eitaa logo
دانلود
۱۵ خردا سال ۴۲: از جنوب شهر تهران سیل جمعیت به‌سمت مرکز راه‌افتاده‌بود و در پیشاپیش آنها طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی، دوتن از جوان‌مردان جنوب شهر تهران با گروه خود درحرکت‌بودند. این‌دوتن بعداز چندی دست‌گیر و در ۱۱ آبان ۱۳۴۲ تیرباران شده و هوادارانشان به بندرعباس تبعید گردیدند. 📚پایگاه خبری و تحلیلی انصاف https://eitaa.com/Dastanqm
سرانجام مأمورین نظامی و پلیس شاه با تیراندازیهای گسترده و مستقیم و به کارگیری هرچه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند. ۱۵ خرداد ۴۲ مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. امام خمینی پس از نوزده روز حبس در زندان قصر به زندانی در پادگان نظامی‌عشرت‏آباد منتقل شد. پس از دستگیری امام خمینی اعتراضات گسترده‏ای از سوی روحانیت و اقشار مختلف مردم از سراسر کشور آغاز و خواستار آزادی رهبر خویش شدند از این رو رژیم ناگزیر شد در تاریخ ‌۱۱مرداد ۱۳۴۲ حضرت امام را از بازداشتگاه به منزلی تحت محاصره نیروهای امنیتی در منطقه داوودیه تهران منتقل نماید. مردم تهران به محض اطلاع از انتقال رهبر، به سمت داوودیه سرازیر شدند. ساعاتی از ازدحام جمعیت نگذشت که رژیم ناگزیر از پراکندن جمعیت و محاصرۀ علنی منزل، توسط نیروهای نظامی گردید. عصر سیزده مرداد، روزنامه‏های رژیم شاه خبری جعلی را مبنی بر تفاهم مراجع تقلید با مقامات دولتی منتشر ساختند. اطلاع از خبر و تکذیب آن خبر برای امام خمینی ممکن نبود. اما علمای وقت با انتشار بیانیه‏هایی هرگونه تفاهم را تکذیب کردند. در این میان اطلاعیه آیت‏اللّه‏ العظمی مرعشی نجفی(ره) بسیار تند و افشاگرانه و مؤثر بود. پس از این وقایع، امام خمینی تحت‏الحفظ مأموران رژیم به منزلی واقع در محله قیطریه تهران منتقل شد و تا روز آزادی و بازگشت به قم در ۱۵ فروردین سال۴۳‌ در همین محل محاصره‏شده اقامت داشت. 📚پایگاه خبری و تحلیلی انصاف https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ عباس قمی در منتهی الامال می‌گوید: حضرت صادق علیه السلام در ماه شوال سال ۱۴۸ هجری به‌سبب انگور زهرآلوده که منصور به آن حضرت خورانیده‌بود، به‌شهادت رسید. و در وقت شهادت از سن مبارکش شصت و پنج سال گذشته‌بود. 📚دانشنامه اسلامی https://eitaa.com/besharat_ir https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از KHAMENEI.IR
13921026_7971_128k.mp3
3.68M
📡 كليپ صوتی | امام صادق و داعیه تشکیل حکومت اسلامی 🏴رهبر انقلاب: امام صادق علیه‌الصلاةوالسلام، ماهیت مبارزه‌اش یک ماهیت سیاسی بود، کار فرهنگی او هم کار سیاسی بود. ☑️ @Khamenei_ir
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) پیام فریب‌کارانه دشمن به علی(ع) 🔷 (یکی از جنگهائی که در آغاز خلافت امام علی(ع) در سال 36 ه.ق رخ داد، جنگ جمل بود که در بصره واقع شد، آتش‌افروزان این جنگ، طلحه و زبیر بودند که بیعت خود با علی(ع) را شکستند و زیر پرچم عایشه، جنگ خانمان‌سوزی در بصره، بین مسلمانان، برپانمودند، جنگی که موجب شهادت پنج‌هزارنفر از یاران علی(ع)، و هلاکت سیزده‌هزارنفر از لشکر عایشه، گردید و خود طلحه و زبیر نیز با کمال خواری و گمراهی در همین‌ماجرا، به‌خاک هلاکت افتادند، اکنون در اینجا به پیامی که طلحه و زبیر، قبل‌از جنگ برای علی(ع) توسط شخصی به نام خداش دادند و پاسخ علی(ع)، و پیوستن خداش به علی(ع) و شهادت او، توجه کنید:)👇 🔸قبل از جنگ جمل، طلحه و زبیر، یکی‌از یاران خود به خداش (بر وزن کتاب) را برای ابلاغ پیامشان به علی(ع)، نزد آن حضرت فرستادند، آنها به خداش گفتند: ما تو را نزد مردی می‌فرستیم که خود و خاندانش را از سال‌ها قبل، به جادوگری و غیب‌گویی می‌شناسیم، و تو ای خداش در میان اطرافیان ما، آنچنان مورد اطمینان هستی که اعتمادت از خودمان بیشتر است دراین‌جهت که سخن علی(ع) تو را نفریبد، بلکه با او ستیز کنی تا حق را بر او آشکار سازی، خوب توجه کن که ادعای علی(ع) بیشتر از ادعای همه است، مبادا ادعای او تو را تحت تأثیر قراردهد و مغلوب سازد، نیز بدان که یکی از راه‌های فریب‌دادن از ناحیه علی(ع) این است که با آوردن خوردنی و نوشیدنی و عسل و روغن، و خلوت‌کردن با مردم، آنها را می‌فریبد، نبادا از غذای او بخوری، به عسل و روغنش دست نزن وبا او خلوت منشین، و از همه این امور دوری کن، و به‌یاری خدا به‌سوی او برو، هنگامی‌که او را دیدی آیه سخره (195)را بخوان و از نیرنگ او و نیرنگ شیطان به خدا پناه ببر، وقتی به حضورش رفتی، با تمام توجه به او نگاه نکن و با او انس نگیر، آنگاه این مطالب را از جانب ما به او ابداع کن: 1- دو برادر دینی و دو پسر عموی نسبی، تو را سوگند می‌دهند که قطع رحم نکنی. 2- به تو می‌گویند: آیا نمی‌دانی که ما از روزی که خداوند روح محمد(ص) را قبض کرد، اکنون که تو زمام امور رهبری را به‌دست گرفته‌ای و به کمترین مقامی رسیده‌ای، احترام ما را ضایع نمودی و امیدمان را بریدی. 3- با وجود دوری ما از تو وسعت شهرهای نزد تو، کردار و قدرت ما را نسبت به خود نادیده گرفتی( با اینکه شهرهای وسیعی در نزدیک داری، ما را از حکومت در شهرهای دور مانند کوفه و بصره بازمی‌داری). 4- این را بدان، آن کسی که(مانند عمار و یاسر و...) تو را از ما و همسوئی با ما منصرف می‌کند، سودش برای تو از ما کمتر است، و دفاعش از تو نسبت به دفاع ما، سست‌تر می‌باشد. صبح روشن برای دو چشم بینا، آشکار شد(و موضوع چون خورشید، روشن است). 5- به ما خبر رسیده که تو به ما بی‌احترامی کرده‌ای، و ما را نفرین نموده‌ای، چه‌چیز تو را بر این کار وا داشت، با اینکه ما تو را از شجاع‌ترین قهرمانان عرب می‌دانستیم(نفرین کار آدم شجاع نیست) تو نفرین بر ما را، کار معمولی خود قرارداده‌ای، و می‌پنداری نفرین تو ما را شکست می‌دهد. https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) پیوستن خداش به علی(ع) و شهادت او _ 1️⃣ خداش: به سوی امیرمؤمنان علی(ع) حرکت کرد، و به محضرش رسید، و طبق برنامه پیش گفته: آیه سخره را آهسته می‌خواند. امام علی(ع) تا او را دید خندید و فرمود: ای برادر عبد قیس بیا نزدیک. خداش: جا وسیع است، آمده‌ام پیامی به شما برسانم. امام علی: بفرمائید چیزی بخورید و بیاشامید و لباس‌ها را بکنید و روغنی بمالید و(پس از رفع خستگی) پیام خود را برسانید. خداش: نیازی به آنچه گفتی ندارم. امام علی: می‌خواهی با تو در جای خلوت بنشینم، تا اگر رازی داری به من بگوئی. خداش: رازی ندارم، هر رازی برای من آشکار است. امام علی: ای خداش تو را به خدائی که از خودت به تو نزدیک‌تر است، و بین تو دلت، مانع می‌شود، همان خدائی که به خیانت چشم‌ها و راز سینه‌ها آگاه است، آنچه را من (از خوردن و نوشیدن و روغن مالیدن و خلوت کردن) به تو پیشنهاد کردم، آیا زبیر به تو سفارش نکرد که از این امور دوری کنی؟ خداش: خدا گواه است، همینطور است که می‌فرمایی. امام علی: پس‌ازآنکه آنچه از تو خواستم(و تو را به خدا سوگند دادم) اگر کتمان می‌کردی، به‌هلاکت می‌رسیدی. ای خداش: آیا زبیر به تو سخنی نیاموخت که وقتی نزد من می‌آیی آن سخن را بخوانی؟ خداش: آری به من سخنی آموخت. امام علی: آیا آن سخن، آیه سخره بود؟ خداش: آری. امام علی: آن آیه را بخوان. خداش: آن آیه را خواند. امام علی (ع) مکرر به خداش فرمود: آیه را بخوان، او آیه را می‌خواند، علی(ع) غلط‌های او را تصحیح می‌کرد، و او تا هفتاد بار آن آیه را خواند. خداش پیش خود می‌گفت: عجبا! چرا امیرمؤمنان(ع) دستور تکرار این آیه را می‌دهد. آنگاه امام(ع) به خداش فرمود:آیا احساس می‌کنی که دلت آرامش یافته‌است؟. خداش: آری، سوگند به خدایی که جانم در دست او است (با خواندن مکرر آیه سخره) دلم آرامش یافت. امام علی: اکنون بگو آن دو نفر چه پیامی را توسط تو برای من فرستاده‌اند؟ خداش پیام آنها را (قبلاً ذکر شد) به امام علی(ع) ابلاغ کرد. امام علی(ع) پاسخ همه فرازهای پیام آنها را داد و به خداش فرمود: پاسخ مرا به آنها ابلاغ کن(که خلاصه پاسخ امام علی (ع) به آنها چنین بود:). به آنها بگو: گفتار خود شما برای استدلال بر محکومیت شما کفایت می‌کند، خداوند گروه ستم‌گران را هدایت نمی‌کند. اینکه: شما می‌پندارید برادر دینی و پسر عموی نسبی من هستید، در مورد خویشاوندی نسبی، آن را انکار نمی‌کنم( که در چندمین جد اعلا، به‌هم می‌رسیم) اگرچه نسبت(جاهلیت) با آمدن پیوند( و ملاک) اسلام قطع شد( زیرا آن پیوندی را که اسلام پذیرفت، آن را باید ملاک قرار داد) و در مورد برادر دینی بودن شما، اگر راست می‌گوئید، شما با کارهای خود با قرآن کتاب خدا مخالفت نمودید و شیوه برادری دینی را ازبین‌بردید و از تحت فرمان من خارج شدید، و اگر در ادعای برادری، راست‌گو نیستید، پس دروغ‌گو و بهتان‌زننده می‌باشید. و در مورد مخالفت شما با مردم به خاطر من، از هنگام رحلت پیامبر(ص)، اگر شما از روی حق با آنها مخالفت نمودید (و با من بیعت کردید)، ولی بعداً با مخالفت با من، آن حق را دگرگون کرده و باطل نمودید، و اگر از روی باطل با مردم مخالفت کردید، پس گناه آن باطل و گناه جدید مخالفت با من، بر گردن شما است، به علاوه انگیزه مخالفت شما با مردم( برای من نبود، بلکه) به خاطر طمع به دنیا بود( چنانکه آشکار شد.) و در مورد اینکه: می‌گوئید: امید شما را قطع کردم و چنین معتقدید، خدا را شکر که عیب دینی بر من نگرفتید(زیرا قطع کردن امید آلودگان، جرم دینی نیست). و اما انگیزه دوری من از شما، آن چیزی است(یعنی آن باطن ناپاکی است) که موجب سرپیچی شما از حق، و بیعت‌شکنی شما شد، و افسار بیعت را مانند چارپائی که افسارش را پاره می‌کند، پاره کردید و از گردنتان بیرون آوردید، پروردگار من، تنها خدای یکتا و بی همتا است و من چیزی را شریک او قرار نمی‌دهم، و به آنها بگو: نگوئید سود فلانی کمتر است و دفاعش، سست‌تر می باشد، که اگر چنین بگوئید سزاوار نام شرک و نفاق خواهید شد. اما اینکه: مرا از شجاعترین قهرمانان عرب خواندید و از این رو نفرین مرا مناسب شجاعت من ندانستید، بدانید که هر مقامی مناسب کاری است، شجاعت من در آنجا است که شما سخت در تنگنای دشمن قرار گیرید و خداوند دل توانمند به من بدهد و به دفاع برخیزم، و در مورد نفرین من نباید بی‌تابی کنید، چراکه نباید نفرین من کسی را که به پندار شما، جادوگر از خاندان جادوگر است، بترساند. https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) پیوستن خداش به علی(ع) و شهادت او _ 2️⃣ آنگاه علی(ع) آنها را چنین نفرین کرد: خدایا! اگر طلحه و زبیر بر من ستم کرده‌اند و نسبت ناروای (جادوگری و دست داشتن در قتل عثمان و...) به من دادند، و آنچه را که از رسول خدا(ص) در شأن من دیدند و شنیدند، ولی کتمان نمودند، و با تو و پیامبرت مخالفت کردند، زبیر را با بدترین وضعی بکش و خونش را در گمراهیش بریز و طلحه را خوار گردان، و در آخرت آنها را با سخت ترین مجازات کیفر فرما ای خداش! آمین بگو. خداش (که سخت تحت تأثیر بیان امام قرار گرفته بود، با صدق دل) گفت: آمین:خدایا مستجاب کن. سپس خداش، خود را پیش خود سرزنش می‌کرد خطاب به خود می‌گفت:به‌خدا من هرگز صاحب ریشی را ندیدم که خطایش از تو روشن‌تر باشد که پیام‌رسان پیامی باشد که قسمتی از آن قسمت دیگرش را نقض می‌کند، و خداوند جای درستی برای آن نگذاشته است، من به‌سوی خدا می‌روم و از آن دو نفر(طلحه و زبیر) بیزاری می‌جویم. امام علی: ای خداش نزد آن دو نفر برو، و گفتار مرا به آنها ابلاغ کن. خداش: نه به خدا، نمی‌روم، مگر اینکه از خدا بخواهی و دعا کنی که مرا بی‌درنگ به‌سوی تو باز گرداند، و مرا در مسیر خشنودی خودش در مورد تو موفق کند. امام علی(ع) برای خداش همین دعا را کرد، خداش نزد طلحه و زبیر رفت و پیام امام علی(ع) را به آنه ابلاغ کرد و سپس با شتاب (مخفیانه) به حضور علی(ع) بازگشت، و به صف امام علی(ع) ملحق شد، و در جنگ جمل، جزء یاران او گردید و در رکاب آن حضرت به شهادت رسید، رحمت خدا بر او باد. https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | میشه از فرار کرد؟! در ترکیه یا جبهه؟ 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | پیامبر راجع به کدام قوم در آینده خبر داده بودند؟ "خدا را دوست دارند و خدا آنها را دوست دارد..." 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) راست‌گوئی و امانت‌داری علی(ع) ابوکهمس می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم:عبدالله بن ابی یعفور، به شما سلام رسانید. امام: بر تو و بر او سلام باد، وقتی که نزد عبدالله رفتی، به او سلام برسان و به او بگو: جعفر بن محمد(ع) می‌گوید؛ درست بیندیش که به خاطر چه عاملی، علی(ع) در پیش‌گاه رسول خدا(ع) به آن مقام عالی رسید، همان عامل را پیشه خود ساز، همانا علی(ع) به خاطر دو خصلت راست‌گوئی و امانت‌داری، در پیش‌گاه رسول خدا(ص) به آن مقام عالی، نائل آمد. https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) اطمینان علی(ع) به امداد غیبی سعید بن قیس می‌گوید: ✔️ روزی در میدان جنگ، مردی را دیدم که تنها دو جامه پوشیده‌بود( بی‌آنکه زره و لباس جنگ پوشیده‌باشد) سواربراسب به‌سویش رفتم، دیدم امیرمؤمنان علی(ع) است، پرسیدم: ای امیرمؤمنان! در چنین‌منطقه‌ای با این لباس؟!. فرمود: آری، ای سعید! هیچ‌بنده‌ای نیست، مگر اینکه از جانب خدا، دو فرشته از او نگهبانی می‌کنند تا از کوهی سقوط نکند و یا به چاهی نیفتد، ولی وقتی که قضای الهی(اجل) فرارسد، او را نسبت‌به همه‌چیز واگذارند. در روایت دیگر آمده: ☑️ قنبر غلام علی (ع)، آن حضرت را بسیار دوست داشت، هرگاه علی(ع) بیرون می‌رفت، قنبر نیز با شمشیر، به دنبال علی(ع)، حرکت می‌کرد، شبی علی(ع) بیرون رفت، قنبر را در پشت سرش دید، فرمود: ای قنبر! تو را چه‌شده که در این‌وقت شب به‌دنبال من می‌آئی؟. قنبر: آمده‌ام تا پشت سرت باشم(و هوای تو را داشته‌باشم). علی: وای بر تو، آیا تو مرا از اهل آسمان، حفظ می‌کنی، یا از اهل زمین؟ قنبر: نه، از اهل زمین، تو را حفظ می‌کنم . علی: اهل زمین جز به اذن خدا از آسمان، نمی‌توانند به من کاری کنند، برگرد، آنگاه قنبر بازگشت. این دو حکایت، بیان‌گر شجاعت، و اطمینان علی(ع) به امداد الهی، و مقدرات خداوند است، و از قوت قلب، و قوت اعتقاد آن حضرت، حکایت می‌کند. https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) برترین انسان‌ها در روز قیامت، از زبان علی(ع) اصبغ بن نباته می‌گوید: امام علی(ع) را در بصره، پس از فتح بصره (در جریان جنگ جمل) دیدم، سوار بر استر بود، به مردم رو کرد و فرمود: آیا به شما خبر ندهم که بهترین انسان‌ها در قیامت کسیتند؟. ابوایوب انصاری برخاست و گفت: چرا ای امیرمؤمنان؟ به ما خبر بده، زیرا تو(در محضر پیامبر(ص) و هنگام دریافت وحی) حاضر بودی، و ما غایب بودیم. امام علی: بهترین مخلوق در قیامت هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب هستند که هیچ‌کس فضیلت و برتری آنها را انکار نمی‌کند مگر کافر و منکر. عمار یاسر: ای امیر مؤمنان! نام آنها را ذکر کن، تا آنها را بشناسیم. امام علی: 1️⃣ بهترین مخلوقات در قیامت، پیامبرانند، و بهترین آنها محمد (ص) است. 2️⃣ بهترین شخص در هر امتی، بعد پیامبرشان، وصی او است، تا آنکه پیامبری بعد از او آید (که او از وصی پیامبر قبل برتری دارد) و همانا بهترین اوصیاء وصی محمد (ص) (یعنی علی علیه السلام) است. 3️⃣ بهترین مخلوقات بعد از اوصیاء شهیدان هستند، و بهترین شهیدان، حمزه و جعفر (علیهما السلام) می‌باشند، جعفر (ع) دو بال تر و تازه دارد که با آن دو بال در بهشت پرواز می‌کند، و به هیچ‌کس از این امت جز او دو بال عطا نشده‌است، خدا آن را به احترام محمد (ص) و تجلیل از مقام آن حضرت، عطا نموده‌است. و دیگر دو نوه پیامبر(ص)، حسن و حسین، و دیگر مهدی(عج) است، خداوند هرکه از ما خانواده بخواهد، او را مهدی قرارمی‌دهد. آنگاه امام علی(ع) (برای تأیید سخنش) اداستانهای اسلامی از اصول کافی محمد محمدی اشتهاردی👇 هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع) برترین انسان‌ها در روز قیامت، از زبان علی(ع) اصبغ بن نباته می‌گوید: امام علی(ع) را در بصره، پس از فتح بصره (در جریان جنگ جمل) دیدم، سوار بر استر بود، به مردم رو کرد و فرمود: آیا به شما خبر ندهم که بهترین انسان‌ها در قیامت کسیتند؟. ابوایوب انصاری برخاست و گفت: چرا ای امیرمؤمنان؟ به ما خبر بده، زیرا تو(در محضر پیامبر(ص) و هنگام دریافت وحی) حاضر بودی، و ما غایب بودیم. امام علی: بهترین مخلوق در قیامت هفت نفر از فرزندان عبدالمطلب هستند که هیچ‌کس فضیلت و برتری آنها را انکار نمی‌کند مگر کافر و منکر. عمار یاسر: ای امیر مؤمنان! نام آنها را ذکر کن، تا آنها را بشناسیم. امام علی: 1️⃣ بهترین مخلوقات در قیامت، پیامبرانند، و بهترین آنها محمد (ص) است. 2️⃣ بهترین شخص در هر امتی، بعد پیامبرشان، وصی او است، تا آنکه پیامبری بعد از او آید (که او از وصی پیامبر قبل برتری دارد) و همانا بهترین اوصیاء وصی محمد (ص) (یعنی علی علیه السلام) است. 3️⃣ بهترین مخلوقات بعد از اوصیاء شهیدان هستند، و بهترین شهیدان، حمزه و جعفر (علیهما السلام) می‌باشند، جعفر (ع) دو بال تر و تازه دارد که با آن دو بال در بهشت پرواز می‌کند، و به هیچ‌کس از این امت جز او دو بال عطا نشده‌است، خدا آن را به احترام محمد (ص) و تجلیل از مقام آن حضرت، عطا نموده‌است. و دیگر دو نوه پیامبر(ص)، حسن و حسین، و دیگر مهدی(عج) است، خداوند هرکه از ما خانواده بخواهد، او را مهدی قرارمی‌دهد. آنگاه امام علی(ع) (برای تأیید سخنش) این دو آیه را تلاوت فرمود: و من یطع الله والرسول فاولئک مع الدین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن اولئک رفیقاً ذلک الفصل من الله وکفی بالله علیماً :و کسی که خدا و پیامبر را اطاعت کند(در روز رستاخیز) همنشین کسانی خواهد بد که خدا نعمت خود را بر آنها تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهداء و صالحان، و آنها رفیقهای خوبی هستند. این موهبتی است از ناحیه خدا، و کافی است که او(از حال بندگان و نیات و اعمال آنها) آگاه است (نساء - 69 -70) https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا