eitaa logo
دفاع مقدس
397 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
❂○° امدادهای غیبی °○❂ 💠 خاطره‌ای از شهيد «سيّد محمّدرضا دستواره»، قائم‌مقام فرماندهي لشكر 27 محمدرسول الله(ص): 🔸«... قبل از شروع عمليات بيت‌المقدس(آزادسازی خرمشهر)، مسئوليت واحد پرسنلي تيپ 27 را به عهده داشتم. به خاطر دارم غروب روزي كه قرار بود عمليات شروع بشود، نزد (فرمانده تیپ) رفتم و از او تقاضا كردم اجازه بدهد به عنوان يك نيروي سادة رزمي، همراه رزمندگان عمل‌كننده بروم به عمليات. وی بعد از اصرار زياد من اجازه داد. اين شد كه رفتم به غرب رودخانه كارون و آن شب در خدمت شهيد كه آن زمان فرماندهي گردان حمزه را به عهده داشت، حركت كرديم و رفتيم جلو، فراموش نمي‌كنم كه وقتي به آن خاكريزهاي سراسري شمالي ـ جنوبي دشمن نزديك مي‌شديم، سگ‌هاي نگهبان تعليم ديدة دشمن، مرتب پارس مي‌كردند، اما هيچ چشم بينا و هيچ گوش شنوايي از طرف بعثيون كافر وجود نداشت كه متوجه حركت و عبور ما از آن خاكريزها بشود. 🔹حدود 2 كيلومتري جادة اهواز به خرمشهر كه رسيديم،حاج احمد از طریق بي‌سيم، رمز شروع درگيري و آغاز عمليات را اعلام کرد. در آن لحظات، من به اتفاق شهيد چراغي، در سر ستون گردان حمزه بوديم. هيچ كسي جلوتر از من و چراغي در ستون گردان نبود. گردان حمزه در بين پنج گردان تك‌ور محور عملياتي سلمان، جلوترين گردان بود و بنده، چراغي و نصرت قريب و سايرين در سر ستون بوديم. 🔺موقعي كه خواستيم رمز را به نيروهایمان اعلام كنيم، شاهد اتفاق عجيبي شديم: من تا همين امروز هم اين معما برايم حل نشده كه آخر چه كسي جلوتر از ما قرار داشت كه آن طور شديد، صداي فريادهاي انبوه الله‌‌اكبر، يا زهرا (س) و يا علي‌بن ابي‌طالب (ع) و يا حسين (ع)، جلوتر از ما شنيده مي‌شد! ▪️در آن لحظات، هرچه فكر كردم، ديدم خدايا، ما كه جلوتر از همة نيروها هستيم، نيروها در پشت سر ما هستند و تيراندازي و فريادهاي آن‌ها از پشت سر ما به گوش مي‌رسد. اين صداهايي كه از مقابلمان شنيده مي‌شوند؛ اين فريادهاي پرشوري كه مثل شعارهاي مردم در تظاهرات قبل از پيروزي انقلاب است، از جانب چه كسي است؟! وقتي كه به دژ دشمن بر روي جاده اهواز ـ خرمشهر رسيديم، آنجا ديديم هيچ كس جز خود ما حضور ندارد و ساير نيروهاي بسيجي از پشت سر ما دارند مي‌آيند. 🔸بر روی دژ با كمال حيرت ديديم كلي از سنگرهاي دشمن متلاشي شده‌اند، بسياري از نيروهاي مزدور بعثي وحشت‌زده پا به فرار گذاشته بودند. من اين نكته را با تمام وجودم احساس و لمس کردم كه آن صداها، صداي ملائكة‌الله بود؛ ملائك بودند كه در جلوي ما به گفتن تكبير و ذكر يا زهرا (س) و يا حسين (ع) پرداخته بودند و جنود الهي به امداد و كمك ما آمده بودند. ▫️اين خاطره، همين طور برايمان باقي ماند و انشاءالله اصل و صورت واقعي اين قضيه در قيامت براي ما روشن و نمايان شود.» 📚 برگرفته از کتاب «نبردهای جنوب اهواز»، نوشته گلعلی بابایی 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN