eitaa logo
دفاع مقدس
399 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید فرمانده پیشمرگان مسلمان کرد سنندج و فرمانده سپاه سقز: 💠استقامت و پایداری تا آخر با امام «این حقیر مدت هاست که درانتظار شهادت می باشم. این مهم نیست که ما درانقلاب و مصائب و مشکلات انقلاب شرکت کردیم و در خط امام بودیم، این مهم است که تا پایان در این خطر و راه مستدام باشیم و محکم و استوار در کنار این فرستاده الهی باشیم. به برادرانم بگویید که نگذار اسلحه من به زمین بیفتد
اسفند1360-عملیات آزادسازی جاده بانه- سردشت 🌷شهیدبزرگوار،محمد بروجردی،فرمانده سپاه کردستان و قرارگاه حمزه سیدالشهدا، موسس تیپ ویژه شهدا ... 🔹در دو تصویر فوق،بروجردی پشت فرمان جیپ در دو مکان متفاوت
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق آهنگران-نوحه در رثای شهید محمد بروجردی.mp3
8.88M
📢 صوت| روضه و نوحه‌خوانی در رثای شهید محمد بروجردی ⏳ دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 کربلا ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر، ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم ... 🆔 @Defa_Moqaddas
21.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏳ دوران #دفاع_مقدس 📢 صوت | کربلا، کربلا، ما داریم می‌آییم 🌷نوحه ماندگار و حماسی که در ظهر عاشورا و در قرارگاه کربلا (جبهه جنوب) توسط اکبر شریعت خوانده ‌شد 📆 14 مهر ماه ‌ سال 1363 🆔 @Defa_Moqaddas
📆 ۳۰ مهر ۱۳۶۲ - سالروزشهادت حاج مهدی کازرونی، فرمانده طرح و عملیات لشکر۴۱ثارالله در عملیات والفجر۴ (مریوان) بر اثر اصابت مستقیم خمپاره بدنش به دو نیم شد و درحالیکه ذکر برلب داشت به فیض 🌷شهادت رسید @Defa_Moqaddas
💠 خاطره‌ای از دوران کودکی شهید حاج مهدی کازرونی: ▫️دستهای کبودش را پشتش پنهان کرد و آمد پیش مادر. از او خواست که فردا بیاید مدرسه، مادر هم با عصبانیت فرستادش پیش پدر و گفت: «این دفعه رو با پدرت برو، چقدر من بیام ضمانت تو رو بکنم؟» پدر دستهای کبود مهدی را در دستش گرفت و گفت: «دوباره به معلمات گیر دادی؛ مگه نگفتم که کاری به کارشون نداشته باش، بی حجابند که باشند، تو دَرست رو بخون.ببین چطوری کتکت زدند.» مهدی که هشت سال بیشتر نداشت؛ گفت: «برای چی باید چیزی نگم؟ مگه اونها مسلمون نیستند؟ مگه تو قرآن نیومده باید حجاب داشته باشند؟» ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر: در دوران اختناق ستمشاهی، عکس شاه و فرح را از اول تمام کتاب‌هایش می‌کند و می‌گفت: ➖دوست ندارم هر بار که کتابم رو باز می‌کنم، چشمم به اینها بیفته! 🔸زمانی که کسی جرأت نمی‌کرد اسمی از خاندان سلطنت بیاورد، که در این صورت سروکارش به "ساواک" و شهربانی می‌افتاد. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ⭕️ خاطره‌ای دیگر، : ایستاده ‌بود کنار در مسجد. مردم می‌خواستند بعد از‌ یک‌اعتراض آرام، از مسجدخارج ‌شوند. ناگهان مهدی ‌عکس امام را بالای ‌سر گرفت و فریاد زد: یا مرگ یا خمینی... 🆔 @Defa_Moqaddas
کودکی هایی که کنار لبخندهای پدر ناتمام ماند ... #شهید_حاج_مهدی_کازرونی 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهید حاج #مهدی_کازرونی یار و همرزم سردار حاج #قاسم_سلیمانی از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول فرماندهی طرح عمليات #لشكر_ثارالله سردار سلیمانی در مورد #شهید کازرونی گفت: من به جرائت قسم می‌خورم ذره‌ای ترس در وجود حاج مهدی کازرونی راه نداشت 🆔 @Defa_Moqaddas
خیلی پیش‌روی کرده بودیم، چند نفر از جلو به طرف‌مان می‌آمدند و قد یکی از آنها، حدود یک متر از بقیه بلندتر بود. همین باعث شده بود که تا هر کدام از بچه‌ها، حدسی درباره‌اش بزنند که کیست. جلوتر که آمدند حاج مهدی را شناختم که روی شانه یکی از عراقی‌ها نشسته و اسلحه‌اش را به طرف بقیه گرفته بود با اینکه هر دو پایش زخمی شده بود، اما پنج عراقی را اسیر کرده و روی شانه یکی سوار شده بود تا به خط خودی برسد. بعدا خودش تعریف کرد که فقط یک گلوله داشته و با همان، یکی از عراقی‌ها را که به طرفش حمله کرده بود می‌زند و بقیه را هم اسیر می‌کند. 🌷 شهید حاج یار و همرزم سردار حاج از ابتدای جنگ تا شهادت و مسئول فرماندهی طرح عمليات 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
📷 بسیجی نوجوان، سوار بر دوش اسیر غراقی و آماده‌ی شلیک‼️ ⭕️ نیروهای زبون دشمن را با خود به مقر عقب و پشت جبهه می‌برد 🆔 @Defa_Moqaddas