eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/P4RIA ورود قدرت مندانه | به مناسبت دوازدهم بهمن، سالروز ورود تاریخی امام خمینی (ره) https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/t7XP1?playlist=762015 آخرین گفتگوهای پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به بیان رهبری https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پس هنگامی‌که بانوی کاخ گفتارِ مکرآمیز آنان را شنید [برای‌آن‌که به آنان ثابت کند که در این رابطه، سخنی نابه‌جا دارند] به مهمانی دعوتشان کرد، و برای آنان تکیه‌گاه آماده نمود و به‌هریک از آنان [برای خوردن میوه] کاردی داد و به یوسف گفت: به مجلس آنان درآی. هنگامی‌که او را دیدند به‌حقیقت در نظرشان بزرگ [و بسیار زیبا] یافتند و [از شدت شگفتی و حیرت به جای میوه] دست‌هایشان را بریدند و گفتند: حاشا که این بشر باشد! او جز فرشته‌ای بزرگوار نیست. (۳۱) بانوی کاخ گفت: این همان‌کسی است که مرا درباره عشق او سرزنش کردید. به‌راستی من از او خواستار کام‌جویی شدم، ولی او دربرابر خواست من به‌شدت خودداری کرد، و اگر فرمانم را اجرا نکند یقیناً خوار و حقیر به زندان خواهدرفت. (۳۲) یوسف گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوب‌تر است از عملی که مرا به آن می‌خوانند، و اگر نیرنگشان را از من نگردانی به آنان رغبت می‌کنم و از نادانان می‌شوم. (۳۳) پس پروردگارش خواسته‌اش را اجابت کرد و نیرنگ زنان را از او بگردانید؛ زیرا خدا شنوا و داناست. (۳۴) آن‌گاه آنان پس‌ازآن‌که نشانه‌ها [یِ پاکی و پاکدامنی یوسف] را دیده‌بودند، عزمشان براین جزم شد که تا مدتی او را به زندان اندازند. (۳۵) و دو غلام [پادشاه مصر] با یوسف به زندان افتادند. یکی از آن دو نفر گفت: من پی‌درپی خواب می‌بینم که [برای] شراب، [انگور] می‌فشارم، و دیگری گفت: من خواب می‌بینم که برسر خود نان حمل می‌کنم [و] پرندگان از آن می‌خورند، از تعبیر آن ما را خبرده؛ زیرا ما تو را از نیکوکاران می‌دانیم.(۳۶) https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مُنذر بن جارود، فرماندار حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در اصطخر فارس بود. به حضرت خبر رسید که فرماندارش در توزیع ثروت‌ها گشاده‌دستی می‌کند و به هرکه بخواهد، بدون‌حساب و کتاب می‌بخشد. حضرت درضمن نامه‌ای به منذر بن جارود نوشت: …اگر آنچه که از خیانت تو، به من رسیده‌است، درست باشد، شتر اهل‌ات و بند کفش‌ات، باارزش‌تر از تو است. …َ وَ لَئِنْ کَانَ مَا بَلَغَنِی عَنْکَ حَقّاً لَجَمَلُ أَهْلِکَ وَ شِسْعُ نَعْلِکَ خَیْرٌ مِنْک‏… نهج البلاغه، نامه‌ی .۷۱ https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا