بياناتدرديداراقشارمختلفمردمدرروزپانزدهمماهمباركرمضانموسیقی.mp3
2.76M
🔹در باب صلح امام حسن(علیهالسّلام)، این مسأله را بارها گفتهایم و در کتابها نوشتهاند که هر کس - حتّی خود امیرالمؤمنین(ع) - هم اگر به جای امام حسن مجتبی(ع) بود و در آن شرایط قرار میگرفت، ممکن نبود کاری بکند، غیر از آن کاری که امام حسن کرد.
▪بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان
۱۳۶۹/۰۱/۲۲
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#امام_خامنهای
••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
📘#داستانهایبحارالانوار
💠جاذبه امام حسن علیهالسلام
🔹مردی از اهل شام در اثر تبلیغات دستگاه معاویه گول خورده بود و خاندان پیامبر را دشمن میداشت وارد مدینه شد در شهر امام حسن را دید و شروع به ناسزا گفتن کرد و هرچه از دهانش میآمد به آن بزرگوار گفت. حضرت با کمال مهر و محبت به وی مینگریست چون آن مرد از سخنان زشت فراغت یافت امام به او سلام کرد لبخندی زد و سپس فرمود:
🔹ای مرد! من خیال میکنم تو در این شهر مسافر غریبی هستی و شاید هم اشتباه کردهای در عین حال اگر از ما طلب رضایت کنی ما از تو راضی میشویم اگر چیزی از ما بخواهی به تو میدهیم اگر راهنمایی بخواهی، هدایتت میکنیم. اگر برای برداشتن بارت از ما یاری طلبی بارت را برمیداریم، اگر گرسنه هستی سیرت میکنیم، اگر برهنهای لباست میدهیم، اگر محتاجی بینیازت میکنیم، اگر آوارهای پناهت میدهیم، اگر حاجتی داری برآورده میکنیم و چنانچه با همه وسایل سفرت بر خانه وارد شوی تا هنگام رفتنت مهمان ما میشوی و ما میتوانیم با کمال شوق و محبت از شما پذیرایی کنیم چرا که ما
خانهای وسیع و وسایل پذیرایی از هر جهت در اختیار داریم.
🔹وقتی مرد شامی سخنان پر از مهر و محبت امام را شنید سخت گریست و با شرمندگی عرض کرد:
گواهی میدهم که تو خلیفه خدا بر روی زمین هستی و خداوند داناتر است به اینکه رسالت خویش را در کدام خانواده قرار دهد و تو ای حسن و پدرت دشمنترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون تو محبوبترین خلق خدا پیش منی. سپس به خانه #امام_حسن وارد شد و تا وقتی که در مدینه بود به عنوان مهمان آن حضرت پذیرایی شد و از ارادتمندان این خاندان شد.
📚بحار ج۴۳ص۳۴۴
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام
خبر از شهادت امام حسین (ع) قبل از تولد او
✅ آغاز هجرت بود، هنوز امام حسین (ع)، بهدنیا نیامدهبود، جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: (ای محمد! خداوند تو را به نوزادی از فاطمه (س) بشارت میدهد، که بهدنیا میآید و امت تو بعد از تو او را میکشند).
پیامبر (ص) از این خبر نگران شد … بار دیگر جبرئیل نازل گردید و همین خبر را داد، باز پیامبر (ص) نگران شد.
جبرئیل به آسمان صعود کرد و سپس بازگشت، عرض کرد: (ای محمد! پروردگارت سلام میرساند و مژده میدهد که مقام امامت و ولایت را در ذریه او قرار دادم.).
پیامبر (ص) از نگرانی بیرون آمد و گفت: (راضی شدم).
پیامبر (ص) همین مطلب را به فاطمه (س)، خبر داد، فاطمه (س) نگران شد، وقتی پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: (خداوند، مقام امامت را در ذریه او قرارمیدهد)، فاطمه (س) شاد شد و گفت: (خشنود شدم). (216)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام
مهدی (عج)، انتقام گیرنده خون حسین (ع)
✅ هنگامیکه امام حسین (ع) با آن وضع جانسوز بهشهادت رسید، صدای گریه و ناله فرشتگان بلند شد و گفتند: (ای خدا! با حسین (ع)، برگزیده تو و پسر پیامبر تو این گونه رفتار کنند؟).
خداوند سایه و شبح حضرت قائم (عج) را به آنها نشان داد و فرمود: بهذا انتقم لهذا: (با این (قائم) انتقام خون حسین (ع) را می گیرم). (218)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام
سوگواری رباب برای امام حسین (ع)
❇️ هنگامیکه امام حسین (ع) بهشهادت رسید، یکی از همسران او که از طایفه کلبیه بود (یعنی رباب مادر سکینه) برای مصائب آن حضرت مجالس سوگواری بپا کرد، او گریه میکرد و خدمتکاران و حاضران گریه میکردند، بهطوریکه اشک چشمانتان خشک و تمام شد، درآنهنگام یکیاز کنیزان همچنان گریه میکرد و اشک میریخت، رباب او را طلبید و فرمود: چرا در میان ما که اشک چشممان خشک و تمام شده، تنها تو ماندهای که هنوز اشک از چشمانت سرازیر است.
کنیز گفت: من وقتی که به دشواری میافتم، شربت سویق (بهدستآمده از آرد نرم) میآشامم، از این رو اشکم تمام نشده است.
رباب دستور داد، شربت سویق تهیه کردند، خود و سایر بانوان از آن نوشیدند و به آنها گفت: (هدف من از تهیه این شربت این بود تا بنوشید و برای گریه و ریختن اشک برای مصائب حسین (ع) قوت و نیرو بگیرید).
و نیز نقل شده که شخص ناشناسی، چند پرنده سیاهرنگ برای رباب (س) فرستاد، تا بهوسیله آنها بر سوگواری حسین (ع) کمک شود، او وقتی که آنها را دید، پرسید اینها چیست؟
گفتند: هدیهای است که فلانی فرستاده تا بر سوگواری حسین (ع) کمک شوی، او گفت: ما که عروسی نداریم، اینها را برای چه میخواهیم، سپس دستور داد آنها را از خانه بیرون کردند و بعد از رفتن آنها، اثری از آنها دیده نشد و به طور عجیبی ناپدید شدند. (220)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام
داستان شیر و فضه در کربلا
✅ هنگامیکه امام حسین (ع) در کربلا بهشهادت رسید، دشمنان خواستند بدن اطهرش را زیر سم ستوران قراردهند، فضه کنیز حضرت زهرا (س) در کربلا بود، جریان را به زینب (س) خبر داد و سپس گفت: (ای بانو من (سفینه) غلام آزادشده، رسول خدا (ص) سوار بر کشتی شده بود و به سفر میرفت، کشتی شکست و خود را (به کمک امواج دریا) به جزیرهای رسانید، در آنجا شیری دید، هراسان شد و به شیر گفت: (من غلام پیامبر (ص) هستم.)
شیر برای او فروتنی کرد، تا آنجا که (او را سوار بر پشت خود کرد و) به جاده راهنمائی نمود، اکنون همان شیر در ناحیهای (از این دشت) است، به من اجازه بده نزد او بروم و جریان را به او بگویم (تا همانگونه که آن شیر، سفینه را از نگرانی خارج ساخت، ما را نیز از نگرانی بیرون آورد).
فضه نزد آن شیر رفت و گفت: (آیا میدانی که میخواهند بدن اطهر امام حسین (ع) را زیر سم ستوران قرار دهند؟).
شیر برخاست و به قتلگاه آمد، دستهای خود را روی جسد امام حسین (ع) نهاد، سواران به طرف بدن مطهر آمدند، هنگامیکه آن شیر را دیدند، عمر سعد گفت: (فتنه و بلائی دیدهمیشود، تا خاموش است آن را برنینگیزید، بازگردید و پراکندهشوید).
سواران، ترسیدند و بازگشتند (219)به این ترتیب، آن شیر به قدر توان خود از امام حسین (ع) حمایت کرد.
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام
گفتار امام حسین (ع) به مرد کوفی پیرامون علم امامان (ع)
✅ (امام حسین (ع) با کاروان خود از حجاز به سوی کوفه رهسپار بود، در همان سفری که در کربلا به شهادت رسید) در سرزمین (ثعلبیه) (یکی از منزلگاههای بین کوفه و مکه) یک نفر از اهالی کوفه نزد امام حسین (ع) آمد و سلام کرد، امام حسین (ع) جواب او را داد و به او فرمود:
(از اهل کجا هستی؟).
او گفت: از اهل کوفه هستم.
امام حسین: (که میخواست حجت را بر او تمام کند و گویا او از کوفه فرار کردهبود و لازم بود که نصیحت شود) به او فرمود: (سوگند به خدا ای برادر کوفی، اگر در مدینه تو را دیدهبودم، جای پای جبرئیل را در خانه ما به تو نشان میدادم و محلی که جبرئیل بر پیامبر (ص) در آن محل نازل میشد، مشاهده میکردی، ای برادر کوفی! با اینکه سرچشمه علم مردم در نزد ما است، آیا مردم، عالم شدند و ما جاهل ماندیم، این از مطالبی است که هرگز پذیرفته نیست) (217)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم ششم امام سجاد علیه السلام
وصیتنامه امام حسین (ع) و تعیین وصی خود
✳️ هنگامیکه وقت شهادت امام حسین (ع)، فرا رسید، دختر بزرگش به نام فاطمه (س) را به حضور طلبید و نوشتهای پیچیده و وصیتی آشکار را به او سپرد، زیرا علی بن الحسین امام سجاد (ع) در آن وقت بهسخنی بیمار بود، بهگونهای که گویا در حال احتضار است.
❇️ فاطمه (س) آن وصیتنامه را گرفت و بعدا آن را به برادرش علی بن الحسین (ع) داد.
امام باقر (ع) پساز نقل ماجرای فوق، فرمود: سوگند به خدا، آن وصیتنامه و طومار پیچیده، به ما رسید.
یکی از حاضران پرسید: (فدایت گردم، در آن طومار، چه نوشته شدهبود؟).
امام باقر: (سوگند به خدا، آنچه از زمان آدم (ع) تا پایان دنیا، مورد نیاز انسانها است در آن وجود دارد و به خدا احکام حدود و مجازاتهای مرتکبین جرائم، حتی جریمه خراش، در آن، ثبت است). (221)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
امام حسین(ع) در دوران حکومت امام علی(ع)
بر اساس گزارشهای اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(ع)، حسین(ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) خطبهای خواندهاست،
در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را برعهدهداشته و
در جنگ صِفّین، خطبهای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است.
گفتهاند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پسگرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزیای بود که به برکت حسین به دست آمد».
بر اساس گزارشهای مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری میکرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) میشمرد.[۹۴] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت.
بسیاری از منابع گفتهاند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.
اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمدهاست، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن بهسرمیبرد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.
📚ویکی شیعه
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm