eitaa logo
دانلود
54.Qamar.41-46.mp3
4.39M
سوره قمر آیه ۴۱ تا ۴۶ / برخورد قاطعانه با دشمن مغرور: وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿٤١﴾ و همانا برای فرعونیان بیم‌دهندگان آمدند. كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿٤٢﴾ [آنان] همه معجزات و آیات ما را تکذیب‌کردند؛ درنتیجه آنان را [به عذابی‌سخت] گرفتیم، گرفتن توانایی شکست‌ناپذیر و نیرومند. أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَٰئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ ﴿٤٣﴾ آیا کافران [شهر] شما از اقوامی که برشمردیم، بهتر و برترند [تا به‌سبب بهتری و برتری مصون‌ازعذاب باشند؟] یا برای شما در کتاب‌های آسمانی امان‌نامه‌ای هست [که هرجرمی را مرتکب‌شوید عذابی نخواهیدداشت؟!] أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿٤٤﴾ یا [آنکه] می‌گویند: ما گروهی متحد و پشتیبان یکدیگریم [که هرکس بخواهد آسیبی به ما رساند، با قدرت هرچه تمام‌تر از او انتقام می‌گیریم؟] سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿٤٥﴾ به‌زودی [این] گروه [متحد در جنگی که خود برضد مؤمنان تدارک می‌بینند] شکست می‌خورند و پشت‌کنان می‌گریزند. بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَىٰ وَأَمَرُّ ﴿٤٦﴾ بلکه وعده‌گاهشان قیامت است، و قیامت هولناک‌تر و تلخ‌تر است. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
54.Qamar.47-50.mp3
2.87M
سوره قمر آیه ۴۷ تا ۵۰ / سردرگمی مجرمان در قیامت: إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿٤٧﴾ بی‌تردید گنه‌کاران در گمراهی و انحراف و در آتش افروخته‌اند. يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَىٰ وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿٤٨﴾ ﴿ روزی که با صورت در آتش کشیده‌می‌شوند [و به آنان می‌گویند:] سوزندگی و عذاب دردناک دوزخ را بچشید. إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿٤٩﴾ ما هرچیزی را به‌اندازه آفریدیم. وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿٥٠﴾ و فرمان ما جز فرمان واحدی نیست که مانند یک‌چشم‌برهم‌زدن است. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
54.Qamar.51-55.mp3
1.69M
آیات پایانی سوره قمر آیه ۵۱ تا ۵۵ / سنت خداوند در عذاب کافران: وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿٥١﴾ بی‌تردید ما هم‌مسلکان شما را [که در گذشته به‌سرمی‌بردند، به‌خاطر طغیانشان] هلاک‌کردیم؛ پس آیا پندگیرنده‌ای هست؟ وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ ﴿٥٢﴾ و هر عملی را که انجام‌دادند در نامه‌های اعمالشان ثبت است. وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿٥٣﴾ و هر کوچک و بزرگی [از اعمالشان در آن] نوشته‌شده‌است. إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿٥٤﴾ یقیناً پرهیزکاران در بهشت‌ها و [کنار] نهرها هستند؛ فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴿٥٥﴾ در جای‌گاهی حق و پسندیده نزد پادشاهی توانا. معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
13.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ابوحمزه ثمالی.... 🌸 عزیزان شاید برا شما هم سوال باشه ابو حمزه ی ثمالی کیه چرا دعاهاش معروفه مگه چیکار کرده؟ 🎙 حجت‌الاسلام‌دانشمند
داستان‌های قرآنی و مذهبی
در شهر حلّه خانه ای بود شبیه به مسجد که بر بالای سردرِ آن،نوشته شده بود: «هذا مقام صاحب الزمان » و مردم از دور و نزدیک به زیارت آن مکان میرفتند. نوشته اند این خانه متعلق به یکی از اهل علم این شهر به نام آقا شیخ علی؛ مردی بسیار زاهد و عابد و متقی بوده است. شیخ علی، در تمامی اوقات، منتظر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مشغول صحبت با آن حضرت بوده است که ای مولای من، این غیبت شما در این سال ها و عصرها چه دلیلی دارد؟ تعداد مخلصین شما لااقل در همین شهر حله به بیش از هزار نفر می رسد! پس چرا ظهور نمی فرمایی تا دنیا را پر از قسط و عدل نمائی؟! با همین افکار و گفتار ایام می گذراند تا آن که روزی به بیابانی رفته و همین عتاب و خطاب ها را به آن بزرگوار عرض کرد. در همین حال بود که ناگهان عربی را دید که نزد او آمده و فرمود : جناب شیخ به چه کسی این همه عتاب و خطاب می کنی؟ عرض کرد خطابم به حجت وقت و امام زمان است که با این مخلصین صمیمی که تعداد آنها در این عصر فقط در حله بیش از هزار نفر است و با وجود این ظلم و جوری که عالم را فرا گرفته، چرا آن حضرت ظهور نمی کند؟! مرد عرب فرمود: ای شیخ، صاحب الزمان من هستم. مطلب این چنین نیست که تو تصور می کنی. اگر تعداد اصحاب من به سیصد و سیزده نفر می رسید، قطعا ظاهر می شدم. در شهر حله هم که گمان می کنی بیش از هزار نفر مخلص واقعی موجود است؛ اخلاص آنان حقیقی نیست، مگر اخلاص تو و فلان قصاب شهر. اگر می خواهی حقیقت مطلب بر تو مکشوف شود، در شب جمعه مخلصین را دعوت کن و برای ایشان در صحن حیاط خانه خود مجلسی برپا نموده و آن قصاب را هم دعوت کن و دو بزغاله بالای بام خانه ات بگذار و منتظر ورود من باش تا واقع امر را به تو نشان دهم و تو را متوجه اشتباهت کنم. پس از اینکه این کلام را فرمود از دیدگان آقا شیخ علی غائب شد. پس شیخ با سرور و خوشحالی تمام به حله برگشته و ماجرا را برای آن مرد قصاب تعریف نمود. سپس قرار بر این شد که از میان بیش از هزار نفری که می شناختند و همگی آنان را از ابرار و منتظران حقیقی امام غائب از انظار می دانستند، چهل نفر را انتخاب نموده و شیخ از آنها دعوت کند تا همگی در شب جمعه به منزل او آمده و به شرف ملاقات امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرف شوند. هنگام ملاقات فرا رسید. مرد قصاب با آن چهل مخلص در صحن حیاط خانه ی شیخ علی اجتماع نموده و همگی با طهارت رو به قبله مشغول ذکر و صلوات و دعا و منتظر حضرت صاحب الزمان بودند. شیخ نیز حسب الامر آن حضرت دو عدد بزغاله را بالای پشت بام برد. پاسی از شب گذشته بود و همه منتظر بودند. ناگهان نور عظیم درخشانی در جو هوا ظاهر گردید که تمام آفاق را پر کرده و چند برابر از آفتاب و ماه درخشنده تر بود به سمت خانه شیخ رفته و بر بالای پشت بام خانه شیخ قرار گرفت. زمانی نگذشته بود که صدائی از پشت بام بلند شد و آن مرد قصاب را امر به رفتن به پشت بام خواند. مرد قصاب، اطاعت نموده و به بالای پشت بام رفت و آن حضرت او را امر فرمود که یکی از آن دو بزغاله را نزدیک ناودان آن بام برده سر ببرد، بنحوی که تمام خون آن از آن ناودان در میان صحن خانه ریخته شود. قصاب به فرموده آن بزرگوار عمل نمود. آن چهل نفر با دیدن خون های سرازیر شده از ناودان همگی با خود گفتند قطعا حضرت سر قصاب را بریده و این خون نیز متعلق به قصاب است. لحظاتی دیگر گذشت. ناگهان صدای دیگری از پشت بام به گوش رسید که این بار شیخ علی (صاحب خانه) را به پشت بام فرا می خواند. شیخ علی نیز اطاعت امر نمود. و زمانی که به پشت بام رفت، قصاب را دید که در سلامتی کامل در محضر امام ایستاده بود! سپس به امر حضرت، مرد قصاب بزغاله دیگر را پای ناودان آورده و مثل همان بزغاله اول ذبح نمود. این بار نیز خون، به حیاط خانه ریخته و موجب تردید بیشتر حاضرین گردید. و همگی گمان کردند که آن حضرت این بار سر شیخ علی را بریده و این خون متعلق به شیخ است. پس با خود گفتند عن قریب است که به امر حضرت (علیه السلام) نوبت به او برسد که به پشت بام رفته و … لذا درب حیاط را گشوده و همگی فرار را بر قرار ترجیح دادند. سپس حضرت خطاب به شیخ فرمود: هم اکنون به حیاط برو و همگی را به پشت بام دعوت کن تا با من دیدار کنند. اما وقتی شیخ به صحن حیاط آمد، حتی احدی از آن چهل مرد را در خانه ندید. پس مجددا به پشت بام رفت و فرار آن جماعت را خدمت امام عرضه داشت. حضرت فرمود: ای شیخ، دیگر عتاب و خطاب ها را رها کن. آیا این همان شهر حله نبود که می گفتی بیش از هزار مخلص در آن وجود دارد؟! سرزمین ها و شهرهای دیگر را هم به همین امر قیاس کن. این را فرمود و از نظرشان پنهان گردید.
داستان‌های قرآنی و مذهبی
مطالب را با جمله ای از عارف کامل؛ جناب شیخ رجبعلی خیاط (ره) به پایان می بریم که فرمود:«اغلب مردم اظهار می کنند که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را از خویشتن نیز بیشتر دوست دارند، حال آنکه اینگونه نیست؛ زیرا اگر او را از خود بیشتر دوست داشته باشیم، باید برای او کار کنیم؛ نه برای خود. همه دعا کنید که خداوند موانع ظهور آن حضرت را بر طرف کند و دل شما را با آن وجود مبارک یکی کند!» منابع: عبقری الحسان . علامه علی اکبر نهاوندی آداب انتظار عارفان. حمزه کریم خانی
داستان‌های قرآنی و مذهبی
دوست داران امام زمان عبادات را گلچین کنند در کتاب”انوار نعمانیه ” آمده است که ابوحمزه ثمالی می گوید: زین العابدین(علیه السلام) را در حال نماز دیدم که ردای مبارک از دوشش افتاد، ردا را بدوش نیفکند تا نمازش تمام شد. از حضرت پرسیدم :چرا در حال نماز ردا را درست نکردید؟ فرمود:وای بر تو ، می دانی در مقابل چه کسی ایستاده بودم؟! از نماز بنده قبول نمی شود مگر آن مقدار که حضور قلب و اقبال داشته باشد. عرض کردم : پس در این صورت ما هلاک شده ایم با نمازهائیکه داریم؟ فرمود:نه،خداوند جبران آنها را به نمازهای نافله ای که می خوانید می نماید.(۱) آیت‌الله مجتهدی تهرانی(ره) در شرح این حدیث می‌گوید: بعضی افراد در کارهای دنیایی به دنبال صرفه هستند، می‌گردند ببینند چه کاری کنند تا پول بیشتری نصیبشان شود، اما همین افراد در عبادت به دنبال صرفه نیستند؛ می‌گویند کدام عبادت راحت‌تر است، همان را انجام بدهیم. در نماز‌های مستحبی کدام نماز راحت‌تر است، همان را بخوانیم. ایشان بیان کردند: مستحبات را انجام بدهید؛ استاد ما مرحوم «حاج شیخ علی اکبر برهان» می گفت: همانطوری که مقید هستید بعضی میوه ها را نوبر کنید، مقید باشید که بعضی عبادات را نیز نوبر کنید.» یعنی همانطور که هرکدام از میوه ها یک خاصیتی برای بدن ما دارد، مستحبات هم در روح ما اثر می‌گذارد، لذا یکی از گناهان این است که کسی مستحبات را سبک بشمارد و بگوید: «این عبادت مستحب است و مهم نیست» این جمله یعنی استخفاف (یعنی کوچک شمردن) مستحبات. پس مستحبات را نوبر کنید؛ نمازهای مستحبی مانند جعفرطیار را گاهی اوقات نوبر کنید، نماز امام زمان(عج) در مسجد جمکران را نوبر کنید، دعای کمیل و سماوات و ندبه را نوبر کنید. پی نوشت: ۱) پند تاریخ ج ۵ص۲۱۷ منبع: باشگاه خبرنگاران با اندگی دخل و تصرف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره الرحمن آیه ۳۷ تا ۴۰ / مواقف قیامت: فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿٣٧﴾ و ناگهان آسمان بشکافد و چون چرمی‌ سرخ‎رنگ و گلگون شود. فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٣٨﴾ پس کدام‌یک از نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید؟ فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿٣٩﴾ پس درآن‌روز [به‌علت سرعت فوق‌العاده حساب‎رسی و روشن‌بودن همه امور] هیچ انس و جنّی را از گناهش نپرسند. فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿٤٠﴾ پس کدام‌یک از نعمت‌های پروردگارتان را انکار می‌کنید؟ معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعای محال نخواهید 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: بزرگان دین فرموده‌اند: «کارهای نشدنی را از خدای متعال نخواهید.» در روایتی آمده است که روزی یکی از اصحاب نبىّ‌اکرم صلّی‌الله علیه آله و سلّم در حضور پیغمبر دعا کرد و گفت: «اللّهم لاتحوجنی الی احد من خلقک»؛ «خدایا، مرا محتاج هیچ آفریده‌ای نکن.» «فقال رسول الله، صلّی‌الله علیه و آله: لا تقولن هکذا.» «پیغمبر، صلّی‌الله علیه و آله فرمود: این طور نگو.» «فلیس من احد الّا و هو محتاج الی النّاس.» مگر میشود که یک انسان، محتاج دیگران نباشد؟ «نگو که خدایا مرا محتاج هیچ کس نکن. این، خلافِ طبیعت بشری، خلافِ سنّت الهی و خلافِ طبعِ نهاده پروردگار در وجودِ انسان است.» آن فرد، عرض کرد: «یا رسول‌الله! پس چگونه دعا کنم؟» فرمود: «قل اللّهم لاتحوجنی الی شرار خلقک.» «بگو: خدایا! مرا محتاج اشرار از بندگان خود مکن. مرا نیازمند مردمان شریر مکن. مرا محتاج انسانهای لئیم مکن. این درست است. 📱رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان، گزیده‌ای از صوت بیانات رهبر انقلاب درباره دعا را در قالب مجموعه منتشر میکند. ⭐️ ⚡️ 💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای دهکده ای در فرانسه که همه اهالی آن مسلمان شده و به مذهب شیعه گرویده اند و منتظر ظهور (عج)هستند.
molaghat.ali.mp3
3.81M
سخنران .عالی داستان خادم حوزه که یار امام زمان بوده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/hf7EZ سوره الرحمن ۵۵ (ترجمه تصویری) معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم چهارم، امام حسن مجتبی (ع) سخنرانی امام حسن (ع) در روز شهادت علی (ع) (در آن شب (21 سال چهلم هجرت) که امام علی (ع) به شهادت رسید) ✔️ امام حسن (در روز آن شب) در مسجد کوفه برخاست و برای مردم چنین سخنرانی کرد، پس از حمد و ثنا و صلوات بر پیامبر (ص) فرمود: (ای مردم! شب گذشته مردی از دنیا رفت، که گذشتگان بر او پیشی نگرفتند و آیندگان به او نمی‌رسند، او پرچمدار رسول خدا (ص) بود که جبرئیل و میکائیل در طرف چپش بودند، از میدان برنمی‌گشت مگر اینکه خداوند او را پیروز می‌کرد، سوگند به خدا او از مال سفید و سرخ دنیا - جز هفتصد درهم - که آن هم از عطایش زیاد آمده‌بود، باقی نگذاشت و می‌خواست با آن پول خدمتگزاری برای خانواده اش خریداری کند، سوگند به خدا، او در شبی وفات کرد که یوشع بن نون وصی موسی (ع) وفات کرد و همان شب عیسی (ع) به آسمان رفت و همان شب قران نازل گردید. داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها روزه‌داران شهید رمضان در جبهه‌ها در اوج گرمای تابستان آن هم در منطقه خوزستان حال و هوای ویژه‌ای داشت. سال 60 ماه رمضان در اوایل مرداد ماه و گرمای بالای 50 درجه خوزستان بسیار طاقت فرسا بود. رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور به جبهه می‌آمدند حکم مسافر را داشتند و کمتر می‌توانستند یکجا ثابت باشند بعضی از آن‌ها در یک منطقه می‌ماندند و از مسئول یا فرمانده مربوطه مجوز می‌گرفتند و قصد ده روز کرده و روزه دار می‌شدند. روزهای طولانی بالای 16 ساعت، گرمای شدید و سوزان کار فعالیت نبرد با دشمن حتی در منطقه پدافندی شدت یافتن تشنگی و ضعف و بی حالی از جمله مواردی بود که وجود داشت اما به لطف خدا در ایمان و اراده رزمندگان کم‌ترین خللی ایجاد نمی‌شد. سال 61 ماه مبارک رمضان در تیر ماه واقع شد. عملیات رمضان در همین ماه انجام گرفت. شب 19 رمضان در حال و هوای خاصی رزمندگان آماده عملیات می‌شدند. گرمای شدید باد و توفان شن‌های روان و از همه مهم‌تر نبرد با دشمن آن هم برای کسانی که روزه دار بودند بسیار سخت بود. انسان تا در شرایط موجود قرار نگیرد درک مطلب برایش سنگین است. در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالی که روزه دار بودند و لب‌هایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین (ع) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند. (راوی: سید ابراهیم یزدی) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها روزه‌داران شهید رمضان در جبهه‌ها
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها رمضان و رزمندگان در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالی که روزه دار بودند و لب‌هایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین (ع) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است. ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر می‌داد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود. بچه‌ها با اشتیاق فراوان برای نماز مغرب و عشا وضو می‌گرفتند، ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر می‌زد و افطاری را توزیع می‌کرد. سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج می‌زد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره می‌نشستیم و بعد از خواندن دعا با نان و خرما افطار می‌کردیم. دعای توسل و زیارت عاشورا هم در این روزها حال و هوای دیگری داشت. معـنویتــی که «السلام علیــک یــا اباعبدالله»، «زیارت عاشورا» یا «وجیه عندالله اشفع لنا عندالله» در توسل به سفره افطار و سحر ما هدیه می‌کرد، غیرقابل توصیف است و همین، بنیه معنوی و عدم غفلت از لحظات معنوی رزمندگان را از دیگران ممتاز کرده بود. نمی‌توانم این لحظات را برای شما بیان کنم، در لشکر 28 سنندج بودم و قرار بود بعد از یک هفته به خانه برگردم اما جاذبه این ماه مرا در کردستان ماندگار کرد. ماه رمضان بهترین و زیباترین خاطرات را برای ما در سنگرها به ارمغان می‌آورد. برکت دعا در کنار سنگرها، نماز روی زمین خاکی، سحری خوردن کنار آرپی‌جی و مسلسل، وضو با آب سرد، قنوت در دل شب، قیام روبروی آسمان بدون هیچ حجابی که تو را از دیدن وسعت‌ها بی نصیب کند، گریه بچه‌های عاشق در رکوع و همه چیز برای یک مهمانی خدا آماده بود. یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداریشان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند. (راوی : حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر محمدی ، نماینده ولی فقیه در لشکر 42 قدر اراک) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها روزه‌داران شهید رمضان در جبهه‌ها
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها افطاری بهشتی ما در دوران اسارت جزو مفقودین بودیم یعنی نه ایران از ما خبر داشت و نه صلیب سرخ جهانی نام ما را ثبت کرده بود. به همین جهت مشکلات ما از سایر اسرا بیشتر بود. هیچ نام و نشانی از ما در جایی نبود. عراقی‌ها به ما خیلی سخت می‌گرفتند جز ارتباط و اتکال به خدا هیچ راهی نبود تنها امیدمان استعانت خداوندی بود یکی از راه‌های تحکیم ارتباط الهی بحث نماز و روزه بود بچه‌هایی که با ما در اردوگاه 12 و 18 بودند تقریباً ماه رجب و ماه شعبان را در استقبال از ماه رمضان روزه می‌گرفتند هر چند که روزه گرفتن و نماز خواندن حتی به صورت فرادا جرم بود. خدا شاهد است امروز که بیش 20 سال از اسارت می‌گذرد هنگام ماه مبارک رمضان همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفره‌هایمان یافت می‌شود ولی لذت افطار دوران اسارت را ندارد بارها اتفاق می‌افتاد که هنگام نماز دژخیمان بعثی به بچه‌ها حمله می‌کردند و جهت آن‌ها را از قبله تغییر می‌دادند و نماز را بهم می‌زدند حتی یک شب مجبور شدیم نماز مغرب و عشا را به حالت خوابیده و زیر پتو به جا بیاوریم. روزه گرفتن جرم سنگین‌تری بود بچه‌ها غذای ظهر را می‌گرفتند و در یک پلاستیک می‌ریختند چهار گوشه آن را جمع کرده و گره می‌زدند سپس این غذا را در زیر پیراهن خود پنهان می‌کردند و افطار میل می‌نمودند اگر موقع تفتیش از کسی غذا می‌گرفتند او را شکنجه می‌دادند. آن غذای سرد ظهر با غذای مختصری که احیاناً در شب می‌دادند را بچه‌ها به عنوان افطار می‌خوردند و تا افطار بعد به همین ترتیب می‌گذشت. خدا شاهد است امروز که بیش 20 سال از اسارت می‌گذرد هنگام ماه مبارک رمضان همه نوع خوراکی با بهترین کیفیت در سفره‌هایمان یافت می‌شود ولی لذت افطار دوران اسارت را ندارد. به نظر من آن غذا، غذای بهشتی بود و ما هنگام افطار واقعاً حضور خدا را احساس می‌کردیم. دعای افطار با حال و هوای معنوی خاصی توسط بچه‌ها قرائت می‌شد هر چند پس از صرف افطاری تا افطار بعد هیچ خبری از خوراکی نبود ولی خیلی برایمان لذت بخش بود. (راوی: سردار مرتضی حاج باقری) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها روزه‌داران شهید رمضان در جبهه‌ها
http://shahadat-ir.blogfa.com/post/240 ماه مبارک رمضان در جبهه‌ها خادم رزمندگان ماه رمضان سال 66 بود در منطقه عملیاتی غرب کشور بودیم نیروهایی که در پادگان نبی اکرم (ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند. هوا بارانی بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود به طوری که راه رفتن بسیار مشکل بود و با هر گامی گل‌های زیادتری به کفش‌ها می‌چسبید و ما هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می‌شدیم متوجه می‌شدیم کلیه ظروف غذای سحر شسته شده اطراف چادرها تمیز شده و حتی توالت صحرایی کاملاً پاکیزه است. این موضوع همه را به تعجب وا می‌داشت که چه کسی این کارها را انجام می‌دهد! نهایتاً یک شب نخوابیدم تا متوجه شوم چه کسی این خدمت را به رزمندگان انجام می‌دهد! بعد از صرف سحر و اقامه نماز صبح که همه بخواب رفتند دیدم که روحانی گردان از خواب بیدار شد و به انجام کارهای فوق پرداخت و این‌گونه بود که خادم بچه‌های گردان شناسایی شد. وقتی متوجه شد که موضوع لو رفته گفت: من خاک پای رزمندگان اسلام هستم. (راوی عبدالرضا همتی) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14-56.Waqia.01-06.mp3
3.82M
آيه ۱ تا ۶ سوره واقعه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ﴿١﴾ به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی هنگامی که واقعه [بسیار عظیم قیامت] واقع شود، لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿٢﴾ که در واقع‎شدنش دروغی [در کار] نیست، خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ﴿٣﴾ پست‌کننده [کافران] و رفعت‌دهنده [مؤمنان] است. إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿٤﴾ هنگامی که زمین به‌شدت لرزانده شود، وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿٥﴾ و کوه‌ها درهم‌کوبیده وریزریز شوند. فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ﴿٦﴾ درنتیجه غباری‌پراکنده گردد، معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm