💠 سرداران گمنام گردان #غواص 410
🌸 عدد 410 در میان رزمندگان کرمانی، جایگاه خاصی دارد. این عدد، شناسۀ گردانی از دلاورانِ کارگرزادۀ بود که در طول دفاع مقدس، حماسههایی شگرفی در نبردهای آبی-خاکی آفریدند.
🍀 اولین فرمانده آن، #رضا_عباس_زاده بود که در عملیات خیبر شهیدش شد. یکی از نیروهایش ماجرایی از او تعریف میکند:
🌼 شبی به بچهها گفت: به چادر من بیایید تا با هم وداع کنیم. امشب، شبِ آخرِ من است، این بار میروم و شهید میشوم. سپس با مختصر غذایی که در گوشه چادر بود اشاره کرد و گفت: بیایید با هم بخوریم. او هم مشغول غذا شد بی آنکه پوتین خود را در بیاورد. یکی از بچهها پرسید: برادر عباسزاده، چرا پوتین پوشیدهاید؟
🌿 خندید و گفت: وقتی دبستانی بودم، پدرم یک جفت چکمۀ کوچک برایم خرید. من آنها را پوشیدم و خوابیدم. تا صبح خوشحال بودم که فردا میخواهم با چکمۀ نو به مدرسه بروم. حالا هم این پوتینها را پوشیدهام؛ چون میدانم این بار شهید میشوم!
🌷 آن شب برایمان حرف زد و وداع کرد. دست آخر هم پوتینهایش را درنیاورد و با همان پوتینهای نو، رفت برای علمیات و همانگونه که میخواست به آرزویش رسید.
🌻 پس از شهادت عباسزاده، حاج #احمد_امینی فرمانده گردان غواص شد و این درحالی بود که او را برای مسئولیت تیپ در نظر گرفته بودند. امینی هم از مردان عارفمسلک لشکر بود که #قاسم_سلیمانی (فرمانده لشکر) ارادتی خاص به او داشت.
🌴 در پی در پی شهادت امینی نیز حاج علی #عابدینی هدایت گردان را به عهده گرفت. او اصالتاً گیلانی بود که در جنگ، به یگان بچههای کرمان ملحق و چندی نگذشت که شد فرمانده نامدارترین گردان لشکر یعنی گردانغواص. وی سرانجام در ۱۸ دی ماه ۱۳۶۵ در #شلمچه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند | روایت فتح، ساخته #شهید_مرتضی_آوینی درباره:
🌷🌼🌿شهیدعلی #عابدینی ، فرمانده دلاور گردان #غواص 410 – لشکر41ثارالله - کرمان
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 خاطره حاج #قاسم_سلیمانی از شهید علی #عابدینی ، فرمانده گردان410 #غواص (لشکر41ثارالله)
─ شب عملیات، منتظر عبور گردان 410 بودم. تقریباً یک ساعت گذشت و از قایقها خبری نشد. با سرعت خودم را به آنها رساندم. سازمان گردان به هم ریخته بود. بچهها با قایقهایِ سنگین مشکل پیدا کرده بودند. به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت میکرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو میزدند، با وجود این، قایق فقط به اندازۀ یک متر جلو میرفت. به شدت نگران شدم. با این وضع نمیتوانستند به موقع به خط دشمن برسند.
عابدینی وقتی متوجه نگرانی من شد پرسید:
چه ساعتی باید به خط دشمن برسیم؟
گفتم: ساعت دوزاده شب. از برنامۀ زمانبندی شده یک ساعت و نیم عقب بودند. با وجود این، با اطمینان گفت:
به حول و قوهی الهی، ساعت دوازده به خط دشمن میرسیم.
با ناراحتی پرسیدم: چطوری؟
گفت: با توکل به خدا
قایق را نزدیک قایق من کشید. سرش را جلو آورد و آهسته کنار گوشم گفت:
الان کار دیگری میشود کرد؟
گفتم: نه... نمیشود!
گفت: پس راهی غیر از توکل به خدا نیست.
وقتی آرامش و اعتماد را در چهرۀ عابدینی دیدم، اطمینان پیدا کردم که به موقع میرسند.
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
💠 سرداران گمنام گردان #غواص ۴۱۰
🌸 عدد ۴۱۰ در میان رزمندگان کرمانی، جایگاه خاصی دارد. این عدد، شناسۀ گردانی از دلاورانِ کارگرزادۀ بود که در طول دفاع مقدس، حماسههایی شگرفی در نبردهای آبی-خاکی آفریدند.
🍀 اولین فرمانده آن، #رضا_عباس_زاده بود که در عملیات خیبر شهیدش شد. یکی از نیروهایش ماجرایی از او تعریف میکند:
🌼 شبی به بچهها گفت: به چادر من بیایید تا با هم وداع کنیم. امشب، شبِ آخرِ من است، این بار میروم و شهید میشوم. سپس با مختصر غذایی که در گوشه چادر بود اشاره کرد و گفت: بیایید با هم بخوریم. او هم مشغول غذا شد بی آنکه پوتین خود را در بیاورد. یکی از بچهها پرسید: برادر عباسزاده، چرا پوتین پوشیدهاید؟
🌿 خندید و گفت: وقتی دبستانی بودم، پدرم یک جفت چکمۀ کوچک برایم خرید. من آنها را پوشیدم و خوابیدم. تا صبح خوشحال بودم که فردا میخواهم با چکمۀ نو به مدرسه بروم. حالا هم این پوتینها را پوشیدهام؛ چون میدانم این بار شهید میشوم!
🌷 آن شب برایمان حرف زد و وداع کرد. دست آخر هم پوتینهایش را درنیاورد و با همان پوتینهای نو، رفت برای علمیات و همانگونه که میخواست به آرزویش رسید.
🌻 پس از شهادت عباسزاده، حاج #احمد_امینی فرمانده گردان غواص شد و این درحالی بود که او را برای مسئولیت تیپ در نظر گرفته بودند. امینی هم از مردان عارفمسلک لشکر بود که #قاسم_سلیمانی (فرمانده لشکر) ارادتی خاص به او داشت.
🌴 در پی در پی شهادت امینی نیز حاج علی #عابدینی هدایت گردان را به عهده گرفت. او اصالتاً گیلانی بود که در جنگ، به یگان بچههای کرمان ملحق و چندی نگذشت که شد فرمانده نامدارترین گردان لشکر یعنی گردانغواص. وی سرانجام در ۱۸ دی ماه ۱۳۶۵ در #شلمچه به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت فتح" بپیوندید
هدایت شده از دفاع مقدس
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مستند | روایت فتح، ساخته #شهید_مرتضی_آوینی
🌷🌼🌿درباره: شهیدعلی #عابدینی ، فرمانده دلاور گردان #غواص ۴۱۰ – لشکر۴۱ ثارالله - کرمان
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت فتح" بپیوندید
هدایت شده از دفاع مقدس
💦 فرمانده دلاور گردان #غواص ۴۱۰ – لشکر ۴۱ ثارالله (ع) - کرمان
🌷 شهید حاج علی عابدینی
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت فتح" بپیوندید
هدایت شده از دفاع مقدس
💠 خاطره حاج #قاسم_سلیمانی از شهید علی #عابدینی ، فرمانده دلاور گردان #غواص ۴۱۰ – لشکر ۴۱ ثارالله (ع) :
─ شب عملیات، منتظر عبور گردان 410 بودم. تقریباً یک ساعت گذشت و از قایقها خبری نشد. با سرعت خودم را به آنها رساندم. سازمان گردان به هم ریخته بود. بچهها با قایقهایِ سنگین مشکل پیدا کرده بودند. به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت میکرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو میزدند، با وجود این، قایق فقط به اندازۀ یک متر جلو میرفت. به شدت نگران شدم. با این وضع نمیتوانستند به موقع به خط دشمن برسند.
عابدینی وقتی متوجه نگرانی من شد پرسید:
چه ساعتی باید به خط دشمن برسیم؟
گفتم: ساعت دوزاده شب. از برنامۀ زمانبندی شده یک ساعت و نیم عقب بودند. با وجود این، با اطمینان گفت:
به حول و قوهی الهی، ساعت دوازده به خط دشمن میرسیم.
با ناراحتی پرسیدم: چطوری؟
گفت: با توکل به خدا
قایق را نزدیک قایق من کشید. سرش را جلو آورد و آهسته کنار گوشم گفت:
الان کار دیگری میشود کرد؟
گفتم: نه... نمیشود!
گفت: پس راهی غیر از توکل به خدا نیست.
وقتی آرامش و اعتماد را در چهرۀ عابدینی دیدم، اطمینان پیدا کردم که به موقع میرسند.
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت فتح" بپیوندید
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | دلتنگی های حاج #قاسم_سلیمانی در فراق یاران و همرزمان شهیدش
🌴 منطقه عملیاتی والفجر هشت
💦 گردان #غواص ۴۱۰ – لشکر۴۱ ثارالله (ع)
🆔 @revayate_fath ✔️JOIN
✅ به کانال"روایت فتح" بپیوندید