داستانهای قرآنی و مذهبی
https://imamali.wiki/content/994
برخورد با ناکثين
✅ طلحه و زبیر که سودای خلافت در سر می پروراندند و به همین دلیل در زمان عثمان در صف مخالفان او قرار داشتند، پس از کشته شدن عثمان به دلیل عدم برخورداری از پایگاه مردمی و فراهم نبودن زمینه خلافت ایشان از خواسته خود تنزل کرده، به امید تصدی پست و مقامی در حکومت حضرت علی علیه السلام با او بیعت کردند. ولی به زودی پی بردند که حضرت علی(ع) کسی نیست که بتوان در پرتو حکومت او به ناحق به نوایی رسید.از سوی دیگر، عایشه که تا دیروز مردم را به کشتن عثمان تشویق می کرد با به حکومت رسیدن حضرت علی علیه السلام به بهانه خونخواهی عثمان پرچم مخالفت با حکومت آن حضرت را برافراشت. مخالفان حضرت نیز از هر سو به گرد او جمع شدند.
عدم دستگيری مخالفان قبل از اظهار مخالفت
طلحه و زبیر با شنیدن این خبر، به بهانه انجام عمره از حضرت علی علیه السلام اجازه خروج از مدینه را درخواست کردند. امام علیه السلام به ایشان خبر داد که آنان انگیزه ای جز فتنه و آشوب علیه حکومت آن حضرت ندارند و انجام عمره بهانه ای بیش نیست و هنگامی که با انکار طلحه و زبیر مواجه شد، پس از تجدید بیعت و گرفتن پیمان اکید مبنی بر پرهیز از هر گونه مخالفتی با حضرت به آنان اجازه خروج از مدینه را صادر فرمود. وقتی حضرت(علیه السلام) از انگیزه آنان نزد ابن عباس پرده برداشت و ابن عباس گفت: «چرا به آنها اجازه خروج دادی و آنان را به بند نکشیدی و به زندان نفرستادی؟» امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
ای فرزند عباس! آیا به من دستور می دهی قبل از نیکی و احسان، به ظلم و گناه اقدام کنم و بر اساس گمان و اتهام قبل از ارتکاب جرم مؤاخذه کنم. (شیخ مفید، الجمل،ص166 167)
ظاهر سخن امام علیه السلام این است که قبل از ارتکاب جرم هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن جایز نیست و تنها پس از ارتکاب جرم است که می توان مجرم را دستگیر نمود. نظیر این سخن را امام علیه السلام در برخورد با خریت بن راشد نیز فرموده است. خریت بن راشد که از اصحاب امام علیه السلام بود، پس از ماجرای حکمیت در مقابل امام علیه السلام ایستاد. او به علی(ع) گفت: به خدا سوگند! از این پس دستوراتت را اطاعت نخواهم کرد، پشت سرت نماز نخواهم خواند و از تو جدا خواهم شد.
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود:
مادرت به سوگت نشیند! اگر چنین کنی، پیمان خود را شکسته ای، پروردگارت را نافرمانی نموده ای و جز به خودت به کسی زیان نرسانده ای! به من بگو دلیل این تصمیم تو چیست؟
خریت دلیل تصمیم خود را پذیرش حکمیت بیان کرد و حضرت از او خواست که با هم بنشینند و درباره حکمیت با هم بحث کنند تا شاید خریت هدایت شود و خریت با تعهد به اینکه فردا خدمت حضرت شرفیاب شود از او جدا شد. عبدالله بن قعین می گوید: «پس از این گفتگو من به منزل خریت رفتم ولی آثار ندامت در او دیده می شد و از تصمیم خود در باره جدایی از حضرت با یارانش سخن می گفت. فردای آن روز خدمت حضرت علی(علیه السلام) رسیدم و آنچه را از خریت روز گذشته مشاهده کرده بودم، به امام(علیه السلام) گفتم.
امام(ع) فرمود: او را رها کن! اگر حق را پذیرفت و بازگشت، از او می پذیریم و اگر خودداری کرد، او را تعقیب می کنیم.
عبدالله می گوید: به امام(علیه السلام) گفتم: چرا اکنون او را نمی گیری و در بند نمی کنی؟
امام(ع) فرمود:
اگر این کار را با هر کس که به او گمان بد داریم، انجام دهیم، زندانها را از آنها پر می کنیم و من برای خود جایز نمی دانم که بر مردم یورش برم و آنان را زندان و مجازات کنم تا اینکه مخالفت خود را با ما اظهار کنند.( ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ج1، ص332 335؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ج4، ص88 )
از طرف دیگر نهی از منکر به معنی پیشگیری از وقوع گناه و جرم است و روشن است که موضوع و مورد آن قبل از ارتکاب جرم است و برخورد پس از وقوع جرم، کیفر و مجازات نامیده می شود.
در توضیح آن می توان گفت: اگر کسی مقدمات جرم و توطئه ای را انجام نداده باشد و دلیل و شاهد خارجی وجود نداشته باشد که او تصمیم بر خروج و آشوب دارد و تنها امام(علیه السلام) از طریق علم غیب از قصد و نیت او آگاه شده است در این صورت امام(علیه السلام) تنها به استناد علم غیب خود برای جلوگیری از جرم دست به اقدامی نمی زند، عدم برخورد امام(علیه السلام) با ابن ملجم با اینکه بارها به کشته شدن خود به دست او خبر داده بود، نیز از همین قبیل است بلکه بر اساس سخن حضرت در ماجرای خریت می توان گفت حتی اگر کسی با زبان اظهار مخالفت نماید تا قبل از دست زدن به مقدمات شورش، حضرت با او مقابله نمی کرد.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ولی اگر کسی در عمل وارد مقدمات جرم و شورش شود، به طوری که شواهد و قراین خارجی گویای این است که او در آینده دور یا نزدیک مرتکب جرم خواهد شد، در این صورت بر حکومت اسلامی واجب و لازم است که به هر وسیله ممکن از وقوع آن جلوگیری کند. همان گونه که در امور مهم مانند قتل بر همه اشخاص واجب است که از کشته شدن انسان بی گناه جلوگیری نمایند، هر چند به کشته شدن شخصِ مهاجم منجر شود.
بهترین شاهد بر این جمع، اقدام امیر مؤمنان(علیه السلام) در برخورد با ناکثین است. آن حضرت پس از آگاهی از حرکت ناکثین به سرعت از مدینه حرکت کرد تا از ورود آنان به بصره و قتل و غارت انسانهای بی گناه جلوگیری کند. البته باید توجه داشت که اقدامات قبل از وقوع جرم جنبه پیشگیری دارد و باید به حداقل اکتفا شود.
حضرت علی(علیه السلام) پس از آگاهی از شورش ناکثین، به منظور پیشگیری از قتل و غارت مسلمانان توسط آنان، به سرعت حرکت کرد تا از رسیدن آنان به بصره جلوگیری کند ولی با کمال تأسف در ربذه به او خبر رسید که اصحاب جمل از دسترس آن حضرت خارج شده اند، لذا در ربذه برای تهیه نیرو توقف نمود. پس از آنکه از «ربذه» آماده حرکت به ذی قار شد یکی از یاران آن حضرت سؤالاتی از او نمود، که تا حد زیادی سیره و روش آن حضرت را در برخورد با مخالفان بیان می کند.
اسکافی می گوید: هنگامی که حضرت تصمیم گرفت از ربذه به سوی بصره عزیمت کند، «رفاعة بن رافع» به پا خاست و چنین گفت: «ای امیر مؤمنان(علیه السلام) بر چه کاری تصمیم گرفته ای؟ و ما را کجا خواهی برد؟
حضرت علی(علیه السلام) فرمود: آنچه نیت کرده ام و تصمیم بر انجامش دارم، اصلاح است اگر از ما بپذیرند و به آن پاسخ مثبت دهند.
رفاعه گفت: «اگر نپذیرفتند، چه؟
حضرت علی(علیه السلام) فرمود: «آنان را فرا می خوانیم و از حق به اندازه ای به آنان می بخشیم که امید داریم راضی شوند. رفاعه گفت: «اگر راضی نشدند؟
علی(علیه السلام) فرمود: تا وقتی که آنان ما را به خود واگذارند، آنها را به حال خود واگذار می کنیم.»
رفاعه گفت: اگر ما را به خود واگذار نکنند؟
علی(علیه السلام) فرمود: در مقابل آنان از خود دفاع می کنیم.
رفاعه گفت: نیکو تصمیمی است! ( محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، 3/494 495؛ ابن اثیر، الکامل، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ج3، ص224.)
این گفتگو به خوبی نشان می دهد که روش حضرت علی(ع) در برخورد با مخالفان این بود که تا وقتی آنان در مقابل حکومت قیام مسلحانه نکنند متعرض آنان نشود.
https://eitaa.com/nahgolbalagh
https://eitaa.com/Dastanqm
آيه ۸۳ سوره كهف، آغاز داستان حضرت ذوالقرنين:
وَيَسْأَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْرًا ﴿٨٣﴾
و از تو درباره ذوالقرنین میپرسند؛ بگو: بهزودی بخشیازسرگذشت او را [بهوسیله آیاتیازقرآن] برای شما میخوانم.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
84.mp3
2.82M
آیه ۸۴ و ۸۵ سوره کهف، همهی امکانات دراختیار حضرت ذوالقرنین:
إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا ﴿٨٤﴾
ما به او در زمین، قدرت و تمکّن دادیم و از هر چیزی [که برای رسیدن به هدفهایش نیازمند به آن بود] وسیلهای به او عطا کردیم. (۸۴)
فَأَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٨٥﴾
پس [با توسل به وسیله،] راهی را [برای سفر به غرب] دنبال کرد.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
40.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://film.tebyan.net/film/159910
آيه ۸۶ سوره كهف، سفر حضرت ذوالقرنين به غرب:
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ۗ قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا ﴿٨٦﴾
تا زمانی که به محل غروب خورشید رسید [منظره غروب] خورشید را چنین یافت که در چشمهایگرم و لجنآلود غروب میکند، و نزد آن قومی را یافت [که فساد و ستم میکردند]. گفتیم: ای ذوالقرنین! یا [این قوم را به کیفر فساد و ستمشان] عذاب میکنی و یا درمیانشان شیوهاینیک درپیشمیگیری.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
14-18.Kahf.087-88.mp3
2.88M
آیه ۸۷ و ۸۸ سوره کهف، نحوهی برخورد حضرت ذوالقرنین با کافران و مومنین:
قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَىٰ رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا ﴿٨٧﴾
ذوالقرنین گفت: اما هرکه [با کفر، فساد و گناه] ستم کرده، عذابش میکنیم، آنگاه بهسوی پروردگارش بازگرداندهمیشود، پس او را عذابیسخت خواهدکرد.
وَأَمَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُ جَزَاءً الْحُسْنَىٰ ۖ وَسَنَقُولُ لَهُ مِنْ أَمْرِنَا يُسْرًا ﴿٨٨﴾
و اما هرکه ایمان آورده و کار شایسته انجام دادهاست، پس بهترین پاداش برای اوست، و ما هم ازسویخود تکلیفیآسان به او خواهیمداد.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
62.mp3
2.88M
آیه ۹۲ و ۹۳ سوره کهف، سفر حضرت ذوالقرنین به منطقهای بین دو کوه:
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٩٢﴾
سپس [با توسل بهوسیله،] راهی را [برای سفر دیگر] دنبال کرد.
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ بَيْنَ السَّدَّيْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمَا قَوْمًا لَا يَكَادُونَ يَفْقَهُونَ قَوْلًا ﴿٩٣﴾
تازمانیکه میان دو کوه رسید، نزد آن دو کوه، قومی را یافت که هیچسخنی را بهآسانی نمیفهمیدند.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
89.mp3
3.42M
آیه ۸۹ تا ۹۱ سوره کهف، سفر ذوالقرنین:
ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا ﴿٨٩﴾
پس [بازهم باتوسل بهوسیله] راهی را [برای
سفربهشرق] دنبالکرد.
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَىٰ قَوْمٍ لَمْ نَجْعَلْ لَهُمْ مِنْ دُونِهَا سِتْرًا ﴿٩٠﴾
تازمانیکه بهمحل طلوع خورشید رسید، آن را یافت که بر قومی طلوع میکند که دربرابر آن پوششی [از مسکن و لباس] برای آنان قرارندادهایم.
كَذَٰلِكَ وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَيْهِ خُبْرًا ﴿٩١﴾
[سرگذشت ذوالقرنین و ملتها] اینگونه [بود]، و یقیناً ما به آنچه [از وسایل و امکانات مادی و معنوی] نزد او بود، احاطه [علمی] داشتیم.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
14-18.Kahf.094-96.mp3
2.76M
آیه ۹۴ و ۹۵ سوره کهف، درخواست مردم از حضرت ذوالقرنین برای ساختن سد:
قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَىٰ أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا ﴿٩٤﴾
[آنان با رمز، اشاره و با هر وسیلهای که ممکن بود] گفتند: ای ذوالقرنین! یأجوج و مأجوج [با کشتن و غارت و تخریب] در این سرزمین فساد میکنند؛ آیا میپذیری که ما مزدی برایت قراردهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟
قَالَ مَا مَكَّنِّي فِيهِ رَبِّي خَيْرٌ فَأَعِينُونِي بِقُوَّةٍ أَجْعَلْ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ رَدْمًا ﴿٩٥﴾
گفت: آنچه پروردگارم مرا در آن تمکّن و قدرت داده [از مزد شما] بهتر است؛ پس شما مرا با نیرویی یاری دهید [تا] میان شما و آنان سدّی سخت و استوار قراردهم.
آتُونِي زُبَرَ الْحَدِيدِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا سَاوَىٰ بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَعَلَهُ نَارًا قَالَ آتُونِي أُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْرًا ﴿٩٦﴾
برای من قطعههای [بزرگ] آهن بیاورید [و در شکاف این دو کوه بریزید، پس آوردند و ریختند] تازمانیکه میان آن دو کوه را همسطح و برابر کرد، گفت: [در کورهها] بدمید تاوقتیکه آن [قطعههای آهن] را چون آتش سرخ کرد. گفت: برایم مس گداختهشده بیاورید تا روی آن بریزم.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
98.mp3
2.32M
آیه ۹۸ سوره کهف، تامین امنیت یکی از عوامل موثر در تبلیغ:
قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾
[ذوالقرنین پساز پایانیافتن کار سد] گفت: این رحمتی است از پروردگار من، ولی زمانیکه وعده پروردگارم فرارسد، آن را درهمکوبد [و بهصورت خاکی مساوی با زمین قراردهد]، و وعده پروردگارم حق است.
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm