می‌دهند و گاهی بر دهانشان مهر خورده و تنها ددست و پاها سخن می‌گویند. 8️⃣ هشتمین شاهد در قیامت زمان است یکی دیگر از شاهدان روز قیامت زمان (وقت) است که امام علی(ع) فرمود: «ما من یوم یمر علی ابن ادم الا قال له ذلک الیوم انا یوم جدید و انا علیک لشهید …اشهد لک به یوم القیمه» هیچ روزی بر انسان نمی‌گذرد مگر آن روز به انسان هشدار می‌دهد که من امروز برای تو روز نو هستم و گواه کارهایی خواهم بود که در من انجام می‌دهی و در روز قیامت به انها شهادت خواهم داد، بنابراین سعی کن در این روز استفاده کامل خودت را در راه سعادت ابدی انجام دهی. 9️⃣ نهمین شاهد روز قیامت خود عمل است به صورت جسم در برابر انسان نمودار می‌شوند که در قرآن کریم می‌خوانیم: «فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (آیه ۵۴ سوره یاسین) امروز بر کسى هیچ ستم نمى‌‏رود جز در برابر آنچه کرده‌‏اید پاداشى نخواهید یافت، و نیز «وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا» (آیه ۴۹ سوره کهف) روز قیامت انسان رفتار و کردار دنیای خود را در برابر خود حاضر می‌یابد. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان با تلخیص @Dastanqm
حضرت‌ رسول‌ اکرم‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم ‌: یَجیءُ یَوْمَ الْقِیَمَهِ ثَلَاثَهُ یَشْکُونَ: الْمُصْحَفُ وَالْمَسْجدُ وَالعِتْرَهُ. یَقُولُ الْمُصْحَفُ: یَا رَبِّ حَرَّقُونِی‌ وَ مَزَّقُونِی‌، وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ: یَا رَبِّ عَطُّلُونِی‌ وَ ضَیَّعُونِی‌. وَ تَقُولُ الْعِتْرَهُ یَا رَبِّ قَتُلوُنَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا؛ فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَینِ فِی‌ الْخُصُومَهِ، فَیَقُولُ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ لِی‌: أَنَا أَوْلَی‌ بِذَلِکَ مِنْکَ.[۱] «در روز قیامت‌ سه‌ گروه‌ شکایت‌ به‌ پیشگاه‌ خداوند متعال‌ می‌آورند: قرآن‌ و مسجد و عترت‌. قرآن‌ میگوید: ای‌ پروردگار من‌! مرا سوزانیدند و پاره‌ پاره‌ کردند. و مسجد میگوید: ای‌ پروردگار من‌ مرا معطّل‌ و بدون‌ عمل‌ گذاردند و حقّ مرا ضایع‌ کردند. و عترت‌ میگوید: بار پروردگارا ما را کشتند و دور کردند و متفرّق‌ نموده‌ و فراری‌ دادند؛ و در مقابل‌ پروردگار در دعوای‌ خصومت‌ و دادخواهی‌ به‌ دو زانوی‌ خود می‌نشینم‌، پس‌ خداوند عزّو جلّ به‌ من‌ میگوید: من‌ خودم‌ اولویّت‌ دارم‌ از شما دربارۀ‌ خصومت‌ و دادخواهی‌ نسبت‌ به‌ آنان‌.» [۱] . «وسائل‌ الشّیعه‌« طبع‌ امیر بهادر؛ ج‌ ۱ ص‌ ۳۰۴. 📚گناه‌شناسی @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: رسالت موسی، گفتگو با فرعون، مبارزه با ساحران، کوچ بنی‌اسرائیل همراه موسی و گذر از دریا، غرق شدن فرعونیان؛ (آیه‌های ۱۰-۶۸) وَإِذْ نَادَىٰ رَ‌بُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ قَوْمَ فِرْ‌عَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾ وَيَضِيقُ صَدْرِ‌ي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْ‌سِلْ إِلَىٰ هَارُ‌ونَ ﴿١٣﴾ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾ قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾ فَأْتِيَا فِرْ‌عَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَ‌سُولُ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ أَنْ أَرْ‌سِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٧﴾ قَالَ أَلَمْ نُرَ‌بِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِ‌كَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿١٩﴾قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَ‌رْ‌تُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَ‌بِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢١﴾ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٢٢﴾ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا رَ‌بُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بُّكُمْ وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَـٰذَا لَسَاحِرٌ‌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾ يُرِ‌يدُ أَن يُخْرِ‌جَكُم مِّنْ أَرْ‌ضِكُم بِسِحْرِ‌هِ فَمَاذَا تَأْمُرُ‌ونَ ﴿٣٥﴾ قَالُوا أَرْ‌جِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِ‌ينَ ﴿٣٦﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ‌ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾ فَجُمِعَ السَّحَرَ‌ةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿٣٨﴾ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ﴿٣٩﴾ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَ‌ةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿٤٠﴾ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَ‌ةُ قَالُوا لِفِرْ‌عَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرً‌ا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿٤١﴾ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٤٢﴾ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿٤٣﴾ فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْ‌عَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿٤٤﴾ فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ﴿٤٥﴾ فَأُلْقِيَ السَّحَرَ‌ةُ سَاجِدِينَ ﴿٤٦﴾ قَالُوا آمَنَّا بِرَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٤٧﴾ رَ‌بِّ مُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ ﴿٤٨﴾ قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُ‌كُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ‌ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْ‌جُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٩﴾ قَالُوا لَا ضَيْرَ‌ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَ‌بِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿٥٠﴾ إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ‌ لَنَا رَ‌بُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٥١﴾ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ‌ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ﴿٥٢﴾ فَأَرْ‌سَلَ فِرْ‌عَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِ‌ينَ ﴿٥٣﴾ إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ لَشِرْ‌ذِمَةٌ قَلِيلُونَ ﴿٥٤﴾ وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿٥٥﴾ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُ‌ونَ ﴿٥٦﴾ فَأَخْرَ‌جْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٥٧﴾ وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٥٨﴾ كَذَٰلِكَ وَأَوْرَ‌ثْنَاهَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٥٩﴾ فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِ‌قِينَ ﴿٦٠﴾ فَلَمَّا تَرَ‌اءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَ‌كُونَ ﴿٦١﴾ قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَ‌بِّي سَيَهْدِينِ ﴿٦٢﴾ فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِ‌ب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ‌ ۖ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْ‌قٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ﴿٦٣﴾ وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِ‌ينَ ﴿٦٤﴾ وَأَنجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ﴿٦٥﴾ ثُمَّ أَغْرَ‌قْنَا الْآخَرِ‌ينَ ﴿٦٦﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٦٧﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٦٨﴾ @Dastanqm
(۶۶) مسلماً در اين [واقعه‌] عبرتى بود، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۶۷) و قطعاً پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۶۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: رسالت موسی، گفتگو با فرعون، مبارزه با ساحران، کوچ بنی‌اسرائیل همراه موسی و گذر از دریا، غرق شدن فرعونیان؛ (آیه‌های ۱۰-۶۸) و [ياد كن‌] هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا درداد كه به سوى قوم ستمكار برو: (۱۰) قوم فرعون؛ آيا پروا ندارند؟! (۱۱) گفت: «پروردگارا، مى‌ترسم مرا تكذيب كنند، (۱۲) و سينه‌ام تنگ مى‌گردد، و زبانم باز نمى‌شود، پس به سوى هارون بفرست. (۱۳) و [از طرفى‌] آنان بر [گردن‌] من خونى دارند و مى‌ترسم مرا بكشند.» (۱۴) فرمود: «نه، چنين نيست؛ نشانه‌هاى ما را [براى آنان‌] بِبَريد كه ما با شما شنونده‌ايم.» (۱۵) پس به سوى فرعون برويد و بگوييد: «ما پيامبر پروردگار جهانيانيم، (۱۶) فرزندان اسرائيل را با ما بفرست.» (۱۷) [فرعون‌] گفت: «آيا تو را از كودكى در ميان خود نپرورديم و ساليانى چند از عمرت را پيش ما نماندى؟ (۱۸) و [سرانجام‌] كار خود را كردى، و تو از ناسپاسانى.» (۱۹)گفت: «آن را هنگامى مرتكب شدم كه از گمراهان بودم، (۲۰) و چون از شما ترسيدم، از شما گريختم، تا پروردگارم به من دانش بخشيد و مرا از پيامبران قرار داد. (۲۱) و [آيا] اينكه فرزندان اسرائيل را بنده [خود] ساخته‌اى نعمتى است كه منّتش را بر من مى‌نهى؟» (۲۲) فرعون گفت: «و پروردگار جهانيان چيست؟» (۲۳) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است-اگر اهل يقين باشيد.» (۲۴) [فرعون‌] به كسانى كه پيرامونش بودند گفت: «آيا نمى‌شنويد؟» (۲۵) [موسى دوباره‌] گفت: «پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما.» (۲۶) [فرعون‌] گفت: «واقعاً اين پيامبرى كه به سوى شما فرستاده شده، سخت ديوانه است.» (۲۷) [موسى‌] گفت: «پروردگار خاور و باختر و آنچه ميان آن دو است-اگر تعقّل كنيد.» (۲۸) [فرعون‌] گفت: «اگر خدايى غير از من اختيار كنى قطعاً تو را از [جمله‌] زندانيان خواهم ساخت.» (۲۹) گفت: «گر چه براى تو چيزى آشكار بياورم؟» (۳۰) گفت: «اگر راست مى‌گويى آن را بياور.» (۳۱) پس عصاى خود بيفكند و بناگاه آن اژدرى نمايان شد. (۳۲) و دستش را بيرون كشيد و بناگاه آن براى تماشاگران سپيد مى‌نمود. (۳۳) [فرعون‌] به سرانى كه پيرامونش بودند گفت: «واقعاً اين ساحرى بسيار داناست. (۳۴) مى‌خواهد با سحر خود، شما را از سرزمينتان بيرون كند، اكنون چه رأى مى‌دهيد؟» (۳۵) گفتند: «او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست، (۳۶) تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بياورند.» (۳۷) پس ساحران براى موعدِ روزى معلوم گردآورى شدند. (۳۸) و به توده مردم گفته شد: «آيا شما هم جمع خواهيد شد؟ (۳۹) بدين اميد كه اگر ساحران غالب شدند از آنان پيروى كنيم؟» (۴۰) و چون ساحران پيش فرعون آمدند، گفتند: «آيا اگر ما غالب آييم واقعاً براى ما مزدى خواهد بود؟» (۴۱) گفت: «آرى، و در آن صورت شما حتماً از [زمره‌] مقرّبان خواهيد شد.» (۴۲) موسى به آنان گفت: «آنچه را شما مى‌اندازيد بيندازيد.» (۴۳) پس ريسمانها و چوبدستى‌هايشان را انداختند و گفتند: «به عزّت فرعون كه ما حتماً پيروزيم.» (۴۴) پس موسى عصايش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعيد. (۴۵) در نتيجه، ساحران به حالت سجده درافتادند. (۴۶) گفتند: «به پروردگار جهانيان ايمان آورديم: (۴۷) پروردگار موسى و هارون.» (۴۸) گفت: « [آيا] پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ قطعاً او همان بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است. به زودى خواهيد دانست. حتماً دستها و پاهاى شما را از چپ و راست خواهم بريد و همه‌تان را به دار خواهم آويخت.» (۴۹) گفتند: «باكى نيست، ما روى به سوى پروردگار خود مى‌آوريم. (۵۰) ما اميدواريم كه پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشايد، [چرا] كه نخستين ايمان‌آورندگان بوديم.» (۵۱) و به موسى وحى كرديم كه: «بندگان مرا شبانه حركت ده، زيرا شما مورد تعقيب قرار خواهيد گرفت.» (۵۲) پس فرعون مأمورانِ جمع‌آورىِ [خود را] به شهرها فرستاد، (۵۳) [و گفت:] «اينها عده‌اى ناچيزند. (۵۴) و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده‌اند، (۵۵) و[لى‌] ما همگى به حال آماده‌باش درآمده‌ايم.» (۵۶) سرانجام، ما آنان را از باغستانها و چشمه‌سارها، (۵۷) و گنجينه‌ها و جايگاه‌هاى پر ناز و نعمت بيرون كرديم. (۵۸) [اراده ما] چنين بود، و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائيل ميراث داديم. (۵۹) پس هنگام برآمدن آفتاب، آنها را تعقيب كردند. (۶۰) چون دو گروه، همديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما قطعاً گرفتار خواهيم شد.» (۶۱) گفت: «چنين نيست، زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.» (۶۲) پس به موسى وحى كرديم: «با عصاى خود بر اين دريا بزن.» تا از هم شكافت، و هر پاره‌اى همچون كوهى سترگ بود. (۶۳) و ديگران را بدانجا نزديك گردانيديم. (۶۴) و موسى و همه كسانى را كه همراه او بودند نجات داديم؛ (۶۵) آنگاه ديگران را غرق كرديم.
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی ابراهیم با آزر و قومش، استغفار برای آزر؛ (آیه‌های ۶۹-۸۹) وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَ‌اهِيمَ ﴿٦٩﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٧٠﴾ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ ﴿٧١﴾ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿٧٢﴾ أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّ‌ونَ ﴿٧٣﴾ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤﴾ قَالَ أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿٧٥﴾ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿٧٦﴾ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَ‌بَّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٧﴾ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿٧٨﴾ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ﴿٧٩﴾ وَإِذَا مَرِ‌ضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿٨٠﴾ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ﴿٨١﴾ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ‌ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ﴿٨٢﴾ رَ‌بِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿٨٣﴾ وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِ‌ينَ ﴿٨٤﴾ وَاجْعَلْنِي مِن وَرَ‌ثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ﴿٨٥﴾ وَاغْفِرْ‌ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٨٦﴾ وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿٨٧﴾ يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾ و بر آنان گزارش ابراهيم را بخوان. (۶۹) آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت: «چه مى‌پرستيد؟» (۷۰) گفتند: «بتانى را مى‌پرستيم و همواره ملازم آنهاييم.» (۷۱) گفت: «آيا وقتى دعا مى‌كنيد، از شما مى‌شنوند؟ (۷۲) يا به شما سود يا زيان مى‌رسانند؟» (۷۳) گفتند: «نه، بلكه پدران خود را يافتيم كه چنين مى‌كردند.» (۷۴) گفت: «آيا در آنچه مى‌پرستيده‌ايد تأمّل كرده‌ايد؟ (۷۵) شما و پدران پيشين شما؟ (۷۶) قطعاً همه آنها -جز پروردگار جهانيان- دشمن منند. (۷۷) آن كس كه مرا آفريده و همو راهنماييم مى‌كند، (۷۸) و آن كس كه او به من خوراك مى‌دهد و سيرابم مى‌گرداند، (۷۹) و چون بيمار شوم او مرا درمان مى‌بخشد، (۸۰) و آن كس كه مرا مى‌ميراند و سپس زنده‌ام مى‌گرداند، (۸۱) و آن كس كه اميد دارم روز پاداش، گناهم را بر من ببخشايد.» (۸۲) پروردگارا، به من دانش عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرماى، (۸۳) و براى من در [ميان‌] آيندگان آوازه نيكو گذار، (۸۴) و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان، (۸۵) و بر پدرم ببخشاى كه او از گمراهان بود، (۸۶) و روزى كه [مردم‌] برانگيخته مى‌شوند رسوايم مكن: (۸۷) روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمى‌دهد، (۸۸) مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد. (۸۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی نوح با قوم، غرق شدن قوم و نجات نوح و یارانش؛ (آیه‌های ۱۰۵-۱۲۰) كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٠٥﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٠٦﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٠٧﴾ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٠٨﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٠٩﴾ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١١٠﴾ قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْ‌ذَلُونَ ﴿١١١﴾ قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١١٢﴾ إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُ‌ونَ ﴿١١٣﴾ وَمَا أَنَا بِطَارِ‌دِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٤﴾ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿١١٥﴾ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْ‌جُومِينَ ﴿١١٦﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ ﴿١١٧﴾ فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٨﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١١٩﴾ ثُمَّ أَغْرَ‌قْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ ﴿١٢٠﴾ و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۰۴) قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند. (۱۰۵) چون برادرشان نوح به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۰۶) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم؛ (۱۰۷) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد، (۱۰۸) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۰۹) پس، از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد.» (۱۱۰) گفتند: «آيا به تو ايمان بياوريم و حال آنكه فرومايگان از تو پيروى كرده‌اند؟» (۱۱۱) [نوح‌] گفت: «به [جزئيات‌] آنچه مى‌كرده‌اند چه آگاهى دارم؟ (۱۱۲) حسابشان -اگر درمى‌يابيد- جز با پروردگارم نيست. (۱۱۳) و من طردكننده مؤمنان نيستم. (۱۱۴) من جز هشداردهنده‌اى آشكار [بيش‌] نيستم.» (۱۱۵) گفتند: «اى نوح، اگر دست برندارى قطعاً از [جمله‌] سنگسارشدگان خواهى بود.» (۱۱۶) گفت: «پروردگارا، قوم من مرا تكذيب كردند؛ (۱۱۷) ميان من و آنان فيصله ده، و من و هر كس از مؤمنان را كه با من است نجات بخش.» (۱۱۸) پس او و هر كه را در آن كشتى آكنده با او بود، رهانيديم؛ (۱۱۹) آنگاه باقى‌ماندگان را غرق كرديم. (۱۲۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی هود با قوم عاد، عذاب قوم عاد؛ (آیه‌های ۱۲۳-۱۴۰) كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٢٣﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٢٤﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٢٥﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٢٦﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢٧﴾ أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِ‌يعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ ﴿١٢٨﴾ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ ﴿١٢٩﴾ وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِ‌ينَ ﴿١٣٠﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٣١﴾ وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿١٣٢﴾ أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ ﴿١٣٣﴾ وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٣٤﴾ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣٥﴾ قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ ﴿١٣٦﴾ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧﴾ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿١٣٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٣٩﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٤٠﴾ عاديان، پيامبران [خدا] را تكذيب كردند. (۱۲۳) آنگاه كه برادرشان هود به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۲۴) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۲۵) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۲۶) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۲۷) آيا بر هر تپه‌اى بنايى مى‌سازيد كه [در آن‌] دست به بيهوده‌كارى زنيد؟ (۱۲۸) و كاخهاى استوار مى‌گيريد به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟ (۱۲۹) و چون حمله‌ور مى‌شويد [چون‌] زورگويان حمله‌ور مى‌شويد؟ (۱۳۰) پس، از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۳۱) و از آن كس كه شما را به آنچه مى‌دانيد مدد كرد پروا داريد: (۱۳۲) شما را به [دادن‌] دامها و پسران مدد كرد، (۱۳۳) و به [دادن‌] باغها و چشمه‌ساران؛ (۱۳۴) من از عذاب روزى هولناك بر شما مى‌ترسم. (۱۳۵) گفتند: «خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما يكسان است. (۱۳۶) اين جز شيوه پيشينيان نيست. (۱۳۷) و ما عذاب نخواهيم شد.» (۱۳۸) پس تكذيبش كردند و هلاكشان كرديم. قطعاً در اين [ماجرا درس‌] عبرتى بود، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۳۹) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۴۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی صالح با قوم ثمود، پی‌کردن ناقه صالح، عذاب قوم ثمود؛ (آیه‌های ۱۴۱-۱۵۸) كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٤١﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٤٢﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٤٣﴾ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٤٤﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٤٥﴾ أَتُتْرَ‌كُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ ﴿١٤٦﴾ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٤٧﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ ﴿١٤٨﴾ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِ‌هِينَ ﴿١٤٩﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٥٠﴾ وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ‌ الْمُسْرِ‌فِينَ ﴿١٥١﴾ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿١٥٢﴾ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِ‌ينَ ﴿١٥٣﴾ مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٥٤﴾ قَالَ هَـٰذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْ‌بٌ وَلَكُمْ شِرْ‌بُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿١٥٥﴾ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٥٦﴾ فَعَقَرُ‌وهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ ﴿١٥٧﴾ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٥٨﴾ ثموديان، پيامبران [خدا] را تكذيب كردند؛ (۱۴۱) آنگاه كه برادرشان صالح به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۴۲) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۴۳) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۴۴) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۴۵) آيا شما را در آنچه اينجا داريد آسوده رها مى‌كنند؟ (۱۴۶) در باغها و در كنار چشمه‌ساران، (۱۴۷) و كشتزارها و خرمابنانى كه شكوفه‌هايشان لطيف است؟ (۱۴۸) و هنرمندانه براى خود از كوهها خانه‌هايى مى‌تراشيد. (۱۴۹) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۵۰) و فرمان افراطگران را پيروى مكنيد: (۱۵۱) آنان كه در زمين فساد مى‌كنند و اصلاح نمى‌كنند.» (۱۵۲) گفتند: «قطعاً تو از افسون‌شدگانى. (۱۵۳) تو جز بشرى مانند ما [بيش‌] نيستى. اگر راست مى‌گويى معجزه‌اى بياور. (۱۵۴) گفت: «اين ماده‌شترى است كه نوبتى از آب او راست و روزى معين نوبت آب شماست. (۱۵۵) و به آن گزندى مرسانيد كه عذاب روزى هولناك شما را فرو مى‌گيرد. (۱۵۶) پس آن را پى كردند و پشيمان گشتند. (۱۵۷) آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت. قطعاً در اين [ماجرا] عبرتى است، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۵۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی لوط با قوم، عذاب قوم لوط؛ (آیه‌های ۱۶۰-۱۷۶) ذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٦١﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٦٢﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٦٣﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦٤﴾ أَتَأْتُونَ الذُّكْرَ‌انَ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿١٦٥﴾ وَتَذَرُ‌ونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَ‌بُّكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿١٦٦﴾ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَ‌جِينَ ﴿١٦٧﴾ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ ﴿١٦٨﴾ رَ‌بِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ ﴿١٦٩﴾ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٧٠﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِ‌ينَ ﴿١٧١﴾ ثُمَّ دَمَّرْ‌نَا الْآخَرِ‌ينَ ﴿١٧٢﴾ وَأَمْطَرْ‌نَا عَلَيْهِم مَّطَرً‌ا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ‌ الْمُنذَرِ‌ينَ ﴿١٧٣﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٧٤﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٧٥﴾ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٧٦﴾ قوم لوط فرستادگان را تكذيب كردند. (۱۶۰) آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۶۱) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۶۲) از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۶۳) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۶۴) آيا از ميان مردم جهان، با مردها در مى‌آميزيد؟ (۱۶۵) و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفريده وامى‌گذاريد؟ [نه،] بلكه شما مردمى تجاوزكاريد. (۱۶۶) گفتند: «اى لوط، اگر دست برندارى، قطعاً از اخراج‌شدگان خواهى بود.» (۱۶۷) گفت: «به راستى من دشمن كردار شمايم. (۱۶۸) پروردگارا، مرا و كسان مرا از آنچه انجام مى‌دهند رهايى بخش.» (۱۶۹) پس او و كسانش را همگى، رهانيديم- (۱۷۰) جز پيرزنى كه از باقى‌ماندگان [در خاكستر آتش‌] بود. (۱۷۱) سپس ديگران را سخت هلاك كرديم. (۱۷۲) و بر [سر] آنان بارانى [از آتش گوگرد] فرو ريختيم. و چه بد بود باران بيم‌داده‌شدگان. (۱۷۳) قطعاً در اين [عقوبت‌] عبرتى است، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۷۴) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۷۵) اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند. (۱۷۶) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء قرآن: گفتگوی شعیب با اصحاب ایکه و عذاب آنان. (آیه‌های ۱۷۶-۱۸۹) كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٧٦﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٧٧﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٧٨﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٧٩﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٨٠﴾ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِ‌ينَ ﴿١٨١﴾ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ﴿١٨٢﴾ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿١٨٣﴾ وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ ﴿١٨٤﴾ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِ‌ينَ ﴿١٨٥﴾ وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿١٨٦﴾ فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٨٧﴾ قَالَ رَ‌بِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٨٩﴾ اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند. (۱۷۶) آنگاه كه شعيب به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۷۷) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۷۸) از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۷۹) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۸۰) پيمانه را تمام دهيد و از كم‌فروشان مباشيد. (۱۸۱) و با ترازوى درست بسنجيد. (۱۸۲) و از ارزش اموال مردم مكاهيد و در زمين سر به فساد بر مداريد. (۱۸۳) و از آن كس كه شما و خلق [انبوه‌] گذشته را آفريده است پروا كنيد.» (۱۸۴) گفتند: «تو واقعاً از افسون‌شدگانى.» (۱۸۵) «و تو جز بشرى مانند ما [بيش‌] نيستى، و قطعاً تو را از دروغگويان مى‌دانيم. (۱۸۶) پس اگر از راستگويانى، پاره‌اى از آسمان بر [سر] ما بيفكن.» (۱۸۷) [شعيب‌] گفت: «پروردگارم به آنچه مى‌كنيد داناتر است.» (۱۸۸) پس او را تكذيب كردند، و عذابِ روزِ ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت. به راستى آن، عذاب روزى هولناك بود. (۱۸۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء و بیستم قرآن: نبوت موسی: مشاهده آتش در وادی طور، گفتگو با خدا، مشاهده معجزات، دعوت فرعون، انکار فرعونیان. آیه‌های ۷-۱۴ إِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارً‌ا سَآتِيكُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ‌ أَوْ آتِيكُم بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَّعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ ﴿٧﴾ فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَن بُورِ‌كَ مَن فِي النَّارِ‌ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّـهِ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨﴾ يَا مُوسَىٰ إِنَّهُ أَنَا اللَّـهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿٩﴾ وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَ‌آهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرً‌ا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْ‌سَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿١١﴾ وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُ‌جْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ‌ سُوءٍ ۖ فِي تِسْعِ آيَاتٍ إِلَىٰ فِرْ‌عَوْنَ وَقَوْمِهِ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿١٢﴾ فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ آيَاتُنَا مُبْصِرَ‌ةً قَالُوا هَـٰذَا سِحْرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿١٣﴾وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ۚ فَانظُرْ‌ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ ﴿١٤﴾ [يادكن‌] هنگامى را كه موسى به خانواده خود گفت: «من آتشى به نظرم رسيد، به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد، يا شعله آتشى براى شما مى‌آورم، باشد كه خود را گرم كنيد.» (۷) چون نزد آن آمد، آوا رسيد كه: «خجسته [و مبارك گرديد] آنكه در كنار اين آتش و آنكه پيرامون آن است، و منزه است خدا، پروردگار جهانيان.» (۸) «اى موسى، اين منم خداى عزيز حكيم.» (۹) و عصايت را بيفكن. پس چون آن را همچون مارى ديد كه مى‌جنبد، پشت گردانيد و به عقب بازنگشت. «اى موسى، مترس كه فرستادگان پيش من نمى‌ترسند. (۱۰) ليكن كسى كه ستم كرده سپس -بعد از بدى- نيكى را جايگزين [آن‌] گردانيده، [بداند] كه من آمرزنده مهربانم. (۱۱) و دستت را در گريبانت كن تا سپيد بى‌عيب بيرون آيد. [اينها] از [جمله‌] نشانه‌هاى نُه‌گانه‌اى است [كه بايد] به سوى فرعون و قومش [ببَرى‌]، زيرا كه آنان مردمى نافرمانند. (۱۲) و هنگامى كه آيات روشنگر ما به سويشان آمد گفتند: «اين سحرى آشكار است.» (۱۳)و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند. پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود. (۱۴) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء و بیستم قرآن: داستان حضرت سلیمان(ع) اعطا دانش داوود و سلیمان و میراث سلیمان از داوود و دانستن زبان پرندگان توسط سلیمان (آیات ۱۵-۱۶) وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ عِلْمًا ۖ وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّـهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَىٰ كَثِيرٍ‌ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٥﴾ وَوَرِ‌ثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ ۖ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ‌ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ ﴿١٦﴾ و به راستى به داوود و سليمان دانشى عطا كرديم، و آن دو گفتند: «ستايش خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است.» (۱۵) و سليمان از داوود ميراث يافت و گفت: «اى مردم، ما زبان پرندگان را تعليم يافته‌ايم و از هر چيزى به ما داده شده است. راستى كه اين همان امتياز آشكار است.» (۱۶) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء و بیستم قرآن: داستان حضرت سلیمان(ع) گردآوری سپاهی از جن و انس (آیه ۱۷) وَحُشِرَ‌ لِسُلَيْمَانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ وَالطَّيْرِ‌ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿١٧﴾ و براى سليمان سپاهيانش از جن و انس و پرندگان جمع‌آورى شدند و [براى رژه‌] دسته دسته گرديدند. (۱۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره نمل در جزء و بیستم قرآن: داستان حضرت سلیمان(ع) گذر سلیمان از وادی مورچگان (آیات ۱۸ و۱۹) حَتَّىٰ إِذَا أَتَوْا عَلَىٰ وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لَا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿١٨﴾ فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَ‌بِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ‌ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْ‌ضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَ‌حْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ﴿١٩﴾ تا آنگاه كه به وادى مورچگان رسيدند. مورچه‌اى [به زبان خويش‌] گفت: «اى مورچگان، به خانه‌هايتان داخل شويد، مبادا سليمان و سپاهيانش -نديده و ندانسته- شما را پايمال كنند.» (۱۸) [سليمان‌] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت: «پروردگارا، در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته‌اى سپاس بگزارم، و به كار شايسته‌اى كه آن را مى‌پسندى بپردازم، و مرا به رحمت خويش در ميان بندگان شايسته‌ات داخل كن.» (۱۹) @Dastanqm