eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/gUb5S داستان قرآنی حضرت خضر و موسی علیه السلام قسمت ۲ کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
https://imamali.wiki/content/994 شيوه امام عليه السلام در گرفتن بيعت پس از کشته شدن عثمان، حضرت علی علیه السلام هیچ حرکت و تلاشی برای تصدی منصب خلافت نکرد بلکه این مردم بودند که با هجوم به خانه آن حضرت او را مجبور به پذیرش حکومت کردند.( شیخ مفید، الجمل، مکتبة الاعلام الاسلامی، ص111؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دارالکتب العلمیة، ج4، ص8.) امیر مؤمنان(علیه السلام) در وصف هجوم مردم برای بیعت با او می فرماید: مردم همان گونه که شتران تشنه از بند رها شده، برای نوشیدن آب به آبشخور هجوم می برند [برای بیعت با من هجوم آوردند. به گونه ای که گمان کردم یا من در ازدحام جمعیت کشته خواهم شد یا گروهی به وسیله گروه دیگر. (نهج البلاغه، خطبه 53) پس از اینکه حضرت به حکومت رسید به هیچ وجه معترض گروه اندکی که از بیعت با آن حضرت سر برتافته بودند نشد. حقوقشان را از بیت المال قطع نکرد و آنها را کاملاً آزاد گذاشت.( ابن ابی الحدید، ج4، ص8 11.) https://eitaa.com/nahgolbalagh https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
https://imamali.wiki/content/994 برخورد با ناکثين ✅ طلحه و زبیر که سودای خلافت در سر می پروراندند و به همین دلیل در زمان عثمان در صف مخالفان او قرار داشتند، پس از کشته شدن عثمان به دلیل عدم برخورداری از پایگاه مردمی و فراهم نبودن زمینه خلافت ایشان از خواسته خود تنزل کرده، به امید تصدی پست و مقامی در حکومت حضرت علی علیه السلام با او بیعت کردند. ولی به زودی پی بردند که حضرت علی(ع) کسی نیست که بتوان در پرتو حکومت او به ناحق به نوایی رسید.از سوی دیگر، عایشه که تا دیروز مردم را به کشتن عثمان تشویق می کرد با به حکومت رسیدن حضرت علی علیه السلام به بهانه خونخواهی عثمان پرچم مخالفت با حکومت آن حضرت را برافراشت. مخالفان حضرت نیز از هر سو به گرد او جمع شدند. عدم دستگيری مخالفان قبل از اظهار مخالفت طلحه و زبیر با شنیدن این خبر، به بهانه انجام عمره از حضرت علی علیه السلام اجازه خروج از مدینه را درخواست کردند. امام علیه السلام به ایشان خبر داد که آنان انگیزه ای جز فتنه و آشوب علیه حکومت آن حضرت ندارند و انجام عمره بهانه ای بیش نیست و هنگامی که با انکار طلحه و زبیر مواجه شد، پس از تجدید بیعت و گرفتن پیمان اکید مبنی بر پرهیز از هر گونه مخالفتی با حضرت به آنان اجازه خروج از مدینه را صادر فرمود. وقتی حضرت(علیه السلام) از انگیزه آنان نزد ابن عباس پرده برداشت و ابن عباس گفت: «چرا به آنها اجازه خروج دادی و آنان را به بند نکشیدی و به زندان نفرستادی؟» امام علیه السلام در پاسخ فرمود: ای فرزند عباس! آیا به من دستور می دهی قبل از نیکی و احسان، به ظلم و گناه اقدام کنم و بر اساس گمان و اتهام قبل از ارتکاب جرم مؤاخذه کنم. (شیخ مفید، الجمل،ص166 167) ظاهر سخن امام علیه السلام این است که قبل از ارتکاب جرم هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن جایز نیست و تنها پس از ارتکاب جرم است که می توان مجرم را دستگیر نمود. نظیر این سخن را امام علیه السلام در برخورد با خریت بن راشد نیز فرموده است. خریت بن راشد که از اصحاب امام علیه السلام بود، پس از ماجرای حکمیت در مقابل امام علیه السلام ایستاد. او به علی(ع) گفت: به خدا سوگند! از این پس دستوراتت را اطاعت نخواهم کرد، پشت سرت نماز نخواهم خواند و از تو جدا خواهم شد. امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: مادرت به سوگت نشیند! اگر چنین کنی، پیمان خود را شکسته ای، پروردگارت را نافرمانی نموده ای و جز به خودت به کسی زیان نرسانده ای! به من بگو دلیل این تصمیم تو چیست؟ خریت دلیل تصمیم خود را پذیرش حکمیت بیان کرد و حضرت از او خواست که با هم بنشینند و درباره حکمیت با هم بحث کنند تا شاید خریت هدایت شود و خریت با تعهد به اینکه فردا خدمت حضرت شرفیاب شود از او جدا شد. عبدالله بن قعین می گوید: «پس از این گفتگو من به منزل خریت رفتم ولی آثار ندامت در او دیده می شد و از تصمیم خود در باره جدایی از حضرت با یارانش سخن می گفت. فردای آن روز خدمت حضرت علی(علیه السلام) رسیدم و آنچه را از خریت روز گذشته مشاهده کرده بودم، به امام(علیه السلام) گفتم. امام(ع) فرمود: او را رها کن! اگر حق را پذیرفت و بازگشت، از او می پذیریم و اگر خودداری کرد، او را تعقیب می کنیم. عبدالله می گوید: به امام(علیه السلام) گفتم: چرا اکنون او را نمی گیری و در بند نمی کنی؟ امام(ع) فرمود: اگر این کار را با هر کس که به او گمان بد داریم، انجام دهیم، زندانها را از آنها پر می کنیم و من برای خود جایز نمی دانم که بر مردم یورش برم و آنان را زندان و مجازات کنم تا اینکه مخالفت خود را با ما اظهار کنند.( ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ج1، ص332 335؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج4، ص88 ) از طرف دیگر نهی از منکر به معنی پیشگیری از وقوع گناه و جرم است و روشن است که موضوع و مورد آن قبل از ارتکاب جرم است و برخورد پس از وقوع جرم، کیفر و مجازات نامیده می شود. در توضیح آن می توان گفت: اگر کسی مقدمات جرم و توطئه ای را انجام نداده باشد و دلیل و شاهد خارجی وجود نداشته باشد که او تصمیم بر خروج و آشوب دارد و تنها امام(علیه السلام) از طریق علم غیب از قصد و نیت او آگاه شده است در این صورت امام(علیه السلام) تنها به استناد علم غیب خود برای جلوگیری از جرم دست به اقدامی نمی زند، عدم برخورد امام(علیه السلام) با ابن ملجم با اینکه بارها به کشته شدن خود به دست او خبر داده بود، نیز از همین قبیل است بلکه بر اساس سخن حضرت در ماجرای خریت می توان گفت حتی اگر کسی با زبان اظهار مخالفت نماید تا قبل از دست زدن به مقدمات شورش، حضرت با او مقابله نمی کرد.
داستان‌های قرآنی و مذهبی
ولی اگر کسی در عمل وارد مقدمات جرم و شورش شود، به طوری که شواهد و قراین خارجی گویای این است که او در آینده دور یا نزدیک مرتکب جرم خواهد شد، در این صورت بر حکومت اسلامی واجب و لازم است که به هر وسیله ممکن از وقوع آن جلوگیری کند. همان گونه که در امور مهم مانند قتل بر همه اشخاص واجب است که از کشته شدن انسان بی گناه جلوگیری نمایند، هر چند به کشته شدن شخصِ مهاجم منجر شود. بهترین شاهد بر این جمع، اقدام امیر مؤمنان(علیه السلام) در برخورد با ناکثین است. آن حضرت پس از آگاهی از حرکت ناکثین به سرعت از مدینه حرکت کرد تا از ورود آنان به بصره و قتل و غارت انسانهای بی گناه جلوگیری کند. البته باید توجه داشت که اقدامات قبل از وقوع جرم جنبه پیشگیری دارد و باید به حداقل اکتفا شود. حضرت علی(علیه السلام) پس از آگاهی از شورش ناکثین، به منظور پیشگیری از قتل و غارت مسلمانان توسط آنان، به سرعت حرکت کرد تا از رسیدن آنان به بصره جلوگیری کند ولی با کمال تأسف در ربذه به او خبر رسید که اصحاب جمل از دسترس آن حضرت خارج شده اند، لذا در ربذه برای تهیه نیرو توقف نمود. پس از آنکه از «ربذه» آماده حرکت به ذی قار شد یکی از یاران آن حضرت سؤالاتی از او نمود، که تا حد زیادی سیره و روش آن حضرت را در برخورد با مخالفان بیان می کند. اسکافی می گوید: هنگامی که حضرت تصمیم گرفت از ربذه به سوی بصره عزیمت کند، «رفاعة بن رافع» به پا خاست و چنین گفت: «ای امیر مؤمنان(علیه السلام) بر چه کاری تصمیم گرفته ای؟ و ما را کجا خواهی برد؟ حضرت علی(علیه السلام) فرمود: آنچه نیت کرده ام و تصمیم بر انجامش دارم، اصلاح است اگر از ما بپذیرند و به آن پاسخ مثبت دهند. رفاعه گفت: «اگر نپذیرفتند، چه؟ حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «آنان را فرا می خوانیم و از حق به اندازه ای به آنان می بخشیم که امید داریم راضی شوند. رفاعه گفت: «اگر راضی نشدند؟ علی(علیه السلام) فرمود: تا وقتی که آنان ما را به خود واگذارند، آنها را به حال خود واگذار می کنیم.» رفاعه گفت: اگر ما را به خود واگذار نکنند؟ علی(علیه السلام) فرمود: در مقابل آنان از خود دفاع می کنیم. رفاعه گفت: نیکو تصمیمی است! ( محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، 3/494 495؛ ابن اثیر، الکامل، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج3، ص224.) این گفتگو به خوبی نشان می دهد که روش حضرت علی(ع) در برخورد با مخالفان این بود که تا وقتی آنان در مقابل حکومت قیام مسلحانه نکنند متعرض آنان نشود. https://eitaa.com/nahgolbalagh https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آيه ۸۳ سوره كهف، آغاز داستان حضرت ذوالقرنين: وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا ﴿٨٣﴾ و از تو درباره ذوالقرنین می‌پرسند؛ بگو: به‌زودی بخشی‌ازسرگذشت او را [به‌وسیله آیاتی‌ازقرآن] برای شما می‌خوانم. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
84.mp3
2.82M
آیه ۸۴ و ۸۵ سوره کهف، همه‌ی امکانات دراختیار حضرت ذوالقرنین: إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا ﴿٨٤﴾ ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی [که برای رسیدن به هدف‌هایش نیازمند به آن بود] وسیله‌ای به او عطا کردیم. (۸۴) فَأَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٨٥﴾ پس [با توسل به وسیله،] راهی را [برای سفر به غرب] دنبال کرد. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
40.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://film.tebyan.net/film/159910 آيه ۸۶ سوره كهف، سفر حضرت ذوالقرنين به غرب: حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ۗ قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا ﴿٨٦﴾ تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب] خورشید را چنین یافت که در چشمه‌ای‌گرم و لجن‌آلود غروب می‌کند، و نزد آن قومی را یافت [که فساد و ستم می‌کردند]. گفتیم: ای ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان] عذاب می‌کنی و یا درمیانشان شیوه‌ای‌نیک درپیش‌می‌گیری. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
14-18.Kahf.087-88.mp3
2.88M
آیه ۸۷ و ۸۸ سوره کهف، نحوه‌ی برخورد حضرت ذوالقرنین با کافران و مومنین: قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا ﴿٨٧﴾ ذوالقرنین گفت: اما هرکه [با کفر، فساد و گناه] ستم کرده، عذابش می‌کنیم، آن‌گاه به‌سوی پروردگارش بازگردانده‌می‌شود، پس او را عذابی‌سخت خواهدکرد. وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَىٰ ۖ وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا ﴿٨٨﴾ و اما هرکه ایمان آورده و کار شایسته انجام داده‌است، پس بهترین پاداش برای اوست، و ما هم ازسوی‌خود تکلیفی‌آسان به او خواهیم‌داد. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
62.mp3
2.88M
آیه ۹۲ و ۹۳ سوره کهف، سفر حضرت ذوالقرنین به منطقه‌ای بین دو کوه: ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٩٢﴾ سپس [با توسل به‌وسیله،] راهی را [برای سفر دیگر] دنبال کرد. حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿٩٣﴾ تازمانی‌که میان دو کوه رسید، نزد آن دو کوه، قومی را یافت که هیچ‌سخنی را به‌آسانی نمی‌فهمیدند. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
89.mp3
3.42M
آیه ۸۹ تا ۹۱ سوره کهف، سفر ذوالقرنین: ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٨٩﴾ پس [بازهم باتوسل به‌وسیله] راهی را [برای ‌سفربه‌شرق] دنبال‌کرد. حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا ﴿٩٠﴾ تازمانی‌که به‌محل طلوع خورشید رسید، آن را یافت که بر قومی طلوع می‌کند که دربرابر آن پوششی [از مسکن و لباس] برای آنان قرارنداده‌ایم. كَذَٰلِكَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا ﴿٩١﴾ [سرگذشت ذوالقرنین و ملت‌ها] این‌گونه [بود]، و یقیناً ما به آنچه [از وسایل و امکانات مادی و معنوی] نزد او بود، احاطه [علمی] داشتیم. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
14-18.Kahf.094-96.mp3
2.76M
آیه ۹۴ و ۹۵ سوره کهف، درخواست مردم از حضرت ذوالقرنین برای ساختن سد: قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿٩٤﴾ [آنان با رمز، اشاره و با هر وسیله‌ای که ممکن بود] گفتند: ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج [با کشتن و غارت و تخریب] در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا می‌پذیری که ما مزدی برایت قراردهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟ قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا ﴿٩٥﴾ گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمکّن و قدرت داده [از مزد شما] بهتر است؛ پس شما مرا با نیرویی یاری دهید [تا] میان شما و آنان سدّی سخت و استوار قراردهم. آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا ﴿٩٦﴾ برای من قطعه‌های [بزرگ] آهن بیاورید [و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند] تازمانی‌که میان آن دو کوه را هم‌سطح و برابر کرد، گفت: [در کوره‌ها] بدمید تاوقتی‌که آن [قطعه‌های آهن] را چون آتش سرخ کرد. گفت: برایم مس گداخته‌شده بیاورید تا روی آن بریزم. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
98.mp3
2.32M
آیه ۹۸ سوره کهف، تامین امنیت یکی از عوامل موثر در تبلیغ: قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ [ذوالقرنین پس‌از پایان‌یافتن کار سد] گفت: این رحمتی است از پروردگار من، ولی زمانی‌که وعده پروردگارم فرارسد، آن را درهم‌کوبد [و به‌صورت خاکی مساوی با زمین قراردهد]، و وعده پروردگارم حق است. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
14-18.Kahf.096-97.mp3
3.43M
آیه ۹۶ و ۹۷ سوره کهف، محکم‌کاری در کارها: آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا ﴿٩٦﴾ برای من قطعه‌های [بزرگ] آهن بیاورید [و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند] تا زمانی که میان آن دو کوه را هم سطح و برابر کرد، گفت: [در کوره ها] بدمید تا وقتی که آن [قطعه‌های آهن] را چون آتش سرخ کرد. گفت: برایم مس گداخته‌شده بیاورید تا روی آن بریزم. (۹۶) فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَمَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْبًا ﴿٩٧﴾ [هنگامی‌که سد ساخته‌شد] یأجوج و مأجوج نتوانستند بر آن بالا روند، و نتوانستند در آن رخنه‌ای وارد کنند. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
99.mp3
1.93M
آیه ۹۹ و ۱۰۰ سوره کهف، عرضه جهنم بر کافران در روز قیامت: وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ و در آن روز که برخی با برخی دیگر درهم و مخلوط، موج می‌زنند، رهایشان می‌کنیم و در صور دمیده‌شود، پس همه آنان را [در عرصه قیامت] گردمی‌آوریم. وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا ﴿١٠٠﴾ و دوزخ را در آن روز [به‌صورتی بسیار ترسناک] برای کافران آشکار می‌کنیم. کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
امام زمان با ظالمین چه میکند کجاست شکننده ابهت و عظمت تجاوز کاران؟ کجاست ویران کننده ی بناهای شرک و نفاق؟ کجاست نابود کننده اهل فسق و گناه و طغیان گری؟ کجاست قطع کننده شاخه های درختان و درو کننده زراعت های گمراهی و فساد و نقاق؟ کجاست محو کننده آثار و نشانه های اندیشه های باطل و هواهای نفسانی؟ کجاست قطع کننده ریسمانهای دروغ، بدعت و تهمت؟ کجاست در هم کوبنده سرکشان و متمرّدان؟ کجاست ریشه کن کننده ی اهل لجاجت و گمراهی و بی دینی؟ . این قاصم شوکه المعتدین أین هادم ابنیه الشرک و النفاق أین مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان أین حاصد فروع الغی و الشقاق أین طامس اثار الزیع و الاهواء أین قاطع حبائل الکذب والافتراء أین مبید العتاة والمرده أین مستاصل اهل العناد و التضلیل و الالحاد. . . فرازی از دعای زیبای ندبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان‌های قرآنی و مذهبی
https://imamali.wiki/content/994 برخورد حضرت علی علیه السلام با ناکثين طلحه و زبیر که سودای خلافت در سر می پروراندند و به همین دلیل در زمان عثمان در صف مخالفان او قرار داشتند، پس از کشته شدن عثمان به دلیل عدم برخورداری از پایگاه مردمی و فراهم نبودن زمینه خلافت ایشان از خواسته خود تنزل کرده، به امید تصدی پست و مقامی در حکومت حضرت علی علیه السلام با او بیعت کردند. ولی به زودی پی بردند که حضرت علی(ع) کسی نیست که بتوان در پرتو حکومت او به ناحق به نوایی رسید.از سوی دیگر، عایشه که تا دیروز مردم را به کشتن عثمان تشویق می کرد با به حکومت رسیدن حضرت علی علیه السلام به بهانه خونخواهی عثمان پرچم مخالفت با حکومت آن حضرت را برافراشت. مخالفان حضرت نیز از هر سو به گرد او جمع شدند. برخورد حضرت با ناکثين پس از جنگ پس از پایان جنگ سپاه ناکثین از هر سو پا به فرار گذاشتند. در این هنگام حضرت علی علیه السلام دستور داد این فرمان به اصحاب و یارانش ابلاغ شود: «ای مردم! مجروحان دشمن را نکشید، فراریان را تعقیب نکنید، نادمان را سرزنش و ملامت نکنید. هر کس اسلحه خود را بر زمین گذاشت در امان است. هر کس به خانه خود رفت و در را بست در امان است.آنگاه امیر مؤمنان سفید و سیاه را امان داد.( شیخ مفید، الجمل، ص405) آن حضرت در این جنگ دستور عفو عمومی برای مردم بصره صادر کرد و تمام کسانی را که در برابر او شمشیر کشیده بودند، بخشید[شیخ مفید، الجمل، ص 408و آنها را آزاد گذاشت که کشته های خود را آزادانه به خاک بسپارند(شیخ مفید، الجمل، ص394) پس از پایان جنگ گروهی از یاران حضرت خواستار آن بودند که با اصحاب جمل مانند مشرکان رفتار شود، زنانشان به اسارت و اموالشان به غنیمت گرفته شود. امیر مؤمنان علیه السلام به شدت با چنین طرز تفکری مخالفت نمود و فقط دستور داد مهمات و اسلحه هایی که در میدان جنگ از آنان باقی مانده ضبط شود.( شیخ مفید، الجمل، ص405) برخورد امیر مؤمنان علیه السلام در جمل با دشمنان خود آن چنان بزرگوارانه و کریمانه بود که حتی دشمن ترین افراد را به تحسین وا داشت. پس از پایان جنگ گروهی از آنان که مروان حکم در بین آنان بود به یکدیگر گفتند: «ما در باره علی ستم روا داشتیم و بی جهت بیعت با او را شکستیم. ولی وقتی او بر ما پیروز شد هیچ کس را بزرگوارتر و با گذشت تر از او پس از پیامبر اکرم(ص) نیافتیم، به پا خیزید تا خدمت وی شرفیاب شویم و از او عذرخواهی کنیم.»(شیخ مفید، الجمل، ص416) https://eitaa.com/nahgolbalagh https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
https://imamali.wiki/content/994 عايشه پس از جنگ جمل پس از جنگ جمل، حضرت علی علیه السلام به محمد بن ابوبکر دستور داد خواهرش عایشه را به خانه بنی خلف انتقال دهد تا در باره او تصمیم بگیرد. محمد بن ابوبکر گوید: «او را به آنجا منتقل کردم در حالی که مدام به من و حضرت علی علیه السلام ناسزا می گفت و بر اصحاب جمل رحمت می فرستاد.»( شیخ مفید، الجمل، ص371) هنگامی که حضرت علی علیه السلام تصمیم گرفت به سوی کوفه حرکت کند، 40 نفر زن را با لباس مردانه و مسلح، همراه عایشه نمود تا او را به مدینه برسانند. در بین راه عایشه مرتب به امیر مؤمنان(علیه السلام) ناسزا می گفت که حضرت علی(علیه السلام) حرمت پیامبر(صلی الله علیه واله) را نگه نداشته، او را همراه مردان به مدینه فرستاد و ... او آن قدر به حضرت علی علیه السلام ناسزا گفت که وقتی به مدینه رسیدند، یکی از زنان نگهبان تاب خودداری از کف بداد، نزدیک آمد و گفت: وای بر تو ای عایشه! آیا آنچه انجام دادی کافی نبود که در باره ابوالحسن علیه السلام این چنین سخن می گویی؟ آنگاه دیگر زنان نزدیک آمدند، نقاب از چهره برگرفتند عایشه با پی بردن به حقیقت شرمگین شد، کلمه استرجاع بر زبان جاری کرد و از اعمال خود در پیشگاه خدا استغفار نموده، گفت: خداوند به فرزند ابوطالب جزای خیر عطا کند که حرمت رسول خدا(صلی الله علیه واله) را نگه داشت.»(شیخ مفید، الجمل، ص415) حضرت علی علیه السلام در باره عایشه فرمود: افکار و عقده های درونی که نسبت به من داشت او را به جوشش در آورد، آزاری به من رساند که در باره هیچ کس چنین آزاری روا نمی داشت. با این حال در آینده از احترام گذشته خود برخوردار است و رسیدگی به اعمال با خداست، هر کس را بخواهد عفو می کند و هر کس را بخواهد عذاب می کند.»(سید مرتضی عسکری، احادیث ام المؤمنین، المجمع العلمی الاسلامی ج1، ص246) عایشه آن چنان تحت تأثیر برخورد کریمانه و بزرگوارانه حضرت علی علیه السلام قرار گرفت که پس از جنگ می گفت: «آرزو داشتم 20 سال قبل از آن حادثه مرده بودم.»( سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، دارالتعارف للمطبوعات، ج4، ص307) عفو و بخشش امام(علیه السلام) از مخالفان خود اختصاص به اصحاب جمل ندارد بلکه در موارد دیگر نیز حضرت علی(علیه السلام) پس از شکست مخالفان خود آنان را عفو می کرد. پس از آنکه معقل بن قیس، خریت بن راشد را در اهواز شکست داد نامه ای به این شرح به حضرت علی(علیه السلام) نوشت: ... ما با مارقین که خود را به وسیله مشرکان تقویت کرده بودند، روبه رو شدیم و از آنان تعداد بسیاری را کشتیم و از سیره و روش تو در مورد آنان تجاوز نکردیم؛ از این رو فراریان و اسیران و مجروحان آنان را نکشتیم ...»( ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ج1، ص354) و پس از آنکه در منطقه فارس بر آنان پیروزی کامل یافت و خریت کشته شد، از مسلمانانی که با خریت همکاری کرده بودند، بیعت گرفت و آنان را آزادشان گذاشت.( ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات،ص361) نامه معقل به امیر مؤمنان(ع) به خوبی نشان می دهد که این نوع برخورد سیره دایمی و همیشگی امیر مؤمنان(ع) بوده است. مرحوم محقق در شرایع در این باره می فرماید: آن دسته از اهل بغی که گروهی دارند که به سوی آنان بازگردند، جایز است، مجروحان و اسرای ایشان را کشت و فراریانشان را تعقیب کرد، ولی آن دسته از یاغیان که گروهی ندارند که به سویشان بازگردند، هدف از جنگ با آنان متفرق کردن اجتماع آنهاست. بنابراین فراریانشان تعقیب نمی شوند و مجروحان و دستگیرشدگانشان کشته نمی گردند. مرحوم صاحب جواهر در ذیل این عبارت می فرماید: «من هیچ مخالفی در آنچه گفته شد نیافتم جز اینکه در کتاب «الدروس» آمده است که «حسن» نقل کرده که آنان بر شمشیر عرضه می شوند، پس هر کس از آنان توبه کرد، آزاد می شود و اگر توبه نکرد کشته خواهد شد.» ولی من گوینده این قول را نشناختم، بلکه از سیره حضرت علی(علیه السلام) با اهل جمل خلاف این قول ثابت است و بنابراین اختلاف قابل اعتنایی در مسأله نیست بلکه در کتاب «المنتهی» و منقول از «تذکره» به علما ما نسبت داده شده است بلکه از کتاب «الغنیه» نقل شده که صریحاً ادعای اجماع نموده است».( محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، دارالکتب الاسلامیه، ج21، ص328 329)
داستان‌های قرآنی و مذهبی
امام جواد علیه السلام در پاسخ به سؤالات یحیی بن اکثم فرمود: اما اینکه گفتی امیر مؤمنان علیه السلام اهل صفین را چه در حال پیشروی و چه در حال فرار می کشت و به مجروحان تیر خلاص می زد ولی در جنگ جمل هیچ فراری را تعقیب نکرد و هیچ مجروحی را نکشت و هر کس اسلحه خود را بر زمین گذاشت و یا به خانه اش رفت، امان داد به این دلیل بود که اهل جمل پیشوایشان کشته شده بود و گروهی نداشتند که به آنها ملحق شوند و همانا به خانه هایشان بازگشتند بدون اینکه مخالف و محارب باشند و به اینکه از آنان دست برداشته شود راضی و خشنود بودند، پس حکم اینها این است که شمشیر از میانشان برداشته شود و از آزار و اذیتشان خودداری شود چرا که در پی اعوان و انصاری نیستند. ولی اهل صفین به سوی گروهی آماده و رهبری باز می گشتند که آن رهبر اسلحه و زره و نیز شمشیر برایشان فراهم می کرد، از بخششهای خود آنها را سیراب می کرد، برایشان قرارگاه و منزلگاه آماده می کرد، از بیمارانشان عیادت می کرد و ... بنابراین حکم آنها یکسان نیست.»( وسائل الشیعة، ج11، ص56، باب 24 من ابواب جهاد العدو، حدیث 4) https://eitaa.com/nahgolbalagh https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/scwaN زندگی نامه حضرت زکریا علیه السلام کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/WDtXH روایت قرآن از لحظه‌ای که حضرت زکریا(ع) در مقابل "نذر یک مادر" کم آورد! کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
https://imamali.wiki/content/994 امام(عليه السلام) در برخورد با معاويه امیر مؤمنان(علیه السلام) در مراسم بیعت مردم با او متعهد شد که به کتاب خدا و روش پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله) عمل کند. ولی با وجود معاویه که به هیچ یک از اصول انسانی، اسلامی پایبند نبود عمل به این شرط حداقل در بخش وسیعی از قلمرو حکومت حضرت غیر ممکن بود. لذا آن حضرت پس از سرکوب فتنه ناکثین تمام تلاش و کوشش خود را برای برکنار نمودن معاویه به کار گرفت. در آن زمان بر اساس همه مبانی و نظریات، حضرت علی علیه السلام حاکم شرعی و قانونی مسلمانان بود و معاویه باید به دستور او در باره کناره گیری از حکومت شام تسلیم شود. ولی او که آرزوی زمامداری و خلافت مسلمانان را از سالهای قبل در سر می پروراند حاضر به تسلیم خواسته به حق امام(علیه السلام) نشد. حضرت علی علیه السلام ابتدا سعی کرد از هر وسیله ممکن استفاده کند تا شاید بتواند معاویه را تسلیم خواسته های مشروع خود نماید و از خونریزی و کشته شدن مسلمانان جلوگیری نماید. ابتدا جریر بن عبدالله را که سابقه دوستی و رفاقت با معاویه داشت برای گرفتن بیعت از معاویه و اهل شام به آنجا اعزام داشت.(یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دار صادر، بیروت، ج2، ص184) ولی معاویه از حسن نیت و صداقت امام(علیه السلام) نهایت سوء استفاده را به نفع خود نمود و به دلیل اینکه در آن زمان آمادگی کامل برای مقابله با حضرت علی علیه السلام را نداشت و از نظر تبلیغاتی در وضعیت مناسبی به سر نمی برد به سیاست وقت کشی روی آورد و حدود چهار ماه جریر بن عبدالله را در شام نگه داشت و هر روز به بهانه های مختلف از دادن پاسخ صریح به او خودداری می کرد.( رسول جعفریان، سیره خلفا، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص282)] در این مدت معاویه توانست عمروعاص را با وعده و وعید با خود همراه کند. عبیدالله بن عمر را به سوی خود جذب کند. سران قبایل را در شام با خود موافق کند و سرانجام از مردم شام برای خود بیعت بگیرد و آنها را برای جنگ با حضرت علی علیه السلام آماده نماید. پس از بازگشت جریر و شکست مأموریت او حضرت علی علیه السلام آماده نبرد با معاویه شد ولی با این حال دست از تلاشهای خود برای دستیابی به راه حل مسالمت آمیز برنداشت. آن حضرت بارها به سوی معاویه نامه نوشت و نماینده اعزام کرد. ولی معاویه کسی نبود که تسلیم حق شود و بتواند از حبّ ریاست و مقام بگذرد. پس از اینکه دو سپاه در مقابل هم صف بستند، حضرت به یاران خود دستور داد که آغازکننده نبرد نباشند. در ابتدای نبرد معاویه به انگیزه از پای در آوردن یاران امام علیه السلام آب را بر روی آنها بست ولی پس از آنکه یاران امام(ع) با فداکاری و جانفشانی آب را به تصرف خود در آوردند، امیر مؤمنان(علیه السلام) حاضر نشد مقابله به مثل نماید و آب را بر روی آنان ببندد. امام علیه السلام هنگامی که مالک اشتر را پیشاپیش سپاه خود به منطقه صفین اعزام می کرد، به او فرمود: بر حذر باش از اینکه تو آغازگر نبرد باشی مگر اینکه آنها شروع به جنگ نمایند، تا اینکه در مقابل آنان قرارگیری و سخنانشان را بشنوی. مبادا دشمنی تو با آنان تو را به جنگ با آنان وادار کند قبل از اینکه آنان را دعوت [به حق] کنی و هر گونه بهانه و عذری را به طور مکرر بر آنها ببندی.»(نصر بن مزاحم، وقعة صفین، منشورات مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ص153؛ ابن اعثم الفتوح، دارالندوة الجدیدة، ج2، ص490) حضرت علی(علیه السلام) سپاه شام را به سوی قرآن دعوت کرد ولی حاضر نشدند به حکم قرآن تن در دهند. امیر مؤمنان در طول جنگ صفین در حدود 10 نامه به معاویه نوشت و او را به صلح فرا خواند که به خاطر طولانی شدن بحث از ذکر آنها خودداری می کنیم. در نهج البلاغه خطبه 198 آمده است امیر مؤمنان(علیه السلام) هنگامی که در جنگ صفین مشاهده کرد که یارانش در مقابل فحاشی لشکر معاویه، اقدام به فحاشی می کنند، فرمود: من برای شما نمی پسندم که دشنام دهنده باشید، ولی اگر شما کارهای آنها را توصیف کنید و حالشان را باز گویید در گفتار راست تر و در برکناری خودتان از گناه و سرزنش آنها رساتر خواهد بود. به جای دشنام دادن به آنها، بگویید: بارخدایا! خونهای ما و آنها را حفظ کن و میان ما و آنها صلح و آشتی برقرار فرما و آنان را از گمراهی به هدایتشان رسان تا هر کس حق را ندانسته، بشناسد و هر کس حریص در کجروی و دشمنی است از آن بازگردد. https://eitaa.com/nahgolbalagh https://eitaa.com/Dastanqm