eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشهورترين لقب آن حضرت، است. پدر بزرگوارش امام هفتم شيعيان حضرت موسى بن جعفر علیه‌السلام و مادر مكرمه‌اش حضرت خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نيز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از يك مادر هستند. ولادت آن حضرت در روز اول ذيقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدينه منوره واقع شده‌است. ديرى نپاييد كه در همان سنين كودكى مواجه با مصيبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس لسلام_قرارگرفت. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اهر @koodakAliAsghar @Dastanqm
نام فاطمه معصومه (س) زادروز ۱ ذی‌القعده سال ۱۷۳ق زادگاه مدینه درگذشت ۱۰ ربیع‌الثانی سال ۲۰۱ق محل زندگی مدینه لقب(ها) معصومه، کریمه اهل بیت، طاهره، حمیده، بَرَّه (نیکوکار)، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده، اُخت الرضا پدر امام موسی کاظم (ع) مادر نجمه خاتون طول عمر ۲۸ سال مدفن قم ویکی شیعه @koodakAliAsghar @Dastanqm
✉️ نامه دعوت ✔️ مأمون، خلیفه ستم‌گر عباسی، امام رضا علیه السلام را از مدینه و از جمع خانواده دورکرده و به ایران فرا خوانده بود. اکنون یک سال از آن جریان می‌گذشت و دل‌تنگی، امان همه را بریده ‌بود تا این که یک روز صبح، پیکی درِ خانه حضرت معصومه علیهاالسلام در شهر مدینه را به صدا درآورد. او نامه امام رضا علیه السلام رابرای خواهرش آورده بود. در آن نامه، از حضرت معصومه علیهاالسلام دعوت شده بود تا به نزد برادرش در شهر مشهد برود. راه دور بود، ولی علاقه زیاد خواهر به برادرش، همه مشکلات را آسان می کرد. حضرت معصومه علیهاالسلام خود و چهار نفر از برادران و عده ای از برادرزاده ها و خادم های منزل را آماده مسافرت کرد؛ یک مسافرت طولانی و سخت 📚 تبیان @koodakAliAsghar @Dastanqm
✅حادثه تلخ کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام که به قصد زیارت برادر، از شهر مدینه در کشور عربستان، به سوی مشهد در ایران حرکت می کرد، شهرها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت. همه چیز به خوبی پیش می رفت تا این که کاروان در شهری اتراق کرد که پر بود از دشمنان اهل بیت. آن ها به کاروان حمله کردند. برادران حضرت معصومه علیهاالسلام به شهادت رسیدند. برادرزاده ها هم همین طور. اتفاق بسیار ناگواری بود. اشک و گریه سراسر کاروان را فرا گرفته بود. دختر موسی بن جعفر علیه السلام پرسید: چه قدر تا قم فاصله داریم؟ گفتند: راه زیادی نمانده. حضرت فرمود: «به طرف قم حرکت می کنیم؛ چون از پدرم شنیدم که قم مرکز شیعیان ما است» و بدین ترتیب، کاروان با دلی پراز غم، به سوی قم حرکت کردند و مهمان مردم قم شدند. 📚 تبیان @koodakAliAsghar @Dastanqm
✅بیماری حضرت معصومه علیهاالسلام وقتی دشمنان در یکی از شهرهای ایران به کاروان حضرت معصومه علیهاالسلام حمله کردند و تمام مردان کاروان را که عده زیادی از آن‌ها از بستگان حضرت معصومه علیهاالسلام بودند، کشتند. غم بزرگی بر دل خواهر عزیز امام رضا علیه السلام نشست . و البته به نقلی ایشان را هم مسموم کردند، بیمار شدند. مردم شهر قم ـ که از دوستان امام رضا علیه السلام و خانواده پیامبر صلی الله علیه و آله بودند ـ از جریان با خبر شده و به کمک آن ها شتافتند ـ اما زمانی که به کاروان رسیدند، تمام مردان کاروان شهید شده بودند. کاروان به سمت شهر قم حرکت کرد و حضرت معصومه علیهاالسلام مهمان مردم این شهر شد. 📚 تبیان @koodakAliAsghar @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ هر جمعه ارواح مؤمنان به آسمان دنیا می‌آیند و در برابر خانه‌ها و منازل خود قرار می‌گیرند و هر یک از ایشان به آواز حزین با گریه فریاد می‌کنند: ای اهل من و اولاد من، ای پدر و مادر من، ای خویشان من، به ما به آنچه در دنیا در دست ما بود مهربانی کنید، عذاب و حساب آن بر ما و سودش برای غیر ماست و هر یک خویشان خود را فریاد می‌کنند: به ما مهربانی کنید به درهمی یا قرص نانی یا جامه‌ای که خداوند شما را از جامه‌ی بهشت بپوشاند. پس رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گریه کرد و ما گریه کردیم و آن حضرت از زیادی گریستن قدرت بر سخن گفتن نداشت، آنگاه فرمود: اینان برادران دینی شمایند که پس از شادی و نعمت، تبدیل به خاک پوسیده شده‌اند، اینان به عذاب و هلاکت بر جان‌های خود فریاد می‌کنند و می‌گویند: وای بر ما، اگر آنچه در دست ما بود در طاعت و رضای خدا انفاق می‌کردیم، نیازمند به شما نبودیم، پس با حسرت و پشیمانی باز می‌گردند و فریاد می‌زنند، صدقه مردگان را زود بفرستید. 📚مفاتیح الجنان @Dastanqm
بسا باشد که میت در تنگی و سختی است و حق‌تعالی به او وسعت می‌دهد و تنگی را از او برمی‌دارد، پس به او می‌گویند: این گشایش که برای تو حاصل شد، به سبب نمازی است که فلان برادر مؤمن برای تو خواند. راوی پرسید: می‌توانم دو میت را در دو رکعت نماز شریک کنم؟ فرمود: آری، میت شاد می‌شود و گشایش می‌یابد به دعا و استغفاری که برای او انجام می‌دهند، چنان‌که زنده به خاطر هدیه‌ای که برای او می‌برند شاد می‌شود. 📚مفاتیح الجنان @Dastanqm
هرگاه شخصی به نیت میتی صدقه‌ای بدهد حق‌تعالی به جبرئیل امر می‌کند تا با هفتاد هزار فرشته نزد قبر او بروند هر یک با طَبقی از نعمت‌های الهی در دست و یک‌به‌یک به او می‌گویند: سلام بر توای دوست خدا، این هدیه فلان مؤمن برای توست، پس قبر او روشن می‌شود و حق‌تعالی هزار شهر در بهشت به او کرامت می‌کند و هزار حوری با او تزویج می‌نماید و هزار لباس فاخر به او می‌پوشاند و هزار خواسته او را روا می‌کند. 📚مفاتیح الجنان @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"خواندن مداوم دعاي غريق" درباره حضرت مهدي دعاهاي زيادي سفارش شده است که يکي از مهم ترينِ اين ادعيه، دعاي غريق است. امام صادق فرمودند: به زودي شُبهه‌اي براي شما رخ مي‌دهد و بدون نشانه‌ي هدايت و امامي که ديده شود مي‌مانيد. در اين زمان کسي نجات پيدا نمي‌کند مگراين‌که "دعاي غريق" را بخواند و فرمودند بگوييد: يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَى دِينِكَ. کمال الدين ، ج2 ، ص352 سفارش شده در دوره آخرالزمان ، براي در امان ماندن از فتنه‌ها، «دعاي غريق» زياد خوانده‌شود. @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«سلیمان (یکی از اصحاب امام رضا علیه السلام ) می‌گوید: حضرت رضا علیه السلام در بیرون شهر، باغی داشتند. گاه گاهی برای استراحت به باغ می‌رفتند. یک روز من نیز به همراه آقا رفته بودم. نزدیک ظهر، گنجشک کوچکی هراسان از شاخه درخت پرکشید و کنار امام نشست. نوک گنجشک، باز و بسته می‌شد و صداهایی گنگ و نامفهوم از گنجشک به گوش می‌رسید. انگار با جیک‌جیک خود، چیزی می‌گفت. امام علیه السلام حرکتی کردند و رو به من فرمودند: « سلیمان! این گنجشک در زیر سقف ایوان لانه دارد. یک مار سمی به جوجه هایش حمله کرده‌است. زودباش به آن ها کمک کن!» با شنیدن حرف امام در حالی که تعجب کرده بودم بلند شدم و چوب بلندی را برداشتم. آن قدر با عجله به طرف ایوان دویدم که پایم به پله‌های لب ایوان برخوردکرد و چیزی نمانده بود که پرت شوم... با تعجب پرسیدم: «شما چطور فهمیدید که آن گنجشک چه می‌گوید؟» امام فرمودند: «من حجت خدا هستم... آیا این کافی نیست؟!» 📚مشرق @Dastanqm
هجده دانه رطب 💕 ابن علوان می‌گوید: در خواب دیدم که کسی می‌گوید: «پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به بصره آمده اند! » پرسیدم: «کجا هستند؟ » گفت: «در خانه ی فلانی». رفتم و پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیدم که نشسته اند و اصحابشان همراه آن حضرت اند. در مقابل پیامبر طبقی از رطب بود. ایشان مرا که دید مشتی رطب برداشت و به من مرحمت کرد. آن‌ها را شمردم؛ هجده دانه بود. از خواب برخاستم... 💞 شنیدم که امام رضا علیه السلام به بصره آمده‌اند، پرسیدم: «کجا هستند؟ » گفتند: «در خانه ی فلانی». رفتم و ایشان را در همان‌جایی دیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را دیده بودم. یارانش با او بودند و نزد آن حضرت طبقی رطب بود. امام رضا علیه السلام مرا که دیدند، مشتی رطب برداشتند و به من دادند، شمردم؛ هجده دانه بود. گفتم: «کاش بیشتر بدهید! » فرمودند: «اگر جدّم بیشتر داده بود، من هم می‌دادم». [۱] ---------- [۱]: . مسند الامام الرّضا علیه السلام، ج ۱، ص ۵۴ اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا