eitaa logo
دفاع مقدس
382 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 نواختن نقاره به مناسبت آزادسازی خرمشهر 🔹 حاج رضا استاد از محافظین بیت امام خمینی(رحمةالله‌علیه) و برادر شهیدان مصطفی و مرتضی استاد آقابابا ، خاطره شیرینی در خصوص شنیدن خبر آزاد سازی خرمشهر و اتفاقاتی که در محل بیت حضرت امام(ره) رخ ‌داده بیان می کند: ⚪️ «بخاطر شرایط سنی و فشارهای روحی و جسمی که به حضرت امام خمینی(رحمةالله‌علیه) وارد شده بود دکترها توصیه اکید کرده بودند که از هرگونه آزار رساندن به حضرت امام خمینی(رحمةالله‌علیه)، حتی از سر و صدای بلند و ناگهانی خودداری شود. آن‌روز در جماران و در محل بیت نشسته بودیم که هنگام پخش اخبار سراسری گوینده اخبار گفت: «شنوندگان عزیز توجه فرمایید! خرمشهر آزاد شد.» من از شوق و شعف یک‌باره‌ای که در من بوجود آمد با صدای بلند تکبیر گفتم و پیاپی «الله اکبر» می‌گفتم تا اینکه یکی از محافظین به سمت من آمد و دهانم را گرفت تا با فریادهای من آرامش امام به‌هم نریزد که به او گفتم اتفاقا امام از همین فریادها خوششان می‌آید و اجازه بده فریاد بکشم از این خوشحالی. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ همان روز همسر امام خمینی به مشهد مقدس مشرف شده بودند که طی تماس تلفنی با حضرت امام ایشان بابت آزاد سازی خرمشهر تبریک گفتند و امام تلفنی دستور دادند که حتما نقاره خانه‌های آستان مقدس حضرت علی بن موسی الرضا(علیه‌السلام)، به‌ خاطر این معجزه نواخته شود که به اطلاع تولیت آستان قدس رسید و این کار انجام شد.» 🆔 @yade_ayyaam
اعلام خبر آزادی خرمشهر.mp3
873.7K
📢 صوت | شنوندگان عزیز توجه فرمایید! ... شنوندگان عزیز توجه فرمایید!... 🌴خرمشهر، شهر خون آزاد شد🌹🌷 💠 سوم خرداد ١٣۶١ - سالروز آزادی خرمشهر از چنگال متجاوزین بعثی 🆔 @yade_ayyaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌗 #شب_قدر 🎥 فیلم | بغض و ناله ‌های شهید #مصطفی_ردانی_پور شاگرد آیت‌الله بهاء الدینی و بهجت و دلاورمرد جبهه ‌های جنگ، جانشین شهید خرازی، فرمانده لشکر مقدس امام حسین (ع) و فرمانده قرارگاه عملیاتی فتح 🌴 دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 سرش را از سجاده بلند کرد چشم های سرخ،خیس اشک و رنگ پریده بود نگران شدم گفتم چی شده مصطفی؟خبری شده کسی طوریش شده دوزانو نشست سرش را انداخت پایین زل زد به مهرش و گفت ساعت یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم برمیگردم کارهایم را نگاه می کنم از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بود یا برای دل خودم؟ ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 ▫️از احوالات شهید مصطفی ردانی پور نقل می‌کنند: 🌗 در آخرین ماه رمضان عمرش بسیار گریه و انابه می کرد و تنها آرزویش شهادت در راه خدا بوذ. هر سی شب رمضان به دعای ابوحمزه می‌رفت. وقتی دعا را می خواندند، توی حال خودش نبود، ناله می زد، داد می کشید ، استغفار می کرد ، از حال می رفت. از دعا که بر می گشت، گوشه ی حیاط، می ایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمی توانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو می گفت، گریه می کرد، می‌گفت: « ماه رمضون که تموم بشه، من هم تموم می شم ...» 🌷یک ماه از رمضان نگذشته بود که دعایش مستجاب شد و در تیرماه ۱۳۶۲ در عملیات واالفجر2 در منطقه "حاج عمران" به شهادت رسید. ─ (منبع: 📚 کتاب: یادگاران،ص 75) 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ تصاویر ملکوتی شهیدان: کاوه نبیری،یعقوب صیدی،نظامهای فتحی، محمدرضا زاهدی، محمود جهان پناه، صادق بابائی، جعفر انصاری، علی عظیمی، علی اصغر رجائی، قدرت الله مظفری، مجید میرزائی و.... 🎥 رزمندگان استان مرکزی در جبهه های جنگ 💠 گردان علی بن ابی طالب (ع) 🌴 دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 ازمنظر رهبر انقلاب: 🔹 هنوز هم خیلی‌ها نمی‌‌دانند در فتح خرمشهر چه اتفاقی افتاد! ▫️ در مورد فتح خرّمشهر، اغلب شما جوان ها آن روز نبودید یا اگر هم بودید کودک بودید خیلی، کوچک بودید؛ روز فتح خرّمشهر حادثه‌ی عظیمی بود. 🔸 شاید هنوز چند ساعت از خبر نگذشته بود که بنده از [ساختمان‌] ریاست جمهوری میرفتم طرف بیت امام که خدمت امام (رضوان‌الله تعالی علیه) برسم. در این خیابان و سر راه، مردم غوغا کرده بودند؛ مثل یک راه‌پیمایی، مثل یک تظاهرات [بود]. ماشین ما را که میدیدند، می‌آمدند جلو میگفتند. در همه‌ی کشور یک جشن عمومیِ خودجوش به وجود آمد؛ مسئله این‌قدر مسئله‌ی مهمّی بود. ▪️البتّه مردم آن روز غالباً نمیدانستند چه اتّفاقی افتاده است که این فتح به وجود آمده. ⚠️ از آن فداکاری‌ها، از آن ریزه‌کاری‌ها، از آن تلاشهای عجیب و باورنکردنی، مردم اطّلاع نداشتند؛ امروز هم خیلی‌ها اطّلاع ندارند. 👈 من توصیه میکنم این کتابهایی که درباره‌ی جزئیّات عملیّات «الی‌بیت‌المقدّس» هست که به منتهی شد، همچنین بقیّه‌ی عملیّات -«فتح‌المبین» و دیگر عملیّات- را همه بخوانند؛ بخوانند و ببینند چه اتّفاقی افتاده. 🔸 بنده یک وقتی تشبیه کردم دفاع مقدّس را به یک تابلوی خیلی بزرگ و باشکوهی که آن بالا نصب کرده‌اند؛ ما از این پایین آن تابلو را می‌بینیم و تحسین میکنیم؛ امّا اگر نزدیک برویم، ریزه‌کاری‌هایی که در این تابلو به‌کار رفته، هنرمندی‌هایی که به‌کار رفته، جزئیّاتی که در این تابلو هست، آن به‌هم‌آمیختگی رنگهای مختلف، نقشهای مختلف، قلمهای مختلف را ببینیم، ده‌برابر تحسین ما بیشتر خواهد شد. 🔺 این کتابهایی که نوشته‌اند، این جزئیّات را در واقع برای ما که از دور این تابلو را دیده‌ایم، تشریح میکنند. خب، حادثه‌ی بزرگی بود. ۹۵/۳/۳ 🆔 @Defa_Moqaddas
📅 چهارم خرداد 1367 🔹سالروز سقوط شلمچه در منطقه شرق بصره توسط رژیم بعثی عراق فرایند سقوط فاو، با توجه به تأثیرات تعیین کننده آن بر تغییر توازن به سود عراق، بسیار حائز اهمیت بود. عراقی ها، پس از حمله به فاو، در زمانی کمتر از ۴۸ ساعت، نقل و انتقال از منطقه فاو را با هدف آمادگی برای عملیات بعدی آغاز کرده و ۳۸ روز پس از حمله به فاو، سرانجام در بامداد روز چهارم خرداد سال ۱۳۶۷، به منطقه شلمچه حمله کردند، در نهایت پس از هشت ساعت درگیری، شلمچه در حالی سقوط کرد که بیش از 70 درصد از توان دشمن در جنوب متمرکز شده بود. نتایج برخاسته از سقوط شلمچه منجر به انجام اقداماتی از جانب جمهوری اسلامی ایران گردید که: افزایش فعالیت های دیپلماتیک و پی گیری روند جابجایی در بندهای قطعنامه ۵۹۸، دعوت از مردم برای پشتیبانی جبهه ها و نیز انتصاب هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا از آن جمله می باشد. 🆔 @Defa_Moqaddas
📅 4 خرداد - روز دزفول، روز مقاومت و پایداری 🔹 "بلد الصواریخ" یا شهر موشکها عنوانی بود که عراقیها در طول جنگ تحمیلی به شهر مقاوم و شهید پرور دزفول داده بودند. این شهر که مظهر مقاومت مردم در مقابل حملات موشکی عراق نام گرفت. مردم دزفول در طول 8 سال دفاع مقدس با همه توان در برابر دشمنان قهرمانانه ایستادند و با وجودی که بیشترین موشک بر پیکره این شهر وارد شد اما در حین جنگ مردم، بخش های تخریب شده شهر را همزمان بازسازی نمودند . با این همه بخش های گسترده ای از بافت تاریخی دزفول آسیب دید و بیش از 2600 شهید در راه میهن و انقلاب تقدیم شد . به دلیل مقاومت های بی نظیر مردم دزفول، این شهر را پایتخت مقاومت ایران عزیز نامیدند و روز چهارم خرداد در تقویم ملی ایران به نام روز دزفول ثبت گردید . دزفول در طول جنگ تحمیلی ۱۷2 بار توسط انواع موشکهای ۳ متری و 9 متری اسکاد B ساخت شوروی ۲۵۰۰ بار توسط توپ و ۳۰۰ بار مورد حملات هواپیماهای دشمن قرار گرفت و در این حملات بیش از 19000 واحد مسکونی تخریب گردید ولی هم چنان استوار به مقاومت خود ادامه داد و اراده رژیم عراق را در خالی کردن شهر توسط مردم و در هم کوبیدن آن را بر دل صدام گذارد و تا پایان جنگ مقاوم و استوار بر روی پای خود ایستاد. 🆔 @Defa_Moqaddas
📅 4 خرداد - روز دزفول، روز مقاومت و پایداری دزفول در طول جنگ تحمیلی ۱۷2 بار توسط انواع موشکهای ۳ متری و 9 متری اسکاد B ساخت شوروی ۲۵۰۰ بار توسط توپ و ۳۰۰ بار مورد حملات هواپیماهای دشمن قرار گرفت 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 چند روزیست که متاسفانه بجز متن؛ امکان بارگذاری تصاویر و فیلم ها در "ایتا" وجود ندارد - ادمین 🔹 می توان مطالب کانال را در تلگرام نیز دنبال نمود👇👇 https://t.me/Defa_Moqaddas
سخنرانی چمران درباره امام علی-1.mp3
5.36M
📢 صوت | سخنرانی شهید #چمران در باره امام علی علیه السلام 1️⃣ قسمت اول 🌗 زمان: #شب_قدر - (اوایل انقلاب - ماه رمضان سال ۵۸ یا ۵۹) 🆔 @Defa_Moqaddas
سخنرانی چمران درباره امام علی-2.mp3
4.58M
📢 صوت | سخنرانی شهید #چمران در باره امام علی علیه السلام 2️⃣ قسمت دوم 🌗 زمان: #شب_قدر - (اوایل انقلاب - ماه رمضان سال ۵۸ یا ۵۹) 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-استاد جبریل امین-مولا امیرالمومنین.mp3
3.5M
🌴از نواهای ماندگار دوران #دفاع_مقدس 📢 نوحه #شب_قدر 🌗 شهادت امام علی(ع) 🎤 با صدای #صادق_آهنگران 🌴 استاد جبریل امین مولا امیرالمومنین ماه خدا وقت سحر فرق امیر دادگر برداشته چون از سجده سر از تیغ شد شق القمر آن رهبر اهل یقین مولا امیرالمومنین از تیغ اشقی الاشقیا در راه دین مصطفی شد کشته میر اولیا ممدوح قول هل اتی آن بنده ی جان آفرین مولا امیرالمومنین محراب مسجد غرق خون وجه ولایت لاله گون نتوان بیان کردن که چون رکن هدایت بی سکون کشته ز جور مشرکین مولا امیر المومنین ای شافع روز جزا ای کشته ی راه خدا مولا علی مرتضی آیینه ی احمدنما ای رهنمای عقل و دین مولا امیرالمومنین قربان قلب آگهت آن لاله گون روی مهت مردم گدایان رهت چشم همه بر درگهت در آستانت مستکین مولا امیرالمومنین حب تو باشد دین ما مهر تو شد آیین ما بنگر دل غمین ما یک دم بیا بالین ما وقت نگاه آخرین مولا امیرالمومنین ما بنده ی فرمان تو هم تشنه ی احسان تو روز جزا مهمان تو جانهای ما قربان تو ای حامی دین مبین مولا امیرالمومنین ای دست تو دست خدا از راه احسان و عطا بنما نگاهی سوی ما بر واصل و نوحه سرا کشته ز جور مشرکین مولا امیرالمومنین 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 برگزاری مسابقات قرآن 🌗 در شب های ماه ‌مبارک رمضان در جبهه ‌ها ☀️ دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 روز آزادسازی ⏳خرداد ۱۳۶۱ 🌈 رزمندگان در مقابل مسجد جامع ☀️ دوران 📷 عکاس: بهرام محمدی فرد 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق _آهنگران_واحسرتا_مولا_امیرالمؤمنین.mp3
6.2M
📢صوت| مرثیه سرایی حاج #صادق_آهنگران 💠 به مناسبت شهادت امام علی بن ابی طالب علیه السلام 🌷 واحسرتا مولا امیرالمؤمنین رفت 🆔 @Defa_Moqaddas
🌸 در طول #‌دفاع_‌مقدس، جای‌جای ‌جبهه‌ها آکنده بود از عرفان ‌و معنویت 🍀 در این میان، عطر و شمیم سرودهای ‌انقلابی و نوحه‌های #‌صادق_‌آهنگران بیش ‌از همه، فضای ‌جبهه ‌را عطرآگین ‌می‌نمود و قلوب‌رزمندگان را صفا می‌بخشید 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-وای محراب علی مقتل خونین علی ست.mp3
4.69M
💠 به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام 📢 صوت | نوحه خوانی حاج صادق آهنگران 🌴 وای محراب علی، مَقتَل خونین علی ست 🌗 سبب قتل علی، عدل علی، دین علی ست ✍️ شعر از: حبیب چایچیان 🔹 دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-شهادت امام علی-ع.mp3
2.32M
💠 به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام 📢 صوت | نوحه خوانی حاج صادق آهنگران 🌷 سرخ شد چهره زردم اگر از خون سرم 🌈 باز شد راه وصال از طرف دادگرم 🌴 مسجد کوفه تو در روز جزا شاهد باش 🌿 من که معصوم ترم، از همه مظلوم ترم ✍️ شعر از: غلامرضا سازگار 🔹 دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
📷 پاسدار حسین فخری، مداح اهل بیت و رزمنده ۸سال #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣ 🌗 ▫️ ‌‌اگر شب قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است و از همین‌جاست كه تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین تقدیر مي‌شود؛ شب‌هایی كه ملائكه‌ی خدا نازل مي‌گردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج مي‌برند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر مي‌گردد. خدا مي‌داند. آن شب قرار بود كه ما همراه بچه‌های جهاد در عملیات شركت كنیم، اما این كار انجام نشد و رضا(١) با همه‌ی اشتیاقی كه داشت صبورانه همه چیز را پذیرفت. آن شب او نشان داد كه بسی بیش‌تر از آنچه از او مي‌دانستیم اهل توكل و شجاع است. ‌‌دوشنبه بیست و دوم دی ماه، صبح زود، در كنار دژ اول‌ ‌‌شب، گنجینه‌ی رازهای نامكشوف خلقت و بطنی است كه روز را در خود مي‌پرورد. اكنون‌ تاریخ، بعد از آن شب طولانی و سیاه كفر، به طلوع فجری دیگر رسیده است و از این پس هر روزی كه مي‌گذرد، با نزدیك شدن به صبح دولت حق، جهان روشن و روشن‌تر مي‌گردد. اینجا منبع و منشأ آن نور عظیمی است كه در وسعت جهان جلوه كرده است و البته ناگفته پیداست كه جبهه نیز نور خود را مدیون شمس ولایت است، ولایت آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین. جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سال‌ها بود كه راه و یاد انبیا فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی كه در ظلمت شب مي‌درخشند جز به چشم بیداران نمي‌آمدند، تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكست و اراده‌ی حق از وجود مؤ‌منینی كه لایق آیینگی بودند تجلی یافت و آخرین عصر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد. خفتگان هنوز از طلوع فجر بي‌خبرند و نمي‌دانند كه تاریخ در انتظار چه فردایی است. اما ای من! تو كه نخفته‌ای؟ چشم باز كن و جلوه‌ی اراده‌ی حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین. مأموریت دسته‌ی یك از گردانِ... مشخص شده است: زدن خاكریز در یك محور تازه، نزدیكي‌های پاسگاه شلمچه. قرار است كه ما نیز به همراه آنان برویم. هیچ راهی برای آنكه از آینده باخبر شویم و بدانیم كه چه در انتظار ماست وجود ندارد. پس ای نفس، بر خدا توكل كن و صبر داشته باش! همه چیز از جانب اوست كه مي‌رسد و اینچنین، هر چه باشد، نعمت است. معطی نوروزنژاد، دانشجوی سال سوم كشاورزی، دانشگاه باختران، بي‌سیم‌چی... تركشی كه آن روز بر تن او نشست و جای زخمی كه بر پیكرش باقی مانده، سند افتخار او در پیشگاه رسول الله است. او بعد از یك دوره مداوای كوتاه در بیمارستان شریعتی، اكنون در یكی از روستاهای اسلام‌آباد زندگی مي‌كند. اینجاست كه باید ما را شناخت و رمز پیروزی ما را دریافت. وقتی زخم تركش بر تن او نشست، گفت: یا مهدی، یا مهدی، و بعد چیزی نگذشت كه بر درد غلبه كرد. با كمال آرامش به دوربین نگاه كرد و خندید. خنده‌ای كه بیش از هر چیز پشت دشمن را مي‌شكند. امیدواریم برادر نوروزنژاد اكنون در آن روستای دور اسلام‌آباد و یا شاید در جبهه‌های نبرد، هر جا كه هست، پای تلویزیون باشد و در این تصویرها با همان سادگی و تواضع همیشگی، خاطرات خویش را تماشا كند. ‌‌صبح روز سه‌شنبه بیست و سوم دي‌ماه‌ ‌‌امروز روز میقات است و رضا با آفریدگار متعال وعده‌ی دیدار دارد. یكی از هواپیماهای خودمان كه از بمباران خطوط دشمن باز مي‌گشت، از بالای سرمان گذشت و پشت سر آن یكی از هلي‌كوپترهای هوانیروز. چیزی نگذشت كه هواپیماهای دشمن نیز سر رسیدند. رعبی كه خداوند در دلشان مي‌اندازد فرصت عمل را از آنان باز مي‌گیرد. هواپیمای دشمن با دستپاچگی بمب‌هایش را نزدیكی ما، در بیابان ریخت و فرار كرد. در راه جزیره‌ی بوارین به یك ستون از رزمندگان بر خوردیم. آنها از كنار جاده‌ای كه با دو جدار خاكریز حفاظت مي‌شد، به ستون یك عبور مي‌كردند. یكی از رزمندگان اسلام مي‌گفت: «داغانشان كردیم»، و صدای دلنشین رضا را از پشت سرم شنیدم كه فریاد زد: «برای خشنودی امام زمان صلوات»، و عطر خوش صلوات در بوستان‌های بهشت پیچید. فرمانده گردان كه یك معلم لاهیجانی بود مي‌گفت: یك سپاه دشمن در محاصره‌ی ماست و آنها همه‌ی سعیشان را گذاشته‌اند تا محاصره را بشكنند و نمي‌توانند. مي‌گفت باید قدرت اسلام را در این هنگامه‌ها دید، و چه خوب مي‌گفت. به یاد مي‌آورم كه صحبت‌های دلنشین او چه خوب بر دل مشتاق رضا نشسته بود و تو گویی رضا وجود خود را در حرف‌های او مي‌یافت. از آنجا دیگر تا وعده‌گاه ملاقات، نخلستان‌های حاشیه‌ی غربی جزیره‌ی بوارین، راهی نبود. در مدخل جزیره‌ی بوارین، در لا به لای نخلستان‌ها و قرارگاه‌های تسخیرشده، در وجود مجاهدان سبیل الله، سرنوشت محتوم و قریب الوقوع كره‌ی زمین به رأی العین ظاهر بود. 🆔 @Defa_Moqaddas 🔹 قسمت دوم👇👇
🌗 -- قسمت دوم (پایانی) فرمانده محور با یقینی كامل سخن از امدادهای غیبی مي‌گفت و طلبه‌ی همراه او شیرین‌ترین لحظات جوانی خود را در جبهه یافته بود، و آن پیرمرد مشهدی پیام مي‌داد: «به خانواده‌ام سلام مي‌رسانم و مي‌گویم اگر من شهید شدم اسلحه‌ام را زمین نگذارید.» دیگر چه كسی مي‌تواند این مؤ‌منین را از راه حقی كه در پیش گرفته‌اند باز دارد؟ رضا لحظه به لحظه به میقات و میعاد خویش نزدیك و نزدیك‌تر مي‌شد، همان میقات و میعادی كه در پیمان ازلي‌اش با خدا وجود داشت. بچه‌های جهاد كار خود را تمام كرده بودند و دستگاه‌ها را به یك محور دیگر منتقل مي‌كردند و ما هرگز نمي‌دانستیم كه چه در انتظار ماست. شاید رضا مي‌دانست كه آن‌همه برای رسیدن به جزیره‌ی بوارین اشتیاق داشت. او به دنیا آمده بود تا بیست و سه سال عمر خویش را برای رسیدن به این وعده‌گاه ذخیره كند. در حاشیه‌ی غربی نخلستان‌های جزیره‌ی بوارین، نقطه‌ای هست كه در آنجا رضا با سیدالشهدا (ع) وعده‌ی ملاقات دارد. آنجا كربلای اوست. از همان نقطه است كه رضا همه‌ی آن هزار و سیصد و پنجاه سال را به طرفه‌ی العینی طی مي‌كند و در عاشورای سال ٦١ هجری قمری در صحرای كربلا حضور مي‌یابد و در ركاب ابا عبدا الحسین شهید مي‌شود. همه‌ی شهدا اینچنین‌اند. ‌‌اسفند ١٣٦٣، عملیات بدر ‌‌رضا صدابردار بود و در همه‌ی عملیات‌ها حضور داشت، هرچند اگر مي‌خواست به جبهه نرود جواز شرعي‌اش را در اختیار داشت، آن‌گونه كه حتی گناهی هم متوجه او نگردد. از كودكی مینیسك یكی از پاهایش پاره شده بود و پزشك‌ها او را از رفتن به جبهه منع مي‌كردند. عقل او را منع مي‌كرد، اما عشق او را باز مي‌كشید. بیماری پاهایش كه مي‌توانست بهانه باشد، قفس شده بود؛ قفسی كه او را از پرواز باز مي‌داشت. اما رضا تاب نیاورد، قفس را هم برداشت و با خود برد. وقتی به یاد مي‌آورم در عملیات بدر، لحظاتی را كه در برابر تیر مستقیم دشمن، رضا و مصطفی و اكبر چگونه با خیزهای بلند به نوبت مي‌دویدند و به یكباره خود را به زمین مي‌انداختند و صبر مي‌كردند تا دیگری برسد و این‌گونه از تیررس دشمن دور مي‌شدند، در مي‌یابم كه چگونه رضا لیاقت دیدار یافته است و ما نیافته‌ایم. پای او بال شكسته‌ای بود كه مي‌خواست او را از پرواز باز دارد، اما دل شكسته‌ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. مادرش خیلی خوب او را مي‌شناخت و مي‌گفت: «مي‌دونید كه رضا مریض هم بود. با اون ناراحتی پا كه داشت وقتی مي‌رفتیم دكتر، مي‌گفت: این اصلاً براش رفتن به جبهه، رفتن تو سنگر و جای نم‌دار مناسب نیست. این پاهاش نباید جمع بشه، زیاد نباید حركت كنه، زیاد نباید بدوه، راه بره. ولی عشق به وطن، عشق به امام كه او واقعاً عشق مي‌ورزید به امام و تمام وجودش پر بود از عشق به امام _ این مطلب رو قبول نمي‌كرد و در اكثر عملیات‌ها در جبهه حضور داشت. در یكی از عملیات‌ها نرفته بود، آن هم به خاطر این بود كه دكتر دستور داده بود در بیمارستان بستری باشه تا نوبت عمل بهش برسه. وقتی كه من باهاش برخورد كردم، به‌وضوح اَشكاش‌رو دیدم.» ‌‌دل شكسته‌ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. آخرین تصویری كه از رضا در خاطره‌ی ناقص دوربین باقی مانده است همین تصویری است كه او را در برابر مدخل جزیره‌ی بوارین و پمپ‌هایی كه آب رودخانه را به داخل مواضع ما مي‌فرستادند نشان مي‌دهد. رضا صدابردار بود و چون شهید شد تصویرها همچون پیكری بي‌روح یكباره سكوت كردند. اما نه، اینجا جای سكوت نیست. پیام رضا پیام مقاومت است. او شهید شد تا به ما بیاموزد كه در برابر ظلم به هیچ قیمتی نباید سكوت كرد و این راهی است كه اگر همه‌ی ما هم شهیدِ آن شویم مي‌ارزد؛ بگذریم از آنكه خداوند نیز جز خوبان را برای لقای خویش بر نمي‌گزیند. رضا اكنون بر زمان و مكان احاطه دارد و شاهد است كه چگونه صدها هزار رضای دیگر، در كربلای ما و در كربلاهای دیگر برای خدا قیام كرده‌اند. در حاشیه‌ی غربی نخلستان‌های جزیره‌ی بوارین، ده‌ها رضای دیگر راه او را ادامه مي‌دادند. بار دیگر، سخنان آن خواهر شهید در روز اعزام چهارمین كاروان از سپاهیان محمد در خاطرم زنده شد كه مي‌گفت: «این جانمازا رو مادرا و خواهرای شهدا جمع شدند و برای شما دوختند. جانماز از ما، تربت هم از شما، برید ان شاءالله با فتح و پیروزی برگردید.» ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 * شهید رضا مرادی ‌نسب‌ ، صدابردار گروه تلویزیونی و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد🕊🕊🕊 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 چندیست که متاسفانه در ایتا بجز متن؛ امکان بارگذاری اغلب تصاویر و فیلم ها وجود ندارد - ادمین 🔹لذا می توان مطالب کانال را در تلگرام نیز دنبال نمود👇👇 https://t.me/Defa_Moqaddas
🌷 : 🌗 اگر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب قدر است و از همین‌جاست كه تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین تقدیر مي‌شود؛....