دفاع مقدس
شهید احمد کاظمی در کنار آیت الله خامنه ای ⏳ اوایل جنگ 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 کلت برونینگ و قانونگرایی حضرت آیت الله خامنه ای
#دهه_۶۰ تروریست های سازمان منافقین (مجاهدین خلق به رهبری مسعود رجوی) با حمایت اطلاعاتی و سیاسی آمریکا، برای از بین بردن نهال نوپای حکومت اسلامی، شدیدا در تلاش بودند.
بمب گذاری برای حضرت آیت الله خامنه ای به جراحت ایشان منجر شد، بمب گذاری در دفتر "حزب جمهوری اسلامی" منجر به شهادت حضرت آیت اله سیدمحمد حسینی بهشتی و 72 تن از وزرا و نمایندگان مجلس شد و همچنین بمب گذاری در دفتر نخست وزیری که به شهادت محمدعلی رجایی رئیس جمهور و محمدجواد باهنر نخست وزیر انجامید، از جمله جنایات تروریستی منافقین بود.
در آن برهه بسیار حساس که آمریکا به خیال خام خود، با ایجاد ترور و بمب گذاری توسط منافقین، کار نظام جمهوری اسلامی را تمام شده می انگاشت، فضای خطرناکی بر کشور حاکم شده بود.
روزی نبود که در کوچه و خیابان، بقال، رفتگر، کاسب و خلاصه هر کس که نشانی از مسلمانی داشت، به جرم حمایت از نظام، مورد اصابت گلوله کین منافقین قرار نگیرد.
گاه اتفاق می افتاد منافقین در تیم های چند نفره، خیابانی را بسته و اتومبیل های گذری را مورد بازرسی و حمله مسلحانه قرار می دادند.
در آن زمان، برای حفاظت از مسئولین و شخصیت های اصلی نظام که هدف اصلی ترورهای منافق بودند، تشخیص داده شد جدا از تیم حفاظت و اسکورت که همواره در کنار آنان بود، خود شخصیت های سیاسی و مذهبی نیز شخصا اسلحه کمری (کلت) با خود حمل کنند. لذا آموزش خاصی به اشخاص داده شد و سپس سلاح کمری تحویل آنان گردید.
آن زمان، واحد "حمل سلاح" ستاد مرکزی سپاه، وظیفه اصلی اش تشخیص صلاحیت و تایید حمل سلاح و صدور کارت و مجوز لازم برای اشخاص بود.
یکی از روزها متوجه کارت حمل سلاحی شدم که مدت اعتبار آن تمام شده و صاحب کارت آن را برای تمدید اعتبار، به واحد حمل سلاح فرستاده بود. به عکس و اسم که دقت کردم، جا خوردم:
سیدعلی خامنه ای
عجب!
صاحب کارت و مجوز حمل سلاح، کسی نبود جز رئیس جمهور وقت، حضرت آیت الله خامنه ای.
جالب این بود که برای کلت کمری برونینگ (BROWNING ساخت بلژیک که 13 تیر در خشاب آن جای می گرفت و از نظر دقت و خوش دستی، بسیار عالی بود) به نام ایشان مجوز صادر شده بود.
یعنی حضرت آیت الله خامنه ای، با وجود مسئولیت های نمایندگی حضرت امام در شورای عالی دفاع و ریاست جمهوری که برای پیر و جوان مملکت و نیروهای نظامی و انتظامی کاملا شناخته و معروف بود، حاضر نبود بدون مجوز، اسلحه حمل کند! و تازه، چون تاریخ اعتبار یک ساله مجوز حمل سلاح رو به پایان بود، سریع آن را فرستادند تا تمدید شود!
همواره این سوال در ذهنم بود و هست:
واقعا چه کسی می خواست جلوی نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع و رئیس جمهور را بگیرد و از ایشان طلب مجوز حمل سلاح کند؟ یا ایشان را به دلیل همراه داشتن اسلحه بدون مجوز، بازداشت کند، که به سرعت کارت را برای تمدید اعتبار فرستاده بود؟!!!(داودآبادی)
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
📷 عکسی که برای اولین بار منتشر می شود: 🌷فرمانده شهید صیاد محمدی در کنار فرمانده خود حاج احمد متوسلیا
#یاران !
این قافله، قافله ی عشق است و این راه که به سرزمین طف در کرانه ی فرات می رسد، راه تاریخ است و هر بامداد، این بانگ از آسمان می رسد که: الرحیل الرحیل ... این دعوت فیضانی است که علی الدوام، زمینیان را به سوی آسمان می کشد...[شهید آوینی]
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
همه رفته بودیم مشهد و فقط ابراهیم و ولی الله مانده بودند خانه.
ابراهیم تابستان ها کار می کرد. وقتی برگشتیم انگار نه انگار دو تا پسر خانه داری کرده بودند . سن و سالی هم نداشتند. تازه پول تو جیبی هاشان و حقوقی که ابراهیم از کار تابستان جمع کرده بود روی هم گذاشته بودند و یک اجاق گاز بزرگ برای خانه خریده بودند
—(راوی: مادر شهید ابراهیم همت)
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #شهید_سید_مرتضی_آوینی :
🌷 ای شقایق های آتش گرفته! دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد . آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از عکسهای زیرخاکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 کانال: عکسهاے زیرخاکے @Axe_zirkhaki
🔹تلگرام: https://t.me/Axe_zirkhaki
▫️ایتا: http://eitaa.com/Axe_zirkhaki
▪️سروش: http://sapp.ir/Axe_zirkhaki
📽 مجموعہ عڪسها، فیلمها و فایلهاے صوتے قدیمے 📢
شهیدآوینی-ای شقایقهای آتش گرفته.mp3
1.31M
📢 صوت | #شهید_آوینی :
🌷 ای شقایق های آتش گرفته! دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد💦
🆔 @Defa_Moqaddas
گفتم پوست صورتت
سوخت و خاکی شد . . .
خندید و گفت عیبی نداره
میخام فردای قیامت
جلو مادر رو سفید باشم . . .
🆔 @Defa_Moqaddas
هر ڪس
برایِ خویـش ،
پناهی گزیده است
ما در پناهِ قائم آل محمدیم . . .
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
#عیدتان_مبارڪ
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
🌈 مراسم جشن و #مولودی_خوانی_در_جبهه
🌸🌼☘ در ایام عید و ولادت حضرات معصومین علیهم السلام
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
15.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم| جشن میلاد معصومین علیهم السلام - دوران #دفاع_مقدس
💠 مقر تاکتیکی لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب(علیهالسلام)- گردان سیدالشهدا(ع)
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 تغذیه و خوراک نیروها
🔹 در زمان جنگ به ویژه در اوایل آن و نیز جنگ کردستان، وضعیت غذای رزمنده ها بغرنج بود، همانطور که از لحاظ تجهیزات نظامی و مهمات مصرفی نیز در وضعیت دشواری به سر میبردند. نیروها با این شرایط ساخته بودند و سختیها را تحمل میکردند. گاهی برخی میرفتند در روستا یا شهر نزدیک و از اغذیهفروشی یا ... ، چیزی خریده و میخوردند. یکی از بچههای سپاه مریوان تعریف میکرد: روزی شهید محمد توسلی که جوانی رعنا و بلند قامت و اهل تهران بود، رو به بچهها گفت: هوس یک مرغ سوخاری کردهایم! بیایید برویم باختران (کرمانشاه) و دلی از عزا درآوریم! (یعنی برای تهیه یک وعده غذای لذیذ مثل مرغ سوخاری، لازم بود مسیر دو استان را طی می کردند!!) در واقع آن زمان امکانات بسیار کم بود و نیروها تغذیه مناسبی نداشتند. در بهمن ماه سال شصت که متوسلیان و نیروهایش در دوکوهه استقرار یافتند، آنجا هم چیزی برای خوردن یافت نمیشد و بچه ها شانس میآوردند نان خشک و هندوانهای یا عدسی .... گیرشان می آمد.
نگارنده به یاد دارد که در یکی از روزهای نبرد در عملیات بیتالمقدس، پشت خاکریز مستقر بود که نزدیکهای ظهر یک ماشین از راه رسید و بین نیروها غذا تقسیم کرد! عدسپلو یا برنج و خورشتی بود که در کیسههای نایلونی (کیسه فریزر) ریخته بودند و یکی یکی بین افراد تقسیم کردند. گرۀ نایلون را باز کرده و از آنجایی که قاشقی هم در بساط نبود، با دست شروع کردند به خوردن. به این گونه نیروها در آن روز، غذایی خورده و جان و قوّتی گرفتند!!
🆔 @Defa_Moqaddas
🌴 #طنز_جبهه
🍒 کمپوت گیلاس
🌿 تدارکات در دفاع مقدس برای خودش دنیایی داشت و تهیه و توزیع مواد غذایی که بخش زیادی از آن توسط کمک های مردمی به جبهه ها ارسال می شد از جمله وظایف سخت و حساس برادران تدارکات در دفاع مقدس بود .
از برخی برادران رزمنده هم نمی شود گذشت، همان هایی که از جمله شلوغ های جبهه بودند و در فرصت های مناسب به انبارهای تدارکات پاتک زده و اقلام منحصر به فردی را شبانه و یا در اوقاتی که مسئولان تدارکات غفلت می کردند در جاهای مختلف مصرف می کردند.
🌻 برخی از این خاطرات حتی تا پایان ماموریت ها و برخی دیگر تا پایان دفاع مقدس به صورت رمز و راز باقی ماند و عاملان آنها به هنگام اعزام به خط مقدم جبهه به صورت سربسته از مسئول تدارکات حلالیت 🙏🏻 می طلبیدند که وجود چنین برادرانی در یگان های عملیاتی خنده و شوق 😃را بر لبان رزمندگان در لحظات سخت و حساس دفاع مقدس جاری می ساخت.
☘کمپوت ها طرفداران بسیاری داشت و به هنگام ظهر در گرمای طاقت فرسای جبهه که عرق از سر و روی رزمندگان جاری بود این نوشیدنی خنک و به قول بچه ها تگری می توانست اندکی عطش را کاهش دهد. کمپوت ها در این بین جایگاه ویژه ای داشتند و خصوصا کمپوت گیلاس 🍒 به دلیل بالا بودن درخواست همیشه با کمبود مواجه می شد و هنگام توزیع، به نفرات آخر تنها کمپوت سیب، زردآلو و یا گلابی می رسید😔
🌸 در چنین مواقع، مبادلاتی شکل می گرفت و تعویض کمپوت گیلاس در ازای چند کمپوت سیب یا گلابی، بالا می گرفت و بازار بورسی تشکیل می شد، دیدنی. 😂
گاهی نیروهای یک دسته یا یک گروهان، کمپوت های سیب و گلابی خود را روی هم می گذاشتند و با تعداد کمتری کمپوت گیلاس از همرزمان دیگر معاوضه می کردند و کمپوت های گیلاس را در ظرف های کوچکتر تقسیم کرده و بین هم توزیع می کردند.
🌼 مسئولان تدارکات برای حل این معضل تدبیری اندیشیده بودند 🤔 و آن جدا ساختن پوست کلیه کمپوت ها از بدنه آنها بود تا دیگر در هنگام توزیع آنها شاهد اختلاف نظر در توزیع کمپوت نباشند اما برخی برادران رزمنده چنان در شناسایی قوطی های کمپوت مهارت یافته بودند که از طریق نشانه های حک شده که به صورت سریال و شماره روی آنها بود می توانستند کمپوت های گیلاس را از سایر کمپوت ها تشخیص دهند و باز بازار این برادران 😎برای تشخیص و ارزش گذاری خصوصاًهنگام توزیع اقلام غذایی گرم بود.
🌗 اما در شب عملیات......
🌙 امادر میانه نبرد و هجوم به دشمن در شب های عملیات بسته ها و کیسه های حاوی مواد غذایی و تدارکاتی که مملو از کنسرو تن ماهی، کمپوت های مختلف و خصوصاً گیلاس و انواع مغزهای خوراکی که در طول مسیر گذاشته بودند ولی رزمندگان اسلام با بی اعتنایی از مقابل آنها عبور می کردند گویی که اصلاً آنها را نمی دیدند و فقط در اوج تشنگی با سرنیزه قوطی های کمپوت را سوراخ و آب آنها را جهت رفع تشنگی می نوشیدند چرا که آنها در پیش رو لقای رب را می دیدند که جهان مادی در مقابل آن هیچ ارزشی نداشت.😔😭
—(راوی: رزمنده خطه جنوب، نجف زراعت پیشه، از گردان امام حسن مجتبی(ع)
🆔 @Defa_Moqaddas ✔️JOIN