فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلمی کمیاب از دیدار مسعود رجوی، سرکرده منافقین و صدام
⭕️ در این دیدار، رجوی خود را هم پیمان صدام معرفی می کند.
🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلمی افشا شده از ملاقات مسعود رجوی با مقامات حزب بعث عراق
🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN
از23بهمن57برایحفظ نظم و امنیت جامعه،کمیتههای انقلاباسلامی زیر نظر علما وروحانیون درتمام شهرها شکلگرفت
بعدها در اواخردهه60 با ادغام کمیته،شهربانی وژاندارمری،نیرویانتظامی تشکیل شد
@Defa_Moqaddas
📜 نمونه ای از کارت شناسایی"کمیته" که متعلق به شهیدمحمدرضا دستواره است(زمانی که عضو کمیته کمیته انقلاب اسلامی نازی آباد تهران بود)
🌷قائم مقام لشکر27محمدرسول الله(ص)
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
📜 نمونه ای از کارت شناسایی"کمیته" که متعلق به شهیدمحمدرضا دستواره است(زمانی که عضو کمیته کمیته انقلا
🌷 شهید دستواره پس از کمیته وارد سپاه شد و در نهایت به نیروهای حاج احمد متوسلیان ملحق شد. او در مصاحبه ای خود را معرفی کرده و از ارادت و دلدادگی خود نسبت به متوسلیان چنین میگوید:
▫️سید محمدرضا دستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال 1338 در محلۀ علیآباد تهران یا همان "گود" به دنیا آمدم. تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات_سیاسی شدم. روز چهارم آبان 1357 در حال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چند ساعت بازداشت، آزادم کردند.
🌻بعد از پیروزی انقلاب در 12 آبان سال 58 وارد سپاه شدم و از دی ماه همان سال به مناطق_آشوب_زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع، نقطه عطف زندگی من است. چون در این مأموریت با حاج_احمد متوسلیان آشنا شدم.
🌸 همان طور که بارها و در همه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود، سرنوشت من معلوم نبود چه می شد. حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود، چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوقام را بگیرم.
🍀من نمی خواهم از حاج احمد بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم حاج احمد بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهیگری به چشم یک شغل نگاه کنم. حاج احمد استاد من است. او مرا بار آورده! همه چیز را او به من آموخته. این حرف شعار نیست. وااله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب، به اخراج من از سپاه منجر شود!
🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 موشن گرافیک - نقش زنان در دفاع مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🎞 موشن گرافیک - نقش زنان در دفاع مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
🔰 زنها ما را پیروز کردند...
💠 رهبرانقلاب: اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصهی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم.
🔹 زنها، ما را پیروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اینها با صبر خود یک فضایی را در یک منطقهی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشویق میکرد؛ و این در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود.
🔸 نتیجه این شد که فضای کشور ما یکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پیروز شدیم. ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
💻 Defa_Moqaddas
✳️ روزی که #فاو آزاد شد
✅ عملیات «والفجر ۸» در 20 بهمن 1364 و تصرف #فاو توسط ایران موازنه جنگ را به نفع ایران تغییر داد. یک سال بعد عملیات «#کربلای_5 » که بلافاصله پس از «#کربلای_4 » در تاریخ 19 دی 1365 صورت گرفت و طی آن منطقهی استراتژیک #شلمچه توسط رزمندگان فتح شد نیز منجر به تثبیت برتری ایران در جبههها شد. از این پس بود که همزمان بلوک #شرق و #غرب بیش از پیش تصمیم به تقویت همهجانبهی عراق برای از بین بردن برتری ایران در جبهههای نبرد گرفتند؛ مسئلهای که بارزترین بروز آن گشودن جبهه جدید جنگ علیه ایران در دریا و بمباران شهرها توسط عراق در سال ۶۶ بود.
فتح فاو در عملیات والفجر هشت در سال ۶۴ پیروزی بزرگی برای ایران در جبههها محسوب میشد. عراق تا یک سال بعد با تکهای مکرر سعی کرد فاو را پس بگیرد اما موفق نبود. یک سال بعد فتح شلمچه در عملیات غافلگیرانهی «کربلای پنج» هرچه بیشتر موازنه را به نفع ایران تثبیت کرد. برتری نظامی ایران در جبههها منجر به این شد که دو ابرقدرت شرق و غرب تصمیم بگیرند هرطور شده مانع تداوم پیروزیهای ایران شوند و با شکست ایران و تغییر موازنه به نفع عراق، جنگ را به پایان ببرند.
🆔 Defa_Moqaddas
💠 خاطره ای از عملیات والفجر هشت
🌷دشمن بدون هدف به روی اروند، آتش می گشود، شلیک پراکنده و نامنظم دشمن نشان می داد که آخرین رمق هایشان را برای جلوگیری از سقوط فاو به کار بسته اند. اغلب تیرهای آنها، کور و بی هدف بود و کمتر به کسی یا اهداف مهمی اصابت می کرد.
🌷بچه ها سالم و سر حال به اسکله می رسیدند، از شانس بد ما در چند متری ساحل، باک قایق مان مورد اصابت گلوله ای قرار گرفت. قایق داشت می سوخت و ما باید هر چه زودتر خود را نجات می دادیم.
🌷....در همین هنگام، دو گلوله به پشتم خورد تا رفتم بجنبم، نارنجکی کنارم منفجر شد و ترکش های آن، مرا بی نصیب نگذاشت، بدنم را خون فرا گرفت، از درد به خودم می پیچیدم، به هر مشقتی بود خودم را به ساحل رساندم و روی اسکله ولو شدم. باید منتظر می ماندم تا بچه های امدادگر به سراغم بیایند همه اش نگران بودم و غصه می خوردم که چرا نتوانسته ام در این عملیات نقشی داشته باشم.
🌷در همین فکر بودم که بچه های موج سوم هم از راه رسیدند، آنها رزمندگان گردان «مالک اشتر» بودند. شب خیلی تاریکی بود، چیزی هم روی زمین قابل رؤيت نبود. بچه های گردان مالک با شور و هیجان از قایق پیاده می شدند تا هر چه زودتر وارد عملیات شوند. هر كس از قایق بیرون می پرید، ناخواسته پا روی کمر زخمی من می گذاشت و به سرعت رد می شد....!!
🌷....هر چه آه و ناله می کردم: «اخوی... برادر من... یواش تر... آخ... مُردم...»، هیچ فایده ای نداشت که نداشت، کمی که حالم جا آمد، از اتفاق پیش آمده خنده ام گرفته بود. صبح که برای مداوا به عقب منتقل می شدم، پیش خودم می گفتم: «از قرار معلوم، سهم من از این عملیات (والفجر هشت)، لگدهای بی وقفه رزمندگان اسلام بود!»
🌷....این هم جای شکر داشت!!!
—(راوى: رزمنده سید حبيب اله حسینی)
🆔 Defa_Moqaddas