eitaa logo
دانلود
💔💔💔 : 1️⃣ در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه‌ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن به آنها ندهد . (1) عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیهالسلام و یارانش به شدند. 2️⃣ در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از جان دهی! امام علیه السلام فرمودند : خدایا ! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده . حمید بن مسلم مي ‌گوید : به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود، قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست ، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد : العطش! باز آب مي‌خورد، ولی سیراب نمي‌شد . چنین بود تا به هلاكت رسید . (2) پی نوشت : 1. انساب الاشراف ، ج 3 ، ص 180. 2. ارشاد شیخ مفید ، ج2 ، ص86 . https://eitaa.com/besharat_ir https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/P83Df حاج مهدی توکلی | شب هفتم محرم | روضه حضرت علی اصغر داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/oDAk7 روضه شهادت حضرت علی اصغر ع مرحوم کافی داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونگی شهادت علی اکبر علیه السلام شیخ صدوق(ره) به نقل از امام زین العابدین علیهم السلام می‌نویسد: ✔️✔️ هنگامى که على اکبر علیه السلام براى مبارزه به سوى دشمن رفت، چشمان حسین علیه السلام، گریان شد و گفت: اللّهُمَّ کُن أنتَ الشَّهیدَ عَلَیهِم، فَقَد بَرَزَ إلَیهِمُ ابنُ رَسولِکَ، وأشبَهُ النّاسِ وَجهاً وسَمتاً بِهِ «خدایا ! تو بر ایشان گواه باش ، که فرزند پیامبرت و شبیه‌ترینِ مردم به او در صورت و سیرت ، به سوى آنان مى‌رود» . در این باره سید بن طاووس(ره) در «الملهوف» می نویسد:على اکبر علیه السلام که از زیباروى‌ترین و خوش‌خوترینِ مردم بود، بیرون‌آمد و از پدر، اجازه نبرد خواست . امام علیه السلام به او اجازه داد. سپس ، مأیوسانه به او نگریست و سرش را پایین انداخت و گریست . ✔️ سپس گفت: «خدایا ! گواه‌باش . جوانى به نبرد آنها مى‌رود که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن ، شبیه‌ترینِ مردم به پیامبر توست و ما هرگاه مشتاق پیامبرت مى‌شدیم، به او مى‌نگریستیم». سپس، بانگ برآورد و فرمود: «اى پسر سعد! خداوند، رَحِمت را قطع کند، همان‌گونه که رَحِم مرا قطع کردى.»(۴) 🔺علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و جنگ نمایانی کرد. آن‌گاه، ده تن از آنان را کُشت و سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر ! تشنه‌ام. حسین علیه السلام فرمود: «شکیبایى کن، پسر عزیزم! جدّت با کاسه‌اى پُر به تو مى‌نوشانَد» . او باز گشت و جنگید و ۴۴ تن از دشمنان را کُشت.(۵) تاریخ الطبرى به نقل از ابو مِخنَف می نویسد: زُهَیر بن عبد الرحمان برایم نقل کرد که : مُرّه بن مُنقِذ بن نُعمان عبدى لیثى، او را دید و گفت: گناهان عرب بر دوش من، اگر بر من بگذرد و چنین کند و من، پدرش را به عزایش ننشانم ! على اکبر علیه السلام ، با شمشیرش به دشمن حمله مى بُرد که بر مُرّه بن مُنقِذ گذشت . او نیزه‌اى به على اکبر علیه السلام زد و او [بر زمین] افتاد . على اکبر علیه السلام، ندا داد: اى پدر ! سلام بر تو ! این، جدّم است که به تو سلام مى‌رساند و مى‌فرماید: «زودتر ، به سوى ما بیا».(۶) دشمن، گِردش را گرفتند و با شمشیرهایشان، او را تکّه تکّه کردند . 🌀 همچنین سلیمان بن ابى راشد، از حُمَید بن مسلم اَزْدى برایم نقل کرد که: در روز عاشورا، به گوش خود شنیدم که حسین علیه السلام مى‌گوید: «خدا، بکشد کسانى را که تو را کشتند، اى پسر عزیزم! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتک حرمتِ پیامبر! دنیا، پس از تو ویران باد! و گویى هم‌اینک به زنى مى‌نگرم که مانند خورشیدِ به گاه طلوع، به سرعت، بیرون دویده، ندا مى‌دهد: اى برادرم و فرزند برادرم! در باره او پرسیدم. گفته شد: این، زینب، فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله است. آن زن آمد تا خود را بر روى [پیکر] على اکبر علیه السلام انداخت. حسین علیه السلام نزد او آمد و دستش را گرفت و او را به خیمه، باز گردانْد. سپس، حسین علیه السلام به پسرش روى آورد و جوانان [خاندان] او نیز همراهش آمدند. حسین علیه السلام فرمود: «برادرتان را ببرید !» آنان، او را از آن جایى که بر زمین افتاده‌بود ، بُردند و در خیمه‌اى نهادند که جلوى آن مى‌جنگیدند.(۷) پی نوشت‌ها ۴. الملهوف: ص ۱۶۶ ۵. الأمالی للصدوق: ص ۲۲۶ ح ۲۳۹ ۶. الملهوف: ص ۱۶۶ ۷. تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۴۴۶ 📚مجله ابرتازه‌ها ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca @Dastanqm واتساپ https://chat.whatsapp.com/CzyHzA7kcizBgcIEVfQqWM
حضرت علی اکبر؛ پاره تن سیدالشهدا على اکبر علیه السلام ، بزرگ‌ترین پسر علیه السلام بود که از نظر صورت و سیرت و سخن‌گفتن، به حدّى شبیه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بود که هرکس شوق دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله را داشت، به او مى‌نگریست، چنان که پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به میدان نبرد، فرمود: خداوندا ! گواه باش که جوانى براى جنگ با آنان مى‌رود که شبیه‌ترینِ مردم به پیامبرت از جهت صورت و سیرت و سخن‌گفتن است و ما هرگاه مشتاق دیدار پیامبر تو مى‌شدیم، به او نگاه مى کردیم . ♦️ على اکبر علیه السلام در واقعه عاشورا، از ارکان سپاه امام علیه السلام به‌شمار مى رفت. تأکید او بر حق‌مدارى و دفاع از حق تا ایثار جان، هنگام شنیدن خبر به‌شهادت‌رسیدن خود در مسیر کربلا از پدر بزرگوارش، 🔺اذان‌گفتن براى اقامه جماعت به امامت حسین علیه السلام در جریان برخورد سپاه حُر با کاروان امام علیه السلام (۱)، 🔺بر عهده گرفتن مسئولیت آب‌رسانى به خیمه‌ها در شب عاشورا و 🔺همچنین داوطلب‌شدن ایشان براى شهادت پیش از دیگر بنى هاشم، بنا بر نقل مشهور،(۲) از ویژگى‌هاى این فرزند برومند سیّدالشهدا علیه السلام است.(۳) ۱. الأمالی للصدوق : ص ۲۱۸ ح ۲۳۹ ۲. تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۴۴۶ : وکانَ أوَّلَ قَتیلٍ مِن بَنی أبی طالِبٍ یَومَئِذٍ عَلِیٌّ الأَکبَرُ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ۳. دانش نامه امام حسین علیه السلام ج۷ص۷ 📚مجله ابرتازه‌ها ایتا http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca @Dastanqm واتساپ https://chat.whatsapp.com/CzyHzA7kcizBgcIEVfQqWM
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔💔💔 : خوارزمی" در مقتل الحسین و "خیابانی" در وقایع الایام نوشتهاند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیهالسلام و اصحابش از سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیهالسلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به نرسد و كار را بر حسین علیهالسلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود. (۱) ۱. وقایع الایام ، ج ۵، ص۲۷؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج۱، ص۲۴۴. @besharat_ir @Dastanqm