eitaa logo
دفاع مقدس
393 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ عبور از میدان مین 3️⃣ بخش سوم دقایقی بعد، یکی از بچه‌ها کنارمان افتاد. بدجور گریه و ناله می‌کرد. فکر کردم مجروح شده. به دنبال جای زخم، بدنش را جست‌وجو کردم، ولی چیزی نبود. با همان ناله‌ی سوزناک گفت: موج انفجار سرم رو گرفته. کله‌ام داره می‌ترکه! مدام می‌نالید. سرش را بر زانویم گذاشتم و آرام آرام دست بر سرش کشیدم تا چشم بر هم گذاشت و خوابش برد. موهای پر از خاکش را -همچون مادرش که معلوم نبود در کجای این خاک پهناور انتظارش را می‌کشید- جوریدم و پاک کردم. چرتی زدم؛ نفهمیدم چقدر. ساعت حدود 3 و 30 صبح بود. هنوز از آمبولانس خبری نبود. از دوردست، صدای مارش عملیات به گوش ‌رسید که از بلندگوی نفربرها پخش می‌شد. دو تا از بچه‌ها که حال‌شان بهتر بود و قادر به حرکت بودند، از وسط میدان مین به طرف عقب رفتند تا آمبولانس‌ها را پیدا کنند. چشمانم را که بر هم گذاشتم و گشودم، ساعت حدود چهارونیم صبح شد. با صدای نفربرها و آمبولانس‌ها از خواب پریدم. خواستم آن را که موج انفجار، سرش را گرفته و روی پایم دراز کشیده بود، از خواب بیدار کنم، متوجه شدم جان به جان آفرین تسلیم کرده. آرام سرش را گذاشتم زمین. سراغ آن که در حال نماز خواندن بود، رفتم. هر چه صدایش کردم، جوابی نیامد. همین که با دست به پهلویش زدم، نقش بر زمین شد. متوجه شدم در حال سجده دعوت حق را لبیک گفته. کمکم متوجه شدم در آن دو ساعتی که چرت می‌زدم، اکثر مجروح‌ها تمام کرده‌اند. صدای فریاد بچه‌ها را شنیدم که آن سوی میدان مین به دنبال ما می‌گشتند و به علت تاریکی هوا نمی‌توانستند ما را پیدا کنند. ناگهان به یاد فندک نفتی‌ای افتادم که از اهواز خریده بودم. احساس می‌کردم زمانی به دردم خواهد خورد. از جیبم درش آورد م و روشنش کردم و در هوا تکان دادم. آمبولانس‌ها راه را پیدا کردند و به طرف میدان مین آمدند. هر چه فریاد زدیم: «نیایید ... نیایید ... این‌جا میدون مینه!» متوجه نشدند. یکی دوتا از آمبولانس‌ها تا پهلوی ما آمدند. به لطف خدا هیچ اتفاقی نیفتاد. مجروح‌ها را سوار آمبولانس‌ها کردند. من هم که تقریبا سرپایی حساب می‌شدم، نمی‌دانستم سوار کدام آمبولانس بشوم، که یکی از راننده‌ها صدایم کرد و گفت: بیا با ما بریم عقب. همین که سوار آمبولانس شدم، خمپاره‌ای درست خورد همان جا که لحظه‌ای پیش ایستاده بودم و منفجر شد. راننده با خنده گفت: دیدی به‌ت گفتم بیا با ما بریم؟! چون در خط نباید ماشین‌ها با چراغ روشن حرکت می‌کردند، کمک‌راننده گاهی با چراغ‌قوه، نگاهی به جلو می‌انداخت. یک بار متوجهی تانکی شدیم که باسرعت از روبه‌‌رو می‌آمد. با روشن شدن چراغ‌قوه، راننده‌ی تانک با مهارت تمام از جاده خارج شد و نگذاشت تصادفی مرگبار پیش بیاید. در مسیر، کنار جاده و روی کپه‌ای خاک، متوجه‌ کسی شدیم که آن بالا نشسته بود. در نور چراغ‌قوه، جوانی گریان را دیدیم که اجساد شهدا را دور تپه‌ی خاکی جمع کرده بود و نشسته بود تا اگر ماشینی آمد، آنها را عقب ببرد. در حال خود بود. نوحه‌ای را زمزمه می‌کرد و می‌گریست. وقتی علت را پرسیدیم، با همان اشک و بغض گفت: - این بچه‌ها پدر و مادرهایی دارند که چشم‌انتظارشون هستند.(داودآبادی) 🆔 @Defa_Moqaddas
جاذبه ها ، همیشه به سمت پایین نیستند!! کافیست پیشانیت به خاک باشد ، به سمت آسمـان خواهی رفت ...🌈 عراق ، پاسگاه زید ، ۲۷ تیر ۱۳۶۱ ، عملیات رمضان 📷 تصویر یک رزمنده تخریبچی که به حالت سجده به شهادت رسیده است. ▫️ عکاس: علی فریدونی ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️ 🌗 شب ، پشت میدان مین رزمنده ها زمین گیر می شوند. از میان ۱۵۰ داوطلب، ۲۰ نفر از آنان اجازه عبور از میدان مین را پیدا می کنند تا با گذشتن از آن، معبر پیشروی به سوی دشمن گشوده شود. ... آن بیست نفر، به نوبت روی زمین غلت زده و تن خود را در معرض مین ها قرار می دادند و آنها را منفجر می کردند ...و به این وسیله راه ستون نیروها به سمت دشمن باز شد. 🆔 @Defa_Moqaddas
🌿 این حوضِ ، هنوز هم دل‌تنگِ آن مسافرانی‌ست، که زلالِ را آب هم نداشت! 💦 🌴 دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
منصور_ارضی_دوکوهه_اَلسَّلام_ای_خانه.mp3
624.2K
📢 صوت | روضه و نوجه‌خوانی حاج #منصود_ارضی در فراق شهدا و حال و هوای جبهه‌‌ 🌴دوکوهه اَلسَّلام ای خانه ی عشق 💦 دوکوهه" گو تو گردان ها کجایند 🌷مگر نزد شهید کربلایند 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆 ۲۷ تیر ۱۳۶۷ - سالروز پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی جمهوری اسلامی ایران 🎥 فیلم | سخنان #امام_خمینی در مورد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
📝 تحلیل سرلشکرپاسدار باقری ریاست ستادکل نیروهای مسلح در مورد پایان جنگ و قطع نامه 598 : 🔹 به نظرم قطعنامه 598 در تیر ماه 67 پذیرفته نشد و سابقه آن به دو یا سه سال قبل از آن باز میگردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده ها در جبهه صورت نمیگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری نگریست که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید، نمی‌شود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند . این مطلب با عقل سازگار نیست !! 🔹 از سال 65-64 ضعفهای ساختاری، زیر ساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود . قبل هم بود ولی دیگر عراقیها به جایی رسیدند که بشدت قوی شدند ؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جدیت احساس کردند، همه به حمایت از صدام بر خواستند ؛ اطلاعات موجود است میزان تسلیحات و کمک هایی که به عراق در سال های 65 - 64 شد قابل قیاس با گذشته نیست. 🔹 عراقی ها با 400 هواپیما و 12 لشگر زمینی جنگ را اغاز کردند، این 400 هواپیما در طول جنگ ساقط شد و 12 لشگر منهدم گشت. 🔹 من مسئول شمارش این ها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم عراق 700 هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای 56 لشگر بود یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند این گونه مواجه بودیم. 🔹 در مقابل چنین ارتش قدرتمندی هشت ما در گرو نه بود ؛ حضرت امام (ره) اعلام می کردند جنگ جنگ تا پیروزی، آیا بدنه کشور به این نحو از جنگ پشتیبانی می کردند ؟؟ و آیا جنگ به این نحو ادامه پذیر بود ؟؟ حوادثی که در بهار 67 اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین هایی که در طول جنگ موفق به تصرف آن ها شده بودیم را دشمن باز پس گرفت، از جمله اتفاقاتی بود که برای آن تصمیم گرفته می شد؛ دشمن تا نزدیکی اهواز آمد و باید برای جنگ تصمیم گرفته می شد. 🔹 ما برای مقابله با سلاح های پیشرفته شیمیایی عراقیها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم ؛ آن ماسک های موجود که در فیلم ها است نیز از بین 15 عامل شیمیایی پاسخگوی 3 - 2 عامل بود ؛ آن ماسک ها به درد گاز اشک آور می خورد ؛ وقتی گاز اعصاب می زدند این ماسک ها عمل نمی کرد ؛ بچه های ما همانند برگ خزان می ریختند ؛ باید برای این اتفاقات تصمیم گیری می شد. 🔹 این امر در طول زمان جاری است؛ اگر می خواهیم روزی مجبور به قطعنامه ای نشویم، بایستی قدرتمند شویم ؛ ما در منطقه ای از جهان زندگی می کنیم و در بین قدرت ‌هایی زندگی می کنیم که اگر قوی نباشیم، قطعا پایمال خواهیم شد ؛ این قوی بودن در طول زمان باید اتفاق بیفتد. 🔹 یک بعد این امر در دفاع و امنیت است، وحدت ملی، انسجام ملی، پیوستگی مردم و حکومت و ... که می دانیم باید در جریان زندگی ملت ایران جاری باشد، تا این ملت قدرتمند سر پا باشد و روز به روز بالنده تر گردد. 🔹 پذیرش قطعنامه چنین داستانی است ؛ نمی توان کسی را متهم ساخت و به عبارت دیگر نمی توان اذعان داشت در مقطع خاص، نامه خاص، شخص خاص، جمله خاص و ... سبب پذیرش قطعنامه شد. 🔹 باید بدنه کشور، بدنه دولت و ... از جنگ بهتر از این دفاع و حمایت می کرد تا به آن روز نرسیم، که رسیدیم . آنروز بسیار برای ما تلخ بود بسیاری از رزمندگان آرزوی می کردند زنده نمی ماندند و آنروز را نمی دیدند. 🔹 حداقل برای سطح راهبردی جنگ روشن بود که تصمیمی غیر از آن نمی شد گرفت و تصمیمی عاقلانه گرفته شد و باید این تصمیم اتخاذ می شد. در آن روز تیر ماه سال 67 اقدامی غیر از آن نمی شد گرفت، باید چاره را قبل از آن می کردیم ؛ اکنون هم اگر در پی ملت مقتدر بودن هستیم و به افق چشم انداز باشیم، باید تلاش شود و به ابعاد مختلف قدرت ملی دست یابیم و خودمان را حفظ کنیم، والا امکان دارد همانند قضیه پذیرش قطعنامه در طول تاریخ اتفاق افتد. از جنگ @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
6.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📆 ۲۷ تیر ۱۳۶۷ - سالروز پذیرش رسمی قطعنامه 598 از سوی ایران ا▫️▪️▫️▪️▫️ 🎥 فیلم | دلتنگی بازماندگانِ از قافله شهدا 💦 و ریختن سرشک غم در فراق یاران سفرکرده 🔹 دیدار رزمنده‌ها از سرزمین مقدس جبهه - پس از پایان جنگ 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
📆۲۷ تیر۱۳۶۷-سالروز پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران - پایان جنگ 🌴به برکت وجود همین جوانان بود که حتی یک وجب از خاک کشورمان کم نشد! ⁉️ #امروز_صدام_کجاست؟ 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆۲۷ تیر۱۳۶۷-سالروز پذیرش قطعنامه 598 🔶 خاطرۀ دردناک و تکان دهندۀ «حاج سعید قاسمی» از ماجراهای پس از 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
کتاب- راز قطعنامه.pdf
1.29M
📆۲۷تیر۱۳۶۷-سالروز پذیرش قطعنامه 598 - پایان جنگ 📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: "راز قطعنامه" 💠 تشریح علل و عوامل پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران 🆔 @Defa_Moqaddas
📃 - -۲۸ تیر ماه ۱۳۶۰ ⭕️ جنایات اسرائیل در جنوب لبنان - جنایات صدام در جنوب ایران🔥 🔹 حمله شدید ایران به مواضع تانک های عراق در بخش شمالی خونین شهر (خرمشهر) 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹 🍁 ۲۸ تیر ۱۳۷۶ - سالروز رحلت آیت الله العظمی بهاءالدینی قدس سره ا▫️💠▫️💠▫️💠▫️ 🌴 آیت‌الله بهاءالدینی، از نمونه‌های روحانیان زاهد و عامل بود؛ به نماز شب و رعایت جزئیات مسائل اخلاقی پایبندی بسیار داشت و از علاقمندان عالمان آزاده به شمار می‌رفت. ایشان شیفته کسانی همچون آیت‌الله سیدحسن مدرس بود و حتی با حالت بیماری نیز زیارت قبر او در کاشمر را از یاد نمی‌برد. این عارف سترگ، در تحمل مصائب و سختی‌ها صبور بود و به خواندن قرآن و ادعیه شوق فراوان داشت. به دفاع از حریم ایران اسلامی اهمیت فوق‌العاده می‌داد و به همین خاطر، به رغم کهولت سن و رنج بیماری، چندین بار در زمان جنگ در جبهه‌ها حضور یافت و با نفس رحمانی خود، روحیه‌بخش رزمندگان اسلام بود. 🆔 @Defa_Moqaddas