eitaa logo
دانلود
داستان‌هاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام) 💞 مهرباني مهرباني با بندگان خدا از ويژگي هاي بارز ايشان بود. ✔️ انس مي‌گويد که روزي در محضر امام بودم. يکي از کنيزان ايشان با شاخه گلي در دست، وارد شد و آن را به دست امام تقديم کرد. حضرت گل را از او گرفت و با مهرباني فرمود: «برو تو آزادي! 😳 من که از اين رفتار حضرت شگفت‌زده بودم. گفتم: اي فرزند رسول خدا! اين کنيز، تنها شاخه گلي به شما هديه کرد، آن‌گاه شما او را آزاد مي‌کنيد؟» 😍 امام در پاسخم فرمود: «خداوند بزرگ و مهربان به ما فرموده‌است: «و اذا حييتم بتحيه فحيّوا باحسن منها؛ هرکس به شما مهرباني کرد، دو برابر او را پاسخ گوييد». (نساء: 86) سپس امام فرمود: «پاداش آزادي در برابر مهرباني او آزادي بود» مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص 18. 📚 راسخون https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌هاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام) 💞💞 مهرباني در برابر نامهرباني ☑️ همواره امام، مهرباني را با مهرباني پاسخ مي‌گفت، حتي پاسخ وي در برابر نامهرباني نيز مهرباني بود. چنان‌که نوشته اند، امام، گوسفند زيبايي داشت که به آن علاقه نشان‌مي‌داد. روي ديد گوسفند، خوابيده‌است و ناله مي‌کند. جلوتر رفت و ديد که پاي آن را شکسته‌اند. امام از غلامش پرسيد: «چه کسي پاي اين حيوان را شکسته است:؟ غلام گفت: «من شکسته ام.» حضرت فرمود: «چرا چنين کردي؟» گفت: «براي اينکه تو را ناراحت کنم». امام با تبسمي دل‌نشين فرمود: «ولي من در عوض، تو را خشنود مي‌کنم، و غلام را آزاد کرد». باقر شريف القرشي، حياة الامام الحسن بن علي (عليه السلام) ج1، ص 314. 📚 راسخون https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌هاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام) 🌺 گذشت امام بسيار باگذشت و بزرگ‌وار بود و از ستم ديگران چشم‌پوشي مي‌کرد. بارها پيش مي‌آمد که واکنش حضرت به رفتار ناشايست ديگران، سبب تغيير رويه فرد خطاکار مي‌شد. ✔️ در همسايگي ايشان، خانواده‌اي يهودي مي‌زيستند ديوار خانه يهودي، شکاف برداشته و نجاست از منزل او به خانه امام نفوذ کرده‌بود. مردي يهودي از اين ماجرا باخبر شد. روزي زن يهودي براي درخواست نيازي به خانه آن حضرت رفت و ديد که شکاف ديوار سبب شده‌است که ديوار خانه امام نجس شود. بي‌درنگ، نزد شوهرش رفت و او را آگاه ساخت. مرد يهودي نزد حضرت آمد و از سهل‌انگاري خود پوزش خواست و از اينکه امام، در اين مدت سکوت کرده و چيزي نگفته‌بود، شرمنده شد.😔 امام براي اينکه او بيش‌تر شرمنده نشود. فرمود: «از جدم رسول خدا (صلي الله عليه و آله) شنيدم که گفت به همسايه مهرباني کنيد». 🔴 يهودي با ديدن گذشت و برخورد پسنديده ايشان به خانه‌اش برگشت و دست زن و بچه‌اش را گرفت و نزد امام آمد و از ايشان خواست تا آنان را به دين اسلام درآورد. تحفه الواعظين، ج2، ص 106. 📚 راسخون https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌هاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام) 🌹فروتني ✅ امام مانند جدش رسول الله، بدون هيچ تکبري روي زمين مي‌نشست و با تهي‌دستان هم‌سفره مي‌شد. روزي سواره‌اي محلي مي‌گذشت که ديد گروهي از بينوايان روي زمين نشسته و مقداري نان را پيش خود گذاشته‌اند و مي‌خورند. وقتي امام حسن (عليه السلام) را ديدند، به ايشان تعارف کردند و حضرت را سر سفره خويش فراخواندند امام از مرکب خويش پياده شد و اين آيه را تلاوت کرد: «انّه لا يحب المستکبرين؛ خداوند خود بزرگ‌بينان را دوست نمي‌دارد.» (نحل: 23) سپس سر سفره آنان نشست و مشغول خوردن شد. وقتي همگي سير شدند. ❤️ امام آنها را به خانه خود فراخواند و از آنان پذيرايي فرمود و به آنان پوشاک هديه داد بحارالانوار، ج 43، ص 35. راسخون https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌هاي کوتاه درباره امام حسن (عليه السلام) 💕 حاجت برادر مسلمان گفت: «اي فرزند پيامبر! فلان شخص از من طلبي دارد، ولي من پولي ندارم. براي همين او مي‌خواهد مرا زنداني کند». امام فرمود: «در حال حاضر مالي ندارم که بدهي تو را بدهم». گفت: «پس کاري کنيد که او مرا زنداني نکند». امام درحالي‌که در مسجد مشغول عبادت (اعتکاف) بود، کفش‌هاي خود را به‌پاکرد. گفتند: «از فرزند رسول خدا، مگر فراموش کرديد که درحال اعتکاف هستيد [ و نبايد از مسجد خارج شد]؟» فرمود: «فراموش نکرده‌ام، اما از پدرم شنيده‌ام که رسول الله مي‌فرمود: کسي که در برآوردن حاجت برادر مسلمان خود بکوشد، مانند کسي است که نه‌هزارسال، روز را به روز و شب را به عبادت مشغول بوده‌است». روايت ها و حکايت ها، ص 122 📚 راسخون https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احترام به دیگران اولویت ابراهیم بود «از ویژگی‌های ابراهیم، احترام به دیگران حتی به اسیران جنگی بود. همیشه این حرف را از ابراهیم می‌شنیدیم که اکثر این دشمنان ما انسان‌های جاهل و ناآگاه هستند. باید اسلام واقعی را از ما ببیند. آن‌ وقت خواهید دید که آن‌ها هم مخالف حزب بعث خواهند شد. لذا در بسیاری از عملیات‌ها قبلا از شلیک به سمت دشمن در فکر به اسارت درآوردن نیروهای آن‌ها بود. با اسیر هم رفتار بسیار صحیحی داشت. سه اسیر عراقی را داخل شهر آوردند. هنوز محلی برای نگهداری آن‌ها نبود. مسئولیت حفاظت آن‌ها را به ابراهیم سپردیم. هر چیزی که از طرف تدارکات برای ما می‌آمد و یا هر چیزی که ما می‌خوردیم. ابراهیم همان را بین اسرا توزیع می‌کرد. همین باعث می‌شد که همه، حتی اسرا مجذوب رفتار او شوند. (ابراهیم) کمی هم عربی بلد بود. در اوقات بیکاری می‌نشست و با اسرا صحبت می‌کرد. دو روز ابراهیم با آن‌ها بود، تا اینکه خودرو حمل اسرا آمد. آن‌ها (اسرا) از ابراهیم سوال کردند: شما هم با ما می‌آیی؟ وقتی جواب منفی شنیدند خیلی ناراحت شدند. آن‌ها با گریه التماس می‌کردند و می‌گفتند: ما را این‌جا نگه‌دار، هر کاری بخواهی انجام می‌دهیم. حتی حاضریم با بعثی‌ها بجنگیم. خاطراتی از کتاب سلام ابراهیم - مجموعه خاطرات شهید ابراهیم هادی https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | یکی از مهم‌ترین راه‌های حل مشکلات مالی ♨️توصیه‌ای مجرب برای رفع مشکل 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اسبی که برای دفاع از مظلوم؛ مامور خدا شد 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) علی(ع) امام و سرپرست مردم بعد از رسول خدا(ص) ✔️ منصور بن حازم می‌گوید: به محضر امام صادق(ع) رفتم، و عرض کردم: خداوند برتر از آن است که به‌وسیله مخلوقاتش شناخته‌شود، بلکه مخلوقات، به‌سبب خدا شناخته می‌شوند. 🌹امام: راست گفتی. منصور: کسی که بداند برای او پروردگاری هست، سزاوار است بداند که خدا در مورد بعضی از امور، خرسند است و درباره بعضی دیگر خشمگین است، و خرسندی او جز به‌وسیله وحی او یا رسول او معلوم نگردد، و کسی که بر او وحی نمی‌شود، باید در جستجوی کسی باشد که بر او وحی می‌شود، که همان پیامبران باشند، وقتی که پیامبران را یافت باید بداند که آنها حجت و راهنما از جانب خدا هستند، و پیروی از آنها واجب است. سپس منصور افزود: من با اهل تسنن چنین مناظره کردم: آیا شما می‌دانید که پیامبر(ص) حجت خدا در میان انسان‌ها بود؟ اهل تسنن: آری این را می‌دانیم. منصور: پس‌از رحلت پیامبر(ص)، حجت و راهنمای مردم کیست؟ اهل سنت: قرآن، بعد از رسول خدا(ص)، حجت و راهنمای مردم است. منصور: من در رابطه با قرآن، دیدم تمام فرقه‌های اسلامی، به آن ایمان دارند، و هرفرقه‌ای از مسلمین برای غلبه بر فرقه دیگر، به قرآن استدلال می‌کند(و آیات قرآن را طبق سلیقه خود، بر عقیده خود تطبیق می‌نماید)، از همین موضوع دانستم که قرآن باید دارای قیم(سرپرست و راهنما و تفسیرکننده) باشد، و آن قیم، آیات قرآن را هرگونه معنی کند حق است، براین‌اساس به اهل تسنن گفتم: به من بگوئید، قیم و راهنمای قرآن کیست؟ اهل تسنن: راهنمای قرآن، افرادی هستند مانند: ابن مسعود، عمر، خذیفه. منصور: آیا آنها تمام قرآن را می‌دانند؟ اهل تسنن: نه. منصور: من هیچ‌کس را ندیده‌ام که بگوید کسی جز حضرت علی(ع)، همه قرآن را می‌داند، زیرا هروقت مطلب نامعلومی به‌میان‌آید، آن گوید: نمی‌دانم، و این گوید: نمی‌دانم و... ولی علی (ع) می‌گوید: من می‌دانم، ازاین‌طریق گواهی می‌دهم که علی (ع) قیم و راهنمای حقیقی قرآن است، و اطاعت او لازم است، و او حجت خدا پس‌از پیامبر(ص) بر مردم است، و او هرچه در معنی آیات قرآن بگوید حق است. 🌹امام صادق(ع) (شیوه جالب استدلال و بیان منصور را پسندید و به او) فرمود: رحمک الله:خدا تو را رحمت کند. https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) 👥 پیوند تنگاتنگ علی(ع) با پیامبر(ص) ✅ حضرت علی(ع) هر روز یک نوبت، و هریک نوبت، به حضور پیامبر(ص) می‌رفت، پیامبر(ع) با او خلوت می‌کرد، و در هرموضوعی، علی(ع) را به رموز و اسرار، آگاه می‌نمود، و هیچ را از علی (ع) پنهان نساخت، اصحاب پیامبر(ص) می‌دانستند که پیامبر(ص) جز با علی (ع) این‌گونه خصوصی نبود، و غالباً علی(ع) در خانه خود بود، و پیامبر(ص) نزد علی(ع) می‌آمد، و بیشتر هم‌نشینی پیامبر(ص) با علی(ع)، در خانه علی(ع) صورت می‌گرفت، و گاهی علی(ع) نزد پیامبر(ص) می‌رفت، پیامبر(ص) زنان خود را از خانه بیرون می‌کرد، و تنها با علی (ع) هم‌سخن می‌شد، ولی وقتی که پیامبر(ص) به خانه علی(ع) می‌آمد، فاطمه(س) و پسران فاطمه(س) (یعنی حسن و حسین) را از خانه بیرون نمی2کرد، علی(ع) هر سوالی می‌کرد پیامبر (ص) پاسخ می‌داد وقتی که سوالش تمام می‌شد و سکوت می‌کرد، پیامبر(ص) آغاز سخن می‌نمود، هیچ‌آیه‌ای بر رسول خدا(ص) نازل نشد، مگراین‌که آن را برای علی(ع) خواند، و املاء فرمود، پیامبر(ص) همه احکام از حلال و حرام، و امر و نهی گذشته و آینده، و کتابی که بر پیامبران قبل نازل شد را به علی (ع) آموخت، علی(ع) همه آنها را به خاطرش سپرد، و حتی یک‌حرف آن را فراموش نکرد. سپس پیامبر(ص) دست مبارک خود را بر سینه علی(ع) نهاد و چنین دعا کرد: خدایا قلب علی(ع) را از علم و شناخت و حکم و نور، پر کن. 🌺 علی(ع) می‌فرماید: من به آن حضرت عرض کردم: ای پیامبر خدا! پدر و مادرم به قربانت، از زمانی که آن دعا را درباره من کردی، چیزی را فراموش نکردم، و آنچه را هم ننوشتم، از یادم نرفت، اکنون بااین‌حال ترس آن هست که فراموش کنم؟. 🌹 پیامبر(ص) فرمود: لا، لست اتخوف علیک النیسان والجهل نه، در مورد تو ترس فراموشی و نادانی ندارم. https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کاری سخت به وسعت تاریخ! 🔹 بزرگان اینگونه به جایگاهی رسیدن... 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | تحقیردشمن، مصداق 🔹 انهدام نیروگاه بصره توسط خلبان‌های ایرانی! 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا