eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هارون بن عيسى روایت می‌کند: علیه السلام به فرزندش محمّد فرمود: چقدر از خرجى اضافه آمده؟ گفت: چهل دينار. فرمود: آن را بیرون آور و صدقه بده. عرض كرد: آقا ديگر چيزى برایمان باقی نمی‌ماند. فرمود: صدقه بده، خداوند عوض آن را مي‌دهد، مگر نمي‌دانى که هر چيزى كليدى دارد و كليد روزى صدقه است، پس اينك صدقه بده. او به دستور امام عمل كرد، ده روز بيشتر نگذشت كه از جایی چهار هزار دينار رسيد. فرمود: پسرم، در راه خدا چهل دينار داديم و خداوند چهار هزار دينار در عوض آن به ما عطا کرد. (کافی ج 4 ص 9) @Dastanqm
هارون بن جهم می‌گوید: وقتی علیه السلام به حيره نزد منصور دوانيقى آمده‌بود، در خدمت امام بوديم. يكى از سرهنگان بچه‏اش را ختنه ‏كرد، غذایی فراهم کرده و مردم را دعوت كرده بود، حضرت صادق علیه السلام نيز بین دعوت‌شدگان حضور داشت. بر سر سفره هنگامی كه مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، يك نفر از آنها آب خواست. قدحى كه شراب داشت آوردند، همين كه قدح به دست آن مرد رسيد، امام صادق از جا برخاست. پرسيدند: آقا چرا بلند شدید؟ فرمود: پيامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ فرمود:‏ هر كس سر سفره‏اى بنشيند كه شراب در آن سفره خورده مى‏شود ملعون است. (کافی ج 6 ص268) @Dastanqm
آتش زدن خانه علیه السلام بنا به روایتی از کتاب کافی، هنگامی که حسن بن زید والی مکه و مدینه بود، به دستور منصور عباسی، خانه امام صادق علیه السلام را آتش زد. طبق این روایت در این آتش‌سوزی در و دهلیز خانه امام در آتش سوخت و امام درحالی‌که از میان آتش عبور می‌کرد، از خانه خارج شد و گفت: من فرزند اَعراق الثَّرَی (لقب حضرت اسماعیل) هستم. من فرزند ابراهیم خلیل الله هستم. 📚ویکی شیعه @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«إِنِّی أُحِبُّ أَنْ یَتَأَذَّى الرَّجُلُ بِحَرِّ الشَّمْسِ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَة» در روایتی می‌خوانیم ابى عمرو شیبانى گفت: حضرت علیه السلام را دیدم که در دست بیلى و بر تن روپوشى خشن داشت و در باغ خود کار می‌کرد. عرق از پشت مبارکش می‌ریخت. عرض کردم: فدایت شوم اجازه دهید کمک کنم. فرمود: من دوست دارم که مرد در راه جستجوى معیشت از حرارت آفتاب رنج ببرد. (کافی چاپ إسلامیه ج ‏5 ص 76 باب ما یجب من الاقتداء ...). @Dastanqm
أَعْطِهِمْ أُجُورَهُمْ قَبْلَ أَنْ یَجِفَّ عَرَقُهُم‏» شعیب گفت: چند نفر کارگر براى حضرت علیه السّلام گرفتم که در باغش کار کنند. قرار شد تا عصر کار کنند بعد از تمام شدن وقت که از کار دست کشیدند. امام علیه السّلام به معتب فرمود: اجرت اینها را قبل از این‌که عرقشان خشک شود بده. ‏(کافی چاپ إسلامیه ج ‏5 ص 289 باب کراهة استعمال الأجیر ...). @Dastanqm
سلمان کیست؟ حدود دویست و شانزده یا سیصد و شانزده سال قبل از هجرت، در روستای «جی‏» (از روستاهای اصفهان) فرزندی به دنیا آمد، که نامش را «روزبه‏» گذاشتند و بعدها پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و را «سلمان‏» نامید. پدر سلمان «بدخشان کاهن‏» (روحانی زرتشتی) بود و کار همیشگی‏ اش هیزم نهادن بر شعله آتش. با اینکه سلمان در میان خاندان و محیطی زرتشتی دیده به جهان گشود، ولی هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خدای یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکی مادرش را از دست داد و عمه‏ اش سرپرستی او را به‌عهده گرفت. سلمان، بعد از آنکه دریافت قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانی سازند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمه‏ اش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانی دید که به سوی شام می‏رفت; پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته گردید. سرانجام سلمان، در همان آغاز هجرت گمشده‌اش را یافت و درحالی‌که برده یک یهودی بود، در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مسلمان شد. بحار، ج 22، ص‏366. @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓پرورش دهنده ما کیست؟ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِىَ اللّهِ وَ رَبّانِىَّ آياتِهِ شخصی خدمت حضرت آیة الله بهاء الدینی (رضوان الله علیه)سؤال کرد: آقا! در زیارت آمده‌است:«السلام علیک داعی الله و ربانی آیاته»: سلام بر تو ای دعوت کنندۀ انسان ها به خدا و سلام بر تو ای ربانی آیات خدا. این «ربانی آیاته» یعنی چه؟ آیت الله بهاءالدینی فرمودند: «ربانی آیاته» یعنی مربی نفوس، یعنی تربیت کنندۀ جهان، یعنی تربیت کنندۀ انسان و غیر انسان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. او مشغول تربیت من و شماست. حالا من نفهمم، باخبر باشم یا باخبر نباشم.(1) (1) مجمع البحرین طریحی، باب ما اوله الراء و قيل هومن الرب بمعنى التربية @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ایتا استیکر
4_5987999105790510535.mp3
3.55M
دعای الهی عظم البلا برای تعجیل در فرج عج و رفع گرفتاریها علی فانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشهورترين لقب آن حضرت، است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام و مادر مكرمه‌اش حضرت خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از يك مادر هستند. ولادت آن حضرت در روز اول ذيقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده‌است. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس لسلام_قرارگرفت. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اهر @koodakAliAsghar @Dastanqm
نام فاطمه معصومه (س) زادروز ۱ ذی‌القعده سال ۱۷۳ق زادگاه مدینه درگذشت ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ق محل زندگی مدینه لقب(ها) معصومه، کریمه اهل بیت، طاهره، حمیده، بَرَّه (نیکوکار)، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده، اُخت الرضا پدر امام موسی کاظم (ع) مادر نجمه خاتون طول عمر ۲۸ سال مدفن قم ویکی شیعه @koodakAliAsghar @Dastanqm
✉️ نامه دعوت ✔️ مأمون، خلیفه ستم‌گر عباسی، امام رضا علیه السلام را از مدینه و از جمع خانواده دورکرده و به ایران فرا خوانده بود. اکنون یک سال از آن جریان می‌گذشت و دل‌تنگی، امان همه را بریده ‌بود تا این که یک روز صبح، پیکی درِ خانه حضرت معصومه علیهاالسلام در شهر مدینه را به صدا درآورد. او نامه امام رضا علیه السلام رابرای خواهرش آورده بود. در آن نامه، از حضرت معصومه علیهاالسلام دعوت شده بود تا به نزد برادرش در شهر مشهد برود. راه دور بود، ولی علاقه زیاد خواهر به برادرش، همه مشکلات را آسان می کرد. حضرت معصومه علیهاالسلام خود و چهار نفر از برادران و عده ای از برادرزاده ها و خادم های منزل را آماده مسافرت کرد؛ یک مسافرت طولانی و سخت 📚 تبیان @koodakAliAsghar @Dastanqm
✅حادثه تلخ کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام که به قصد زیارت برادر، از شهر مدینه در کشور عربستان، به سوی مشهد در ایران حرکت می کرد، شهرها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت. همه چیز به خوبی پیش می رفت تا این که کاروان در شهری اتراق کرد که پر بود از دشمنان اهل بیت. آن ها به کاروان حمله کردند. برادران حضرت معصومه علیهاالسلام به شهادت رسیدند. برادرزاده ها هم همین طور. اتفاق بسیار ناگواری بود. اشک و گریه سراسر کاروان را فرا گرفته بود. دختر موسی بن جعفر علیه السلام پرسید: چه قدر تا قم فاصله داریم؟ گفتند: راه زیادی نمانده. حضرت فرمود: «به طرف قم حرکت می کنیم؛ چون از پدرم شنیدم که قم مرکز شیعیان ما است» و بدین ترتیب، کاروان با دلی پراز غم، به سوی قم حرکت کردند و مهمان مردم قم شدند. 📚 تبیان @koodakAliAsghar @Dastanqm