🔰قورباغه توی کلاس ورجه ورجه میکرد. آقای افتخاری گفت:«قاسم! این قورباغه را از کلاس بینداز بیرون.» قاسم گفت: «آقا اجازه؟ ما از قورباغه میترسیم.» آقای افتخاری گفت: « ساسان! تو این قورباغه را بینداز بیرون.» ساسان گفت: «آقا اجازه؟ ما هم میترسیم.» آقای افتخاری گفت: «بچه ها! کی از قورباغه نمیترسد؟» من گفتم: «آقا اجازه؟ ما نمیترسیم.» آقای افتخاری گفت: «کیف و کتابت را بردار و زود از کلاس برو بیرون.» گمان میکنم که محمود مرا لو داده باشد؛ وگرنه آقای افتخاری از کجا میدانست که من قورباغه را به کلاس آوردم؟
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
برای فریب دادن ،
عده ای را شیر میکنند
و عده ای را خر
مواظب باشید حیوان صفت نشوید.
بازنده ، بازنده است چه درنده چه چرنده . . .
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
با سلام و احترام ،
بیشتر مردم نمیدانند که کمبود باران امسال در پنجاه سال گذشته رکورد زده است و امسال به طرز فاجعه آمیز است با این حال مردم از دعا به درگاه خدای مهربان غافلند !!!! 💔
پیشنهاد شده در سراسر ایران ، این آیه را برای بارش باران بخوانیم لطفا قدر توانایی انتشار دهید !! 🤍
بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحيم
وَ هُوَ الَّذي يُنَزَّلُ الْغنيثَ مِنْ بَعْدِ ما قَنَطُوا وَ يَنشَرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِيُّ الْحَميد (٢٨ شوري)
و اوست كسي كه باران را ، پس از آنكه مردم نا اميد شدند ، فرود مي آورد و رحمت خويش را ميگستراند .
متاسفانه بعضی ها در نشر قرآن کوتاهی می کنند ، خدا هر آنکس را که در نشر این پیام تلاش کرده و قدمی برای خواندن حداکثری این دعا برداشت عاقبت بخیر فرماید ، آمین ! 🩶
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
⚡️اسلام دینی است...
@Dastanvpand
که
💖صدای تو را تنظیم می کند،💖
{ﻭَﺍﻏْﻀُﺾْ ﻣِﻦْ ﺻَﻮْﺗِﻚ}
«و از صدای خود بکاه و هرگز فریاد نزن»
💖و راه رفتن تو را تنظیم می کند،💖
{ﻭَﻟَﺎ ﺗَﻤْﺶِ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻣَﺮَﺣًﺎ}
«و مغرورانه در زمین راه مرو»
💖 نگاه تو را تنیظیم می کند💖
{ﻟَﺎ ﺗَﻤُﺪَّﻥَّ ﻋَﻴْﻨَﻴْﻚ}
«پس هرگز چشم خود را ندوز»
@Dastanvpand
💖گوش تو را تنظیم میکند💖
{ﻭَﻟَﺎ ﺗَﺠَﺴَّﺴُﻮﺍ}
«و تجسس نکنید»
💖 غذای تو را تنظیم میکند 💖
{ﻭَﻟَﺎ ﺗُﺴْﺮِﻓُﻮﺍ}
«و اسراف نکنید»
@Dastanvpand
💖 سخن گفتن تو را تنظیم می کند💖
{ﻭَ ﻗُﻮﻟُﻮﺍ ﻟِﻠﻨَﺎﺱ ﺣُﺴْﻨَﺎ}
«و با مردم به نیکی سخن بگو»
👌»پس ﺍﺳﻼﻡ
برنامه ی ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺗﻨﻈﻴﻢ می ﻛﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺳﻌﺎﺩﺗﻤﻨﺪﻯ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﭘﺪﻳﺪ می آورد»
✅پس بزرگترین افتخار ما ”دین ماست
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
🚩#مشکلات_زندگی
معلم بچه ها را به لب چشمه ای برد به تک تک آنها یک لیوان آب و مشتی نمک داد و خواست نمک را داخل لیوان هایشان بریزند و بعد آب لیوان را بنوشند. بچه ها با هورت کشیدن اولین جرعه آب هر کدام عکس العملی نشان دادند و در انتها هم همگی به این نتیجه رسیدند که آب داخل لیوان به دلیل شوری قابل نوشیدن نیست.
معلم از بچه ها خواست تا یک مشت نمک در آب چشمه بریزند و بعد از آب آن بنوشند. بچه ها کاری را که معلم گفته بود انجام دادند و با احتیاط بیشتری آب را چشیده و دیدند به راحتی قابل آشامیدن است.
معلم که قصد داشت نکته آموزنده ای را به دانش آموزانش تفهیم کند رو به آنها کرد و گفت : - بچه ها ! نمک مثل مشکلات و دغدغه های زندگی است زمانی که ظرفیت تحمل و بردباری شما پایین و کم و مثل آب لیوان محدود باشد پایین بودن ظرفیت موجب غلبه مشکلات بر شما می شود اما اگر آستانه ظرفیت و تحمل خود را مثل چشمه بزرگ و زلال کنید مشکلات زندگی هرگز نمی تواند بر شما غلبه کند.
💠 حکایت و داستان های آموزنده👇👇
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
🚩#گم_شده
🍃@Dastanvpand🍃
#طنز
یکی از کامپیوترهای اصلی دچار مشکل شده بود و رئیس مجبور شد با منزل کارمندش تماس بگیره. کودکی به تلفن جواب داد و نجوا کنان گفت: «سلام»
رییس پرسید: «بابا خونس؟»
صدای کوچک نجواکنان گفت: «بله»
ـ میتونم با او صحبت کنم؟
کودکی خیلی آهسته گفت: «نه»
رییس که خیلی متعجب شده بود و میخواست هر چه سریع تر با یک بزرگسال صحبت کند، گفت: «مامانت اونجاس؟»
ـ بله
ـ میتونم با او صحبت کنم؟
دوباره صدای کوچک گفت: «نه»
رییس به امید این که شخص دیگری در آنجا باشد که او بتواند حداقل یک پیغام بگذارد پرسید: « آیا کس دیگری آنجا هست؟»
کودک زمزمه کنان پاسخ داد: «بله، یک پلیس»
رییس که حسابی گیج شده بود پرسید: «آیا میتونم با پلیس صحبت کنم؟»
کودک خیلی آهسته پاسخ داد: «نه، او مشغول صحبت با مامان و بابا و آتش نشانه.» و اضافه کرد: «گروه تجسس هم الان رسید»
رییس که زنگ خطر در گوشش به صدا درآمده بود، نگران و حتی کمی لرزان پرسید: «آنها دنبال چی میگردند؟»
کودک که همچنان با صدایی بسیار آهسته و نجواکنان صحبت می کرد با خنده ریزی پاسخ داد: «من».
💠 داستان های طنز👇👇
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
💜💛💛💛💚
🎈داستان شیوانا – او هم دید!
@Dastanvpand
شیوانا از راهی می گذشت. خسته شد و به درختی تکیه داد. چند دقیقه بعد جوانی سراسیمه به نزدیک درخت رسید و جسمی را که داخل پارچه ای پوشانده بود زیر یک سنگ مخفی کرد. به محض اینکه جوان کارش را تمام کرد نگاهش را به سمت درخت چرخاند و شیوانا را دید که به او می نگرد! جوان شرمزده سرش را پائین انداخت و از شیوانا دور شد.
روز بعد عده ای از مردم دهکده آن جوان را طناب بسته نزد شیوانا آوردند و از او خواستند تا برای آن جوان مجازاتی مشخص کند.
شیوانا سری تکان داد و از جمعیت پرسید:”جرم این جوان چیست!؟”
یکی از جمع پاسخ داد: “این جوان دیروز به درون معبد قدیمی دهکده رفته است و ظرف گرانقیمتی که آنجا بود را ربوده و فرار کرده است!”
@Dastanvpand
شیوانا پرسید:”از کجا می دانید که کار این جوان بوده است!؟”
همان شخص پاسخ داد:” دقیقا مطمئن نیستیم. اتفاقا وقتی ظرف به سرقت رفته کسی در معبد نبوده است. ما براساس حدس و گمان فکر می کنیم کار او بوده است. البته او خودش می گوید که از ظرف گرانقیمت خبری ندارد و ما هم هرجایی که گمان می کردیم را گشتیم ولی ظرفی را ندیدیم!”
شیوانا با عصبانیت گفت:” شما بر اساس حدس و گمان شخص محترمی را متهم کرده اید. زود این جوان را رها کنید و وقتی شواهدی محکم تر داشتید سراغ من بیائید!”
جمعیت جوان را رها کردند و پراکنده شدند. ساعتی بعد جوان در خلوت نزد شیوانا آمد و شرمزده و خجل سرش را پائین انداخت و با صدایی آهسته گفت:”استاد ! شما خودتان دیدید که من ظرف را کجا پنهان کردم؟ پس چرا من را لو ندادید!؟”
@Dastanvpand
شیوانا آهی عمیق کشید و گفت : “به جز من چشمان خالق هستی هم نظاره گر اعمال تو بود. وقتی خالق کائنات آبروی تو را نگه داشت و اجازه نداد که کسی نظاره گر اعمال تو باشد ، چرا من که چشمانم ازاوست پرده پوشی نکنم!؟ “
جوان خجل😰 و سرافکنده از حضور شیوانا بیرون رفت. روز بعد دوباره جمعیت آن جوان را نزد شیوانا آوردند و گفتند:” ظرف گرانقیمت شب گذشته به طرز عجیبی به معبد بازگردانده شده است و هیچکس ندیده است که چه کسی این کار را انجام داده است. برای همین ما به این نتیجه رسیده ایم که این جوان بی گناه بوده است و بی جهت او را متهم نموده ایم. به همین خاطر نزد شما آمده ایم تا از او بخواهید ما را ببخشد!”
شیوانا تبسمی کرد و گفت: ” این جوان حتما شما را می بخشد. بروید و به کار خود برسید!”
وقتی جمعیت پراکنده شدند. شیوانا آهسته نزدیک جوان رفت و گفت:” همان کسی که چشمان بقیه را کور کرد و آبروی تو را حفظ نمود، اگر اراده کند می تواند پرده ها را براندازد و همه اسرارپنهان تو را برملا سازد و در یک چشم به هم زدن تو را رسوا کند. قدر این حامی بزرگ را بدان و همیشه سعی کن کاری کنی که او خودش پوشاننده عیب های تو باشد!”
❤️داستان های آموزنده و زیبا
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
↯↯به یاد سه نفر سوختم:
اول مادری که چشم به او دوختم…
دوم پدری که مردانگی را از او اموختم…
سوم رفیقی که جز مرام و معرفت چیزی از او نیاموختم➣
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
هدایت شده از شیخ فرهاد فتحی
﷽
🔺حکومت شاه را با آب زمزم هم نمیشود تطهیر کرد، مگر اینکه اهل مطالعه نباشی و ذهن و دلتو بسپاری به رسانه های آمریکایی و اسرائیلی که اونا میتونند مثل رسانه های معاویه کاری کنند که حضرت علی وقتی از دنیا رفت یک عده بگویند مگر علی نماز میخوند!
✌️ انتشار با شما
✍️شیخ #فرهاد_فتحی / عضویت 👇
https://eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
هدایت شده از کانال کربلایی محمد🇮🇷
مکالمه دربان جهنم با تروریستا😂:
+ورودی دیشبی یا ورودی امشب؟
_نمیدونم
+کجا بودی آخرین بار
_پاکستان
+خب ورودی امشبی، از اینجا یه قیف بگیر برو طبقه بالا
کانال کربلایی محمد🇮🇷 | @pourabbas_ir
↯↯چه دوستی پاکی دارند کفش ها ؛
یکی گم شود ، دیگری محکوم به آوارگیست ➣
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱
درصد کمے از انسانها
نود سال عمر مے کنند
مابقے
یک سال را
نود بار تکرار مے کنند....
🪴پند و اندرز | عضو شوید👇🏽
https://eitaa.com/joinchat/18153933C6f3b4a46b1
⊰•💚⃟⃟⃟⃟ ⃟🌿•⊱