📢 صوت | اجرای سرود انقلابی "مرگ بر آمریکا" 💠 توسط حاج #صادق_آهنگران و گروه همخوانی و کُر 🌸🌼☘ راهپیمایی باشکوه و میلیونی مردم در سراسر کشور 💠 #می_آییم_تا پاسدار خون شهیدانمان باشیم @Defa_Moqaddas

🌿 امام خمینی (ره) : ▫️از قراری که شنیدم رئیس جمهور آمریکا🇺🇸گفته است که ایران ما را تحقیر کرد. 💠 این اول کار است،🇮🇷 #ایران تا آخر شما را تحقیر خواهد کرد.✊🏻 "۲۹ اسفند ۶۷" 🆔 @Defa_Moqaddas

💠 همه آمدند،زیر باران آمدند،زیر برف آمدند در دوران جنگ نیز،زیر بمباران دشمن می آمدندولی هیچگاه زیربار خواسته های آمریکا نرفتند ا🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🎥 فیلم | راهپیمایی۲۲بهمن علیرغم حضور جنگنده های ارتش صدام بر فراز آسمان تهران-دهه۶۰ 🆔 @Defa_Moqaddas

📷 عکس حمید داودآبادی(رزمنده دوران جنگ - عکاس و نویسنده کتاب در موضوع دفاع مقدس) ⏳ زمستان1364- عملیات والفجر8- پس از بازگشت از فاو 🆔 @Defa_Moqaddas

📷 دوربینی که به جانم بسته بود! ▫️ تابستان 1362 وقتی خواستم از ماموریت سه چهارماهه لبنان باز گردم، در پادگان زبدانی دمشق گفتند که می توانیم به مقداری خاص، از فروشگاه پادگان جنس بخریم. یکی از چیزهایی که از روزهای قبل چشمم را گرفته بود، دوربین ساده کونیکا بود. دوربین های پیشرفته تر هم بود ولی به ما تعلق نمی گرفت! از آن به بعد، در همه اعزام ها به کردستان، جنوب، غرب و هر جای دیگر، این دوربین خوش دست را که حالا دیگر شده بود قسمتی از جان من، با خود می بردم. در عملیات والفجر 8، کیسه حاوی مواد مقابله با گاز شیمیایی را خالی کردم، دوربین را داخل یک مشما پیچیدم، در آن قرار داده و به فانسقه دور کمرم آویزان کردم. در اوج عملیات عکس های بسیاری با آن گرفتم. آخرین عکس ها با شهید عباسی و بقیه. به اردوگاه بهمنشیر که آمدیم، شش هفت حلقه نگاتیو را به یکی از بچه محلهایمان که داشت می رفت تهران دادم تا تحویل خانه مان بدهد. می ترسیدم آسیب ببینند. اسفند 64 در فاو متلاشی شدم. آبکش شدم و زخمی راهی تهران شدم. بدترین خبری که در بیمارستان شنیدم این بود که رفیقی که نگاتیوها را به او سپرده بودم تا به خانواده ام تحویل بدهد، مقداری نگاتیو سیاه شده داد و گفت: عکاسی گفت ظاهرا دوربینت خراب شده بوده و همه عکسها سیاه شدند. آتش گرفتم. سوختم. مُردم. چی می توانستم بگویم؟ 33 سال است که از آن ... می سوزم. این عکس را "مرتضی حاج محمدی" اوایل اسفند 64 پس از برگشت ازفاو انداخت. آن دوربین که بعدها با آن کلی عکس در جبهه گرفتم، دستم است. (حمید داودآبادی) 🆔 @Defa_Moqaddas

رهبرانقلاب من مشتاقم كه جوانهاى ماقصه‌ جنگ8ساله را بدانندكه چه بوداینرا بارهاگفته‌ايم.امايك نگاه كلان به اين8سال،با اطلاع ازجزئياتى كه وجودداشته است،خيلى براى برنامه‌ريزى آينده جوان درروزگارما مهم است

💠 یک نکته از جنگ - تفاوت ها و نتایج 🔹 با توجه به شاخص های ذکر شده در جنگ ایران و عراق قاعدتاً باید ارتش عراق از تلفات کمتری برخوردار بوده و نیروهای ایران از تلفات بالاتری ولی با نگاهی به آمار ارایه شده در جنگ به نکات جالبی می رسیم ؛ ❣شهدا : ۱۷۲۰۰۰ شهید در معرکه جنگ. ۱۶۰۰۰ شهید بر اثر بمباران و موشکباران در پشت جبهه اما عراق با احتساب کشته های اعدام های صحرایی و جوخه های اعدام در عقبه خویش آمار کشته هایش بالغ بر ۵۴۰۰۰۰ تن رسید. ❣ مجروحین : مجروحین ایران در کلیه سطوح به ۵۵۰۰۰۰ نفر ❣ و عراق به ۷۰۰۰۰۰ تن ❣ اسرا : اسرای ایران(آزادگان) ۴۲۰۰۰ نفر که بسیاری از آنان افراد غیر نظامی بودند ، ❣ اما اسرای عراقی در ایران بالغ بر ۷۲۰۰۰ تن بودند که در عملیات های نظامی رزمندگان در عملیات های مختلف به اسارت درآمدند. پس تلفات ایران بسیار کمتر از ارتش عراق می باشد و این امر مهر بطلان بر تئوری های هجومی بدون برنامه رزمندگان در عملیات های نظامی و شیوه نبرد با دشمن بود. 🆔 @Defa_Moqaddas

🌹"شهید احمد رضا رحمتی" فرمانده شجاع و جسور گردان ضربت جنداللّه سپاه سقز ⏳ دوران جنگ کردستان 🆔 @Defa_Moqaddas

🌷"شهید احمد رضا رحمتی" فرمانده گردان ضربت جنداللّه سپاه سقز 💠 در عملیات ها اول ستون حرکت می کرد 🔸کسی که در کردستان و غرب بوده باشد؛ می فهمد سر ستون نیروها ایستادن و جلو رفتن چه دل شیری می خواهد فقط کافی بود اسمش در عملیات ها پخش شود "که رحمتی دارد به میدان می آید" همین باعث عقب نشینی و فرار ضدانقلاب می‌شد. دشمنان خیلی از او حساب می بردند... 🔹خاطره بختیار لطفی از شجاعت و شهرت شهید رحمتی و ترس ضدانقلاب از او : «در ستاد همه از شجاعت رحمتی حرف می زدند با یکی از ضد انقلابیون تواب صحبت می کردم می گفت: "رحمتی در درگیری با ضدانقلاب، خیلی بی باک و نترس است همه ما حتی از اسم رحمتی وحشت داشتیم حتی یک مرحله رحمتی در کمین گیر کرده بود و حدود ۳۰ متر با او فاصله داشتم و می توانستم او را با گلوله بزنم اما تا بغل دستی ام گفت: «این رحمتی معروف است» نزدیک بود اسلحه را بیندازم زمین، بلافاصله از کمین خودمان فرار کردیم.» 🆔 @Defa_Moqaddas

🔹سردار غلامرضا جلالی فرمانده کنونی سازمان پدافند غیرعامل کشور و شهید غلامرضا صالحی از فرماندهان قرارگاه حمزه در کنار شهید علی صیادشیرازی فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش ⏳دوران جنگ کردستان @Defa_Moqaddas

💠 خاطره ای از فرمانده دلاور و پیشمرگ مسلمان کُرد 🌷اوایل #جنگ_کردستان پاسدارها خیلی مظلوم بودند. سر عده ای از پاسدارها را با موزاییک می بریدند؛ حتی گاهی اوقات در عروسی ها جلوی پای عروسشان سر پاسدار می بریدند. اگر ما می خواستیم عملیاتی انجام بدهیم؛ بدون کمک خود کُردهای بومی ها خیلی سخت می شد. بنابراین از میان بومی ها یک گروه تشکیل شد به نام «پیشمرگان مسلمان کُرد» و فرماندهی آنها را یک نفر به نام «محمدامین رحمانی» به عهده گرفت که کردها « هامامی کلاته ای» صدایش می کردند. 🌷قبل از آنکه به غرب بروم در جبهه جنوب بودم و در آنجا مجروح شدم و مرا به بیمارستان نجمه تهران آوردند. در آنجا با "محمدامین" آشنا شدم و پس از بهبودی یک بار به کردستان رفتم تا او را ببینم. در آن چند روزی که در مقر پیشمرگ ها بودم، یک روز وقتی محمدامین بچه اش را روی پایش گرفته و نشسته بود یک نفر نامه ای به دستش داد تا برایش بخواند. همان طور که نامه را می خوانده آن فرد ناگهان با کلت به سرش شلیک کرد!! ... وقتی گلوله به مغز انسان می خورد درجا می میرد، اما او بچه اش را زمین گذاشت و به سمت فرد موتور سوار حمله ور شد، این کار چند ثانیه طول کشید و آنگاه بر زمین افتاد و بشهادت رسید. 🌷شهادت این فرمانده پیشمرگ کرد (از اهل سنت) تأثیر زیادی بر من گذاشت و تصمیم گرفتم به جای برگش به جبهه جنوب در همان کردستان بمانم و ای خالی "محمد امین" را پر کنم. —(راوى: رزمنده جانباز عباس مجابی) 🆔 @Defa_Moqaddas

شهید صیاد شیرازی در سال های دشوار جنگ، به خصوص نبردهایی که در کردستان داشت وقتی عرصه بر او تنگ می شد، می رفت خدمت #حضرت_امام ( ره) می آمد و میگفت: من سرباز امامم امامی که آمریکا را به زانو درآورده است زیارت امام برایش کافی بود تا همه مشکلات را حل شده ببیند. 🆔 @Defa_Moqaddas