eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 ذکر توصیه شده (عج) برای توسل به حضرت عباس علیه السلام 🌕 آیت الله مرعشی نجفی (ره) فرمودند: یکى از علما میگفت من مشکلى داشتم به مسجد جمکران رفتم درد دل خود را به محضر امام عصر عرضه داشتم و از وى خواستم که نزد خدا شفاعت کند تا مشکلم حل شود. براى همین منظور به کرّات به مسجد جمکران رفتم ولى نتیجه اى ندیدم . روزى هنگام نماز دلم شکست و عرض کردم : مولاجان ، آیا جایز است که در محضر شما و در منزل شما باشم و به دیگرى متوسل شوم ؟ شما امام من مى باشید، آیا زشت نیست با وجود امام حتّى به علمدار کربلا قمربنى هاشم (ع ) متوسل شوم و او را نزد خدا شفیع قرار دهم ؟! از شدت تاثر بین خواب و بیدارى قرار گرفته بودم . ناگهان با چهره نورانى قطب عالم امکان ( عجل الله تعالى فرجه الشریف ) مواجه شدم . بدون تامل به حضرتش سلام کردم . حضرت با محبت و بزرگوارى جوابم را دادند و فرمودند: نه تنها زشت نیست و نه تنها ناراحت نمى شوم به علمدار کربلا متوّسل شوى ، بلکه شما را راهنمائى هم مى کنم که به حضرتش چه بگویى. چون خواستى از حضرت ابوالفضل علیه السلام حاجت بخواهى ، این چنین بگو: 🔴 یا ابا الغوث ادرکنى 🔵 اى آقا پناهم بده 📚 لاله هاى رنگارنگ ، ص ۱۱۴
🔴🔵 سخن امام حسین علیه السلام راجع به مظلومیت امام مهدی ارواحنا فداه 🌺 حضرت امام حسین(ع) در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم فرمودند: 🌕 «مهدی ما در عصر خودش مظلوم است، تا می توانید درباره ی مهدی(ع) سخن بگوییدو قلم فرسایی کنید، آن چه که درباره ی شخصیت این معصوم بگویید درباره ی همه ی معصومین(ع) گفته اید، چون حضرات معصومین همه در عصمت و ولایت و امامت یکی هستند و چون عصر، عصر حضرت مهدی(ع) است سزاوار است که درباره ی او مطالب گفته شود. 🌹و در خاتمه فرمودند: 🔵 باز تأکید می کنم درباره ی مهدی ما زیاد سخن بگویید و بنویسید، مهدی ما مظلوم است، بیش از آنچه نوشته و گفته شده باید درباره اش نوشت و سخن گفت. 📚 صحیفه ی مهدیه، ص ۸۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠با امام زمانتون حرف بزنید! 🔹صبح زود رفتم برای خرید نان تازه. آقایی شیک پوش زودتر از من رسیده بود. نانوا خمیرهای نان بربری را پهن کرده و با چوب بلندش می‌چید توی تنور. بلند بلند حرف زدن نانوا و شاگردش توجه هر دوی ما را جلب کرد. به آقای شیک پوش به شوخی گفتم: معلوم نیست این دو بزرگوار، الان این طوری بلند بلند صحبت می‌کنن، تا آخر شب چه قدر کشش حرف زدن دارن؟ 🔹آقای شیک پوش گفت: ولی حرف زدن خیلی خوبه! اصلا حرف زدن یه نعمت بزرگه! من هر وقت دلم می‌گیره یا مشکلی پیدا می‌کنم به برادر بزرگترم زنگ می‌زنم و با او حرف می‌زنم و آرامش می‌گیرم! و ادامه داد اصلا حرف زدن با دیگران دل آدم را باز می‌کنه. علی الخصوص که شنونده، آدم دانا و دلسوزی باشه! برادرم برای من همین طوره! گفتم: چه حرف به جایی زدین! بی‌خود نیست که استاد ما می‌گفت: با امام زمانتون حرف بزنید! حرف زدن با ایشان ،نه تنها دل خودتون را باز می‌کنه، بلکه دل امامتون را هم شاد می‌کنه! 🔹آقای شیک پوش پرید وسط حرفم و پرسید: کِی و کجا می‌شه با حرف زد؟ باید بریم جمکران؟ گفتم: استاد ما می‌فرمود؛ همیشه و همه جا می‌شه با امام زمان حرف زد، امام زمان هم شنوای حرف شماست و هم داناست و هم دلسوز! امتحان کنید! من که بارها آزموده‌ام و از سر دلسوزی برای شما می‌گویم! 🔹نان‌های داغ بربری از تنور بیرون آمدند و نانوا و شاگردش همچنان گرم گفتگو بودند و مرد شیک‌پوش در حال خداحافظی گفت: قول استاد شما را امتحان می‌کنم، مطمئنم نتیجه می‌گیرم!
♨️ دو نمونه از توسلات مشهور به قمر بنی‌هاشم علیه السلام 💠توسل اول: از آیت الله مرعشی نقل شده: یکی از علما برای حل مشکلش، به مسجد جمکران می‌رفت و به امام عصر علیه السلام متوسل می‌شد. اما پس از مدتی نتیجه‌ای نگرفت. یک روز در مناجاتش با امام، گلایه کرد که: آيا جايز است كه در مسجد شما باشم و به ديگری متوسل شوم؟ آيا زشت نيست با وجود شما، به قمربنی هاشم علیه السلام متوسل شوم؟! ناگهان در حالت مکاشفه امام عصر علیه السلام را دید که فرمود: نه تنها زشت نيست و نه تنها ناراحت نمی‌شوم، بلكه شما را راهنمايی هم می‌كنم كه به حضرتش چه بگويی. هروقت خواستی به عمویم حضرت ابوالفضل علیه السلام متوسل شوی، اين چنين بگو: " يَا أَبَا الْغَوْث‏ أَدْرِكْنِي‏ " ای فریادرس، مرا دریاب! 👈 این ذکر تعداد و آداب خاصی ندارد و ان‌شاءالله مداومت بر آن گره‌گشا خواهد بود. 💠توسل دوم: یکی از راه های مشهورِ توسل به قمر بنی هاشم علیه السلام که حکایات عجیبی از آن نقل شده، این است: برای رسیدن به حاجات، به حضرت قمر بنی‌هاشم متوجه شوید و 133 مرتبه بگویید: " يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْه الْحُسَيْن اِكْشِفْ كَرْبي بِحَقِ أخْيكَ الْحُسَيْن " ای برطرف‌کننده گرفتاری از امام حسین علیه السلام! به حق برادرت امام حسین علیه السلام، گرفتاری مرا هم برطرف کن! 📚چهره درخشان قمر بنى هاشم، ج 1، ص 419.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 یکی از علتهای نزول بلا در بیان امام سجاد 🔵 امام سجاد(ع)، به اهل و عیال خود سفارش می کردند: 🌕 «هیچ سائلی از مقابل خانه من نمی گذرد مگر اینکه اطعامش کنیم» گاهی به ایشان اعتراض می کردند: «ولی هر سائلی که واقعا محتاج نیست!» 🔹 امام سجاد(ع)پاسخ می دادند: 🔺 «بیم آن دارم که بعضی از آنها مستحق باشند و ما نیز با رد کردن مستحق، به بلایی که بر حضرت یعقوب نازل شد مبتلا شویم. حضرت یوسف، آن خواب معروف را همان شبی دید، که یعقوب، سائل مستحقی را اطعام نکرد. 🔸 آن شب یعقوب و خانواده اش سیر خوابیدند ولی سائل، گرسنه بود. به همین دلیل خداوند فرمود: «ای یعقوب ! چرا به بنده ام رحم نکردی؟! به عزتم سوگند تو را به مصیبت پسرانت مبتلا خواهم کرد.» 📚 علل الشرایع ج ۱ ص۶۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درود خدا بر آقای سلطانی گوینده خبر سراسری که اشک مارا با این روایت قشنگش درآورد... https://eitaa.com/shahrakbeheshti1
🔵توصیه به خواندن 🌕 محدث عظیم و سالک وارسته، مرحوم مجلسی(پدر علامه مجلسی) می فرماید: «در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم، اما نماز قضا بر عهده ام بود و به همین دلیل احتیاط می کردم و نمی خواندم. خدمت شیخ بهائی عرض نمودم که فرمود: نماز قضا بخوان. اما من با خودم می گفتم نماز شب، خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می کند. 🔹 یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان را در بازار خربزه فروش های اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف، نزد او رفتم و سئوالاتی کردم که از جمله آن، خواندن نماز شب بود. فرمود: بخوان! عرض کردم: یابن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی رسد. کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم. فرمود: برو از آقا محمد تاج، کتاب بگیر. گویا در خواب، او را می شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم. مشغول خواندن بودم و می گریستم که از خواب بیدار شدم. از ذهنم گذشت که شاید «محمد تاج» همان شیخ بهایی است و منظور امام از «تاج» این است که شیخ بهایی، ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد. 🔹 نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله صحیفه سجادیه است. ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود: ان شاءالله به چیزی که می خواهی می رسی. بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم ما بود. مرا که دید، گفت: ملا محمد تقی! بیا برویم خانه، یک سری کتاب به تو بدهم. 🔹 مرا به خانه اش برد. در اتاقی را باز کرد و گفت: هر کتابی را که می خواهی بردار. کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که در خواب دیده بودم؛ صحیفه سجادیه. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم. گفت: باز هم بردار. گفتم: همین بس است. پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموزش صحیفه سجادیه به مردم؛ و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.»(۱) 🔹 مرحوم علامه مجلسی (نویسنده کتاب بحارالانوار) می فرماید: «پدرم چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب، توسط او باعث شد که اکنون هیچ خانه ای بدون صحیفه نباشد. این حکایت بزرگ مرا بر آن داشت که بر صحیفه شرح فارسی بنویسم تا عوام و خواص از آن بهره مند شوند.»(۲) 📚 (۱) . امام شناسی، ج ۱۵، ص ۴۹ 📚 (۲) . بحارالانوار، ج ۱۱۰ ، ص ۵۱ توصیه_های
💠استاد شیخ حسین انصاریان 🔸من در قم، زیاد مرحوم علامه طباطبایی(ره) را می‌دیدم. یکی به ایشان گفت: چه شد شما علامه شدید؟ 🔸 فرمودند: با دوتا سرمایه؛ یکی نماز شب و دیگری توسل قلبی و اشک به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
4_5938330978698135659.mp3
8.46M
زیبا 📝 ای همسر سلطان دین... 🎤 حاج‌ محمود 🌺 ویژهٔ ولادت
حاج‌سیدمجید_بنی‌فاطمه_مادرت_آینۀ_حجب_و_حیاست_.mp3
7.5M
📝 مادرت آینۀ حجب و حیاست... 🎤 حاج‌سیدمجید 🌺 ویژهٔ ولادت ۱۴۰۰
❤️ قهرمان ۱۷ ساله 👈 بانوی جانباز 👈 سیده زهرا حسینی 🔹در آغاز حمله غافل‌گيرانه صداميان به كشورمان دختری ۱۷ ساله بودم که به همراه خانواده و همشهريانم به دفاع از خرمشهر پرداختيم. در پنجم مهرماه ۵۹ پدرم در خرمشهر به شهادت رسيد و شش روز پس از آن برادرم سيد علی شهید شد. در آن روزها هر کاری از دستم بر می‌آمد، انجام می‌دادم. از غسالی در جنت آباد گرفته تا کمک به مجروحان جنگی. تا اينكه در بيستم مهرماه سال ۵۹، بر اثر تركش خمپاره مجروح شدم. 📝 بیانات رهبر انقلاب در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۱۳۹۰/۱۰/۱۴: در این دوران سخت، نقش زنان، یک نقش فوق‌العاده بود؛ زنها حتّی در بخشهای نظامی هم فعال بودند؛ همین نوشته‌ی خانم حسینی - دا-  این را نشان میدهد. 🗓 انتشار به مناسبت 📥 نسخه با کیفیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ 🔹جناب آقای یوسف رهبری مبتلا به کمردرد شدیدی بوده و با وجود مراجعه به دکترهای متعدد در داخل و خارج کشور هیچ نتیجه ای حاصل نشده و کمردرد ایشان بقدری سخت بوده است که کمربندهای آهنین به طور مخصوص به کمر می بستند و در همه حالات در مشقت بودند. 🔹 ناچارا صلاح دیدند که به عتبات عالیات مشرف شده و آنجا شفا بگیرند. پس از زیارت کربلا و نجف و کاظمین و سامرا در راه مراجعت از سامرا به زیارت امامزاده سید محمد فرزند امام هادی علیه‌السلام می روند که راه سنگلاخی و خراب با سراشیبی و سربالایی بوده که دچار سختی زیادی می شوند و در راه مرتب وجود مقدس ارواحنا فداه را صدا می زدند. 🔹در این بین سید جلیلی آمدند و جلو ماشین را گرفتند، به شوفر فرمودند: مرا می بری سر جاده؟ شوفر گفت: اختیار با آقاست و اشاره به آقای رهبری کرد. ایشان هم عرض کرد: بفرمایید سوار شوید. 🔹چون ایشان زیاد اظهار درد می کرد. آن سید بزرگوار از احوال او پرسیدند، عرض کرد: کمرم درد سختی دارد و برای استشفاء آمده ام و حالا از زیارت حضرت سید محمد می آیم. فرمودند: ببینم کمرت چه دردی دارد. شانه خود را جلو آوردم، آن سید دستی به وسط شانه و کمر من کشیدند و فرمودند: ان شاءالله خوب می شوی. 🔹گفتم: در حرم سید محمد هم نذری کرده‌ام. فرمودند: بلی اغلب اشخاص در موقع خواستن حاجت نذر می کند ولی بعد که حاجتشان روا شد فراموش می کنند. 🔹آقای رهبری عرض کرد: ما ان شاءالله به نذر خود وفا می کنیم. آن سید فرمودند: وقتی به حرم جدم حسین علیه السلام رفتی آنجا به جدم بگو، من دعا می کنم شما آمین بگویید یا ایشان دعا کنند من آمین می گویم. (تردید از ناقل است) و نیز فرمودند: به مشهد حضرت رضا علیه السلام مشرف می شوی، آنجا مقداری جاروب برای صحن بخر و مقداری پول با سادات فقیر بده. سر جاده که رسیدیم، آن سید پیاده شدند و به ما تعارف کرده و فرمودند: بفرمایید منزل ما همینجا است و رفتند. 🔹 پس از مفارقت متوجه خود شدم دیدم کمرم قدری بهتر شده. وقتی کربلا آمدم و دعا کردم بهبودی کامل حاصل شد که دیگر احتیاجی به دوا و دکتر و کمربند و غیره نبود. 📚 ملاقات با ص 253
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠توفیق آشنایی با امام زمان علیه السلام 🔹اندوهگین و غمگین با قدم‌های بی‌رمق به پیامبر نزدیک شد. ایستاد و سلام کرد. آرام دستش را بالا برد و اشک را از گوشه‌ی چشمش پاک کرد. پیامبر نگاهی به او انداخت، سری تکان داد و جواب سلامش را به گرمی داد. با تعجّب نگاهش کرد و پرسید: 🔹چشم‌های تو خیس است! آیا گریسته‌ای؟! مرد سری تکان داد و گفت: بله! پیامبر به طرف مرد چرخید. حالا رو در روی هم بودند. پرسید: برای چه گریسته‌ای؟! مرد آهی کشید و با بغض گفت: یتیم هستم. پدر و مادری ندارم. تنها و بی‌کس هستم. حیران شده‌ام! 🔹پیامبر نگاهش را داد به افق. به آفتاب که تا غروبش زمان کمی باقی بود خیره شد. کمی سکوت کرد و بعد رو به مرد گفت: می‌دانی ناگوارتر از یتیم بودن، چیست؟! مرد با تعجّب گفت: نمی‌دانم. شما بگویید تا بدانم! پیامبر نگاهش به آفتاب بود. گفت: ناگوارتر از یتیم بودن، جدایی آن کسی است که از امامش دور افتاده! شیعه‌ای که اهل بیت را ندیده و از علم ایشان بی‌خبر است همان یتیمی است که از امامش دور افتاده است. 📌 برداشتی آزاد از روایتی در تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام. 🌀دوستدار امام زمان! به پیرامونت نگاه کن! شیعیانی که توفیق آشنایی با امام زمانشان را نداشته‌اند و به فرموده‌ی پیامبر یتیم اند کم نیستند! وظیفه‌ی من و تو نیز روشن است! برای آشنایی بیشتر شیعیان امام زمان علیه السلام فرصت‌های زیادی را از دست داده‌ایم! اما؛ تا فرصت هست از این امر مهم غفلت نکنیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان پیامبر یهودی و براء و مولاعلی😍 حتما حتما دانلود کنید و منم دعا کنید👆👆😭