💠 هوای خواب ندارد
💕 دلی که کرده هوایت ...
🌗 #شب_بخیر
🌷#شهید_سیدیحیی_دلدار_بناب
#معاون_گردان_سیدالشهداء
#لشکر۳۱عاشورا
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 #علمدار_رشید_لشکر
🌴 ۱ بهمن ۱۳۶۵ - سالروز شهادت
سردار شجاع سپاه اسلام
قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهداء علیه السلام -#شهید_حاج_یدالله_کلهر
▫️متولد روستای باباسلمان شهریار(۱۳۳۳)-
گذراندن دوران ابتدایی و دبیرستان با نبود امکانات کافی
اعزام به خدمت در سال ۱۳۵۳
روی آوردن به کار آزاد
ویژگی مهم و بارز او، کمک به همنوعان
احساس مسئولیت در برابر فقر و تنگدستی مردم
پیوستن به صف مبارزین انقلابی و مورد هدف قرار گرفتن اصابت گلوله
نقش ویژه در ایجاد پایگاه های مردمی در مساجد و آگاهی بخشیدن به مردم در شهر خودش
عضویت در سپاه تازه تأسیس کرج در سال ۱۳۵۸
ازدواج در سال ۱۳۵۹
جانشین عملیات سپاه کرج به خاطر شایستگی هایش
سرپرستی نخستین گروه اعزامی از سپاه کرج به کردستان
شرکت در آزادسازی شهر سنندج
انتصاب به عنوان فرماندهی عملیات شهر تکاب
بازگشتن به کرج و سازماندهی تعدادی از نیروهای رسمی و بسیجی جهت اعزام به جنوب و تشکیل جبهه فیاضیه در آبادان
مسئولیت فرماندهی محور فیاضیه
فرمانده یک گردان در عملیات #طریق_القدس
انتصاب به جانشینی #تیپ_المهدی به دلیل نبوغ و رشادت های فراوان
شرکت در عملیات #فتح_المبین ، #بیت_المقدس و #رمضان به عنوان مسئول محور در #لشکر۲۷
جانشین تیپ #نبی_اکرم (ص) در عملیات #والفجر_مقدماتی
#شهادت : ۱ بهمن ۱۳۶۵ ، #کربلای_پنج
آخرین سمت: قائم مقام #لشکر_۱۰_سید_الشهدا
🆔 @Defa_Moqaddas
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | خاطره ای کوتاه و شنیدنی از شهید همت، فرمانده #لشکر۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
🔹از زبان سید محمد مجتهدی، فرمانده اسبق #گردان_حمزه
🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN
🌴 #عملیات_خیبر
☀️ ظهر روز جمعه، پنجم اسفند ۱۳۶۲
حاشیۀ #خاکریز_الغدیر
🌷 #شهید_عباس_کریمی (مسئول واحد اطلاعات-عملیات #لشکر۲۷ ) در حال بیرون کشیدن نوک خاری از انگشت مبارک #حاج_همت
🆔 @Defa_Moqaddas
۷ اسفند ۱۳۶۲
#عملیات_خیبر
سالروز #شهادت بزرگ گردان #مقداد #لشکر۲۷
سردار خستگی ناپذیر و شجاع #جانباز #شهید_ابراهیم_حسامی 🌷
ا▫️▪️▪️▫️▪️▫️
💠دلاور مرد پاسدار، ابراهیم حسامی - پای راست او در جبهه گیلانغرب از قسمت بالای زانو قطع شد، با این حال در عملیاتها شرکت میکرد
🌷عکس بالا- لحظاتی بعد او و یارانش بر اثر بمباران هوایی بشهادت می رسند
🆔 @Defa_Moqaddas
۷ اسفند ۱۳۶۲
#عملیات_خیبر
سالروز #شهادت بزرگ گردان #مقداد #لشکر۲۷
سردار خستگی ناپذیر و شجاع #جانباز #شهید_ابراهیم_حسامی 🌷
.
.
عضویت در #سپاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی
مجروحیت در سال ۱۳۶۰ در منطقه گیلان غرب از ناحیه پای راست منجر به قطع پا
بازگشتن به جبهه بعد از مدتی کوتاه
رفیق صمیمی #شهید_ابراهیم_هادی
نامزدی، ششم مرداد ۱۳۶۲
#شهادت : یک هفته قبل از عروسی، هفتم اسفند ۱۳۶۲ ، منطقه #جفیر بر اثر بمباران اردوگاه گردان توسط جنگنده های سوخوی دشمن و اصابت ترکش راکت
مزار: گلزار شهدای #بهشت_زهرا ، قطعه ۲۸ ، ردیف ۱۶
او با وجود مجروحیت حضور در جبهه را دینی بر خود میدانست و در تمام عملیاتهای گردان شرکت نمود. حتی در کوهستانهای غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان بالا میرفت. #ابراهیم هرگز برای تشکیل پرونده #جانبازی به بنیاد مراجعه نکرد.
اهل محل بعد از آقا ابراهیم [هادی] عشقشان #ابراهیم_حسامی بود و به نیکی از آن دو یاد میکنند.
شب #عملیات_خیبر وقتی #شهیدان «نوزاد» و «جزمانی» ، فرماندهان گردان از ابراهیم خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت: «حالا ما شدیم نیروی اضافه گردان...؟؟!» فردا صبح در حالی که تلاش میکرد خودش را به خط برساند گروه فیلمبرداری قصد تصویری برداری از او را داشت که با عصا آنها را دور میکرد و میگفت «بروید و از رزمندگان در خط فیلمبرداری کنید نه از پشت خط و من جانباز!»
#شهید_حسامی گفت: «ما هم خدایی داریم اگر قسمت باشد من هم #شهید میشوم». پنج دقیقه بعد هواپیمای دشمن محل گردان را بمبباران کرد که یکی از #شهدا برادر جانباز حسامی بود.🌷
..🆔 @Defa_Moqaddas
#حاج_ابراهیم_همت
▫️فرمانده #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص)
بعدازظهر روز پنج شنبه ، ۱۱ اسفند ۱۳۶۲
پس از تجربۀ تلخ آخرین شکست در گشودن راهکار قفل شدۀ #طلائیه ، یک #بسیجی گمنام، فرماندۀ دریادل #لشکر۲۷ را عاشقانه در آغوش گرفته است.
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌹۱۱ اسفند ۱۳۶۴-سالروز #شهادت سرادار دلاور و جانباز دفاع مقدس، اسدالله_پازوکی 🌴 #عملیات_والفجر_هشت
🌹۱۱ اسفند ۱۳۶۴-سالروز #شهادت اسدالله_پازوکی - #عملیات_والفجر۸
▫️ولادت ۱۳۳۶ ، #پاکدشت تهران
زرنگ و در عین حال مهربان در همان اوان کودکی
ادامه تحصیل تا مقطع سوم دبیرستان
ترک تحصیل به خاطر مشکلات مادی و معیشتی خانواده
مطالعه فراوان در فراگیری علوم دینی و مذهبی
کمک کار پدر در کار کشاورزی
جذب ارتش برای آموزش تکاوری و چتربازی طی مدتی کوتاه و استعفا از این کار به علت سازگار نبودن شرایط در ارتش شاهنشاهی
عضویت در #سپاه بعد از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی
عزیمت به کردستان برای مبارزه با ضدانقلاب و ایفای نقش مؤثر در پاکسازی شهرهای کردستان
ازدواج با دختری مؤمن و پاکدامن - خواندن خطبه عقد توسط حضرت امام (ره)
محافظ بیت حضرت امام بمدتی کوتاه
عزیمت به #جبهه با شروع جنگ تحمیلی
فرماندهی #گردان_صف در عملیات #والفجر_یک - سال ۱۳۶۱
از دست دادن دست راستش در عملیات #والفجر_یک و دوباره بازگشتن به جبهه غرب
بازگشت به لشکر۲۷ بدستور #حاج_همت و شرکت در #عملیات_خیبر به عنوان فرمانده #گردان_حمزه در سال ۱۳۶۲
مسئولیت آموزش نظامی #لشکر۲۷ پس از عملیات #خیبر
قائم مقام #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله (ص) در عملیات #والفجر_هشت و بروز رشادت های فراوان در این عملیات
#شهادت : عملیات #والفجر8 هنگام اذان ظهر ، در منطقة #فاو بر اثر اصابت تركش خمپازه به فوز شهادت نایل آمد.
ا▫️▪️▫️▪️▫️
💠 #خاطره : او روزهای حفاظت از بیت امام را از شیرین ترین و بهترین دوران زندگیش یاد می كند . یك روز كه #حضرت_امام_خمینی برای قدم زدن به حیاط منزل آمده بود ، به طرف #اسدالله می رود . او بی اختیار جلو رفته و بر دست های ایشان بوسه می زند و #تسبیح خود را با دستهای معظم له تبرك می نماید
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
💠 جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ محمدرسول الله(ص) و فرمانده نیروهای اعزامی به لبنان به من
⁉️ #راز_غیب_شدن_فرمانده
🔹 « هر بار که بچه ها به #عملیات می رفتند، #حاج_احمد تا یکی، دو ساعت پیدایش نبود. بارها از خودم می پرسیدم که کجا ممکن است برود؟ یک بار که قرار بود بچه ها عملیات کنند، تصمیم گرفتم این بار تعقیبش کنم. ماشین تدارکات، گوشۀ #قرارگاه ، رو به روی درِ خروجی توقف کرده بود. صبر کردم تا لحظۀ مناسب برسد، بعد رفتم و زیر آن دراز کشیدم.
🔸 حالا دیگر #حاج_احمد هر طرف می رفت، در دیدِ من بود. لحظۀ آخر، دورِ گردنِ تک تکِ بچه ها دست انداخت و با آنان #خداحافظی کرد. صدایش می آمد که می گفت: «برادرا! یادتون باشه، #تکبیر هاتون نباید یه #الله_اکبر ساده و بی فایده باشه، سعی کنین هر تکبیرتون به اندازهی یک #لشکر عمل کنه.»
🔻 بالاخره بچه ها حرکت کردند و رفتند. چشم از #حاجی برنمی داشتم. داخل اتاق رفت و چند دقیقۀ بعد برگشت و پای پیاده از قرارگاه بیرون رفت. دنبالش راه افتادم، طوری که متوجه من نشود. از دامنۀ کوهی که مُشرِف به قرارگاه بود، بالا رفت و من متعجب به دنبال او می رفتم.
▪️ پشت صخره ای پنهان شدم٬ #حاج_احمد کنار جوی آبی که از سر کوه پایین می آمد، دو زانو نشست، آستین ها را بالا زد و #وضو گرفت. بعد یک سنگ کوچک از داخل آب برداشت و به داخل غار کوچکی که همان جا بود، رفت. منتظر ماندم تا ببینم چه کار می کند. بعد از چند لحظه، صدای #دعا و #گریه #حاج_احمد که با صوت حزینی به درگاه خدا التماس می کرد، بلند شد:
▫️ « #خدایا ! تو درکمینِ ستمکارانی، از تو می خوام به حق آبروی مولایم، این #بسیجیان عاشق رو در پناه خودت حفظ کنی. »
—(منبع : کتاب #میخواهم_با_تو_باشم ، صفحه ۶۵)
🆔 @Defa_Moqaddas