فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین سخنان حضرت زینب(س) در ظهر عاشورا
🔹حجتالاسلام علی ثمری سخنران و کارشناس مسائل مذهبی همزمان با شب عاشورا به آخرین سخنان حضرت زینب(س) با امام حسین (ع) اشاره کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
در روایتی از امام سجاد(ع):
«در شب یازدهم محرم، عمهام زینب را دیدم که در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است»(3)؛ یعنی نمازش را نشسته اقامه میکنند،
«ابن نمای حلی» در کتاب مثیرالاحزان از فاطمه دختر امام حسین(ع) چنین نقل میکند:
«وَ اَمّا عَمَّتی زَیْنَب فَاِنَّها لَمْ تَزَلْ قائِمَةً فی تِلْکَ اللَّیلَةِ - أی عاشِرَة مِنَ المُحَرّم - فی مِحْرابِها تَسْتَغیثُ اِلی رَبِّها، وَ ما هَدَأَت لَنا عَیْنٌ وَ لاسَکَنَتْ لَنا زَفْرَة»؛
و اما عمهام زینب، پس وی همچنان در آن شب (شام غریبان) در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خدای تعالی استغاثه میکرد و در آن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت و صدای ناله ما قطع نشد»4
📚 خبرگزاری فارس
3 _ریاحین الشریعه، ج 3، ص 61.
4_ریاحین الشریعه، ج 3، ص 62.
@Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/8vxwp
تاریخ شیعه روز یازدهم محرم | حرکت کاروان اسرا از کربلا | تشکیل مجلس ابن زیاد
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
چطور امام زینالعابدین در #کربلا بهشهادت نرسید
وقتی ابن زیاد به دارالاماره آمد، بعد از گفتگوی مختصری که میان او و عقیله بنی هاشم زینب کبری صورت گرفت، ابن زیاد به سوی امام سجاد(علیه السلام) متوجه شد و گفت: این جوان کیست؟ گفتند: او علی بن الحسین(علیه السلام) است. ابن زیاد گفت: مگر خدا علی بن الحسین را نکشت؟ زین العابدین(علیه السلام) فرمود: من برادری داشتم که او هم علی بن الحسین نام داشت و مردم او کشتند. ابن زیاد گفت: بلکه خدا او را کشت.
امام چهارم فرمود: خداوند است که جانها را می گیرد به هنگامی که مرگ آنها فرا رسیده باشد.
ابن زیاد با عصبانیّت می گوید: تو چطور جرأت می کنی که به من جواب دهی؟
سپس دستور داد او را بیرون برده و گردن بزنند.
زینب کبری از شنیدن این سخن به خشم آمد و فرمود: ای پسر زیاد تو دیگر کسی را از ما باقی نگذاشتی. اگر تصمیم داری که این جوان را بکشی، پس مرا هم با او بکش.
#کربلا
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
امام صادق (ع):
شخصی آمد پیش پدرم امام سجاد (ع) و گفت: فلانی به شما نسبت گمراه و بدعتگزار داد.
امام سجاد (ع) فرمود:
حق همنشینی با آن مرد را رعایت نکردی؛ زیرا سخن او را به ما منتقل کردی.
حق من را هم رعایت نکردی، زیرا از برادرم چیزی را به من رساندی که آن را نمیدانستم.
⛔️ از غیبت کردن بپرهیز که غذای سگهای جهنم است. بدان کسی که از مردم زیاد عیبگویی کند به همان اندازه در خود او عیب هست.
(میزان الحکمة، ری شهری، ج ٨، ص ٥٧٦).
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
هنگامی که امام حسین (علیه السلام) تنها ماند و به هر سو نگاه کرد، برای خود یار و یاوری ندید، صدا زد: (هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله). آیا کسی هست که از حرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حمایت و دفاع کند؟!... این سخن آنچنان جگر سوز بود که وقتی بانوان حرم، آن را شنیدند، صدای گریه ی آنها بلند شد، در این هنگام امام سجاد(علیه السلام) که سخت بیمار و در بستر بود برخاست و به زحمت از خیمه ش بیرون آمد، به قدری ناتوان بود که نمیتوانست شمشیر خود را حمل کند.
امام حسین(علیه السلام) متوجه شد و فریاد زد: ای ام کلثوم، او را نگهدار، تا زمین از نسل آل محمد(صلی الله علیه و آله) خالی نماند.
#محرم
📚تبیان
https://eitaa.com/Dastanqm
صدقه دادن چيزهايى كه بيشتر دوست داشت
امام سجاد عليه السّلام بادام و شكر صدقه مىداد در اينباره سؤال شد، اين آيه را تلاوت فرمودند: لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ به مقام برتر نايل نشويد مگر اينكه از آنچه دوستتر مىداريد انفاق كنید.
(مناقب آل ابى طالب ۴/ ۱۶۷.)
✅ روايت شده كه ايشان از انگور خوشش مىآمد
در روزى كه روزهدار بود وقت افطار كنيز آن حضرت خوشه انگورى نزد وى آورد
در همين هنگام مستمندى نزد امام عليه السّلام آمد و امام خوشه انگور را به او دادند، كنيز كسى را فرستاد تا آن خوشه انگور را از آن سائل خريدارى كرده و دوباره نزد امام نهاد،
در اين هنگام باز سائل ديگرى آمد و امام خوشه انگور را بدو بخشيد و كنيز هم باز كسى را فرستاد تا آن را از او خريدارى كرده و نزد امام نهاد
در اين وقت مستمند سوم درب خانه را نواخت و باز امام خوشه انگور را به او داد.
(محاسن ۲/ ۳۶۱ چاپ مجمع جهانى اهل بيت عليهم السّلام، فروع كافى ۶/ ۳۵۰.)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/dSgW5
از حضرت شهربانو مادر امام سجاد علیه السلام چه میدانید؟- بندانی نیشابوری
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/OYSot
چند اصل مهم در زندگی امام سجاد علیه السلام
صوت قرآن امام سجاد
#امام_سجاد
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
بیماری #امام_سجاد (علیه السلام) در کربلا
در حادثه جانسوز کربلا، وجود نازنین امام چهارم(علیه السلام)، به شدت دچار بیماری گشت، و در اثر آن ضعف و سستی فراوانی بر بدن مبارک آن حضرت چیره شد، بگونه ای که حتی توانایی حمل شمشیر را نداشت. همین امر موجب شده که بسیاری از مردم از سر ناآگاهی، امام چهارم را به عنوان امام بیمار شناخته و همواره در صفحهی ذهنشان این پندار غلط نقش بسته شده که امام سجاد(علیه السلام) شخصی بیمار و ناتوان و ضعیف بوده که چهره ای زرد و رنگ پریده داشته و دارای روحی افسرده و پژمرده بوده است و این بیماری مهلک از ابتدا عمر تا پایان عمر شریف حضرت، با ایشان همراه و عجین بوده است، درحالیکه این پندار کاملاً غلط و به دور از واقعیّت است، زیرا
امام چهارم تنها در حادثه کربلا به مدّت کوتاهی بیمار شدند و بعد از آن بهبود یافته و در حدود ۳۵ سال چون سایر پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) از سلامت کامل جسمی و روحی برخوردار بود.
📚تبیان
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/SoVJG
زندگی امام سجاد (ع) در کلام رهبری
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/pH4AW
سختی دوران زندگی امام سجاد علیه السلام - حجت الاسلام حسینی قمی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
کانال بشارت در ایتا👇
https://eitaa.com/besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/wG7xr
داستان امام سجاد و کنترل عصبایت
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
برخورد امام سجاد (ع) با شتر خود
✅ امام سجاد (ع) شتری داشت که 22 بار با آن شتر، از مدینه به مکه سفر کرد و در این 22 بار مسافرت (که هربار رفتوبرگشت آن حدود 160 فرسخ و جمعا 3520 فرسخ میشد) حتی یکبار، تازیانه به او نزد. (223)
هنگامیکه امام سجاد (ع) ازدنیارفت، آن شتر با پریشانی کنار قبر آمد و بر دو زانوی خود نشست و گردنش را بر خاک قبر میمالید و ناله میکرد …
❇️ در نقل دیگر آمده: (این شتر سراسیمه از چراگاه آمد و گردن خود را روی قبر نهاد و در خاک غلطید، امام باقر (ع) دستور داد او را به چراگاه خود باز گرداندند). (224)
این است معنی محبت و انسانیت، بهراستی فکر کنید کسی 3520 فرسخ بر شتری سوار شود و مسافرت کند، حتی یکبار به آن شتر تازیانه نزند.
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
خوی پرمهر امام سجاد (ع)
✅ در آن شبی که امام سجاد (ع) ازدنیارفت، ساعاتی قبل فرزندش امام باقر (ع)، را فراخواند و به او فرمود: (آب وضوئی بیاور).
امام باقر (ع)، آب وضو حاضر کرد.
امام سجاد (ع) فرمود: (این را نمیخواهم، زیرا مردار، در آن است).
امام باقر (ع) رفت و چراغ آورد، دید موش مردهای، درمیان آب است، آب وضوی دیگر آورد.
در اینهنگام امام سجاد (ع) به فرزندش امام باقر (ع) فرمود: (پسر جانم، امشب همان شبی است که به من وعده (رحلت از این دنیا) دادهاند، سفارش میکنم که برای شترم، اصطبلی بسازید، وعلوفهاش را آماده کنید … ).
امام سجاد (ع)، ازدنیارفت و هنگامیکه جنازه اش را دفن کردند، چیزی نگذشت که آن شتر، از اصطبل بیرون آمد و کنار قبر آن حضرت رفت و گردنش را روی قبر نهاد و ناله کرد و دیدگانش پرازاشک گردید.
به امام باقر (ع) خبر دادند که شتر از اصطبل خارج شده کنار قبر آمدهاست و ناله میکند، امام باقر (ع) نزدش آمد فرمود: (خدا برکت به تو دهد، اکنون آرام بگیر و برخیز).
شتر برنخاست، همان شتری که امام سجاد (ع) سوار بر او شده و به مکه میرفت، تازیانه را به پالانش میبست و به او نمیزد.
امام سجاد (ع) وقتیکه زنده بود، شبها انبانهای غذا را بهدوش میگرفت و در تاریکی بهصورت ناشناس به خانه مستمندان میبرد، وقتیکه ازدنیارفت، مستمندان دیدند که آن مرد ناشناس، دیگر نمیآید، کمکم برای آنها آشکار شد که آن مرد مهربان، امام سجاد (ع) بودهاست. (225)
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
همنشینی امام سجاد (ع) با زیردستان
❇️ چند نفر جذامی (مبتلایان به بیماری جذام) در محلی نشسته بودند و صبحانه میخوردند (231) امام سجاد (ع) سوار بر الاغش از آنجا عبور میکرد، آنان وقتی که آن حضرت را دیدند، صدا زد: (بفرمائید با ما صبحانه بخورید).
امام: اگر روزه نبودم، دعوت شما را میپذیرفتم.
هنگامیکه امام سجاد (ع) به خانهاش رفت، روز دیگر دستور داد غذای لذیذ و گوارا فراهم کردند، سپس آن جذامیها را به صبحانه دعوت کرد و خود در کنار آنها نشست و با هم، غذا خوردند. (232)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
پاسخ کوبنده امام سجاد (ع) به یزید
✅ هنگامیکه امام سجاد (ع) را (در ماجرای کربلا، بهصورت اسیر، همراه بازماندگان شهدای کربلا به شام) نزد یزید بن معاویه بردند، آن حضرت را در برابر یزید نگهداشتند.
یزید (مغرور برای نیکو جلوه دادن کار خود به یک توجیه مزورانه مذهبی پرداخت، آیهای از قرآن خواند و علت مصائبی که خاندان رسالت به آن دچار شدهاند را، عمل خود آنها دانست و گفت):
خداوند میفرماید:
و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم
: (هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید)
(شوری - 30).
امام سجاد (ع) بیدرنگ در پاسخ فرمود: این در شأن ما نیست، بلکه در شأن ما این آیه (22 حدید) است:
ما اصاب من مصیبة فی الارض ولافی انفسکم الا فی کتاب من قبل ان نبرأها ذلک علی الله یسیر
: (هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد، مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است و این امر، برای خداوند آسان میباشد) (حدید - 22). (228)
(بنابراین مصیبت ما، از مصائب مورد قبول ما، برای تقویت دین است و دستورش در لوح محفوظ الهی آمدهاست، نه اینکه اعمال نامناسب ما باشد).
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
نمونه ای از مناجات امام سجاد (ع)
محمدبن ابی حمزه میگوید: پدرم گفت: امام سجاد (ع) را در یکی از شبها در کنار کعبه دیدم که نماز میخواند، قیام نماز را طول داد، بهگونهایکه دیدم گاهی بر پای راستش تکیه میداد و گاهی بر پای چپش تکیه میداد، سپس شنیدم مانند گریان میگفت:
(یا سیدی تعذ بنی وحبک فی قلبی … )
: (ای آقای من! آیا مرا عذاب کنی، با اینکه حب تو در قلبم هست، سوگند به عزتت اگر چنین کنی، مرا در قیامت با مردمی محشور کنی که دیر زمانی به خاطر تو با آنها دشمنی کرده ام). (229)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
دو پرنده قمری در حضور امام باقر (ع) و قضاوت آن حضرت
✅ محمد بن مسلم میگوید: روزی در محضر امام باقر (ع) بودم، ناگاه یک جفت پرنده قمری (241) آمدند و روی دیوار خانه امام باقر (ع) نشستند، طبق معمول خود سروصدا میکردند و امام باقر (ع) ساعتی به آنه پاسخ داد، سپس آنها روی دیوار دیگر پریدند، قمری نر مدتی بر سر قمری ماده فریاد میکشید و سپس با هم پریدند و رفتند، از امام باقر (ع) پرسیدم:
(ماجرای این دو پرنده چه بود؟).
✳️ امام باقر: ای پسر مسلم! هر پرنده و جاندار و چارپائی را که خدا آفرید، از همه کس، نسبت به ما شنواتر و فرمانبردارتر است، این دو قمری که یکی نر بود و دیگری ماده، قمری نر به قمری ماده بدگمان شدهبود، قمری ماده سوگند یاد میکرد که دامنش پاک است و گفته بود آیا به قضاوت امام باقر (ع) راضی هستی، قمری نر پیشنهاد قمری ماده را پذیرفتهبود با هم نزد من برای داوری آمدهبودند (آنها به اینجا آمدند و شکایت خود را مطرح کردند) و من به قمری نر گفتم: (تو نسبت به ماده خود ظلم کردهای).
قمری نر، داوری مرا پذیرفت و قمری ماده را (در پاکدامنیاش) تصدیق کرد. (242)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
آخرین وصیت امام سجاد و امام حسین (ع)
✅ امام باقر (ع) فرمود: هنگامیکه پدرم لحظات آخر عمر را میپیمود، مرا به سینهاش چسبانید و فرمود: (پسر جان! تو را به همان چیزی که پدرم (امام حسین علیه السلام) هنگام شهادت به آن وصیت کرد، سفارش میکنم و آن اینکه:
یا بنی اصبر علی الحق وان کان مرا
: (ای پسر جان! در راه حق، استقامت کن، گر چه تلخ باشد). (233)
نیز امام باقر (ع) فرمود: پدرم در لحظات آخر عمر، مرا به سینهاش چسبانید و فرمود: پسر جان! تو را وصیت میکنم به آنچه پدرم هنگام شهادت به آن وصیت کرد و فرمود: پدرش به آن سفارش کردهاست:
یا بنی وظلم من لایجد علیک ناصرا الا الله
: (ای پسر جان، بپرهیز از ظلم به کسی که یاوری در برابر تو جز خدا ندارد). (234)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm